بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
چكيده
تقريباً در هر جامعه اي، ورزش يك نهاد اجتماعي بسيار برجسته محسوب ميشود، زيرا ورزش ويژگيهاي موجد در هر نهادي را با جاذبه منحصر به فردي كه فقط شايد دين موجد آن باشد، تركيب ميكند. در اين مقاله، ديدگاههاي كاركردي) )، تضاد و فرهنگي مرور گرديده و به بحث خواهيم پرداخت كه چگونه ورزش با فرآيند جامعهپذيري و تغييرات اجتماعي، ارتباط پيدا ميكند.
اسلاید 2 :
اين بحث تمركز خواهيم نمود روي تكامل ورزش از يك فعاليت تفريحي و معطوف به مشاركت به فعاليتي كه شبيه شركتي است كه با اصول سوداگري و تفنن هدايت ميشود. نقش ورزش در روابط بينالملل و توسعه ملي نشاندهنده معنا و اهميت سياسي ورزش در بسياري از جوامع است. در حالي كه ورزش قرار است در سطوح بالاي سياسي حالت انسجام دهنده داشته باشد، ولي در سطوح روابط فردي مبتني بر جنس و نژاد اين گونه نيست. نابرابري كه در روابط نژادي و جنسيتي جامعه وجود دارد، در ورزش نيز يافت ميشود. جامعهشناسي ورزش زماني ميتواند به فهم بهتر تمامي اين موضوعات كمك كند كه تئوري نقش بيشتري در تحقيقات اين خرده حوزه ايفا نمايد.
اسلاید 3 :
مقدمه
ورزش عرصه فعاليتهاي الگومند، ساختارهاي اجتماعي و روابط ميان نهادي است كه فرصت منحصر به فردي براي مطالعه و فهم پيچيدگيهاي حيات اجتماعي فراهم ميآورد. ورزش فعاليتي است كه درجهاي از اشتغال اوليه يا ثانويهاي را در بر دارد كه ديگر شرايط نهادي قادر به پيشي گرفتن از آن نيستند. ورزش چنان فرصتي براي تحقيق در مورد «اشكال بسيار شفاف ساختار اجتماعي فراهم ميآورد كه در ديگر نظامها يا موقعيتها نميتوان يافت.»: به عبارت ديگر، بعنوان مثال تحقيق ميداني در ورزش امكان تضاد ساخت يافته و رقابت را در شرايط كنترل شده فراهم
اسلاید 4 :
ميآورد، چيزي كه به سختي ميتوان در ديگر ابعاد حيات اجتماعي يافت. پويايي گروهي، نيل به هدف از طريق سازمانهاي اجتماعي، خرده فرهنگها، فرآيندهاي رفتاري، پيوستگي اجتماعي، نابرابري ساخت يافته، جامعهپذيري و شبكههاي سازماني، فقط تعداد معدودي از موضوعات جامعهشناختي هستند كه ميتوان در محيطهاي ورزشي آنها را مطالعه كرد. پيش فرض اين نگرش اين است كه ساختار يا اشكال رفتار و تعامل موجود در محيطهاي ورزشي شبيه رفتار و تعامل موجود در ساير زمينههاي اجتماعي هستند. به عبارت ديگر، ورزش همانند ديگر نهادها جهان كوچكي از جامعه است.
اسلاید 5 :
در عين حال كه ورزش، محصول واقعيت اجتماعي است، منحصر به فرد نيز هست. هيچ يك از ديگر نهادها، البته شايد به استثناي دين، داراي آن رمز، احساس غم توأم با شادي، فكر كردن به حادثهاي، تثبيت فرهنگي انگاره رمانتيك كه ورزش آنها را داراست، نميباشند. هيچ فعاليت ديگري اين چنين تناقضآميز، امر جدي را با امر غير جدي، تفريح و نشاط را با شدت و قوت، و امر ايديولوژيكي را با امر ساختاري، تركيب نميكند.
اسلاید 6 :
ديدگاههاي تئوريكي در سطح كلان، تمركز اين مقاله روي سه ديدگاه تئوريكي: كاركردگرايي ساختاري، تئوري تضاد و مطالعات فرهنگي ميباشد كه اين سه ديدگاه در آثار جامعهشناسان ورزش نقش برجستهاي دارند. جامعهشناسي ورزش در دهه 1960 و 1970 پا به عرصه نهاد. اولين مشاركتها در اين حوزه، تلاشهايي بودند در جهت ترسيم و توجيه اين خرده حوزه جديد بعنوان يك حوزه تحقيقي مهم. اين مشاركتها تحت تأثير كاركردگرايي ساختاري قرار داشتند. پارادايم ساختاري، كاركرد تمركزي بر سازمانهاي اجتماعي دارد، اين كه چگونه اين
اسلاید 7 :
سازمانها كار ميكنند و چگونه بقا و دوام مييابند. آنچه به آن تأكيد ميشود كاركردهاي (يعني عواقب) رفتارهاي الگومند براي سازمانهاي مورد نظر ميباشد (1986(Freyتحت راهبري اصول كاركردگرايي ساختاري، اين نوع كارها روي موضوعاتي نظير جامعهپذيري جوانان از طريق ورزش، ورزش بعنوان وسيلهاي براي شبيه سازي، ورزش بعنوان يك نظام اجتماعي، رابطه ورزش با ديگر نهادها و كاركردهاي انسجام دهنده ورزش براي مشاركت كنندگان، تماشاگران و سازمانهاي اجتماعي تأكيد دارند.
اسلاید 8 :
اين نوع كارها زماني در تاريخ آمريكا ظاهر شدند كه جامعه دستخوش تغييرات سريع شده، باورهاي محبوب آمريكايي مورد چالش قرار گرفته و اقتدار زير سؤال رفته بود. بسياري از جامعهشناسان ورزش به واكنش عليه كاركردگرايي ساختاري و جانبداري آن نسبت به پذيرش و عقلاني كردن آنچه كه هست، پرداختند. آنها بيشتر به پذيرش ديدگاه تضاد تمايل نشان دادند، ديدگاهي كه معتقد است ورزش منعكس كننده و تقويت كننده سلطه آرايش اجتماعي بوده و بدين وسيله
اسلاید 9 :
تفاضلهاي طبقاتي و قدرت را تداوم ميبخشد. متفكران تحت تأثير تئوري تضاد ، روي مسايل اجتماعي موجود در ورزش نظير جنسيتگرايي نژاد گرايي، طبقه گرايي، ظلم و ستمگري، تضاد سازماني و انحراف، تأكيد دارند.
اسلاید 10 :
اخيرا" برخي از جامعهشناسان ورزش رهيافتي فرهنگي نسبت به پديدههاي مربوط به ورزش اختيار كردهاند. از اين نقطه نظر، هر دو ديدگاه كاركردي و تضاد مورد چالش قرار ميگيرند، زيرا اين ديدگاهها جبرگرا هستند، يعني به نقش عامل انساني در تغييرات اجتماعي توجهي ندارند. به علاوه، عيب ديگر هر دو ديدگاه اين است كه آنها اهميت الزامات فرهنگي را ناديده ميگيرند، در حالي كه ورزش نوعي تجلي فرهنگي محسوب ميشود. از اين نقطه نظر، ورزش عرصهاي است كه به طريق اجتماعي ساخت يافته و ويژگيهاي رشدي و ظاهر شونده آن از اهميت كانوني برخوردارند.
اسلاید 11 :
وجود ورزش ميبايستي برحسب چيزي بيش از صرفِ نيازهاي توليدي اقتصاد سرمايهداري، تبيين شود. ورزش محصول انسانهايي است كه با يكديگر تعامل داشته، از مهارتها و علايق خود استفاده ميكنند تا ورزش را تبديل به چيزي كنند كه علايق و نيازهاي آنها را برآورده ميسازد (1990(coakley
اسلاید 12 :
براي نظريهپردازان مطالعات فرهنگي، تغيير نيز عامل مهمي است. ورزش محصول زندگاني روزمره است(1983(gruneau. بدينسان، مردم خالق نهادهاي خود هستند، آنها صرفاً پاسخگويان منفعل نيستند. اگرچه، طرح ورزش هميشه مطلوب نيست (مثلا" ورزشكاران نميتوانند هميشه مدارس را عوض كنند)، زيرا برخي از افراد درگير، دچار تأثير منفي ميشوند و آنها داراي امكانات و منابع كافي براي مقابله با تغييرات سازماني نيستند. بعنوان مثال، ورزشكاران كالج نميتوانند كار زيادي در مورد روشي كهNCAA ورزش كالج را اداره ميكند، انجام دهند. ورزش و هر نشاني از فرهنگ ميتواند اشكالي
اسلاید 13 :
ورزش و جامعه پذيري مشاركت جوانان، بخصوص پسران در ورزش اغلب توسط والدين، مسؤولين مدارس و رهبران اجتماع تشويق ميشود، زيرا به ورزش بعنوان زمينه مؤثري براي يادگيري ارزشها و باورهاي مورد قبول و براي كسب ويژگيهاي منش مطلوب، نگريسته ميشود. عليرغم وجود انتقادات مداوم، بخاطر وجود اين باور كه ورزش ارزشهاي مناسبي نظير خود انضباطي، رفتار جوانمردانه و قدرداني كار سخت، رقابت و نيل به هدف را آموزش ميدهد، حمايت اجتماعي بسيار قوي براي مشاركت ورزشي وجود دارد.
اسلاید 14 :
اكثريت ادعاها درباره ارزش مشاركت ورزشي بر نقش ورزش بعنوان يكي از كارگزاران جامعهپذيري، تأكيد دارند. اما عليرغم وجود باورهاي فرهنگي قوي، شواهد اندكي براي حمايت از ادعاهاي صورت گرفته در مورد نقش ورزش در فرآيند جامعهپذيري، وجود دارد. مطالعات مقايسهاي بين روان ورزشكاران و روان غير ورزشكار (مطالعات مقايسه كنندة زنان بسيار اندك است) حمايت اندكي از اين ايده ميكنند كه ورزش براي جامعهپذيري كامل و مناسب، ضروري است، يا اينكه مشاركت در ورزش منجر به ساخت منش، توسعه اخلاقي، جهتگيري رقابتي يا تيمي، شهروندي خوب با ويژگيهاي ارزشمند شخصيتي ميشود.
اسلاید 15 :
تغيير اجتماعي: از بازي تا ورزش شركتي اگرچه هدف از گونهشناسي، ارايه دقيق واقعيت نيست، ولي گونهشناسيها ابزار مفيدي براي اهداف تحليلي ميباشند. يكي از اين گونهشناسيها، تمايز بين بازي از ورزش است، يعني تغيير شكل يك فعاليت تفريحي كه صرفاً بخاطر خود دنبال ميشود به يك
اسلاید 16 :
فعاليت فيزيكي كه بخاطر اهداف بيروني انجام ميشود. از لحاظ تاريخي، اين تغيير شكل آنچه را كه پيچ و گاتمن و ديگران آن را بعنوان دنياگرايي، كميشدن، تجارتي شدن، ورزش مدرن، توصيف كردهاند، به وجود آورده است.
اسلاید 17 :
هوزينگا(1949)، استون (1995)، كايلويس (1961)، ادواردز، مك فرسون و همكاران (1999)، كواكلي (1990)و بسياري ديگر كه به مطالعه ورزش پرداختهاند، تمايز تحليلي بين بازي و ورزش را سودمند يافتهاند. بازي، فعاليتي است كه ورود به آن يا خروج از آن، آزاد و داوطلبانه است، قواعد موقتي و بسته به شرايط پديدار شده، تخيل در آن مجاز است، سودمندي كنش در آن بيربط است و نتايج آن نامعين است. بازي نه تاريخ رسمي دارد و نه
اسلاید 18 :
سازمان؛ انگيزش و رضايت در آن، دروني است و نتيجه آن هيچ تأثير جدي و ايجاد زمينه فعاليت ندارد. از سوي ديگر، ورزش مدرن كه بصورت بازيهاي المپيك، ورزشكاران دانشگاهي صاحب نام و ورزش حرفهاي تجلي دارد، تصويري كاملا" متضاد با بازي را نشان ميدهد. اين نوع ورزش را به سختي ميتوان داوطلبانه دانست؛ قواعد آن رسمي و قابل تعميم بوده و توسط هيأتهاي رسمي به اجرا در ميآيند (مثل انجمن ورزشي دانشگاههاي ملي.(NCAA در اينجا نتيجه كار براي افراد و سازمانها به مراتب جديتر از مشاركت در فعاليت فيزيكي است و برنده شدن (نتيجه كار) مهمتر از مشاركت در فرآيند ميباشد.
اسلاید 19 :
به موازات نهادي شدن ورزش، بخصوص در بالاترين سطوح رقابت آماتور و حرفهاي ورزش منعكس كننده مدل شركتي / كالا ميشود. ورزش بيشتر به كار شبيه است تا به بازي. كانون كنترل از بازيكن / مشاركت كننده به مدير و حضار، تغيير مكان داده است. سرگرمي و تماشايي بودن جايگزين اخلاقيات و نجابت شده است. نمايش، جايگزين ورزش شده است (1995.(Stone: امروزه جذب تماشاگران و حمايت مادي رسانههاي جمعي مهمتر از خود فرآيند بازي كردن است، زيرا اكنون ورزش، انگيزه سود و بازار يافته است. اخلاق دنياي تجاري و شركتي راهبر ورزش است نه
اسلاید 20 :
ورزش و حكومت: روابط بينالمللبر فعاليت سياسي و اقتصادي هر كشوري دو انگيزه عمده حاكم است. اولين انگيزه، ساخت يك دولت پوياي مدرن و كارآمد ميباشد. به عبارت ديگر، كشور ميبايستي داراي استاندارد زندگي قابل قبول، نظم سياسي باثبات، نظام عادلانه عدالت اجتماعي و رفتار اجتماعي مبتني بر رويههاي كنترل شده، عقلاني و نه انگيزشي، باشد. انگيزه ملي دوم، مسؤوليت كنشگر در جامعه بينالمللي ميباشد (1963 :z.(Geert به عبارت ديگر، ملتها به دنبال ثبات داخلي و پايگاه خارجي هستند. عموماً به ورزش بعنوان ابزاري براي نيل به هر دو هدف، نگريسته ميشود.