بخشی از مقاله
چکیده
علفهای هرز آبزی بواسطه تکثیر سریع و داشتن دامنه بردباری بالا قابلیت زیادی برای گسترش و انتشار در مناطق جغرافیایی جدید داشته و میتوانند بهصورت گونههای مهاجم عمل نموده و شرایط بومشناختی را دچار مشکلات فراوان نمایند. این گیاهان توانستهاند در برخی نقاط دنیا باعث بروز مشکلات فراوان شده و خسارات اقتصادی، زیستمحیطی و بومشناختی فراوانی را باعث شوند.
در سالهای اخیر کشور ما با دو مورد از ناشی از هجوم گیاهان آبزی شامل کشندهای قرمز در خلیج فارس و نیز جلبک آزولا در تالاب انزلی مواجه گردیده و خساراتی را باعث شده است. در برخی از کشورها هجوم گیاهان و علفهای هرز آبزی بسیار گسترده و خسارت اقتصادی آن نیز بالا بوده است. بسته شدن راههای آبی، تلف شدن آبزیان، آسیب رساندن به تاسیسات و دستگاههای نیروگاهای برق-آبی، مسدود شدن کانالهای آبیاری،افزایش تعرق و تلف شدن آب، کُند شدن جریان آب در کانالهای آبرسانی از موارد آسیبی رسانی گیاهان آبزی است.
در برخی موارد کافی است یک قطعه کوچک گیاه آبزی در یک دریاچه رها شود و بعد از مدتی بواسطه همان قطعه کوچک فاجعه بزرگ زیست محیطی بروز نماید، اتفاقی که در کشورهای دیگر به وقوع پیوسته است. با توجه به کمبود منابع آب در کشور ایران و نیز وجود سدهای متعدد و نیز دریاچهها و تالابهای فراوان در کشور، حراست و پایش این منابع برای جلوگیری از انتقال عمدی یا غیر عمدی گیاهان و علفهای هرز آبزی موضوعی بسیار جدی و مهم است.
مقدمه
گیاهان و از جمله گیاهان آبزی فواید بسیار و نقش مهمی در حیات موجودات زنده بر روی سیار زمین ایفا میکنند ولی دستکاری انسان و انتقال این گیاهان از زیستگاه بومیشان به مناطق و زیستگاههای جدید میتواند باعث بروز مشکلات متعدد و خسارات فراوان گردد. یک نمونه برجسته از هجوم گیاهان آبزی، سنبلآبی - Eichornia crassipes - است. سنبلآبی آفت عمده بعضی از رودخانههای بزرگ دنیا است.
نخست انسان امروزی به خاطر گلهای دوست داشتنی بنفش کمرنگش، به انتشار گیاه در تاستخرهای فریحی کمک کرد. تصور بر آن است که برزیل خاستگاه این گیاه باشد. سنبلآبی آنچنان سریع پراکنده گردیده که در ظرف مدت یکصد سال، دامنه انتشارش را میتوان حداقل در 50 تا کشورهای جهان مشاهده نمود. در سال 1880 سنبلآبی در آمریکای شمالی گسترش یافت. در اوایل قرن 19، هجوم را در هندوستان آغاز نمود و در سالهای دهه 1950 این شیطان آبی اشغال راههای آبی را در آفریقا آغاز نمود.
امروزه بسیاری از رودخانههای بزرگ دنیا مانند میسیسیپی، نیل، کنگو، آمازون، زامبزی، گنگا، برهماپوتر، گوداواری، مکونگ، ایراوادی و غیره تا حدی بوسیله سنبلآبی پوشیده شدهاند. سد بزرگ و مشهور اسوان در مصر در سال 1967 تکمیل گردید ولی بعد از گذشت چند سال سنبلآبی مقدار زیادی از سطح رودخانه نیل را پوشاند. در سال 1962عملیات ساخت مخزن آبی بروکوپوندو در سورینام تکمیل گردید ولی ظرف دو سال تقریباً 25 کیلومتر مربع از سطح آب این مخزن بوسیله قطعات شناور سنبلآبی پوشیده گردید. به همین ترتیب سد جبل ایولیا در سودان، سد آپاناس در نیکاراگوئه و سد بوما در زئیر، مثالهای جالب از تهاجم مخاطرهآمیز سنبلآبی میباشند
دریاچه کاریبا که بعد از ایجاد سد بر روی رودخانه زامبهسی در آفریقای جنوبی بوجود آمد مثالی جالب و عجیب از تهاجم و شیوع گیاه سالوینیا - Salvinia spp - میباشد. مساحت دریاچه 4200 کیلومترمربع و عمق آب حدود 115 متر است در طی سال 1959 قطعات کوچکی از گیاه سالوینیا در این دریاچه مشاهده گردید. در ظرف یک سال بطور شگفتانگیزی در حدود %10 سطح دریاچه 420 - کیلومتر مربع - بوسیله سالوینیا پوشیده شد.
به همین صورت تودههای انبوه در هم پیچیده سالوینیا مسیر حمل و نقل آبی در رودخانه نیل سفید را مسدود ساخت. همچنین به همین شکل %25 از وسعت دریاچه نائیواشا در آفریقا بوسیله تودههای ضخیم و در هم رفته سالوینیا پوشیده شد. از کاهوی آبی - Pistia stratiotes - در دریاچه ولتا در کشور غنا باید بطور ویژهای یاد کرد. این دریاچه که بزرگترین دریاچه ساخت بشر در سطح جهان میباشد مساحتی بالغ بر 8115 کیلومتر مربع دارد. سد بوجود آورنده این دریاچه در سال 1964 بسته شد و تودههای شناور و گسترده کاهوی آبی در سال بعد نمایان شد. سپس کاهوی آبی به درازای چندین کیلومتر تمامی سطح دریاچه را اشغال نمود. گسترش ناگهانی گیاهان و علفهای هرز آبی نخستین نشانه مدیریت بیتوجه به منابع آبی است
گیاهان و علفهای هرز آبزی بیشتر از طرق زیر باعث بروز خسارت میشوند:
علفهای آبی مشکلات متعددی را برای سدها ایجاد مینمایند. هر چند وقت یکبار جزایر بزرگی از علفهای هرز شناور در کار پروژه دخالت میکنند. آنها توربینهای هیدروالکتریکی و دریچههای ورودی آب را مسدود میسازند. در دراز مدت، علفهای مرده تجزیه میشوند و اسیدهای آلی رها شده به تجهیزات دوربین آسیب وارد میآورند. علفهای هرز شناور کوچک مانند Pistia و Lemna سیفونها، آب پاشها و مجاری آبگیری پمپهای آب را که برای آبیاری مزارع بکار میروند مسدود میسازند
علفهای آبزی جریان آب را در کانالهای آبیاری و نهرهای زهکشی مسدود ساخته و باعث تلفات زیاد آب میشوند. علفهای هرز غوطهور میتوانند ضریب کندی کانال را تا 20 برابر افزایش دهند، در حالیکه علفهای شناور ضریب کندی را حدود 2 برابر افزایش میدهند. کاهش جریان آب تراوش آب از کانالو گِل گرفتگی را افزایش میدهد. حرکت آرام آب باعث میگردد که سطح آب بمدت طولانی در معرض تابش اشعه آفتاب قرار بگیرد و در نتیجه ضایعات ناشی از تبخیر آب افزایش یابد.
تهاجم سنگین علفهای هرز آبی باعث کاهش شدید عملکرد ماهی میشود. علفهای هرز شناور آزاد سطح آب را میپوشانند تبادل گاز بین اتمسفر و آب را قطع میکنند. جلوگیری از انتشار اکسیژن منجر به تغییراتی در آب میگردد و بطور معکوس روی رشد ماهی اثر میگذارد. تاریکی در ستون آب رشد فیتوپلانکتونها را که غذای اصلی برای ماهی است را کاهش میدهد. گیاهان آبزی که غذای اصلی ماهیهای علفخوار میباشند، بندرت در محیط تاریکی جوانه زده و رشد میکنند.
رشد متراکم علفهای هرز آبی از حرکت آزاد ماهیها جلوگیری میکند و در نتیجه بر رشد ماهی بطور معکوس اثر میگذارد. برخی از علفهای هرز آبزی ضایعات متابولیکی تولیدی خود را به درون آب رها میسازند. برگهای ساقط شده و ریشههای مرده این گیاهان در آب تجزیه شده و رنگ آب را تیره ساخته و شفافیت آن را کاهش میدهند. تقاضای اکسیژن بیولوژیکی چنین آبهایی بسیار زیاد است و چندین گاز زیان آور مانند متان، دی اکسیدکربن و سولفید هیدروژن در آب تولید میشوند که ممکن است باعث مرگ ماهی شود.
علفهای هرز غوطهور و شناور مواد غذایی را از آب و رسوبات ته آب جذب میکند و از رشد پلانکتونها جلوگیری مینماید. رشد زیاد جلبکها ممکن است بیشتر از گیاهان آبزی عالی خسارت وارد کنند. جلبکها در طی روز برای فتوسنتز، CO2 را از آب جذب میکنند و میزان O2 را چندین برابر نیاز نرمال افزایش میدهند. این امر باعث بروز اختلالات گوارشی در ماهیها میشود.
در طی شب یا در هوای ابری آنها O2 محلول را در آب مصرف میکنند و CO2 را از طریق تنفس آزاد میسازند. در این محیط ماهی ممکن است پریشان شود و احساس خفگی نماید. بعضی ماهیها نیز ممکن است بمیرند. رشتههای جلبکی گاهی اوقات دستگاه تنفسی ماهیها را مسدود ساخته و مشکل تنفسی ایجاد میکنند. تهاجم علفهای هرز در ماهیگیری مشکل ایجاد میکند چون تورها، قلابها و میلهها به علفهرز غوطهور گیر میکند و باعث خسارت میشود.
آبی که به شدت آلوده به علفهای هرز آبزی آلوده شده باشد چون دارای بوی نامطبوع است برای آشامیدن مناسب نیست. علفهای هرز Salvinia و Hyacinthus محیط آبی را بعلت عدم انتشار اکسیژن، غیر هوازی میسازند. برگها و رشتههای مرده علفهای هرز تجزیه میگردند و چندین متابولیت غیر معمول را در آب رها میسازند که برای انسان و حیوانات اهلی غیرقابل مصرف است.
چندین جلبک آبی-سبز وجود دارد که تولید کف و بوهای نامطبوعی مینمایند و آب را برای استفاده خانگی نامناسب میسازند. جلبکهای آبی- سبز Microcystis spp و Anabaena spp مواد سمی در آب رها میسازند و باعث مرگ و میر ماهی و میگو در مقیاسی وسیع میشوند. وجود علفهای هرز مقادیر نیتروژن و فسفات آب را افزایش میدهد که ممکن است در انسانها و حیوانات مسمومیت نیتروژن ایجاد کند. پوششهای سطحی جلبکهای آبی– سبز باعث بروز ناراحتیهای معده – رودهای در دامها میشوند.
علفهای هرز آبی پناهگاه و بستر تولید مثلی مناسبی برای پشههایی هستند که ناقل مالاریا، تب دانگ، فیلاریاسیس و آنسفالیتیس میباشند. برخی علفهای هرز شناور جای طبیعی ایدهآلی برای زاد و ولد حلزونها هستند. حلزونها بهعنوان میزبانهای وابسته کرمهای رودهای چندین حیوان اهلی عمل میکنند. بعضی از گونههای جلبک آبی– سبز از قبیل Mycrocystis و Dinoflagellate مواد سمی به درون آب رها میسازند که سبب مرگ حیواناتی میشود که از آن آب مینوشند. مارها در تودههای درهم بافته علفهای هرز آبزی پناه گرفته زندگی انسان را در معرض خطر قرار میدهند.
علفهای هرز شناور باعث افزایش اتلاف آب میگردند. علفهای هرز شناور آزاد سطح آب را میپوشانند. تحقیقات دلالت بر این امر دارد که تهاجم علفهای هرز آبی ضایعات آب را چندین برابر بیشتر از ناحیه سطح آزاد میافزاید. میزان تعرق گیاهان آبی چندین برابر بیشتر از گیاهان خشکی است. ماکروفیتهای آبی، آب بسیار زیادی را از منابع آب جذب نموده و بطور مداوم بداخل اتمسفر منتشر میسازند. تبخیر و تعرق بعضی از علفهای شناور از قبیل سنبلآبی و سالوینیا 2 تا 4 برابر بیشتر از تبخیر از سطح رو باز آب است. علفهای هرز خارج شده از آب از قبیل لوئی Juncus spp اتلاف آب در کانالها را تا حد 150 تا 200 درصد افزایش میدهند