بخشی از مقاله

استقرار سیستم مدیریت پیکره بندی برای در سازمان های با محصول پیچیده


چکیده

محصولات، پروژه ها و سیستم ها هر روز پیچیده تر می شوند، بودجه ها کاهش و هزینه ها افزایش می یابند. در این شرایط اتخاذ یک تصمیم استراتژیک بدون داشتن منبعی یگانه از داده های دقیق و صحیح به طور فزاینده ای مشکل و هزینهساز میشود. سیستمی که سال هاست توسط آژانس های بزرگ فضایی به کار گرفته شده تا داده ها و تغییراتشان را در طول چرخه عمر پروژه مدیریت کند مدیریت پیکره بندی است. سازمان بین المللی استاندارد با تدوین یک سند راهنمای موجز، نحوهی پیاده سازی این سیستم را به صورت فهرست وار شرح داده است. اما بررسی چرایی این سیستم و این که پیادهسازی آن تحت چه شرایطی اثربخش خواهد بود چیزی است که ما در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. مشخصه کلیدی مدیریت پیکره بندی، مستند کردن ارتباط بین آیتم های پیکره بندی محصول، الزامات کنترلی و به تبع آنها مدیریت تغییرات مبناهاست که این مهم، تنها در سایه ی اثربخش بودن سیستم رخ می دهد. بدیهی است اگر آنچه را طراحی کردهایم به صورت بهینه مستند نشود، نه تنها ادامهی تولید مشکل خواهد بود بلکه با هر تغییر در ساختار محصول، سازمان ملزم به مرور دوبارهی مراحل چرخه عمر از ابتدای طراحی خواهد شد که با توجه به اجتناب ناپذیر بودن تغییر، به طور قطع موجب فروپاشی سازمان خواهد شد.

کلمات کلیدی: مدیریت پیکره بندی، مهندسی سیستم ها، اقلام پیکره بندی، خطوط مبنا، مدیریت تغییرات.

 

1


1 مقدمه

مدیریت پیکرهبندی اولین بار در دهه1950 به منظور کنترل مستندات فنی مجتمع های فضایی و سیستم های جنگافزار و امروزه توسط صنعت خــودرو، صنعت نیروگاه اتمی، شرکت های خدماتی، صنعت دارو سازی سیستم حمل و نقل بین شهری، سیستم های کنترل ترافیک و خیلی موسسات دیگر استفاده میشود.

به طورکلی محصولات پیچیدهای مانند سیستم های هوافضـایی و بـعضی از محصولاتی که دارای صدها و هـزاران قطـعه میباشند، با توجه به اینکه ممکن است شرکتهای سازنده در طول فازهای طراحی، ساخت، تست و تولید قطعات و محصولات، تغییرات مهندسی را در مورد آنها به مرحله اجرا درآورند، نیاز به یک سیستم مهندسی جهت تعامل اطلاعات مهندسی، کنترل و مستند نمودن الزامات، داده ها و تغییرات آنها و تعیین مشخصههای محصول احساس می شود تا بتوان سازگاری بین محصول و مستندات پشتیبان آن و و بهبود کیفیت محصول را فراهم کرده و نهایتاً بازیابی اطلاعات، دسترسی سریع و آسان به اطلاعات نهایی و کسب رضایت مشتری را به وجود آورد.

در سال 2010 با طرح مجموعه ای از چالش های مدیریت پروژه، ناسا، چالشی تحت عنوان "چگونه مدیریت پیکره بندی به بالا بردن ارتباط و بروز رسانی پروژه ها کمک می کند؟" مورد بررسی قرار گرفت که منجر به مطالعه و بررسی سیستم مدیریت پیکره بندی با رویکرد نوین شد.[4] کمی عقبتر از این، زمانی که اولین هواپیما به طور موفق ساخته شد، خریدار گفت: ”یک نمونه دیگر برای من بساز“

صنعت، خود را در چالشهای زیر احساس کرد : نمونهی اولیه از دست آنها خارج شده بود!!

سوابق مکفی از شمارهی قطعات، وقایعنگاری مجموعهها، تغییرات و نحوهی استقرار آنها در دست نبود!! سیستم انتشاری که در صنعت وجود داشت، تفاوت بین مبناهای مختلف را مشخص نمیساخت!!

مسلم بود که دومین موفقیت به هیچ عنوان قابل تضمین نیست ... چون تولید هیچ قطعهای با هدف این که بعدها مورد استفاده قرار گیرد مستند نشده بود!!

برخی از واژگانی که نیاز است در مورد آنها توضیح داده شوند بدین شرح است:
- پیکره بندی : کلیه مشخصه های فیزیکی و عملکردی، مستندات، نرمافزار و ... مرتبط به هم که برای یک مجموعه یا واحدی از محصول بیان میشود .

- قلم/اقلام پیکره بندی : (CI) موجودیتی از پیکره بندی که منجر به عملکرد نهایی محصول می شود و جداگانه قابل

مدیریت است.
خطوط مبنا : اطلاعات مصوبی که مشخصات محصول را تعریف و در یک نقطهی زمان استقرار می دهد تا تغییرات بر مبنای آن نقطه صورت گیرد.


2 رابطه مدیریت پیکرهبندی با مهندسی سیستمها و کنترل پروژه در بستر مدیریت پروژه

با توجه به نقش مدیریت پیکره بندی در مهندسی سیستم و تاثیر تعیین کننده مهندسی سیستم در یک پروژه پیچیده اعم از هوافضایی، عملکرد صحیح و مناسب مدیریت پیکره بندی نقش حیاتی در کنترل پروژه ایفا نموده و یکی از ابزارهای اصلی مهندسی پروژه بوده و به عنوان ابزاری مهم در جهت کنترل تدریجی تغییرات به طور موفقیت آمیز و رسیدن به یک طرح بهینه و تثبیت آن برای مدیریت پروژه می باشد که نمود آن در مستندات و محصول متجلی شده و باعث ایجاد مستندسازی دقیق در محصول اعم از سخت افزار و نرم افزار می گردد.(شکل [2] (1


2


شکل-1 مدیریت پروژه


3 3 جایگاه مدیریت پیکره بندی در بستر فرایندی مهندسی سیستم ها

در حوزهی نرمافزار که در واقع کار برنامه ریزی ،هدایت و تصمیم گیری را برای سخت افزار برعهده دارد، مهمترین ویژگی در مقایسه با سایر بخش های یک سیستم، غیر فیزیکی بودن آن است. با این حال یکی از مهم ترین اجزای یک سیستم میباشد.

با نگاهی به موتور مهندسی سیستمها که از دو وجه اصلی تشکیل شده است پی میبریم که مدیریت پیکرهبندی به عنوان بخش مهمی که در بخش وجه اشتراک این دو قسمت واقع شده است به عنوان هماهنگ کنندهی بخش فنی و سیستمی یک پروژه نقش حیاتی در کنترل یک پروژه چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ کنترل پروژه ایفا می کند. (شکل (1

هر اندازه بر پیچیدگی یک سامانه اضافه شود،قاعدتاً بر پیچیدگی و حجم داده های تولیدی نیز افزوده شده و در نتیجه کنترل این دادهها و نرمافزارهای مرتبط و اجزای تشکیلدهندهی آن مشکلتر خواهد شد.

بنابراین جهت عبور از این بحران، می توان دادهها را تحت کنترل مدیریت پیکرهبندی قرار داده و با توجه به مراحل تشکیل دهنده ی این فرایند، با صرف هزینه و زمان کمتر و ایجاد تغییرات تدریجی موفقیت آمیز و مستندسازی دقیق به محصول بهینه دست پیدا کرد. آن چه مدیریت پیکرهبندی را از سایر سیستمهای شبیه آن مثل کنترل مستندات مجزا میکند، تکیه بیشتر بر وجه فنی پروژه است. چیزی که معمولا در سایر سیستمهای کمکی کمتر بدان پرداخته میشود. سیستمی که به موقع و با بهترین کیفیت تحویل شود اما وقایع نگاری متناسب با آن صورت نگرفته باشد به مثابهی یک تولید اتفاقی است که تضمین تولید انبوه و یا حتی نمونه ی دیگری از آن به هیچ عنوان امکانپذیر نیست. در اینجا نقش مدیریت پیکرهبندی پررنگ و مهم جلوه میکند که در ادامه به آن پرداخته میشود.(شکل (2


4 مدیریت پیکرهبندی در آژانسهای فضایی مختلف دنیا و سازمانهای پیشرو

-1-3 مقدمه

جهت نشان دادن حد انعطاف سیستم مدیریت پیکرهبندی، در ادامه سه سازمان بزرگ ایالات متحده و نگاه آنها به مدیریت پیکرهبندی مورد بررسی قرار می گیرد. همانطور که مشخص است ماموریت این سه سازمان کاملاً متفاوت است که این به

3


خودی خود نشان دهنده ی نگاه فرایندی سیستم مدیریت پیکره بندی است که می توان آن را بر روی هر سازمان با هر ماموریتی پیاده و ار نتایج آن بهره برد.
-2-3 ناسا (و سایر آژانسهای فضایی پیشرو)

مدیریت پیکرهبندی در ناسا همانطور که از سند مهندسی سیستمها (NASA/SP-6105 ) استنتاج می گردد به عنوان مهمترین رکن مدیریت فنی، مورد توجه می باشد. چنان که در آخرین سند در دسترس ناسا که نتیجه ی یک کار پژوهشی در دانشگاههای وابسته به ناسا میباشد جملهای در مقدمه، ذهن را مستقیماً متوجه اهمیت بسیار بالای مدیریت پیکرهبندی در کنار پیچیدگی اجرای آن می کند. " در صنایع فضایی ایالات متحده (ناسا و تامین کنندگان)، سالانه بیش از 425 بیلیون دلار در اثر عدم استفاده، یا استفاده ی نادرست از مدیریت پیکرهبندی، اتلاف می گردد." [7] این که هزینهی گفته شده بسیار بالاست یک بحث است و این که این موضوع دربارهی سازمانی مثل ناسا بیان می شود مسالهی مهمتر که به خودی خود اهمیت اثربخشی اجرا و نظارت بر اجرا را میرساند. مهم ترین سند مورد استفاده در ناسا در این حوزه استاندارد NASA-STD-0005 میباشد که آخرین ویرایش آن تا کنون مربوط به سال 2008 می باشد. همان طور که در شکل 2 دیده می شود موتور مهندسی سیستم ها سه دسته فرایند طراحی سیستم، مدیریت فنی و تحقق محصول تشکیل شده است.

فرایندهای مدیریت فنی خود شامل چهار دسته فرایند می باشد که در فرایند کنترل فنی، مدیریت پیکره بندی نشان داده شده است. لازم به ذکر است با توجه به تعامل نزدیک مدیریت پیکره بندی با مدیریت الزامات، مدیریت رابط ها، مدیریت داده

های فنی، این چهار فرایند تواماً در قلب مهندسی سیستم ها قرار می گیرند.

شکل-2 جایگاه فنی مدیریت پیکرهبندی از دیدگاه ناسا

-3-3 نیروگاههای هستهای ایالات متحده


4


انجمن نیروگاههای هستهای ایالات متحده با تشکیل موسسهای هوشمند تحت عنوان گروه بهینه کاوی مدیریت پیکرهبندی، اهتمام ویژهای روی این سیستم دارد. لزوم به کارگیری این سیستم در نیروگاههای هستهای در اسناد این سازمانها به این شرح اشاره شده است:

- لزوم کنترل هزینههای ناشی از تستهای بدون پشتوانهی ممیزی فیزیکی
- لزوم برقراری ارتباطات سازماندهی شده در پروژه های با ملاحظات امنیتی بالا

- لزوم کنترل مضاعف نرمافزارهای هادی نیروگاهها به لحاظ اهمیت فوق العاده بالای مقولهی نرمافزار در این سیستمها

- تجمیع دانستهها با سیستمی روشمند جهت استفادهی آیندگان با توجه به نو بودن مبحث و پیشرفتهای شتابان

- مستندسازی مدیریت شدهی اطلاعاتی که لازم است در اختیار کشورهای خریدار تکنولوژی هستهای قرار گیرد

- ...
ماموریت این موسسهی آزاد این چنین بیان می شود: تدارک فضای تبادل اطلاعات مفید در حوزهی مدیریت پیکره بندی موسسات انرژی هستهای و ترغیب این سازمانها به استفاده از این سیستم. [1]
-4-3 سیستمهای هوشمند حمل و نقل ایالات متحده

اوایل سال .2000 م طی یک کار دانشگاهی، گروهی تحت عنوان هیات تحقیقات حمل و نقل ایالات متحده، بر روی مبحث مدیریت پیکرهبندی متمرکز شده و توانستند به مدیران عالی اثبات کنند که به کارگیری این سیستم منجر به ارتقای توان مدیریتی در سازمانهای مرتبط با سیستم های حمل و نقل خواهد شد. مدل مفهومی مدیریت پیکرهبندی در سیستمهای حمل و نقل در شکل 3 نشان داده شده است. [3]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید