بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
گذر از طبيعيات ارسطوئي به فيزيك امروز
اسلاید 2 :
نجوم به معناي بررسي احوال آسمان، تا زمان بطليموس و ابرخس كم و بيش به صورت علم دقيق در آمده بود. انسان كنجكاو با مشاهده حركات ثوابت و سيارات و خورشيد و ماه به نظم حاكم بر آسمان پيبرده بود و ميتوانست رخدادهاي نجومي، نظير خسوف و كسوف و مقارنهها و مقابلهها، را با دقت قابل تحسيني پيش بيني كند.
هندسه نخستين نيز كه زاده كاربردهاي روزمره معماري و مساحي بود، از همان زمانها دقيق و مبتني براصول موضوعه شده بود و در چارچوب منطق خاص خود مسير تكاملي آرامي را ميپيمود.
اسلاید 3 :
در مورد طبيعيات كه درك ماهيت اجسام و اجرام و حيوان و انسان را وجهه همت خود قرار داده بود، وضع چنين نبوده است. تا سدههاي 15و16 ميلادي هيچ وقت مانند نجوم و رياضيات به صورت علوم مبتني بر اصول موضوعه درنيامد. بخشهائي از آن كه از جواهر و اعراض و اقسام و احكام آنها سخن ميگفتند كلاً نازا بودند.
اسلاید 4 :
بخشهاي ديگري از آن، كه از ماده و خواص آن سخن ميگفتند، نشانههائي از واقعيات قابل درك داشتند. ولي اين نشانهها بسيار اندك و تنگ دامن بودند. توانائي پيش بيني نداشتند. و بالاتر از همه فن آفرين نبودند.
اسلاید 5 :
چرا هندسه و نجوم از دو هزار سال پيش، به صورت دانشهاي دقيق درآمدند ولي طبيعيات تا زمانهاي گاليله و نيوتن چنين فرصتي نيافتند؟ پاسخ ساده است.
نجوم و هندسه مباني مشاهداتي داشتند. چنين تفكري در طبيعيات، اقلاً تا اواخر قرن شانزدهم پيدا نشد. واقعيت داشت كه فيلسوفان گذشته شرق و غرب كسر شأنشان بود براي استدلالات عقلي خود تاييد تجربي بهجويند. آنچه در زير ميآيد شرح و بسط اين نقطه نظر است
اسلاید 6 :
براي گشودن باب سخن، فيزيك را شناخت نظم حاكم برطبيعت تعريف ميكنم.
تاريخ تحول و تکامل اين شناخت فراز و نشيبهاي زيادي داشته و جدلهاي فراواني به خود ديده است. ولي در زمان حاضر گمان ميكنم فيزيك پيشهگان اتفاق نظر داشته باشند كه كشف و فهم پديدههاي فيزيكي بايد مراحل زير را بهپيمايد:
اسلاید 7 :
بررسي موضوع و جمعآوري دادههاي مشاهداتي
تشخيص نظم در دادهها و بيان آن به صورت قانون رياضي
نتيجهگيري از قانون به كمك منطق رياضي
زدن محك تجربه به نتيجهگيريها و تعيين تقريب تطابق حكم صادره با واقعيات مشاهداتي. به عبارت ديگر تعيين
"محدوده اعتبار قانون".
اسلاید 8 :
مثال:
اگر به سنگ نيرو وارد شود شتاب ميگيرد.
شتاب با نيرو و باعكس جرم متناسب است، وضع قانون F=ma
حل معادله حركت پرتابه با استفاده از F=maو نتيجه گرفتن كه مسير پرتابه سهمي است.
مشاهدات مسير سهمي سنگ در گنجشكزني را تاييد ميكنند. ولي گلوله توپهاي دور برد در نيم كره شمالي هميشه به طرف راست هدف ميخورند و مسير سهمي درست ندارند.
اسلاید 9 :
بهنظر ميرسد اكثر قوانين فيزيك در فرآيند تكوين خود همين مراحل را پيمودهاند، اعم از اين كه كاشفين نابغه آنها بهاين نحوه تكامل يافتههايشان وقوف داشتهاند، يا اينكه راه پرپيچ و خم آزمون و خطا را رفتهاند
اسلاید 10 :
تمام نظريههايي كه از سپيده دم تاريخ انديشه تا به امروز در مورد طبيعت قابل مشاهده در دست است به درجات، درست هستند.
نهايت اينكه از نظر دقت، محدوده اعتبار، قدرت تبيين پديدهها، ظرافت انديشه، درجه تجريد مفاهيم، و توان نوزائي و تعميم، در پلكاني از ادني به اعلاء قرار ميگيرند
اسلاید 11 :
باور بنيادي طبيعيات قدما:
خداوند مبداء المبادي و غايتالغايات است.
انسان در مرتبه دوم از شرافت قرار ميگيرد.
عالم عنصري براي خدمت به انسان آفريده شده است. تا به مدد آن معرفت لازم به غايتالغايات را پيدا كند و مآلاً به آن بهپيوندد.
اسلاید 12 :
در ايجاد، پرورش و نشر اين بينش قدمای فلاسفه، كلامييون يهودي، مسيحي، و اسلامي همداستان بودهاند. در فروع تفاوتهاي قابل ملاحظه داشتهاند. ولي در چند مشخصة اصلي با هم مشترك بودهاند:
اسلاید 13 :
جوهري به نام عقل، مستقل از عالم عنصري و والاتر از آن، وجود دارد. به كمك عقل ميتوان به حقيقت دست يافت. تجربه ميتواند عقل را توانمند سازد. ولي در نبود آن هم هنوز ميتوان به كمك عقل به درجهاي از حقيقت دست يافت.
احكام استدلال عقلي نهائي و نافذ است.
آفرينش شامل عالم عنصري و عالم غير عنصري است. به عالم غير عنصري تنها به كمك عقل ميتوان راه يافت.
اسلاید 14 :
من نارساترين وجه تفكر در مكاتب اسكولاستيك غرب و مكاتب فلسفي شرق را در برداشت آنها از عقل به عنوان يك جوهر مستقل ميدانم. متفكرين معاصر از چنين جهانبينياي تبري ميجويند. توافق نانوشتهشان را شايد بشود چنين بيان كرد:
عقل عبارت است از استعداد استنباط و استنتاج در بشر بر اثر ممارست در تجزيه و تحليل مشاهدات و آنچه از عالم واقع با حواس درك ميشود
چنين عقلي با انباشت تجربه و همگام با يافتههاي جديد تكامل مييابد و با زمان رشد ميكند
اسلاید 15 :
طبيعيات ارسطوئي بيراههگرديهاي زيادي داشته است. از جمله اين كه طبيعت و ماوراءالطبيعه خود ساختهاش را خواسته است يك جا بهفهمد و از عهده بر نيامده است. مسئله را به اجزاء كوچكترتجزيه نهكرده و بهطور كمي به بررسي اجزا نپرداخته است.
اسلاید 16 :
از زمان ارسطو تا زمان گاليله، قريب به دو هزار سال درباره حركت آسمانها و جواهر و اعراض و رنگ وغيره اسطورهسازي كرده ولي به حركت سنگي كه پرتاب ميكرده نهپرداخته است.
مفاهيمي مانند سرعت و شتاب حركت كه از گاليله به بعد شالوده مكانيك را تشكيل ميدهند به ذهناش خطور نهكرده است. از عدد و رقم و مفاهيم رياضي كمك گرفتن تا حد بيزاري پرهيز كرده است.
اسلاید 17 :
دست يابي به جهانبيني نوين يكجا و يكشبه حاصل نشده است. انديشههای اوليه خام و نارسا بودهاند. انديشمند در کنار طبيعت قابل مشاهده درجهاي از افكار ماوراءالطبيعه را هم يدک میکشيده و هر کجا در فهم نظام حاکم بر طبيعت به مشکل برمیخورده از عوامل ماوراءالطبيعه مدد میجستهاست. با پيشرفت زمان نقش اين عوامل کم رنگتر میشود تا به زمان حاضر می رسيم و از قول برتراندراسل میشنويم
اسلاید 18 :
"آدمیفرزند اتفاقیطبيعتکور و بی هدف است. در نظام کيهانی برای ویمنزلتی تهيهنديدهاند. آرمانها و آمال عرفانیویهيچ نيست جز اوهام مخيلهگزافهپرداز وی ."
چه تباين عظيمی بين آنچه راسل می گويد و آنچه در پيش اشاره شده که"در نظام کيهانی انسان در رتبه دوم از شرافت قرار دارد و عالم عنصری برای خدمت او آفريده شده است ”
رشد کند علوم طبيعی را نيز بايد در همين تباين جستجو کرد. انديشه ورزان نمیتوانستهاند از باورهای زمان به دور باشند. چه تنها عقل زمان راهنمايشان بوده است. طبيعی است در گفتهها و نوشتههايشان ميزان قابل توجهی آراء پريشان به بينيم.