بخشی از پاورپوینت

اسلاید 2 :

موضوع تحقیق :
فلسفه حسابداری
نام درس:
تئوری حسابداری 1

اسلاید 3 :

فلسفه حسابداری
برخی به غلط حسابداری را علم می خوانند ؛ در صورتی که علم عبارت است از دانستنی قابل اثبات به روشی عینی و قابل اعتماد مبنی بر مشاهده و آزمایش . حسابداری دارای چنین خصوصیتی نیست . اصول و موازین و ضوابط حسابداری .. مقبولیت عامه می یابد و عملا سرمشق و راهنمای اهل فن قرار می گیرد
این نظر قاعدتا متاثر از فلسفه حاکم در آن زمان بوده است . تعریفی که آقای نبوی از علم ارائه کرده است منحصر به علوم تجربی است و با این تعریف نمی توان بر دانشهای انسانی نام علوم انسانی گذاشت . این فلسفه نشات گرفته از قرن نوزدهم است .

ماهیت موضوع

فلسفه حسابداری چیست و چه تفاوتی با حسابداری دارد ؟ حسابداری به مسائلی در مورد نحوه شناسایی ، اندازه گیری و گزارش اطلاعات مالی می پردازد . پژوهش در رابطه با اثر اطلاعات حسابداری در تصمیم گیریهای اقتصادی ، پژوهش در حوزه داخلی حسابداری است .

اسلاید 4 :

فلسفه حسابداری

تلاش برای سازگار کردن حسابداری با الگوهای علمی
بعضی از پژوهشگران رشته حسابداری ، از نظریات فلاسفه کمک گرفته و سعی نموده اند شباهت حسابداری با الگوی های علمی را تبیین و ترسیم کنند . تلاش زیادی برای مقایسه و تشبیه نظریات حسابداری با ساختار انقلابهای علمی کوهن صورت گرفته است . براساس نظریه آقای کوهن دانشمندان هر رشته نسبت به مفاهیم و نظریات خاصی در برهه ای از زمان اتفاق نظر دارند و در سیطره این چارچوب ، مسائل خود را مطرح کرده و برای یافتن راه حل نیزدرهمان چارچوب حرکت می کنند .
آقا ولز و بلکوئی درباب سازگاری حسابداری با الگوی کوهن نظریاتی ابراز کرده اند .

اسلاید 5 :

آقای ولز در مقاله ای با عنوان انقلاب در تفکر حسابداری بیان کرده است که در صحنه مناقشه حسابداری چهار مکتب فکری در مورد اندازه گیری داراییها وجود دارد :
الف) حسابداری مبتنی بر سطح قیمتها (یا قدرت خرید جاری )
ب) حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده جایگزینی
ج) حسابداری مبتنی بر ارزش از دست رفته
د) حسابداری مبتنی بر ارزش جاری .
آقای بلکوئی در کتاب تئوری حسابداری نیز این مسئله را مطرح و نهایتا حسابداری را علم چند سرمشقی معرفی کرده است اما ، سرمشقهای آقای بلکوئی به گونه ای مطرح شده که با مکاتب فکری آقای ولز متفاوت است .

اسلاید 6 :

آقای کوهن نگفته است که رقابت میان نظریه ها تا ابد ادامه دارد بلکه دوران رقابت ، یک دوره گذرا و موقتی است و بعد از مدت زمانی الگوی برنده مشخصی و حاکم خواهد شد اما در حسابداری چنین اتفاق نظری وجود ندارد و تاکنون بوجود نیامده است و شاید هرگز بوقوع نپیوندد.
علم از دیدگاه دورکیم
آقای دورکیم می گوید اگر قرار است علم جامعه شناسی داشته باشیم این علم باید دو چیز داشته باشد یکی موضوع و دیگری روش متناسب با موضوع .
موضوع : دورکیم در مورد موضوع دو ادعا دارد یکی استقلال موضوع از شخص عالم و دوم وجود موضوع مستقل در خارج .
در استقلال موضوع از شخص عالم ، مناقشه چندانی وجود ندارد . اما در رابطه با وجود موضوع مستقل در خارج ، وحدت نظر وجود ندارد .

