بخشی از مقاله

چکیده

انسان موجود پیچیده ای است که دارای ابعاد وجودی فراوانی است.این ابعاد پیچیده به او شخصیتی خاص بخشیده است.از سپیده دم تاریخ ،انسان تنها موجودی بود که توانست در همه شرایط به حیات خود ادامه داده و بیش از دیگر موجودات بر محیط خویش اثر بگذارد.در زمینه علمی ،آدمی به حدی از پیشرفت و ترقی نائل شده است که زمین پهناور را کوچک دیده و در فکر استیلای بر فضا می باشد.امروزه علاوه بر پیشرفتهای مادی و افزایش سطح رفاه زندگی مردم،برخی از رسوم ناپسند چون برده داری به ظاهر منسوخ گشته است .

در اینجا سؤال مهمی که مطرح می شود این است که آیا بشر امروزی از نظر معنویت در جایگاه بالاتری نسبت به گذشته قرار دارد یا خیر؟آیا کرامت انسان در ادیان الهی در جایگاه والاتری نسبت به دیدگاههای مدرن می باشد یا خیر؟ در این مبحث کرامت انسان از دیدگاه اسلام برسی شده تا ثابت شود که این دین الهی برترین ارزشها را برای انسان قائل می باشد.

در مکتب اسلام ارزش فراوانی برای انسان در نظر گرفته شده و به تکریم آن سفارش شده است. درباره منزلت و کرامت انسان دیدگاههای زیادی وجود دارد.گروهی انسان را به عنوان برترین آفریدگان معرفی کرده اند.در این گرایش انسان محور ارزشها می باشد. در این مقاله ما سعی داریم تا کرامت انسان را از دیدگاه اسلام بررسی کنیم و در این را هم به ابعاد مادی و جسمانی او توجه می کنیم و هم ابعاد معنوی او را در نظر داریم.در برسی کرامت انسان تاکید ما بر آیات قرآن و دیدگاههای پیامبر اسلام می باشد.

همچنین در این مقاله دلایل کرامت انسان و برتریهای انسان را از نظر قرآن بررسی کرده و سپس در باره راههای کسب کرامت به بحث می پرداریم.در پایان ضمن مقایسه کرامت انسان در اسلام با دیدگاههای متفکران غربی ،دلایل برتری انسان را معرفی می کنیم.

مقدمه

انسان به عنوان یک موجود برتر در آفرینش همواره دارای جایگاه ویژه ایی در ایدئولوژی های مختلف بوده است . ولی آنچه که باعث این جایگاه در مکاتب جهانی شده نه تنها برتری ذهن و تفکر بلکه برتری روحی و روانی این مخلوق بوده است . انسان همواره کوشیده با تکیه بر توانایی های خود بر جهان اطراف غلبه کند ولی در برخی موارد با عدم شناخت کافی از خود تنها به برطرف کردن برخی از نیازهای خود پرداخته و حتی با شکست و صدمات جبران ناپذیر مواجه شده است ولی آنچه که در این میان باعث گردیده تا انسان بتواند به عنوان موجودی ارزشمند به برطرف کردن نیازهای روحی و جسمی خود بپردازد همان دست یابی به کرامت والای انسانی می باشد که در ادیان الهی بخصوص اسلام به آن بسیار تاکید شده است . در این مقاله سعی گردید تا با جمع آوری دقیق مطالب کرامت اسلامی از منابع معتبر اسلام تاکیدی بر حقانیت این موضوع و تاثیر آن بر روش زندگی مهر تاییدی درستی آن زده باشیم .

معنای لغوی کرامت :

کرامت در لغت به معنی گرامی داشتن، عزت دادن و بزرگداشت دیگران، فضل و شرف واعزاز دادن به دیگران راگویند

بهترین و اعلی ترین مصداق کاربرد کلمه کرامت معادل واژه انگلیسی …Dignity» که به معنای تکریم و بزرگداشت است و کرامت به معنی عزیز شمردن است. همچنین به معنای منزّه داشتن و حرمت نگه داشتن، و گرامی داشتن و بزرگوار شمردن نیز گرفته شده است

این معنا در آیات نورانی قرآن کریم نیز به عین مفهوم استعمال شده است؛ خداوند در کتاب آفرینش از اعطای کرامت به ابناء بشر سخن می وَ لَقَدْ کرﱠمْنَاگوید» بَنِی آدَمَ.»

.1کرامت: کرم و کرامت به معنی سخاء،شرف،نفاست و عزت است.در صحاح و قاموس گفته شده - الکرم ضد اللوم - یعنی کرم ضد لئامت است.پس کریم به معنی سخی است. راغب به نقل از قاموس قرآن می گوید:کرم اگر وصف خدا واقع شود مراداز آن احسان و نعمت آشکار خداست و اگر وصف انسان باشد نام اخلاق و افعال پسندیده اوست که از وی ظاهر می شود و هر چیزی که در نوع خود شریف است با کرم توصیف می شود.

.2کریم: از اسماء حسنی و صفات خداوند است به معنای شریف،محترم و گرانقدر.در سوره واقعه ،آیه 77 آمده است انّه" لقرآن کریم" - که این قرآن بسیار گرامی است. - .3اکرم: اسم تفضیل است: "انّ اکرمکم عنداالله اتقیکم" - بزرگوارترین شما نزد خدا باتقواترین شماست. -

و شاید مراد از اکرم آن است که عطای خدا مافوق عطاهاست.

.4مکرم :به صیغه فاعل به معنی عزیز کننده آمده است : "و من یهن االله فما له من مکرم" - حج - 18 - هرکه را خدا خوار و ذلیل گرداند دیگر کسی او را عزیز و گرامی نتواند کرد. -

"در تعریف کرامت گفته اند: کرامت مرحمتی است که خداوند به اولیاء و مقدسین اعطاء می کند

" در بررسی کرامت و مشتقات آن ،ابتدا از تعریف لغوی کرامت شروع می کنیم:

معنای اصطلاحی کرامت

منظور از کرامت این است که انسان دارای حرمت است و حق دارد در جامعه به طور محترمانه زیست کند و با او باید محترمانه برخورد صورت گیرد و کسی حق ندارد با گفتار و رفتار خویش حیثیت انسان دیگری را با خطر مواجه سازد. هم چنین باید هر فرد جامعه انسانی با هم نوع خویش، به گونه ای عمل کنند که موجب بی حرمتی به شخص نگردد. احترام به انسان در جامعه بعنوان یک اصل مورد پذیرش اسلام بوده و در این خصوص تاکیدات فراوانی صورت پذیرفته است.

کرامت و عزت و بزرگواری جزئی از سرشت انسان است. این است که اگر انسان خود را آنچنانکه هست بیابد کرامت و عزت می یابد.

برای شناخت حق کرامت انسانی، باید گفت: نظر به مجموع موارد استعمالات این لفظ، میتوانیم بگوییم معنای مشترک میان همه آن موارد عبارت است از پاک بودن از آلودگیها و عزت و شرف و کمال مخصوص به آن موجود که کرامت به آن نسبت داده میشود.

احترام به انسان در طول تاریخ موضوع قابل توجهی بوده است. چه احترام به گوهر انسانی و چه حرمت به کالبد انسان.با مروری کوتاه بر آموزههای ادیان ابراهیمی، روشن میگردد این ادیان همواره بر تکریم انسان تأکید داشته اند .میتوان گفت امروزه نیز تأکید بر انسانگرایی ریشه در برداشت های دینی دارد تکریم در روابط انسانی و تعاملهای اجتماعی، قاعدهای زیرساختی و مبنایی است، به گونهای که هر نوع امر انسانی و هر نوع رابطه و حکم از
روابط و احکام اجتماعی با این قاعده محک میخورد؛ و در واقع اصل تکریم، اصلی حاکم است به طور کلّی تعاملهای انسانی، برخوردها و رفتارهای اجتماعی، و روابطی که انسان ها با هم برقرار میکنند تابع دو دیدگاه است. یا بر مبنای

دیدگاه - کرامت - است، و یا بر مبنای دیدگاه - اهانت - .

کرامت انسان در اسلام:

در بحث کرامت انسان در اسلام، ابتدا تعریفی از اسلام ارائه می شود.

"کلمه اسلام از ریشه سلم به معنای صلح و دوستی و آرامش گرفته شده و به معنای تسلیم و رضا در برابر حق و پیشگاه خداوندی است. "

ارتباط کرامت انسانی با تربیت اسلامی به این دلیل اهمیت دارد که : "تربیت اسلامی از منبع وحی سرچشمه می گیرد و از این رو تربیتی دینی، الهی و معنوی محسوب می شود. "

در بحث کرامت انسانی ،نخست کلام خداوند در قرآن مجید را مورد استناد قرار داده و سپس به سیره پیامبر - ص - می پردازیم:

" و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیرممن خلقنا تفضیلا" - اسراء، - 70 یعنی: مافرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا - برمرکبهای راهوار - حمل کردیم و از انواع روزیهای پاکیزه به آنها روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مو جوداتی که خلق کردیم برتری دادیم. در تفسیر این آیه علامه طباطبایی گفته است که: "مراد از این آیه بیان حال جنس بشر است ،صرفنظر از کرامت های خاصه و فضائل روحی و معنوی که به پاره ای اختصاص داده است. و اینکه فرمود و لقد کرمنا ،مقصود از تکریم اختصاص دادن به عنایت و شرافت دادن به خصوصیتی است که در دیگران نباشد. "

همچنین در سوره مائده،آیه 32 آمده است که : " بدین سبب، بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد،چنان است که گویی همه انسانها را کشته،وهرکس انسانی را حیات بخشد،مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است. " همچنین در سوره حجر ،آیه 29 می فرماید: "فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین" یعنی: پس وقتی آن را پرداختم و از روح خود در آن دمیدم ، پیش او به سجده در افتید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید