بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مسائل مورد غفلت در عرصه تولید الگوی پیشرفت بررسی آثار مبانی پارادایمی پیشنهادی در مدل پیشرفت میباشد که در واقع تمامی این تلاشها در میدان علم دینی برای تولید محصولی در جهت پیشرفت است.
در این مقاله به مبانی و آثار پارادایمی شبکهای آن پرداخته شده و به دنبال پاسخ این مسئله "مبانی و محورهای پارادایم شبکهای - اصول و قواعد هستی شناسانه، معرفتشناسانه، انسانشناسانه، روششناسانه، ارزششناسانه، جامعهشناسانه، علمشناسانه و تاریخشناسانه، دینشناسانه، آیندهشناسانه - چه تأثیری بر عرصههای تمدنی - سیستم و مدل حکومت، سیستم و مدل آمایش سرزمین و شهرسازی، سیستم و مدل جمعیت و منابع انسانی، سیستم و مدل منابع غذایی و انرژی و مواد اولیه، سیستم و مدل لباس و پوشش، مسکن و معماری، سیستم و مدل زبان و خط و ارتباطات، سیستم و مدل حقوق و تکالیف و جرم و مجازات، سیستم و مدل دولت و ادارات، سیستم و مدل نیروی انتظامی و نظامی و دفاعی و امنیتی - دارند؟" هستیم و به عنوان نمونه به چند اثر مبانی پارادایم شبکهای اشاره میکنیم و با گذر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب آرمانهای مدینه فاضله را به واقعیت میرسانیم.
ساختار مقاله:
مقاله در سه بخش کلی عرضه میگردد:
1. نگرش سازی در مفاهیم:
· تمدن
· عرصه ها یا زیرساخت های تمدن
· سازههای تمدنی
· پارادایم
· پارادایم شبکهای
2. مطالعه تطبیقی پارادایمها
3. بیان آثار و کارکردهای پارادایم شبکهای بر تمدن اسلامی
1. مجموعه این نوشتار بر پایه تولید علم و نظریهپردازی در جهت پیشرفت و تمدنسازی می باشد و به علت محدودیت کمی قالب پیشنهادی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از روایت مستقیم از منابع تحقیق خودداری شده لذا ارجاعات درون متنی و منابع در این مقاله به ندرت میباشد. البته شایان ذکر است، مقالاتی در فضای نظریهپردازی ارزش علمی دارد که صرفاً تجمیع اطلاعات نبوده بلکه تولید علم باشد و در راستای تولید بتوان از نظریات بهره جست.
روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش مطالعه تطبیقی است. این تحقیق در جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و در تحلیل اطلاعات، تفکرخالص است.
مقدمه:
زندگی حرکتی جسمی فکری و روحی برای رسیدن به هدف می باشد. نقطه مشترک اهداف همه انسانها در زندگی خروج از محدودیتها و خروج از قید و بندهای فردی و اجتماعی در زندگی و در نتیجه رسیدن به آرامش میباشد.
عقلانیت بشر برای رسیدن به موفقیت و تحقق هدف در زندگی حکم به برنامه ریزی و مدیریت در عرصه های خرد و کلان زندگی می کند. پس برای تحقق هدف زندگی همه انسانها، که خروج از محدودیتهاست نیاز به تمدنی است که علاوه بر رفع نیازهای فردی و اجتماعی او در زندگی خروج از محدودیتها و رسیدن به آرامش را برای او در پی داشته باشد.
هر تمدنی که شکل گرفته متناسب با تفکر و روح حاکم برآن تمدن این ادعا را داشته که برای بشریت برنامه مطلوب زندگی را ارائه کرده است.
اگر تمدن شبکه پایدار ساختارها و سیستمهای معرفتی، قانونی و فرهنگی، در مقیاس جمعی است که بهدنبال پاسخگویی به هرم نیازهای تکتک انسانها است و سطح خودآگاهی را بهطور مستمر ارتقاء میدهد.
اگر شاخص زنده بودن و زندگی کردن، فعال بودن ادراک است و هر چه این ادراک گسترده تر می شود شدت زنده بودن و حیات فرد بیشتر میشود و از سطحی از زندگی به سطحی دیگر ارتقاء مییابد.
پس؛ تمدن مطلوب که همه انسانهای خرد پیشه باید در صدد تحقق آن باشند تمدنی است که:
سه ابرسیستم »معرفتی و نگرش ساز«، »قانونی و حقوق ساز« و »فرهنگی و اخلاق ساز« - عقلانیت تبلوریافته در سه حوزه - در آن تعریف شده باشد.
فعال بودن »سیستمها و ساختارها« - غیر وابسته به افراد - در آن تمدن لحاظ شده باشد. شبکهای بودن این سه ابرسیستم و زیرسیستمهای آنها به شکل یک هرم لحاظ شده باشد. تنظیم شبکه سیستمی، برای فعالسازی فرآیندها در مقیاس کلان و جمعی انجام شود. کارآمدی شبکه سیستمی برای رفع نیازهای حیاتی وجود داشته باشد.
برای پاسخ به نیازهای متوسط و متعالی انسان در زندگی - در هرمی مانند هرم مازلو - کارآمد باشد. برای پاسخگویی موازی به کلیه لایههای هرم نیازها مبتنی بر مدل نیازهای انسان کارآمد باشد.
برای پاسخگویی به نیاز تکتک افراد جامعه - از نوزاد متولد شده تا پیرانفرتوتِ غیرقابل نگهداری - کارآمد باشد. محصولمحور باشد و شاخص »ارتقاء مستمر خودآگاهی« و »ارتقاء سطح ادراک« را دنبال کند.
سوالات اصلی و فرعی:
سوال اصلی:
• مبانی و محورهای پارادایم شبکه ای چه تاثیری بر عرصه های تمدنی دارند؟ سوالات فرعی:
· تمدن چیست و چگونه پدید میآید؟
· پارادایم و مبانی تشکیل یک پارادایم چیست؟
· مبانی پارادایمیک چه تاثیری بر عرصه های تمدنی دارند؟
مفاهیم کلیدی:
تمدن: تمدن شبکه پایدار ساختارها و سیستم های معرفتی، قانونی و فرهنگی، در مقیاس جمعی است که به دنبال پاسخگویی به هرم نیازهای تکتک انسانها است و سطح خودآگاهی را بهطور مستمر ارتقاء میدهد.
عرصه ها یا زیرساخت های تمدن: سیستم ها و ساختار های پایه و حیاتی تشکیل دهنده یک تمدن - حداقلهای ضروری برای ایجاد و بقاء یک تمدن - سازه های تمدنی: سازه یعنی الگو یا روابط بین اجزای یک پدیده؛ چهارچوب، محورها، ستون ها و پایه های یک پدیده، که دارای ارتباط خاصی بایکدیگر هستند تا کل پدیده را شکل دهند و زمینه و مرزهای فعالیت آن باشند.
پارادایم: چارچوب فکری حاصل از: اصول و قواعد هستی شناسانه، ، معرفت شناسانه، انسان شناسانه، روش شناسانه،ارزش شناسانه، جامعه شناسانه، علم شناسانه و تاریخ شناسانه، دین شناسانه، آینده شناسانه چه این موارد نیاز به استدلال داشته و چه از موارد عام بدیهی باشد. به هدف هدایت علمی دانشمندان در تولید علم و آموزش علوم با روش های معینی در حوزه های علمی و معرفتی.
بدنه مقاله:
سوالی که ذهن بسیاری از انسانهای دغدغه مند دین مدار را به خود مشغول کرده است این است آیا میتوان براساس گزاره های دین، دستگاه علمی و چهار چوب فکری کشف کرد؟ و آیا میتوان بر اساس آن چهارچوب فکری و پارادایم جامعهسازی و تمدنسازی کرد؟ چگونه؟
انگیزه پرداختن به بحث »تمدن اسلامی«، این است که گروه بزرگی از بشریت می خواهند طبق نظر خدا زندگی کنند؛ عده ای که حجم عظیمی هم هستند گرچه ممکن است در بعضی شرایط، اکثریت نباشند، ولی در کلان عالم جوامعی هستند که میخواهند طبق نظر خداوند زندگی کنند.
پرداختن به تمدن دینی به سبب طرح شبهه ناکارآمدی دین در محیط رقابت برای مدیریت زندگی جمعی،ضرورت معرفتی پیدا کرده است؛ در فضای زندگی فردی شبهه فوق فعال نیست؛ توضیحالمسائلهای فقهی کارویژه خود را دارند اما در مقیاس تمدنی توضیح المسائلی وجود ندارد؛ و یک قدم جلوتر اینکه: حتیصِرف ارائه یک توضیح المسائل تمدنی کفایت نمی کند چرا که در محیط رقابتیِ جمعی این توضیح المسائل را در کنار مانیفستهای غربی و شرقی و سایر ادیان قرار می دهند و مطالبه می کنند که باید برتری برنامه خودتان را اثبات کنید؛مثلاً سیستم بهداشتی اسلام را در مقابل سیستم بهداشتی سازمان بهداشت جهانی قرار می دهند و در مقام مقایسه می گویند سیستم بشری بهتر و فعال تر و کارآمدتر است! لذا اگر بخواهیم طبق نظر خدا زندگی کنیم و این کار استمرارداشته باشد باید بتوانیم برنامه و الگویی برای رسیدن به تمدن اسلامی که کارآمدی داشته باشد طراحی کنیم.
علت بیان قید استمرار این است که طبیعت بشر اینگونه است که هیچ وقت کالای غیر مرغوب را در درازمدت ترجیح نمی دهد. لذا اگر ایده خوبی مطرح شد که انسجام درونی داشت و منطقی بود و کاربرد نیز داشت