اسلاید 7 :

آقایان نابل و نیس ونگر (1961) گفته اند : فرایند حسابداری در مرحله اول با واحد تجاری به عنوان یک واحد اقتصادی مولد سرو کار دارد و فقط در مرحله بعد به سرمایه گذار به عنوان مدعی داراییها می پردازد به نظر آقای ماتوز هدف اصلی حسابداری ارائه اطلاعات در مورد ماهیت و اهمیت معاملات اقتصادی به اشخاص ذی نفع است .

اسلاید 8 :

روش علمی
آقای بلاگ می گوید مشخصه بارز علم ، روش تدوین و آزمون فرضیات ان است نه موضوع مربوطه . به نظر آقای کوهن روش علمی عبارت است از تلاش سیستماتیک برای حذف خطا از دانش مشترکمان .
روشهایی که پایه تحقیقات و پژوهشهای علمی و دستیابی به نظریات معتبر علمی می شود روش علمی نامیده می شود .
ویژگیهای روش علوم تجربی به شرح زیر عنوان شده است :
روش علمی تجربه و مشاهده است اما نه تجربه شخصی و درونی بلکه تجربه ای که در دسترس همگان باشد . تجربیات باید تکرار پذیر باشد به طوری که همه بتوانند در آزمون آن مشارکت کنند .
کاوش تجربی همیشه به دنبال فرضیه ای است که شخص در ذهن دارد ماهیت روش علمی گزینشی است یعنی هیچکس نمی تواند به قصد فهمیدن کل جهان اقدام کند .

اسلاید 9 :

استنباط نتایجی از این فرضیه که به طریق مشاهده قابل آزمون باشد این روش همان روش استقراء است که در زمان ارسطو به حوزه علم وارد شده است و می توان گفت مهمترین پیشرفتهای بشر در عرصه حاکمیت بر طبیعت بر همین روش استوار است .
یکی از موارد اشکال روش استقرا که توسط اقای برتراندراسل معرفی شده است تعمیم نتیجه به مواردی است که آزموده نشده اند .
آیا استفاده از روش علوم طبیعی در حوزه علوم انسانی امکان پذیر است ؟ در این رابطه فلاسفه با هم اختلاف نظر دارند عده ای حامی وحدت روشی شناسی و عده دیگر مخالف آن هستند البته دانستن جواب اینگونه سوالات که به عهده فلسفه علم است اهمیت زیادی دارد چرا که باید بدانیم برای حل مسائل خود از چه روشی باید استفاده کرد و کدام راه را باید طی نمود

اسلاید 10 :

فلسفه حسابداری
تجربی مذهبان کلاسیک معتقدند که علی الاصول فرقی میان تحقیق در پدیدارهای اجتماعی و پدیدار های طبیعی نیست قائلان به این نظر ، مدعی وحدت روش شناسی در سراسر علوم طبیعی اند و علوم اجتماعی را هم به قوت در میان علوم طبیعی می نشانند .
البته تجربی مذهبان کلاسیک می گویند پدیدارهای انسانی و اجتماعی فراوان اند و به دشواری تن به اندازه گیری می دهند .
می توان گفت حسابداری از یک جنبه نسبت به سایر علوم انسانی برتر است یعنی راحتتر می تواند روش علوم تجربی را بکار گیرد . حسابداری به طور عمده با اطلاعات و داده های کمی سرو کار دارد و این داده های کمی تا حد زیادی جدایی از انسانها قابل آزمون و تفسیر هستند .

اسلاید 11 :

برتراندراسل می گوید یکی از مزایای دقت کمی در موارد ممکن ، این است که استدلال استقرایی را به مراتب قوی تر می کند توسعه تئوری حسابداری اثباتی در حسابداری مدیون روش استدلال استقرایی است.

علم اقتصاد به دو بخش اقتصاد دستوری و اقتصاد اثباتی تقسیم بندی شده است . اقتصاد دستوری در مورد آنچه باید باشد صحبت می کند و اقتصاد اثباتی در مورد آنچه هست بحث می کند حسابداری را می تواند به حسابداری دستوری و اثباتی در مورد آنچه هست بحث می کند . حسابداری را می توان به حسابداری دستوری و اثباتی طبقه بندی کرد در ان بخش از حسابداری که تحقیقات برای دستیابی به علت روابط موجود انجام می شود جزء حسابداری اثباتی است . مثلا دلایل انتخاب روش LIFO یا FIFO .
آن بخش از حسابداری که در ارتباط با تجویز استاندارد ها و روشهای حسابداری است تا حد زیادی قابل انتساب به حسابداری دستوری است . حسابداری دستوری بیشتر مربوط به فعالیتهای مجامع تدوین استاندارد است .

اسلاید 12 :

مشکلی که در تحقیقات اثباتی دامنگیر ما می باشد ، عدم مشابهت میان پدیده ها و عدم تکرار پذیری کاملا یکسان است .

آقای پویر می گوید روش علوم اجتماعی مانند روش علوم طبیعی ، عبارت است از کوشش برای ارائه راه حلهایی موقت به پاره ای از مسائل موجود ، خواه این مسائل نظری باشند یا عملی . آقای پوپر معتقد است علوم طبیعی و علوم اجتماعی از نظر روش شناسی از هم متمایز نیستند و نتیجه آنها نیز دائمی نیست . بلکه پاسخی موقتی است . ناگفته نماند که اقای پوپر با این مساله که وجه تمایز علوم طبیعی استقراء می باشد مخالف است .

اسلاید 13 :

نظرات و تئوریهایی نیز در باب تفاوت اساسی در روشهای علوم انسانی و تجربی وجود دارد . از جمله می توان نظریات وینج و مکتب فرانکفورت نام برد .

براساس مکتب فرانکفورت اگر نظریه در تبیین واقعیت ناتوان است نسبت نادرست به او داده نشود و نقد متوجه عالم خارج گردد و گفته شود که عالم خارج نادرست است و باید اصلاح و دگرگون شود .

از نظر مکتب نقدی (فرانکفورت) میان این دو دسته(علوم تجربی و علوم انسانی) دانش از جهت های گوناگونی تفاوت وجود دارد مهمترین آن این است که در علوم تجربی نقد متوجه نظریه است در حالی که در علوم انسانی همیشه نقد را متوجه نظریه نمی دانند بلکه متوجه جهانی می دانند .
آقای دیلارد در مقاله ای تحت عنوان « حسابداری به عنوان یک علم اجتماعی » قبل از مقدمه مقاله خود نظریه مارکس را عنوان کرده است .

اسلاید 14 :

این مقاله بر پایه نظریه مکتب نقدی (فرانکفورت ) استوار است ایشان در
مقاله خود گفته اند که حسابداری فرزند اقتصاد سرمایه داری است .

اسلاید 15 :

از جمله عواقب مکتب فرانکفورت اختلاط ارزش و دانش و علم و عمل است . وقتی می گویند جهان بیرون نادرست است و عیب از نظریه نیست و از عالم خارج است این عیب ، عیب ارزشی است . یعنی این گونه «نباید» باشد و گونه دیگری «باید» باشد . این بایدها و نباید ها همان ارزشها هستند . وقتی گفته می شود دنیای خارج باید عوض شود به این معنی است که نقدی بر نظریه وارد نیست .
در این مکتب مساله ایدئولوژی نیز وارد می شود وقتی ارزش و ایدئولوژی در رشته ای وارد شود آنچنان دچار مساله نسبیت خواهند شد که نمی توان هیچ پایه و اساسی برای آن رشته تدبیر کرد و همه رشته ها به زودی پنبه می شود ارزش و دانش باید تا حد ممکن از هم تفکیک شود و گوهر دانش باید از ارزش ، پیراسته گردد .

اسلاید 16 :

ارزش و دانش

مساله مهم در اینجا مطرح است مساله عینیت است گفته می شود که دانشمندان از دخالت دادن ارزشها در داوریهای خود نمی توانند دوری کنند یعنی کسان بسیاری در علوم بویژه در علوم انسانی هنگامی که سخنی می گویند و داوری می کنند ، نمی توانند وابستگیهای ارزشی خود را کنار بگذارند .
دیدگاه مکتب فرانکفورت ضعفهای بنیادی دارد و نظریه آن در رابطه با تفاوت روش علوم تجربی و انسانی به خاطر آمیختن ارزش و دانش و ایدئولوژی رد شده است در باب روش ، این نتیجه حاصل شد که بکارگیری روش استقراء در حوزه حسابداری نه تنها امکان پذیر است بلکه استفاده از آن نسبت به سایر رشته های علوم انسانی سهل تر است .

اسلاید 17 :

دیدگاه فلسفی آقای استرلینگ

از نظر آقای استرلینگ بررسی منتقدانه حسابداری و به عبارتی بحث فلسفی در مورد حسابداری برای مشخص کردن کاستیها و در حوزه حسابداری و رفع و آن اهمیت زیادی دارد به همین جهت اهداف خود را در مورد تهیه مقاله (موضوع حسابداری ) به شرح زیر عنوان کرده است :
اولین هدف این مقاله تشویق عالمان و فلاسفه برای شروع بررسی منتقدانه حسابداری است .

دومین هدف این مقاله تشویق حسابداران برای شروع بررسی منتقدانه حسابداری است .
به نظر آقای استرلینگ موضوع حسابداری درحال حاضر اعداد است نه میزان ثروت یا سود . حسابدران مدعی اند که اعداد بیانگر بهای تمام شده تاریخی است اما این واقعیت که بهای تمام شده تاریخی به هیچ شکلی قابل مشاهده یا قابل اندازه گیری نیست ، ادعا و دلیل انها را باطل می کند در حقیقت ارقام حسابداری از نظر تجربی قابل آزمون نیستند این اعداد صرفا نتیجه محاسبات است سوال حسابدران این است که چگونه محاسبه شود نه اینکه چگونه ارائه شود یا اینکه موارد ارائه شده چگونه تست شود .

اسلاید 18 :

آقای استرلینگ معتقد است موضوع فعلی تحقیقات حسابداری رفتار حسابدران است .
تئوری حسابداری باید با پدیده های حسابداری مرتبط باشد نه با رفتار حسابدران ، به همان شکلی که تئوریهای فیزیکی مربوط به پدیده های فیزیکی است نه رفتار فیزیکدانان .
آقای استرلینگ معتقد است موضوع حسابداری که اعداد است و در واقع نتایج یک فعالیت محاسباتی است از نظر پوزیتیوست منطقی ، پراگماتیست و اپریشنیست بی مفهوم است . از نظر پوزیتیویست منطقی مفهوم ندارد زیرا نه تحلیلی است و نه قابل اثبات . از دیدگاه پراگماتیست مفهوم ندارد چون برای تصمیم گیری مفید نیست . از جنبه اپریشنیست مفهوم ندارد چون تعریف عملیاتی ندارد . برای اینکه ارقام حسابداری با مفهوم باشند ، باید از نظر تجربی قابل اثبات باشند ، برای تصمیم گیری مفید باشند و تعریف عملیاتی داشته باشند .

اسلاید 19 :

در رابطه با پژوهش حسابداری آقای استرلینگ می گوید تحقیقات حسابداری انسان شناسی ، این مشکلی است که دامنگیر تحقیقات حسابداری است و باید برطرف شود و بجای رفتار حسابدران باید پدیده های حسابداری مطالعه شود .
آقای استرلینگ می گوید تحقیقات حسابداری و عمل حسابداری هم جهت نیستند
هدف حسابداری ثبت و گزارش ثروت و سود است در صورتی که هدف تئوری حسابداری ثبت و گزارش رفتار حسابداران است .
آقای استرلینگ نهایتا به این نتیجه می رسد که هدف حسابداری باید ارائه اطلاعات خوب باشد و هدف پژوهش حسابداری باید ارائه دانش در مورد اطلاعات شامل چگونگی تهیه اطلاعات بهتر یا خوب باشد

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید