بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
به نام خدا
اسلاید 2 :
مفهوم توسعه
نویسنده: آمارتیاسن
اسلاید 4 :
1- پیشینه بحث
سر ویلیام پتی در سال 1676 نخستین بحث ها را راجع به اقتصاد توسعه مطرح کرد.
پتی توجه خود را صرفاً بر رشد ارقام و درآمدها متمرکز نمی کرد، بلکه گستره وسیعی از مسائل مربوط به توسعه، از جمله توجه مفهومی به مضمون دقیق سطح زندگی را مد نظر قرار می داد.
وی به مطالعه وضعیت زندگی مردم در محدوده ای وسیع تر از جمله ایمنی عمومی و خوشبختی ویژه هر انسان نیز می پرداخت.
این واقعیت که در نوشته های اولیه علم اقتصاد، تناسب قابل ملاحظه ای میان اقتصاد توسعه و علم اقتصاد وجود داشت به ویژه در بستر بررسی ماهیت مفهوم توسعه جالب توجه است.
بهبود شرایط زندگی باید یکی از اهداف کل فعالیت اقتصادی باشد و این ارتقای شرایط جز ء لاینفک مفهوم توسعه به شمار می رود.
اسلاید 5 :
2- تولید، رشد و توسعه
ارتباط نزدیک میان توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی همانقدر که مهم است، می تواند بسیارسردرگم کننده نیز باشد . شکی نیست که با ثبات سایر شرایط افزایش ثروت به ارتقا و بهبود سطح زندگی می انجامد .
فرایند توسعه اقتصادی را نمی توان از افزایش عرضه منابع غذایی، پوشاک، مسکن، خدمات پزشکی، تسهیلات آموزشی و غیره و همچنین از تغییر ساختارهای مولد در اقتصاد مجزا نمود؛ این تغییرات حیاتی و مهم بی تردید از مسائل مرتبط با رشد اقتصادی به شمار می روند.
موضوع اصلی در رشد، بعد زمان نیست، بلکه افزایش تولید ناخالص ملی و
متغیرهایی است که شاخص های رایج رشد بر آن متمرکزند . ارتباط بین تولید ناخالص ملی و
شرایط زندگی، بسیار پیچیده است به منظو ر توضیح این موضوع، ارقام مربوط به سرانه تولید
ناخالص ملی و امید به زندگی در بدو تولد برای پنج کشور مختلف جهان، یعنی چین،
سریلانکا، برزیل، مکزیک و آفریقای جنوبی در سال 1984 ، در جدول ارایه شده اند
اسلاید 7 :
توسعه اقتصادی نباید با رشد اقتصادی محض یکسان پنداشته شود.
. اگرچه افزایش تولیدناخالص ملی، با ثبات سایر شرایط، باید زندگی مردم را بهبود بخشد و معمولاً هم متوسط طول عمر را بالا می برد، لیکن متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که بر شرایط زندگی تأثیر می گذارند و مفهوم توسعه نمی تواند نقش انها را نادیده بگیرد.
شاخص امید به زندگی، سنجه بسیار محدودی است برای آنچه کیفیت زندگی
نامیده اند. در حقیقت، امید به زندگی، از این نظر که دقیقاً چه چیزی را می سنجد، بیشتر شاخص کمیت زندگی است تا کیفیت .
مطالعات مختلفی برای محاسبه رفاه در اروپای غربی انجام شده است که نشان میدهد
درآمد واقعی نقش نسبتاً محدودی در خودارزیابی از رفاه فردی ایفا می کند.
برای نشان دادن تمایز بین توسعه و رشد، شماری از منابع تفاوت باید به وضوح از هم متمایزشوند.
بنابراین اطلاعاتی که تولید ناخالص ملی در اختیار قرار می دهد برای مفهوم توسعه اساسا ناکافی است.
مفهوم توسعه باید بر دستاوردهای و اقعی متمرکز شود . حتی اگر سایر مشکلات مندرجدر اول بحث (ازجمله اختلاف در توزیع، وجود تأثیرات خارجی و عدم قابلیت فروش،
سازوکار های معیوب قیمت گذاری و غیره ) به نحوی مرتفع شده باشند، ارزیابی توسعه،بایدکاملاً پا فراتر از اطلاعات مربوط به تولید ناخالص ملی بگذارد.
اسلاید 8 :
3- مشخصه ها، کارکردها و زندگی
تا زمانی که توسعه رسیدن به زندگی بهتر قلمداد شود، تحلیل توسعه باید بر ماهیت زندگی مردم تمرکز کند . این موضوع، یقیناً، با طول عمر، در هم می آمیزد؛ بنابراین داده های مربوط به متوسط طول عمر، ارتباط بلافصلی با سطح زندگی دارند و از همین طریق، به مفهوم توسعه نیز مرتبط است .
رفاه یک فرد را میتوان با ارزشگذاری کارکردهای حاصله توسط فرد مشاهده کرد.
دستاورد کارکردها فقط به کالاهای تحت مالکیت اشخاص مورد بحث، بستگی ندارد؛ بلکه به در دسترس بودن کالاهای عمومی و امکان استفاده از کالاهای شخصی که دولت بطور رایگان مهیا کرده نیز وابسته است.برخی از موفقیتها نظیر تندرستی، داشتن تغذیه مناسب، باسواد بودن ومانند آن طبیعتاً به امکانات دولتی مربوط به خدمات بهداشتی، تسهیلات پزشکی،ترتیبات تحصیلی و غیره وابسته اند .
اسلاید 9 :
4- آزادی و توانایی
یکی از کارکردهایی که ممکن است تصور شود در ارزیابی ماهیت توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد، آزادی در انتخاب است.
آزادی مثبت و اختیاری، در حقیقت، از نظر خود یک کارکرد مهم به شمار میرود. دو فردی که موفقیت یکسانی در سایر کارکردها کسب نموده اند، چنانچه یکی از آنها حق انتخاب دسته دیگری از کارکردها را نداشته اما دیگری با انتخابهای قابل توجه ای روبرو باشد، شاید از سطح رفاهی یکسانی برخوردار نباشند.
انتخاب آزادانه نحوه گذران زندگی،ممکن است درجه ای از تعریف غنی تری از زندگی ما باشد، که شامل انتخاب هایی است که قادربه انجام آن هستیم.
اسلاید 10 :
5- وزن و رتبه بندی
بدیهی است که طرز تفکر درباره کارکردها و قابلیت ها،فضایی را مشخص می کند که ارزیابی باید در درون آن صورت بگیرد اما یک فرمول برای ارزیابی ارایه نمی دهد . این کار باید با شناسایی کارکردهای ارزشمند آغاز شود.
تعیین نیازهای اساسی به کالاها باید به شناخت نقش آنها در رسیدن به کارکردها بستگی داشته باشد.
موفقیت در کسب درآمد واقعی و ثروت ممکن است از موفقیت در زمینه دیگر کارکردها و قابلیت ها اساساً متفاوت باشد . به عنوان مثال در مقایسه ی ایالت ها در هند ایالت کرالا همیشه از لحاظ سرانه تولید ناخالص ، فقیرترین ایالت هند به شمار میرود. از طرف دیگر، در مورد بسیاری ازکارکردهای مهمتر، از جمله عمر طولانی، تحصیل و غیره، ایالت کرالا از هر ایالت دیگری وضعیت بهتری دارد.
بحث بر سر قرار دادن ایالت کرالا در بالای فهرست، بجای انتهای فهرست، به نحوه ارزیابی کارکردها و قابلیت ها به عنوان ر ویکرد صحیح نسبت به توسعه بستگی دارد.
برآورد ابتدایی کارکردها و قابلیت ها، تنها با توجه به تعداد محدودی از شاخص ها از جمله عمرطولانی، سواد و غیره، ناکافی خواهد بود و باید مورد تجدیدنظر قرار گرفته و بسط داده شود؛ امااین کار فقط در صورتی می تواند بطور نظام مند صورت گیرد که به مفهوم توسعه بیشتر از حیث اهداف نگریسته شود تا ابزار.
اسلاید 11 :
6- ارزشها، ابزارها و اهداف
منشأ یکی از مشکلات در تعریف مفهوم توسعه، نقش بسیار مهم ارزیابی در این مفهوم است.
تعیین آنچه به عنوان موردی از »توسعه« تلقی میشود یا خیر، ناگزیر بسته به این باور کلی است که چه چیزی ارزش پیشرفت دارد.
اسلاید 12 :
وابستگی مفهوم توسعه به ارزیابی، تا حدی تبدیل به معضل میشود زیرا که :
١- تابعهای ارزشیابی مورد قبول افراد مختلف با هم تفاوت دارند ((ناهمگوني ارزش ها))
٢-فرايند تغییر موجود در توسعه با گذشت زمان باعث تغییر ارزشیابیهای افراد میشود ((درون زايي ارزش ها))
از سوی دیگر ممکن است اختلاف نظر بسیاری درباره ی اهمیت جنبه های مختلف رفاه وجود داشته باشد.
اسلاید 13 :
7- نتیجه گیری
مفهوم توسعه به هیچ عنوان مساله ای سهل و ساده نیست . مسائل مختلفی که پایه و اساس این مفهوم را تشکیل می دهند، طی سالها، بر اساس بحثهای مفهومی و همچنین به واسطه بینشهای حاصل از کار تجربی، شفاف تر و آشکارتر شده اند.
کار بر روی مسائل ویژه ارزشیابی ادامه خواهد یافت. ضمناً، ارزشیابی های مورد توافق به صورت تأکید بر اهمیت برخی دستاوردهای اساسی در زندگی، امکان پیگیری مباحثات عملی را دربارهی سیاستگذاری و اقدام بر اساس شالوده و بنیان ارزشیابی مورد قبول برایمان مهیا میسازد.
اسلاید 14 :
نقش هماهنگیهای بینبخشی در کنترل و پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر
اسلاید 15 :
بیماریهای مزمن و غیرواگیر (از جمله بیماریهای قلبی ـ عروقی، انواع سرطانها، دیابت، چاقی و بیماریهای تنفسی مزمن، سوانح و حوادث، اختلالات روانی) از اصلیترین عوامل مرگومیر و ناتوانی در دنیای امروز به شمار میروند.
بسیاری از بیماریهای غیرواگیر میتوانند با کنترل عوامل خطری همچون مصرف دخانیات، مصرف الکل، فعالیت نکردن جسمی کافی و رژیمهای غذایی نامناسب پیشگیری و کنترل شوند.
اسلاید 16 :
بیماریهای غیرواگیر سالانه سبب ۳۵ میلیون مرگ در دنیا (۶۰ درصد از کل مرگهای جهان) میشوند. از آمار یاد شده چیزی در حدود ۸۰ درصد آن در کشورهای درحالتوسعه اتفاق میافتد که این امر نیاز به توجه بیش از پیش به مقوله بیماریهای غیرواگیر در کشورهای درحالتوسعه و خصوصا کشور ما دوچندان میکند..
اسلاید 17 :
استراتژی جهانی سازمان جهانی بهداشت کنترل تنها چهار بیماری غیرواگیر (بیماریهای قلبی ـ عروقی، انواع سرطانها، دیابت، چاقی و بیماریهای تنفسی مزمن) را در اولویت قرار میدهد. این چهار گروه از بیماریها، عامل ۷۶% از کل مرگومیرهای ناشی از بیماریهای غیرواگیر محسوب میشوند.
اولویت پیشگیری بر درمان در قالب همکاریهای بینبخشی میتواند موجب افزایش سطح سلامت جامعه شود.
اسلاید 18 :
شواهد علمی محکمی وجود دارد که اقدامات درمانی فقط ۲۵ درصد بر افزایش سطح سلامت جامعه تاثیرگذار است و ۷۵ درصد مابقی از طریق افزایش همکاریهای بینبخشی و بهبود وضع مولفههای اجتماعی، اقتصادی و سلامت از قبیل طبقه اجتماعی، محرومیت اجتماعی (حاشیهنشینی)، استرس، تکامل دوران ابتدای کودکی، بیکاری، شرایط محیط کار، حمایت اجتماعی، اعتیاد، غذا، حملونقل، شهرنشینی و… امکانپذیر خواهد بود.
اسلاید 19 :
براساس تعریف، همکاری بینبخشی عبارت است از رابطه شناخته شدهای بین قسمتهای متفاوت بخشهای مختلف اجتماع که بهمنظور فعالیت برروی موضوع معین جهت نیل به نتیجه یا نتایج بهداشتی ایجاد شده است.
بهعبارت دیگر هماهنگی بینبخشی فرآیند اتحاد نیروها، دانش و ابزارهای لازم برای درک و حل مشکلات و مسایل پیچیده است که راهحلهای آن خارج از ظرفیت، توان و مسوولیت یک بخش منفرد است.
اسلاید 20 :
کشور ایران در دنیا و منطقه دارای بالاترین میزان بیماریهای قلبی و عروقی است.
تغذیه ناسالم، فعالیت بدنی اندک، مصرف سیگار و الکل بهعنوان عمدهترین عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر است، در کشور ما عواملی دیگری همچون چاقی در کودکان و دانش آموزان، آلودگی هوا و مصرف برخی از داروها در بروز بیماریهای غیرواگیر نگرانکننده به نظر میرسد.