بخشی از مقاله

چکیده:

تقلب در گزارشگری و حسابداری مالی در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. گزارشگری مالی متقلبانه همبستگی مثبتی با فشارهای مالی وارده بر شرکت دارد. امروزه مجامع قانونگذار، حرفه حسابداری و مدیریت ، به دلیل ایجاد تقلب به راه های جلوگیری از وقوع رفتار متقلبانه در گزارشگری مالی، توجه خاصی کرده اند. به رغم تحقیقات متعدد خارجی در خصوص کشف تقلب در گزارش های مالی، در داخل کشور به این موضوع توجه زیادی نشده است.

مسئله گزارشگری مالی متقلبانه در ایران از اهمیتی ویژه برخوردار است. این مقاله رابطه بین میانگین نسبت های مالی شرکت های تقلبی و غیر تقلبی را بررسی می کند و همچنین نسبت های مالی معناداری را برای تشخیص گزارش تقلبی شناسایی می کند. بدین منظور نمونه ای متشکل از 50 شرکت تقلبی و 50 شرکت غیر تقلبی فهرست شده از آرای صادر شده توسط دادگاه و شرکتهای متخلف از دیدگاه سازمان بورس - عمده این شرکت ها معاملات نهانی دارند - ازسال 1388 تا 1393 انتخاب شده است.

این پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین نسبت های مالی شرکتهای متقلب و غیرمتقلب وجود دارد. علاوه بر این، از آماره Z که احتمال ورشکستگی را اندازه گیری می برای شناسایی گزارشگری مالی متقلبانه شده است. تقلب در نسبت هایی مانند نسبت کل بدهی به مجموع حقوق صاحبان سهام و حساب های دریافتنی به فروش وجود دارد. نتایج نشان داد که نسبت های مالی مانند کل بدهی به حقوق صاحبان سهام، می تواند یک ابزار موثر برای پیش بینی گزارشگری مالی متقلبانه باشد.

مقدمه

در سالهای اخیر، به موضوع تقلب در گزارشگری و حسابداری مالی توجه ویژه ای شده و تمرکز و تأیید جهانی بر مقوله ایی نظیر حاکمیت شرکتی نیز بر اهمیت این مقوله افزوده است. با نگاهی به روند پژوهش های حسابداری در ایران و جهان و عملکرد بورس های اوراق بهادار، توجه ویژه مجامع قانونگذار حرفه ای حسابداری و مدیریت به علل ایجاد تقلب و راه های موجود برای پیشگیری از وقوع رفتار متقلبانه در گزارشگری مالی به ویژه با تأیید بر حاکمیت شرکتی، مشهود است.

تحریف صورتهای مالی، شامل دستکاری عناصر تشکیل دهنده آنها از طریق ارائه بیش از واقع دارایی، فروش و سود یا ارائه کمتر از واقع بدهی، هزینه و زیان است. در مواقعی که صورتهای مالی حاوی تحریفی بااهمیت است به گونهای که عناصر تشکیل دهنده آن صورت مالی بیانگر واقعیت نباشد، گفته میشود که تقلب صورت گرفته است

الیوت و ویلینگهام - 1980 - عنوان میکنند که تقلب، همان دستکاری هوشیارانه صورت های مالی توسط مدیریت است که باعث گمراهی سرمایه گذاران و اعتباردهندگان میشود. از نظر والاس - - 1995 تقلب، برنامه ای از پیش طراحی شده به منظور فریب دیگران است که میتواند از طریق ارائه اسناد و مدارک ساختگی صورت گیرد. طبق بند 4 استاندارد حسابرسی شماره 450 ایران، تحریف شامل هرگونه مغایرت بین مبلغ ،نحوه طبقه بندی ،ارائه یا افشای یک قلم گزارش شده درصورتهای مالی و مبلغ ،نحوه طبقه بندی،ارائه یا افشای آن قلم طبق الزامات افشاء استانداردهای حسابداری است. تحریفها ممکن است ناشی از اشتباه یا تقلب باشد .

طبق بند 3و 4 این استاندارد؛ اشتباه عبارتست از هرگونه تحریف سهوی درصورتهای مالی - شامل حذف یک مبلغ یا یک مورد افشاء - ؛و تقلب عبارتست از هرگونه اقدام عمدی یا فریبکارانه یک یا چندنفر از مدیران یا اشخاص ثالث برای برخورداری از یک مزیتی ناروا یا غیر قانونی

فدراسیون بین المللی حسابداران در سال 1982 بیانیه بین المللی حسابرسی را با موضوع تقلب و اشتباه و توضیحاتی که مشخص کننده تفاوت بین تقلب و اشتباه بود؛ منتشر نمود. البته این انجمن در استاندارد شماره 99 خود که جایگزین استاندارد شماره 82 شد اقدام به معرفی 42 علامت خطر به عنوان شاخص های بالقوه تقلب موجود در واحد تجاری نمودکه نمایانگر ریسک بالا و تقلب در گزارشهای مالی هستند. در سال 1983 انجمن حسابداران خبره امریکا در بیانیه استانداردهای حسابرسی - SAS - شماره 47 متذکر می شود که اصطلاح اشتباه به اشتباهات آگاهانه یا از قلم افتادگی مبالغ یا مواردافشاء در صورتهای مالی اشاره دارد.

- SAS - شماره82 بر این دیدگاه تاکید داردکه تقلب یک اقدام آگاهانه بوده و شامل فشار برای ارتکاب و یا داشتن انگیزه جهت ارتکاب به تقلب و وجود فرصتی برای انجام آن است. به رغم تحقیقات متعدد خارجی در خصوص کشف تقلب در گزارشهای مالی، در داخل کشور به این موضوع توجه زیادی نشده است. مسئله گزارشگری مالی متقلبانه در ایران از اهمیتی ویژه برخوردار است.

افزایش تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بورس که به منظور جذب منابع مالی به انتشار اوراق بهادار اقدام میکنند، تلاش به منظور کاهش مالیات بر سود و ... از جمله دلایل اهمیت موضوع است؛ لذا با توجه به اهمیت کشف تقلب در گزارشگری مالی در جهت حمایت از منافع سرمایهگذاران، تصمیم بر آن شد تا به بررسی این مسئله پرداخته شود. متغیرهای مورد استفاده به منظور کشف تقلب در گزارشگری مالی - همانند بسیاری از تحقیقات در این زمینه - ، تعدادی نسبت مالی بوده که در ادامه معرفی خواهد شد.

مروری بر مبانی و پیشینه تحقیق:

تقلب صورت های مالی میتواند به روش های متعدد و در زمینه های متفاوتی انجام شود. بیشترین تقلبها در زمینه تقلب سود و درآمد و کمترین تقلبها در زمینه ی حساب های پرداختنی رخ داده است. تقلب صورت های مالی ممکن است در ارائه بیش از واقع درآمد ها و دارایی ها تا ارائه کمتر از واقع بدهی ها و هزینه ها انجام شود. این تقلبها اغلب در صورت های مالی میان دور ه ای شروع شده و تا صورت های مالی سالانه ادامه دارند. بیشترین حجم تقلب های انجام شده مربوط به تقلب به صورت ایجاد معامات صوری و جعلی است و لذا حسابرسان باید بیشترین توجه خود را به این موضوع معطوف نمایند. مدیریت سود عمومی ترین روش تقلب صور تهای مالی است

تقلب صور تهای مالی ممکن است به صور تهای زیر ظاهر شود: تحریف ، تغییر ، یا دستکاری ثبت های بااهمیت حسابداری، اسناد مثبته یا معامات تجاری. ارائه نادرست ، حذف و یا بد جلوه دادن وقایع، حسا بها و معامات بااهمیت به طور عمدی. کاربرد یا تفسیر نادرست استانداردها، اصول و رویه های مورد استفاده در اندازه گیری، شناسایی و گزارشگری رویدادهای مالی به طور عمدی. تخصیص یا کاربرد نادرست دارایی ها و سوء استفاده از آ نها به طور عمدی. پنهان سازی معاملات یا ثبت معامات صوری.

برای مثال می توان ارائه بیش از واقع فروش را با ایجاد فاکتورهای جعلی و صوری ذکر کرد. انتظار می رود در شرکت هایی با ویژگیهای زیر زمینه گسترده تری برای وقوع تقلب وجود داشته باشد :شرکتهایی که قراردادهای غیر عادی، جهت دار و جانبدارانه دارند. فروش مشروط و غیرقطعی دارند. فروش هایی که همه مراحل لازم را سپری نکرده اند، به عنوان فروش کامل شناسایی می کنند.

در پایان دوره مالی فروش های غیرعادی و مقطعی دارند. کنترل آنها در خصوص محموله های فروش ضعیف است. علاوه بر مواردی که در بالا اشاره شد، نمونه های دیگری از متداول ترین روش های انجام تقلب شامل دریافت و پرداخت رشوه، تبانی در مناقصه ها و تقلب های رایانه ای است. روشهای متعددی برای تقلب در گزارشگری مالی وجود دارد.

اسپاتیس - - 2002 عنوان می کند که از طریق تغییر روشهای حسابداری، تغییر در برآوردهای مدیریت و شناسایی نادرست درآمدها و هزینه ها میتوان مرتکب تقلب در صورتهای مالی شد. بیزلی و همکاران - - 2000 به بررسی گزارشگری مالی متقلبانه در بخشهای فناوری، بهداشت و خدمات مالی پرداختند. نتایج نشان داد که رایج ترین شیوه های تقلب، شناسایی نادرست درآمدها و ارائه بیش از واقع داراییها است. انگیزه های زیادی برای تقلب در گزارشگری مالی وجود دارد. نمونه هایی آن به شرح ذیل است:

1پاداشِ. مبتنی بر سود گزارش شده - واتز و زیمرمن، - 1986

2 حفظ یا افزایش قیمت بازار سهام - دچو و همکاران، - 1996

.3دستیابی به پیشبینیهای داخلی و خارجی - فاما و جنسن، - 1983

4.    حداقلکردن بدهی مالیاتی - دچو و همکاران، - 1996

5.    جلوگیری از تخلف در قراردادهای بدهی - اسپاتیس، - 2002

6.    تأمین مالی به ارزانترینشکلِ ممکن - کوتسیانتیس، - 2006

آلبرِچ و همکاران - - 2004 به بررسی تقلب در گزارشگری مالی از منظر چهار نظریه غالب مدیریت پرداختند. آنها هشت عامل اثرگذار را بر تقلب شناسایی کردند که عبارتند از: اقتصاد تورمی، فساد اخلاقی، انگیزههای اجرایی نابجا، انتظارات دست نیافتنی بازار، فشار طلبکاران عمده، قوانین وضع شده، رفتار فرصت طلبانه مؤسسات حسابرسی و ناکامیهای گذشته. محققان همچنین دریافتند مدیرانی که از دیدگاه نظریه ذینفعان مورد توجه قرار میگیرند در مقایسه با مدیرانی که از منظر تئوری نمایندگی مورد توجه قرار میگیرند با احتمال کمتری مرتکب تقلب میشوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید