بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

ضمایر ملکی و افعال اسنادی:

ضمایر ملکی و مفعولی متصل (م، ت، ش، مان، تان، شان) هر گاه پس از کلمهای قرار گیرند که به حرف صامت ختم شود، به آن میچسبد:

کتابم، کتابت، کتابش، کتابمان، کتابشان، کتابتان

دلمان، قلمش، دلشان، دوستمان، کتش، تلفنتان

این ضمایر اگر پس از کلماتی درآیند که به «ه» بیان حرکت (جامه)، مصوت o (رادیو)، مصوت i (بارانی) و مصوت ey (پِی) ختم شوند، به صورت (ام، ات، اش، مان، تان، شان) بهکار میروند:

جامهام، جامهات، جامهاش، جامهمان، جامهتان، جامهشان

رادیوام، رادیوات، رادیواش، رادیومان، رادیوتان، رادیوشان

بارانیام، بارانیات، بارانیاش، بارانیمان، بارانیتان، بارانیشان

پیام، پیامت، پیامش، پیمان، پیامتان، پیامشان

اسلاید 2 :

چنانکه این ضمایر پس از کلماتی درآیند که به مصوت بلند a (صدا) و u (عمو) ختم شوند، از میانجی «ی» استفاده میکنیم:

صدایم، صدایت، صدایش، صدایمان، صدایتان، صدایشان
عمویم، عمویت، عمویش، عمویمان، عمویتان، عمویشان
فعلهای اسنادی (ام، ای، است، ایم، اید، اند) هرگاه با کلمههای مختوم به مصوت o (تو)، e (خسته)، ey (پِی) و i (کاری) بیاید، به طور کامل با کلمات صرف میشود:
توام، توای، تواست، توایم، تواید، تواند.
خستهام، خستهای، خسته است، خستهایم، خستهاید، خستهاند.
تیزپیام، تیزپیای، تیزپی است، تیزپیایم، تیزپیاید، تیزپیاند.
کاریام، کاریای، کاری است، کاریایم، کاریاید، کاریاند.

اسلاید 3 :

هر گاه این افعال با کلمههای مختوم به صامت متصل (خوشحال)، منفصل (شاد) و مصوت مرکب ow (رهرو) بیاید، «آ/a» حذف میشود و بقیه به کلمه میچسبد:

خوشحالم، خوشحالی، خوشحال است، خوشحالیم، خوشحالید، خوشحالاند.

«اند» هنگام اتصال به صامت منفصل (خوشحالاند)، جدا نوشته میشود؛ زیرا همزه در تلفظ ظاهر میشود.

شادم، شادی، شاد است، شادیم، شادید، شادند.
رهروم، رهروی، رهرو است، رهرویم، رهروید، رهروند.

اگر این افعال پس از کلمهای بیایند که به مصوتهای آ/a (توانا) یا او/ u (دانشجو) ختم شوند، a به «y/ی» بدل میشود:

توانایم، توانایی، تواناست، تواناییم، توانایید، توانایند.
دانشجویم، دانشجویی، دانشجوست، دانشجوییم، دانشجویید، دانشجویند.

اسلاید 4 :

حروف ندا: مانند ای خدا، یا الله.
حروف اضافه ساده: مانند «با نزاکت خاصی سخن میگوید».
حروف اضافه مرکب: حروف اضافه مرکب از یک حرف اضافه قبل یا بعد از کلمهای دیگر (اسم، فعل یا حرف) تشکیل؛ مانند «براساس سخن ملاصدرا درباره وحدت وجود، …».

اسلاید 5 :

شیوهٔ نگارش همزه

همزهٔ آغازی: همواره با «الف» نوشته میشود: اعلام، ایثار، ایدئالیسم

کلمات ئیدروژن و ئیدروکربن را به شکل هیدروژن و هیدروکربن مینویسیم.

«باسمه تعالی» («ب» حرف جر + اسم) به همین شکل نوشته میشود: اقرأ باسم ربک الذی خلق، فسبح باسم ربک العظیم و …

همزهٔ میانی: همزهٔ میانی ما قبل مفتوح روی کرسی «ا» نوشته میشود: رأس، مأخذ، تأثر، مأمور، تألیف، رأفت، یأس، تأسی، مأوا.

اگر پس از این همزه، مصوت «ای» و «او» و «ـِ» بیاید، همزه روی کرسی «ی» نوشته میشود: رئیس، رئوف، مطمئن، شئون، رئوس.

اسلاید 6 :

همزهٔ میانی ما قبل مضموم روی کرسی «و» نوشته میشود: مؤمن، رؤیا، مؤدب، فؤاد، رؤسا، مؤاخذه، رؤیت، سؤال، مؤثر، مؤذن
اگر حرف پیش از همزه، مفتوح یا ساکن و پس از آن حرف «آ» باشد، به صورت «آ» نوشته میشود: مآخذ، مرآت، لآلی، قرآن
همزهٔ میانی ماقبل مکسور روی کرسی «ی» نوشته میشود: تبرئه، سیئه، تخطئه، توطئه.
اگر پیش از همزهٔ میانی مفتوح (مطمئن) یا ساکن (جرئت، مسئله، مسئول، هیئت) باشد، روی کرسی «ی» نوشته میشود.
کلمات متأهل، متأسف، متأخر، متألم و … بر وزن متفعل عربی (به فتح «ت»)، در فارسی به کسر «ت» تلفظ میشود که طبق تلفظ عربی آن، روی کرسی «الف» نوشته میشود.
همزهٔ میانی تمام کلمات بیگانه روی کرسی «ی» نوشته میشود: زئوس، پنگوئن، ژئوفیزیک، کاکائو، لائوس، ژوئن، سوئد، سوئز، رافائل، کافئین بمبئی، تیروئید، تئاتر، رئالیست، دوئل، بابانوئل، ایدئالیسم.
همزهٔ میانی در تلفظ معیار، برای سهولت بیشتر موارد روی کرسی «ی» نوشته میشود: دایره، شایق، فواید، دلایل، ملایک، علایق، نایب.
در برخی موارد همزههای میانی هنوز به شکل اصلی خود تلفظ و نوشته میشوند: قرائت، قائم، صائب، رئیس، جزئی.
چون در فارسی همزهٔ میانی وجود ندارد، نوشتن کلمات فارسی «پایین، پاییز، آیین» به صورت «پائین، پائیز، آئین» نادرست است.

اسلاید 7 :

همزهٔ پایانی: همزهٔ پایانی برخی کلمات عربی، در فارسی معیار چون تلفظ نمیشود، حذف میشود: اعضا، املا، انشا، امضا، انتها، رجا، شعرا، فضلا، بیضا، ماجرا، ابتدا، انتها، انقضا، استثنا.

اینگونه کلمات هر گاه مضاف و موصوف واقع شوند، کسرهٔ اضافهٔ آنها به «ی» بدل میشود: ابتدای کار، انشای روان، امضای رئیس، اقتضای حال، شعرای نامی، اعضای بدن، فضلای ایرانی، انتهای راهرو. در صورت افزوده شدن «ی» نسبت، همزه به «ی» بدل میشود: ابتدایی، شعرایی، ماجرایی، استثنایی، املایی، انشایی.
همزهٔ پایانی ماقبل مضموم، روی کرسی «و» نوشته میشود: لؤلؤ، تلألؤ.
همزهٔ پایانی ماقبل ساکن یا یکی از مصوتهای بلند «آ»، «او»، «ای»، بدون کرسی نوشته میشود: جزء، شیء، بطیء، سوء.
هنگام اضافه شدن «ی» به موارد بالا مینویسیم: شیئی، جزئی، سوئی.
همزهٔ پایانی ماقبل مفتوح روی کرسی «أ» نوشته میشود: ملجأ، مبدأ، خلأ، منشأ، ملأ.

اسلاید 8 :

«ه» ملفوظ و غیر ملفوظ:

«ه» ملفوظ /h/ به تلفظ در میآید: کوه، فربه، گره، چاه.
«هٔ» در پایان برخی کلمات عربی، در فارسی در صورت تلفظ شدن به «ت» بدل میشود: رحمت، زکات، صلات، حشمت، نصرت، نعمت، حجت، قضات.
اگر تلفظ نشود، بدون نقطه «ه» نوشته میشود: مصاحبه، مراجعه، خلق الساعه، دفعه، علیه الرحمه، مال الاجاره، خیمه، معاینه.
گاه هر دو شکل کلمه با دو معنی در فارسی رواج دارد: مصاحبت (همنشینی)، مصاحبه (گفت و گو)، مساعدت (کمک)، مساعده (وام)، مراقبت (نگه داری)، مراقبه (تهذیب نفس).
گاه نیز به شکل «ه» نقطه دار باقی میماند: عاقبه الامر، دایره المعارف، صلوه، لیله القدر، خاتمه الامر.
«ه» ملفوظ به جزء دوم خود میپیوندد: مهوش، دهگان، بهتاب، مهتاب.
هر گاه پس از «ه» ملفوظ حرفی قرار گیرد، پیوسته با آن نوشته میشود: چاهٔ= چاهی، توجهٔ= توجّهی (توجهم، توجهش، توجهمان، توجهت …) مشابهی، گرهی، گروهی.

اسلاید 9 :

در اینگونه کلمات هنگام اضافه از «ی» میانجی یا علامت «ء» به جای نقش نمای اضافه استفاده نمیکنیم؛ پس شکلهای «توجهٔ او» نادرست و «توجه او» درست است. نمونههای دیگر: مشابه جنس ایرانی، گره کور، ماه تابان، چاه پر آب.
«ه»/e/ غیر ملفوظ (بیان حرکت) به تلفظ در نمیآید؛ مثل نامه، نقطه، خانه.
کلمات مختوم به «ه» بیان حرکت، در صورت اضافه شدن به «ان» جمع یا «ی» مصدری با واج میانجی «گ» تلفظ و نوشته میشوند: تشنگی (تشنه تشن+ گ+ ی)، دیدگان (دیده دید+ گ+ ان)، طلبگی، نخبگان، طلایگان، شنوندگان، شرکتکنندگان.
هنگام افزودن «ی» نکره یا وحدت به کلمات مختوم به «ه» بیان حرکت، «ی» به شکل «ای» نوشته میشود: دستهای، روزنامهای، خانهای، آزادهای، نامهای.
هنگام مضاف و موصوف واقع شدن این کلمات، به جای کسرهٔ اضافه، از «ی» کوتاه شدهٔ آن به شکل «ء» استفاده میکنیم: خانهٔ علی، برنامهٔ دراز مدت، روزنامهٔ عصر.

اسلاید 10 :

حرکتگذاری

حرکتگذاری واژگانی: مقصود از حرکت گذاری واژگانی گذاشتن نشانههای فتحه، ضمه، کسره و سکون است که در خط فارسی و در همهٔ موارد لازم نیست. زمانی حرکتگذاری میکنیم که احتمال بدخوانی یا ابهام داده شود؛ برای مثال جفت واژههای برد/بُرد، اخبار/اَخبار، بَبر/بِبَر، کره/کُره را برای آنکه معنی آنها در همان خوانش اول و بدون نیاز به مراجعه به بافت جمله دریافت شود، حتماً حرکتگذاری میکنیم؛ در عوض حرکتگذاری نالازم و اضافی باعث کندی خواندن یا اشتباه میشود؛ برای مثال سؤال بدون ضمه هم به راحتی خوانده میشود.

حرکتگذاری نحوی: در حرکت گذاری نحوی، ما با توجه به نقش نحوی کلمه، آن را با سکون یا کسرهٔ اضافه میخوانیم؛ برای مثال در جملهٔ «استاد دکتر احمدی مرد متواضعی است» هم میتوان «استاد دکتر احمدی» خواند هم «استاد دکتر احمدی» که بنابر مقصود، حرکت لازم را قرار میدهیم.

اسلاید 11 :

در موارد دیگر هم گذاشتن نقش نمای اضافه پس از موصوف و مضاف باعث سهولت در خواندن میشود:

دوست ما، باد بهاری، پای شکسته، بزرگ قوم، گدای بغداد، بوی گل، رادیوی ایران، رهرو راه

کلمات مختوم به ow (جلو، دو) به دو شکل زیر صحیح است؛ که کاربرد همراه با «ی» رایجتر است:

جلوِ/ جلوی خانه، پیاده روِ/ پیاده روی خیابان، پالتوِ/ پالتوی من، دوِ/ دوی ماراتن

اسلاید 12 :

تشدید: تشدید پدیدهای آوایی و بیشتر تابع تلفظ و متأثر از خط عربی است. جز کلمههای عربی، کلمههای فارسی نیز مشدد میشوند. این کلمهها در زبان فارسی بیشتر دو هجاییاند؛ مثل پلّه، زریّن، گلّه، یکّه، ارّه، فرّخ، بچّه، خرّم، درّه، لکّه، غرَش، برّه و براّن. با دقت در این کلمهها در مییابیم اغلب حروف «ر، ل و ک» مشدد میشوند و تشدید در وسط است.

برخی کلمات هنگام گرفتن پسوندها و ضمایر مانند زرّین، پرّم یا پذیرفتن نقش نمای اضافه مانند حقّ مردم، سمّ مهلک یا با «واو» ربط مثل فرّ و شکوه، فرّ و آیین، کمّ و کیف مشدّد میشوند. گاه به اشتباه در غیر این سه حالت نیز ممکن است این کلمات را مشددّ به کار برند. برخی کلمات غیر مشدّد مثل پشه و شکر ممکن است در شعر با تشدید خوانده شود: شیرین دهنی و شهد در شکّر اوست (ابوسعید ابوالخیر)

گذاشتن تشدید روی کلمات در متون پرکاربرد، مثل روزنامهها رایج نیست. فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز کاربرد آن را فقط در موارد ضروری و در کلمات دوخوانشی جایز دانسته است: سَر/سرّ، بَر/برّ، بنا/بنّا، گله/گلّه، معین/معیّن
امروزه برخی از کلمات، بی آنکه تشدید بخواهند، مشدّد به کار میروند. این کلمات بدون تشدید عبارتاند از: فوق العاده، عادی، قضات، خواص، تقویت، حواس، بررسی، تربیت، ادعیه، ماده و شفقت.

دلیل مشدد خواندن آنها به قیاس برخی کلمههای تشدیددار مشابه است؛ مثل عادی به قیاس مادّی، ماده (در مقابل نر) به قیاس مادّه، قضات به قیاس طلّاب، شفقت به قیاس مشقّت و عمامه به قیاس علاّمه. درست این کلمات بدون تشدید است.

اسلاید 13 :

تنوین: اگر از تنوین استفاده میکنیم، باید بدانیم همواره تنوین نصب روی حرف الف قرار میگیرد: عملاً، حقیقتاً.

کلمات مختوم به «ی مقصوره»: کلمات عربی دارای «ی» مقصوره (الف کوتاه) مثل تقوی، شوری در فارسی به صورت «ا» نوشته میشود: تقوا، شورا، کبرا، صغرا، ماجرا، مستثنا، محتوا، کسرا، اعلا، مبرا، مصلا، مدعا، مجزا، مطلا و منتها.

در کلمات «موسی، عیسی، حتی، الی، علی، مصطفی و مرتضی» به همین شکل باقی میماند، اما هنگام اضافه شدن به کلمهٔ دیگر «ی» به «ا» تبدیل میشود: عیسای مسیح، موسای کلیم
کلمات «رحمان، هارون، اسماعیل، اسحاق» به همین شکل نوشته میشوند (جز اله). برخی ترکیبها و عبارتهای عربی نیز به شکل «ی» باقی مانده است: اعلام الهدی، سدرهٔ المنتهی.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید