بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله با توجه به نقش برجسته علوم تربیتی در شناخت و هدایت فرآیند تربیت، در راستاي مطالعه انتقادي این حیطه علمی به بررسی انتقادي الگوي خاصی میپردازد که بر روند کنونی تولدي معرفت تربیتی مسلط است؛ بنابراین طرحواره کلان، پژوهش تربیتی تنها با بهرهگیري از منابع معرفتی بشري - مانند عقل و تجربه - صورت میپذیرد و »تعالیم وحیانی دین« در هیچیک از مراحل تدوین و اعتباربخشی به نظریات تربیتی نقش ندارند.

التزام به این نوع »تباین معرفتی با تعالیم دینی« در عرصه علوم تربیتی، به تکوین نظریههاي تربیتی با محتوا و قالبیکاملاً غیر متأثر از تعالیم و ارزشهاي دینی انجامیده نهایتاًو هدایت جریان تربیت را بر اساس ملاحظات غیر دینی سوق داده است.  این نوشتار با تلقی »وحی« به مثابه منبع معرفتی مستقلی براي ارائه برخی حقایق و واقعیتهاي مهم به ویژه در زمینه تعلیم تربیت، اتکاي تحقیقات تربیتی بر »الگوي تباین« را امري مسأله ساز میداند و با تحلیل و نقد این الگو، بر ضرورت تحول در روندتولید دانش تربیتی و لزوم یافتن الگویی جایگزین براي آن تأکید مینماید.

در مقاله حاضر به منظور ارزیابی انتقادي الگوي تباین و تضعیف سیطره مطلق آن با پژوهشهاي تربیتی معاصر، مهمترین مبانی فلسفی و کلامی این پارادایم شناسایی شدهاند که عبارتند از: اومانیسم معرفتی، اثبات گرایی، کثرت گرایی تباینی، تحویل دین به امري غیر شناختی و سکولاریزم. سپس با مروري بر انتقادات قابل توجه مطرح نسبت به آنها، تردیدپذیري و ضعف این مبانی تبیین شده است؛ بنابراین با توجه به دیدگاههاي رقیب، نه تنها میتوان در کنار »الگوي تباین« از الگوي دیگري براي تولید دانش تربیتی سخن به میان آورد؛ بلکه در صورت طراحی چنین الگویی بر مبناي امکان ارتباط معرفتی با تعالیم وحیانی دین، باید روند فعلی پژوهش در علوم تربیتی، بازنگري و شود.

مقدمه

تفکر و تحقیق درباره »تربیت« به مثابه قدیمی جهانیترین، ضروريترین و    ترین فعالیت آدمی، - بنا به تعبیر رساي گاستون میالاره - 1 بر پیشینهاي دیرین و گسترده استوار است و در عرصه تکاپوي معرفتی انسان همواره شکلهاي متنوعی از این حرکت فکري ارزشمند حضور داشته و به نحوي بر جریان تربیت تأثیرگذار بودهاند.

اما پس از تکوین و تدوین »علوم تربیتی« یا »دانش آموزش و پرورش - 1 - « در رشتهقالب مجموعهاي از   هاي علمی - آکادمیک - با هویتی مستقل در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی، تلاش علمی معطوف به مطالعه فرآیند تعلیم و تربیت تحولی بنیادین یافته است؛ زیرا خصوصیات ممتازي نظیر پژوهش مداري، مواجهه تخصصی با جنبههاي متنوع تربیت، تأکید بر شناسایی دقیق و عینی وقایع تربیتی، اهتمام به مباحث نظري - تئوریک - براي شناسایی و حل مسائل و موضوعات تربیتی و استفاده وسیع از دستاوردهاي دیگر دانشها در این حیطه علمی نسبتاً جوان باعث شده تا دانش آموزش و پرورش به سرعت گسترش کمی و    کیفی یابد و بخش اصلی مسئولیت شناخت و هدایت فرآیند تربیت را بر عهده گیرد.

موفقیت نسبتاً چشمگیر در انجام این مهم از برخی جهات، اینک سبب شده تا در سراسر جهان تنظیم فرآیند پیچیده تربیت در همه سطوح بر اساس نظریات و    یافتههاي علوم تربیتی صورت پذیرد و نظامهاي تربیتی براي شناسایی و حل مسائل و بحرانهاي تربیتی خود، تکیه بر نتایج تحقیقات کاربردي مبتنی بر دانش آموزش و پرورش را، یگانه طریق مطمئن به شمار آورند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید