بخشی از مقاله

استاد سیدحسین العطاس در سوم بهمن ماه 1385 بدرود حیات گفت و دوستداران خود را در اندوهی عمیق فرو برد. به پیشنهاد اینجانب، انجمن جامعهشناسی ایران همراه با چند نهاد دیگر که آن بزرگوار را میشناختند تصمیم گرفتند همایشی علمی به نام و یاد او برگزار کنند. در پنجم اردیبهشت ماه 1386 نیز جلسه محدودي با سخنرانی اینجانب به یاد پروفسور العطاس برپا گردید و یادي از آن بزرگوار در محضر اساتید و دانشجویان معزز به عمل آمد.

خوشبختانه اکنون نیز این همایش علمی با ارائه مقالاتی ارزنده که در خور شأن و جایگاه آن استاد است برگزار میشود که خلاصه مقالات آن پیش روي شما است. اینجانب با توجه به بیش از سی سال آشنایی با استاد العطاس و رفت و آمدها و ملاقاتهاي متعدد در جامعه بینالمللی و حضور مکرر او در ایران و به خصوص سخنرانی زنده و ارزنده ایشان در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران - در بهارستان - که به دعوت اینجانب به عنوان رئیس وقت دانشکده صورت گرفت و بلافاصله به فارسی برگردانده شد و در نخستین شماره دوره جدید نامه علوم اجتماعی که انتشار آن از 1366 دوباره آغاز شده بود به چاپ رسید، نمونهاي از این همکاريهاست - من در اینجا به روح آن بزرگمرد درود می فرستم و طلب آمرزش برایش دارم - .

ابتدا شرح مختصري از زندگی و احوال و آثار او را به اطلاع شما میرسانم و سعی خواهم کرد ضمن اشاره به آثار او گوشههایی از افکار و اندیشه او را روشن سازم. پروفسور سیدحسین العطاس را در دهه پنجاه در سمیناري که در اندونزي توسط یونسکو درباره علوم اجتماعی در آسیا برگزار میشد ملاقات کردم و از آن پس ارتباط ما پایدار ماند. ایشان چندین بار به ایران آمدند و در منزل، میزبان او بودم و در سنگاپور و کوالالامپور نیز در منزلش مهمان او بودم. به دلیل این معاشرتها خاطرات از یادنرفتنی از او در ذهنم باقی مانده است و فیلمی نیز از جلسه مشترکی که در اجلاس انجمن بینالمللی جامعهشناسی چند سال پیش در مونترال کانادا داشتیم، در اختیار است.

العطاس نه فقط به خاطر دانش وسیع و عمیق خود وجهه بینالمللی پیدا کرد بلکه، به نظر من، به دلیل ایمان و تعهد عالمانه و جدیتی که در جهت پی گیري اندیشه اسلامی خود داشت در خور ستایش است. به واقع دو برادر سید نقیب و سید حسین، دو روشنفکر عالم و با ایمان، آثار ارزندهاي از خود به یادگار گذاشتند. سیدحسین و سیدنقیب در عین تعهد عالمانه و دانش پژوهی روشمند خود، از قدرت نقادي باارزشی برخوردار بودند و دانش را از ارزش جدا نمی دانستند. به علاوه باید اشاره کنیم که عالم بزرگوار سید نقیب، بنیانگذار موسسه توسعه اسلامی کوالالامپور درمالزي و استاد انور ابراهیم معروف، بحمداله در قید حیات و پرتحرك میباشند.

خانواده العطاس چنانکه از لقب آنها پیداست از خانوادههاي عرب زبان یمنی است و اجداد آنها از یمن به مالزي مهاجرت کرده و چندین نسل در مالزي به اشاعه علم و دانش و معارف اسلامی ادامه دادهاند. و اما سیدحسین که در سال 1928 در اندونزي متولد شده در اوایل سال 2007 در سن 79 سالگی بدرود حیات گفت، العطاس دکتراي جامعهشناسی خود را در سال 1963 در آمستردام هلند گرفت و سپس در سنگاپور و مالزي به تدریس و تحقیق پرداخت و چنانکه از شرح حالش پیداست با اکثر کشورهاي جهان مبادله علمی و رفت و آمد داشت و در دانشگاههاي معتبر جهان به تدریس و تحقیق مشترك پرداخت و در کنفرانسهاي بینالمللی متعددي شرکت و سخنرانی کرد و مقاله ارائه نمود.

برخی اندیشهها و آثار العطاس

مسلماً جامعهشناسی که بخواهد با دانش خود محیط خویشتن را بارور و بهرهمند سازد، میباید، اولاً صاحب نظریه در مقیاس جهانی باشد و در ثانی اعمال و انطباق اندیشههاي عام و جهانی با نیازهاي محلی را مدنظر قرار دهد: العطاس این دو خصوصیت را به اعلا درجه داشت یعنی در عین حال که در یک مقیاس جهانی فعالیتهاي علمی و فکري گسترده و با جامعهشناسان و مجامع علمی جهانی مراوده داشت، همواره به طرح مسائل و مشکلاتی که جوامع توسعه نیافته را رنج میدهد، میپرداخت. من فکر میکنم که رمز موفقیت او در همین جامعیت کارش بود.

مسائل مالزي، آسیاي جنوب شرقی، مسائل آسیایی، مسائل و مشکلات کشورهاي اسلامی اشتغال دائمی فکر و اندیشه او بود. او در سطح جهانی در محافل علمی بینالمللی نقادانه وارد میدان میشد و اندیشههاي انتقادي خود را در مجلات بینالمللی از جمله در مجله بینالمللی علوم اجتماعی یونسکو1 و آرشیو لاتین جامعهشناسی2 و کارنت سوسیولوژي3 و مجلات دیگر به چاپ میرساند یکی از مقالات مهم او در دهه هفتاد که نظرمرا جلب کرد، مقاله نقادانه »ذهن محبوس«4 بود که به چندین زبان ترجمه شده و بعدا به آن اشاره خواهیم کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید