بخشی از مقاله

چکیده

حفظ محیط زیست و استفاده بهینه از منابع آن از مهمترین عوامل برای توسعه ی پایدار و پیشرفت کشورها محسوب می شود. بخش عمده ای از بحران های زیست محیطی و چالش های موجود در این زمینه ، بر اثر بی توجهی در مصرف انرژی در عرصه ساخت و ساز می باشد.

مسئله اصلی در معماری معاصر جهان امروز، قطع ارتباط میان معماری بومی و نیازهای مدرن است. مقاله حاضر درباره لزوم توجه به آموزش معماری پایدار و چالش های موجود در این زمینه است و بر محور آموزش و پایداری در معماری می باشد و بهانه ایست برای بیان اهمیت موضوع پژوهش و آشنایی با اصول و ساز و کارهای علمی که دانشجویان، محققان، معماران و عامه مردم را با مفهوم معماری همساز با پتانسیل های محیطی آشنا می سازد.

ایده مطرح شده در این نوشتار "معماری زمینه گرا" و آشتی با طبیعت است. اما اینکه چگونه می توان در حیطه معماری با طبیعت آشتی کرد و این هم نوایی معماری با طبیعت را در اولویت برنامه های آموزشی به دانشجویان و متخصصین قرار داد، پرسشی است که در این پژوهش مطرح است.

هدف این مقاله توجه به اهمیت آموزش معماری همساز با طبیعت، بهینه سازی پایدار ساختمان ها و هنر سکونت با طبیعت با نیم نگاهی به الگوهای پایدار معماری سنتی ایران می باشد. این تحقیق بر مباحث کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی است و در نهایت نتایج کار در قالب الگوهای پیشنهادی که منجر به بهبود تعامل معماری با محیط زیست و کیفیت آموزش معماری پایدار می گردد ارائه شده است.

مقدمه

ساختمان سبز یا معماری سبز تعبیر تقریبا تازه ای است تا در عصر و دنیای ماشینی امروز ایده و واسطه ای برای آشتی دادن انسان با طبیعت باشد. بدون هماهنگی انسان با طبیعت، زندگی امکان پذیر نیست و باید خود را ملزم به رعایت اصولی کند که مکانیسم و ساز و کار طبیعت را از بین نبرد. عصر صنعت اگرچه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده، ولی متاسفانه رابطه منطقی انسان را با محیط بریده است. این قطع رابطه را می توان به دو گونه تعبیر کرد: یکی آنکه آیا اصولا فناوری باعث این انسداد می شود یا اینکه بشر نتوانسته به نحو صحیح از فن آوری استفاده کند.

هدف و خواسته این نوشتار، جمع مطالعه و تحقیقات معماری و معماری سبز است. پژوهش و آموزش در حوزه معماری سبز با توجه به پیشینه معماری و فرهنگی این سرزمین، نیازهای امروز و چشم اندازهای آینده می تواند گامی در زمینه رشد معماری و توسعه همه جانبه کشورمان باشد.آنچه که در بالا بیان شد شروع راهی است که در دیگر نقاط دنیا به ویژه ممالک پیشرو سال هاست که بدان توجه شده است و ارگان هایی در این رابطه فعالیت می کنند.

در این نوشتار،هدف، تاکید برآموزش معماری پایدار زیست محیطی در مراکز آموزشی، پژوهشی و دانشگاهی است و فرهنگ استفاده صحیح از منابع انرژی و احترام گذاشتن به طبیعت و معرفی روش های استفاده از پتانسیل های محیطی به کاربران مد نظر می باشد. حرکت و روند پژوهش ابتدا بصورت پرسش های آغازین، معانی و چهارچوب نظری، سپس تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش ودر انتها زاهکارهای معماری و الگوپذیری از راهبردهای معماری سنتی می باشد.

محیط زیست و توسعه پایدار

محیط زیست

طبیعت را گاه به معنای جهان با تمام رویدادها و حوادث آن تعریف کرده اند. گاه آن را با سلسه ای از علت ها و معلول ها بر شمرده اند. معنای دیگری چون عالم وجود کائنات هستی، گوهر، ماهیت و نظایر آن برای طبیعت در نظر گرفته اند.

توسعه پایدار بر اساس توسعه اجتماعی اقتصادی و محیطی تعریف می شود و بخش مهمی از توسعه اجتماعی را آموزش های طراحی و مهارت ها تشکیل می دهند که باید در ارتباط با ارزش ها ی اجتماعی و منابع محیطی باشد.

معماری و محیط زیست

روابط بین موجودات زنده اعم ازانسانها، حیوانات، گیاهان عوامل جوی و ... اکوسیستم محیط اطراف ما را شکل می دهدو از پیدایش هستی تاکنون برقرار است. بر هم خوردن نظم موجود در طبیعت و محیط طبیعی نتیجه استفاده بی رویه ازسوختهای فسیلی و نیز تاثیر عواملی چون آلودگی زمین، هوا و آب در اثر تولید گازها وزباله های شیمیایی و... می باشد که این اکوسیستم را دستخوش تغییراتی نموده است. مانند تغییرات لایه ازن، منقرض شدن نسل بعضی از موجودات دریائی و زمینی، پدیده گرم شدن جهانی، تخریب زیستگاه های طبیعی و آلودگی هوا که در پی آن موضوع محیط زیست پایدار مطرح شد. با توجه به اینکه زیستن انسانها اعم از کار، تجارت، سکونت، تحصیل و ... در محیط معماری انجام می شود و تلاش بشر همواره بهتر زیستن است بنابراین معماری به عنوان یکی از حوزه های پایداری محیط زیست مطرح می شود تا از رهگذر توجه به طراحی صحیح فضا امکان هر چه بهتر زیستن بشر و نیل به هدف محیط زیست پایدار نائل گردد

با رسیدن به قرن بیست و یکم تعابیر جدیدی نیز وارد مقوله ی معماری و محیط زیست شده است. معماری زیست شناختی، یک فلسفه میان رشته ای است که برخوردی همه جانبه با معماری دارد. در آلمان این جنبش به صورت نظامی ساختمانی در آمد که بر کنش متعامل انسان و محیط تاکید داشت. در معماری زیست شناختی به رابطه بین طبیعت و معماری، ملاحظات زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست، مهندسی محیط زیست، روانشناختی محیط زیست، ملاحظات اقلیمی در ساختمان، بازیافت مواد و انرژی، جلوگیری از اتلاف انرژی، آمایش سرزمین، در نظر گرفتن شرایط بیولوژیکی، اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و... پرداخته شده است.

معماری پایدار

مباحثی تازه همچون معماری پایدار ، معماری اکولوژیکی ، معماری سبز یا معماری زیست محیطی از کاربرد مفاهیم پایداری در معماری نشات میگیرند که همگی به معماری سازگار با محیط زیست اشاره دارند.

تفکر و نگرش پایدار در طراحی معماری تلاشی برای سازگار کردن طرح معماری با محیط زیست است. به عبارتی معماری پایدار استفاده از ابزار طراحی و شیوه های ساخت و ساز و ایجاد رابطه مناسب بین محیط و بناست که تاثیر منفی ساخت و ساز را در محیط زیست به حداقل برساند و با پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و روحی و روانی افراد سبب رسیدن به اهداف توسعه پایدار شود

زمین در معماری پایدار

متاسفانه تعریف جامعی از نقش زمین در معماری پایدار ارائه نشده است. طبق تعریف کن یانگ معماری پایدار را می توان طراحی اکولوژیک دانست. در واقع معماری پایدار را می توان نوعی از طراحی قلمداد کرد که در طول چرخه حیات خویش با سیستم های اکولوژیکی کره زمین هماهنگی کامل دارد. در معماری پایدار مصالح ساختمانی و انرژی مصرفی به گونه ای مورد استفاده قرار می گیرند که کمترین تاثیر منفی روی محیط زیست را با کم ترین اتلاف منابع داشته باشد.

تخریب مداوم زمین از طریق بهره برداری بیش ازحد و استفاده از منابع نه تنها توانایی آن را در تولید منابع اصلی کاهش داده، بلکه امکان تجدید آنها را نیز محدود کرده است. شرط اولیه و یا ماندن زمین، حفظ یکپارچگی و تمامیت آن است. چرا که در این حالت می تواند فشارهایی را که از سوی بشر به آن وارد می شود جبران کند و از لحاظ زیستی، پویا و مولد باقی بماند. به بیان دقیق تر طراحی پایدار را باید مشارکتی سودمند و مولد با طبیعت دانست. به علاوه معماری پایدار باید فعالیتی در جهت ترمیم بازسازی و تجدید سیستم های طبیعی باشد.

تمامی طراحی هایی که در رابطه با سیستم های پایدار انجام می شوند باید بتوانند به نحوی پیش بینی های لازم را برای آینده انجام دهند. مثلا یک ساختمان باید طوری طراحی شود که استفاده مجدد از آن یا حتی اجزای سازنده اش مد نظر قرار گیرد. این آینده نگری برای برطرف کردن نیازهای نسل آینده نیز به کار می آید. برخی بناها دارای ویژگیها و خصوصیاتی هستند که آنها را در زمره بناهای پایدار قرار می دهد.

با تاکید بر زمینه گرایی معماری، رسیدن به معماری پایدارممکن می گردد. معماری زمینه گرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد و با درک پیام بستر خود شکل می گیرد و در واقع پیامی را که بسترمعماری به او انتقال داده به عینیت رسانده و طراحی می کند و در نتیجه ساختمان جزئی کوچک از طبیعت پیرامونی خواهد بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید