بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

درس نقد و وضع حدیث
جلسه دوم
سیر وضع حدیث

اسلاید 2 :

تاریخچۀ وضع حدیث
سیرتاریخی وضع حدیث
پیدایش
استمرار
گسترش
علل پیدایش وضع حدیث
گسترش دهندگان وضع حدیث (سده اول هجری)
واضعان حدیث در سدۀ دوم هجری(پایان دوره امویان)
دوران معاویه
دوران یزید
دوران عبدالملک بن مروان
غالیان
عباسیان
زندیقان
بررسی نظریه های پیدایش وضع
نظرشیعیان
نظراهل سنت

اسلاید 3 :

پیدایش وضع حدیث (نظر شیعیان)
روزگار پیامبر (صلی الله علیه و آله )
حدیث پیامبر :« قَد کَثُرَت عَلَیَّ الکِذابَةُ فَمَن کَذِبَ عَلَیَّ مُتَعَمِّداً فَلیَتَبَوَّأ مَقعَدَهُ مِنَ النَّارِ» که حضرت علی (علیه السلام) به آن استدلال کرده، اثبات کننده ی وجود جعل از همان آغاز است.
حدیث امام صادق (علیه السلام):« اهل بیت همیشه دچار بلیّۀ دروغ بستن دیگران برآنان بوده اند و حتی پیامبر نیز از دروغهای مسیلمۀ کذاب و افتراهای او در امان نبود»

پس جعل به صورت اجمالی و کلی از دهه ی اول هجری آغاز شد.

دو نمونه انتساب دروغین (دو ادعای دروغین مأموریت)به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در زمان حضور ایشان درتاریخ اسلام.

نمونه اول: مأموریت دروغین گردآوری زکات

نمونه دوم: مأموریت دروغین کسب اختیار

اسلاید 4 :

پس از پیامبر( صلّی الله علیه و آله)(سه دهة پس از رحلت ایشان)

وجود جعلهایی هرچند جزئی پس از رحلت پیامبر که مثال مشهور آن، عبارت « نَحنُ مَعاشِرَالأنبیاءِ لا نُورَثُ، ما تَرَکناهُ صَدَقَة » است.
سه دهة پس از رحلت پیامبر به دلیل منع کتابت و نشرگسترده، جعل حدیث به ندرت و تنها در گوشه و کنار جامعه اسلامی به چشم می خورد.
مطابقت سخنان منتسب به پیامبر با قرآن، معیاری مشترک و قابل دسترس همۀ مردم در زمان پس از ایشان.
داستان سرایی زمینه ورود برخی مجعولات در این دوران بود.
شاهد این ادعا، آمیختگی نابهنجار احادیث تفسیری با دروغ پردازیهای داستان گونه در کتابهای تفسیر قرآن.
این جریان، در دورۀ کوتاه حکومت امام علی (علیه السلام) فروکش کرد و به شام، محل تجمع مخالفان امام، منتقل شد.

اسلاید 5 :

نظریه های دیگر در پیدایش وضع (نظریه های اهل سنت)
ما دهه های میانی قرن اول هجری را دوره اوج وضع و نه مبدأ و سرآغاز آن می دانیم. اما برخی نویسندگان، این دهه ها را زمان آغاز جعل برشمرده و معتقدند پیش از این تاریخ؛ یعنی (35 تا40 هجری)، جعل حدیث صورت نگرفته است.

بررسی نظریه اول: اواخر دوره عثمان که با آشوبها و شورشهای داخلی علیه تبعیضها همراه بوده، زمینه آغازین جعل می دانند.
مبنای این نظریه روایتی است که ابن جوزی آن را در کتابش آورده که بر اساس آن ابن عدیس بر عثمان دروغ بسته است.

رد نظریه اول :
بنا بر مبنای اهل سنت (عدالت صحابه) عبدالرحمان بن عدیس نمی تواند دروغگو باشد، زیرا جزو صحابه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بوده.
با این حدیث نمی توان عدم وضع حدیث را پیش از آن اثبات کرد و تنها ادعایی که در صورت قبول روایت، پذیرفته می شود آن است که وضع حدیث در این زمان وجود داشته است.
با استناد به حدیث امام علی (علیه السلام) و نیز روایت امام صادق (علیه السلام) وضع حدیث پیش از عثمان هم وجود داشته است.
زیربنای همه این نظریه ها، مبنای نادرست عدالت صحابه است.

اسلاید 6 :

بررسی نظریه دوم :
جریان وضع حدیث از دوره اختلاف امام علی (علیه السلام) و معاویه و درگیری داخلی مسلمانان و چند دسته شدن جامعه اسلامی به علویان، امویان و خوارج آغاز شد.
مبنای این نظریه را حدیث وصایت می دانند، ابن سبأ را واضع آن خوانده و متن آن را چنین آورده است:« لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصیٌّ وَ وَصیی علیٌّ ».

رد نظریه دوم :
برفرض ثبوت شخصیت حقیقی ابن سبأ، جعل حدیث به وسیله او نمی تواند جعل حدیث پیش از او را نفی کند.
با استناد به حدیث امام علی (علیه السلام) و نیز روایت امام صادق (علیه السلام) وضع حدیث پیش از عثمان هم وجود داشته است.
افزون بر اینها، حدیث وصایت امام علی (علیه السلام) چنان نزد شیعه و اهل سنت مشهور است که حتی تردید درآن، مطابق با موازین عقلایی نیست چه رسد به جعلی دانستن آن.
نظرابوشهبه از دیدگاه تاریخی نیز دچارمشکل جدی است. فعالیتهای ابن سبأ، برفرض صحت و وقوع، به روزگار عثمان باز می گردد که در سال 36 هجری به قتل رسیده است و این بدان معناست که ابن سبأ حدیث را در حدود سالهای 30 هجری ساخته و نشر داده باشد، نه سال40 هجری.

اسلاید 7 :

بررسی نظریۀ سوم :
این نظر از سوی عمرفلاته است، که آغاز وضع حدیث را ثلث سوم و پایانی قرن اول هجری، یعنی حدود سالهای 70 هجری معرفی می کند؛ زمانی که بیشتر صحابه از دنیا رفته و جز کهتران آنان باقی نمانده اند تا منطبق بر عدالت صحابه باشد.

رد نظریه سوم :
1- اشکال مشترک همه نظریه ها، بر این نظر نیز وارد است.
2- ضرورتی ندارد که بنی امیه، همه جعلیات را به دست صحابه نشر دهند. تابعیان در روزگار معاویه نیز وجود داشتند و در سالهای 50 تا 60 هجری افرادی از تابعیان، همچون مکحول دمشقی و عروة بن زبیر حضور داشتند و می توانستند از سر محبت به امویان و بغض و دشمنی با علویان، احادیث دلخواه معاویه و یزید را بسازند و نشر دهند.
افزون بر این دسته برخی از عالمان یهود و نصارا که به اسلام درآمده بودند، در خدمت امویان و مزدور آنان بودند.

اسلاید 8 :

گسترش وضع (دوران امویان)
دوران معاویه (دوران اوج وضع حدیث)
دهه های پس از شهادت امام علی (علیه السلام) دورۀ اقتدار امویان و تاریک ترین دورۀ صدر اسلام.
معاویه افزون بر فشارهای سیاسی و اجتماعی، با ساختن احادیثی منتسب به پیامبر اکرم و کسب مشروعیت دینی و مقبولیت اجتماعی برای حکومت خود
یکی ازدلایل پدیدۀ وضع حدیث دردوران معاویه استناد ابن ابی الحدید به نامه هایی از معاویه (4عدد) مبنی بر جواز جعل حدیث.
معاویه می دانست که در یک جامعه دوقطبی (علوی – اموی) و تقسیم شده به عراق و شام، نباید ابتدا از خود بگوید.
القاء بیزاری از امام علی (علیه السلام) در بالای منابر مهم جلوه دادن شخصیت
عثمان برای بالا بردن وابستگاه و هواداران او و پایین کشیدن علویان جلوه دادن
هواداران حکومت عدل علی (علیه السلام) به عنوان یاغی و شورشی بالا بردن
خونخواهان عثمان و از جمله خود وی به عنوان قهرمان مبارزه با شورشیان و در
نهایت نسبت دادن آبروی ساخته برای عثمان به خود و جعل احادیث بسیاری دربارۀ صحابه
و خلفای پیشین برای گم شدن فضایل علویان و بنی هاشم.

اسلاید 9 :

دوران یزید :
دوران یزید، تداوم دوران معاویه وتشدید آن.
یکی از نمونه های جعل حدیث در این دوران نامگذاری « روز عاشورا » به « روز برکت » ذیل روایتی از امام صادق (علیه السلام).

دوران عبدالملک بن مروان :
طولانی ترین دوره وضع حدیث در مرحله گسترش وضع.
سخت گرفتن بر شیعه و تشدید جریان وضع حدیث باگماشته شدن حجاج بن یوسف سقفی در این دوران.

استمرار وضع حدیث
در پایان سدۀ نخست هجری دو اقدام مهم عمربن عبدالعزیز:
1- ممنوع کردن دشنام گویی به امام علی (علیه السلام).
2- برداشتن منع کتابت حدیث که سبب ایجاد زمینه نقد شد.
استمرار وضع حدیث در دهه های آغازین قرن دوم توسط سه جریان سیاسی و مذهبی غالیان، عباسیان و زندیقان صورت گرفت.

اسلاید 10 :

غالیان
روش جعل غالیان : امانت گرفتن کتابهای حدیث عالمان شیعی و افزودن احادیث ساختگی در درون و میان احادیث آن کتابها .
عباسیان
چگونگی جعل حدیث : 1- مشروع جلوه دادن حکومت خویش با منتسب کردن احادیثی به پیامبر اکرم مبنی بر فضایلی ساختگی برای خاندان بنی عباس و تطبیق دادن احادیث قیام امام مهدی (علیه السلام) را به نفع خود بر پادشاهیشان.
2- برتری دادن به سرزمین پشتیبانان خود، خراسان، و مناقبی درباره آنجا ساختند و به مردمانش فضیلتهایی دروغین و پوشالی بخشیدند.
3- بی آنکه به رد احادیث وضع شده امویان بپردازند ، از آنها سود جستند و بر اساس روایتهای جعلی جواز شکنجه، حلیت غنا و . ،کار خود را سامان دادند.
زندیقان
زندیقان : شکّاکانی کژاندیش و مخالف دین اسلام.
روش کار: شبهه افکنی، ایجاد پرسشهای متعدد و گاه جعل حدیث.
زنادقه از دو سو به اسلام ضربه زدند؛ از یک سو در عقاید اصلی و باورهای درست تردید افکندند و از سوی دیگر، باورهایی نادست و خنده آور را به درون مجموعه معارفی دین وارد کردندتا عاقلان و خردورزان را از دین متنفر و گریزان سازند.و این همان زیان درونی وضع است: زیان سلب اعتماد به کتب و منابع اصلی دین و به تبع آن، باورهای اصیل آن.

اسلاید 11 :

می توان گفت با پایان یافتن قرن دوم هجری، زمینه جعل به گستردگی قبل
نماند و چند امر از شیوع بیشتر آن جلوگیری کرد؛ اموری مانند :
تدوین کتب حدیثی به صورت عمومی در قرن 2 و 3؛
مقابله و عرضه کتابهای حدیثی؛
به کارگیری روشهای دقیق و سنجیده در گزارش احادیث بویژه شیوع سماع و قرائت؛
دقتهای رجالی و سندی و وضع قوانین استوار در تحمل و ادای حدیث؛
نقد و رد امامان شیعه و یاران اندیشمندشان که مانع بزرگ و سد استوار دیگری در برابر احادیث ساختگی بود.
نکته

اسلاید 12 :

شیعه و اتهام وضع حدیث

عمر فلاته سه دلیل می آورد که اتهام وضع حدیث را به شیعه منتسب کند.
دلیل اول عمر فلاته : فلاته این ادعا را اجماع عالمان می خواند و به گفته او :« شافعی می گوید: و گواهی هواپرستان پذیرفته می شود به جز خطابیان از رافضه؛ زیرا آنان معتقد به گواهی دروغ به نفع همکیشان خود هستند و حکایت شده که این قول، نظر ابن ابی لیلی، سفیان سوری و ابویوسف قاضی نیز هست.
نقد سخن فلاته
1- بیشتراین عالمان، واژه هایی مانند خطابیه (شافعی)، قدریه و رافضه را به کاربرده اند.و فلاته خود بیان کرده که شیعه امامیه با خطابیه و قدریه و دیگرگروههای غالی تفاوت دارند. عمرفلاته در حالیکه می داند شیعه امامیه با دیگر گروههای منتسب به آن متفاوت است اما عجیب است که منظور عالمان را از رافضی و.. شیعه امامیه بیان می کند.
2- افزون بر این، سخن بزرگان و قدمای مورد استشهاد عمرفلاته این است که غالیان و رافضه را 3- دروغگو می دانستند، اما دروغگویی کجا و دروغ ساختن بر پیامبر کجا؟
شیعه امامیه از آغاز با غلو جنگیدند و با دستور ائمه (علیهم السلام) از آنان بیزاری جستند.

اسلاید 13 :

دلیل دوم فلاته : او در ادامه می افزاید: بلکه برخی از شیعیان خود اقرار دارند که برخی از منتسبان به ایشان افترا و دروغ بر پیامبر و اهل بیتش بسته اندو همانگونه که گفته می شود اعتراف، سرور دلیل هاست.»
نقد سخن فلاته
آیا اگرشیعه اقرار کند که برخی خود را به آنان منتسب می کنند و در صددند که با بهره گیری از آبروی امامان شیعه، حدیث بسازند، این مبارزۀ با جعل تلقی می شود یا اعتراف به جعل؟!
دلیل سوم فلاته : فلاته سخن ابن ابی الحدید را در مقام اقرار شیعه می آورد که ریشه دروغها را در فضیلت سازی به شیعه باز می گرداند.
نقد سخن فلاته
ابن ابی الحدید یک سنّی معتزلی است و صریحاً مذهب خود را در کتاب مشهورش اعلام کرده است.
افزون بر این ابن ابی الحدید خود، نامه های پی در پی معاویه و دستور فضیلت سازی برای عثمان و صحابه را بیان می کند.

شاید ادعا شود که جریان حدیث سازی شیعه مربوط به سالهای سکوت و انزوای امام علی (علیه السلام) و پیش از وقوع فتنه عثمان باشد، اما این ادعا با ممنوعیت نشر حدیث در آن روزگار، سازگار نیست و همچنین با سخن خود فلاته در تعارض است چراکه فلاته آغاز جعل را سال 70 هجری می داند.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید