بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
ولایت فقیه
اسلاید 7 :
تعريف حكومت
حكومت به مفهوم هيات حاكمه اي است كه مجموعه سازمان ها و نهادهاي قدرت را شامل مي شود و داراي سه بعد است:
1- صاحب اقتدار است و امر و نهي مي كند.
2- داراي سازمان و ساختار است و از اين نهادها براي اعمال حاكميت خود مدد مي گيرد.
3- اعمال قدرت مي كند يعني در سطح جامعه و در برابر ديگر حكومت ها داراي كاركرد است.
اسلاید 8 :
1- ضرورت تشکیل حکومت
وجـود حـكومت در زندگي اجـتماعي بشر يك نياز فطري و طبيعي است بشر از آغـاز پيدايش بـه آن توجه داشته و خواهد داشت و در اهميت و لزوم آن همين بس كه در هيچ نقطه اي از جهان، جامعه اي نبوده كه بتواند بدون حكومت زندگي كند و هم اکنون نیز، تمام جوامع و کشورهای جهان دارای حکومت می باشند.
اسلاید 9 :
ديدگاه عموم از دوران هاي قديم فلاسفه بزرگ جهان و انديشمندان تاريخ بر لزوم آن تأكيد بليغي داشته اندارسطو فيلسوف بزرگ مي گويد:دولت از مقتضيات طبع بشري است، زيرا انسان داراي سرشت مدني است و ناگزير است كه به صورت اجتماعي زندگي كند و كسي كه وجود دولت را نفي مي كند يا انسان وحشي است يا موجود برتر از انسان (ملائكه) كه نيازي به دولت ندارد.ابن خلدون دانشمند بنيانگذار علم جامعه شناسي وجود دولت را امري ضروري مي داند و بر اثبات آن به اجتماعي بودن انسان يا به اصطلاح فلاسفه «مدني بالطبع» بودن او استدلال كرده و چنين نتيجه گرفته كه تشكيل دولت امري لازم و ضروري است.
اسلاید 10 :
دلايل ديدگاه عموم به طور خلاصه زندگي انسان، اجتماعي است و اگر حيات انساني از اين ويژگي خالي شود به پائين ترين مراحل جاهليت و بهيميت سقوط مي كند، چرا كه تمام منافع و آثار سازنده در زندگي بشري، تمدن ها، پيشرفت و تكامل علوم و فنون و صنايع گوناگون همه از بركات زندگي اجتماعي و همكاري و تعاون در جهات گوناگون است و اين نيز در سايه برنامه ريزي و مديريت آگاه امكان پذير است، برنامه ريزي و مديريت عبارت ديگري از تشكيل حكومت است.
اسلاید 11 :
درست است كه حكومت هاي خودكامه و ظالم، مفاسد بي شماري به وجود مي آورند ولي اگر لحظاتي كه نظام همين حكومت ها به هم ريخته و چند روز در نوعي بي حكومتي به سر مي برند را در نظر بگيريم و هرج و مرج و ناامني شديد و در هم ريختن همه چيز و آشوب در تمام سطح جامعه را به خاطر بياوريم باز مي بينيم كه حكومت ظالم از بي حكومتي بهتر است. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:الامام الجائر خیر من الفتنه. امام ستمكار و جاير از فتنه و آشوب بهتر است. علی علیه السلام نیز فرمود:و انّه لابّد للناس من امیر بر ٍاو فاجر. [نهج البلاغه، خطبه 40]
اسلاید 12 :
ديدگاه خداپرستان از ديدگاه آنان كه معتقد به ارسال رسل و انزال كتب از سوي خداوند مي باشند، ضرورت حكومت واضح تر است. زيرا وصول به اهدافي كه براي بعثت انبياء در منابع ديني آمده و عقل نيز آن را تائيد مي كند بدون تشكيل حكومت غير ممكن خواهد بود از قبيل: تعليم و تربيت صحيح، تزكيه نفوس و از همه مهم تر برپايي قسط و عدل.
هيچ يك از اهداف مقدس پيامبران الهي بدون تشكيل حكومت جزء در مقياس محدود تحقق نمي يابد، به همين دليل خاتم آنان تا تشكيل حكومت نداد به اهداف والاي خود نرسيد. در ميان ساير پيامبران نيز آنان كه موفق به تشكيل حكومت الهي شدند به پيروزي چشم گيري نائل آمدند ولي ساير انبياء، از سوي قشرهاي فاسد و مفسد در محاصره قرار گرفتند.
اسلاید 13 :
زندگى انسان ، يك زندگى اجتماعى و حيات و معيشت او در سايه اجتماع ، تعاون و مبادلات ، امكان پذير است . لازمه زندگى اجتماعى ، وجود اصطكاك ها و برخوردها بين منافع افراد جامعه اسـت ؛ وقتى مردم بخواهند با يكديگر همكارى كرده و دستاوردهاى اين همكارى را ميان خود تقسيم كنند، بين منافع آنان برخوردهايى صورت مى گيرد؛ زيرا، كسانى مى خواهند سهم بيشترى ببرند؛ يا شيوه برخورد با انسان هاى ديگر را مطابق ميلشان تعيين كنند و اين مطلوب ديگران نيست ؛ به ناچار كشمكش هايى رخ مى دهد كه سبب تزلزل زندگى اجتماعى و فروپاشى آن خواهد شد. بنابراين براى آن كه جامعه انسانى بتواند به زندگى اجتماعى خويش ادامه دهد و به هدف هاى والاى انسانى دست يابد، نيازمند دو اصل است :
1 ـ وجود قانون عادلانه و مترقّى ، كه پاسخ گوى همه نيازهاى مادّى و معنوى او باشد.
2 ـ وجـود رهبر و نظام حكومتى قدرتمند، كه عهده دار اجراى قانون و هدايت عمومى گرديده ، بين مردم به عدالت ، حكومت كند.
نـتـيجه آن كه ، حكومت براى جامعه انسانى امرى ضرورى و اجتناب ناپذير است و زندگى آدمى در تمام ادوار ابتدايى و پيشرفته حيات اجتماعى هيچ گاه خالى از حكومت نبوده است .
اسلاید 14 :
مدل هاي مختلفي براي حكومت ديني ارائه شده است از جمله
1- اقتدار سياسي جامعه به دست طبقه اي خاص به نام «رجال دين» باشد و اينها واسطه ي معنوي بين عالم الوهيت و انساني محسوب مي شوند و از قُدسيّت برخوردارند. مانند حكومت ديني اروپاي قرون وسطي.
2- در حكومت، دين ترويج مي شود اما در سياستگذاري از آن استفاده نمي شود.
3- همه چيز در دست دين است و جايي براي مدنيت نيست (تفسير افراطي).
4- معيار ديني شدن حكومت دخالت دادن آموزه هاي دين در شئون مختلف سياست است و در عين حال از تجارب عقلايي و راهكارهاي بشري و جنبه هاي مدني نيز بهره ور است.
مورد اخير مد نظر ما است كه حكومت ديني را از ديگر اشكال حكومت متمايز مي سازد و ماهيت حكومت ديني در اين مدل، بستگي تام به مرجعيت دين در امور سياسي و نقش آن در حيات اجتماعي بشر دارد.
اسلاید 15 :
ضرورت حكومت ديني (اسلام)
1- ادله نقلي
اِن اللّه یأمرکم أن تودوا الأمانات إلی أهلها وَ إذا حکمتم بین الناس أن تحکموا بالعدل. [نساء:58]
خدا به شما امر مي كند كه امانات را بر صاحبان آنها برگردانيد و چون ميان مردم حكومت كنيد به عدالت داوري كنيد.
اَلّذین إن مکنّا فی الأرض أقاموا الصّلوه وءاتَو الزکوه وأمروا بالمعروف و نهوا عَن المنکر. [حج:41]
آنان كه اگر در زمين تمكّنشان دهيم، نماز را به پا داشته و زكات مي دهند، به معروف امر مي كنند و از منكر باز مي دارند.
تمكن در زمين به معناي فراهم آمدن امكاناتي است كه آنان را در گسترش اسلام و اقامه ي حدود از قبيل برپايي نماز، دادن زكات، امر به معروف و نهي از منكر ياري مي دهد و اينها نمونه هايي از ابعاد مختلف نظام اسلامي است كه جز از طريق حكومت قابل اجرا نيست. تمكين در اين آيه به معناي برپايي حكومت است.
اسلاید 16 :
امام رضا عليه السلام مي فرمايند:
.انّا لانجد فرقه من الفرق ولاملة من الملل بقوا و عاشوا الّا بقیم و رئیس نما لابد لهم منه فی الامر الدین و الدنیا فلم یجز فی حکمه الحکیم أن یترک الخلق مما یعلم انه لابد لهم منه و لاقوام لهم الا به فیقاتلون به عدوهم و بقسمون به فیئهم و یقیم لهم جمعتهم و جماعتهم و یمنع ظالمهم من مظلومهم. بحار الانوار ج23،باب الضطرار الی الحجه و ان.]
. ما هيچ گروه يا ملتي را نمي بينيم كه جز به وجود يك سرپرست به حيات خود ادامه داده و باقي مانده است. زيرا براي امر دين و دنيا ناگزير بايد چنين شخصي باشد. بنابراين از حكمت خداوند حكيم به دور است كه مخلوقات خود را بي سرپرست بگذارد با اينكه مي داند وجود چنين شخصي براي آنها ضروري است و بدون آن زندگيشان تباه مي شود زيرا تحت رهبري او با دشمنانشان مي جنگند و اموال عمومي را عادلانه تقسيم مي كند و به وسيله ي او نماز جمعه و جماعت بر پا مي دارند و دست ستمگران را از حريم حقوق مظلومان كوتاه مي نمايند.
اسلاید 17 :
1- ادله عقلي
سيره عقلا
نيازمند بودن جامعه به حفظ نظم و رعايت حقوق افراد، زمينه لازمي براي برپايي حكومت است و اين سيره عقلا است. جامعه اسلامي هم، از جهت نياز به وجود نظم و اجراي عدالت با جوامع ديگر فرقي ندارد و براي تنظيم روابط خود به حكومت نيازمند است.
لزوم اجرا و ماهيت قوانين و احكام اسلام
در اسلام احكامي وجود دارد كه اجراي آن فقط از طريق حكومت ممكن است مثل اجراي حدود، احكام مالي، نظامي، قضايي، برپايي عدالت و . پس بنا به حكم عقل تشكيل حكومت براي تحقق همه جانبه اسلام امري ضروري است.
اسلاید 18 :
ديدگاه امام خميني (ره) نيز بيانگر همين مطلب است.
امام دلايل ضرورت تشكيل حكومت اسلامي را
به طور اختصار اين گونه بيان فرمودند:
الف – سنت و رويه ي رسول اكرم صلي الله عليه و آله
در تشكيل حكومت
ب- ضرورت استمرار اجراي احكام الهي كه محدود به زمان پيغمبر نمي شود بلكه تا ابد لازم الاجراء است.
ج- ماهيت و كيفيت قوانين اسلام مي رساند كه براي اداره ي سياسي و اقتصادي و فرهنگي جامعه تشريع گشته است.
امام (ره) مي فرمايند: هر كه اظهار كند كه تشكيل حكومت اسلامي ضرورت ندارد، منكر ضرورت اجراي احكام شده و جامعيت و جاودانگي دين مبين اسلام را انكار كرده است.
نهاد حكومت آنقدر اهميت دارد كه نه تنها در اسلام حكومت وجود دارد، بلكه اسلام چيزي جز حكومت نيست و احكام شرعي قوانيني است كه يكي از شئون حكومت است.
اسلاید 19 :
جمع بندي: حكومت در اسلام يك ضرورت است و اكثريت قريب به اتفاق مسلمانان بر وجوب آن تأكيد داشته و دارند. وجود قانون ها و احكام و دستورهاي صريح سياسي در موضوعات اداره ي جامعه، قدرت سياسي و حاكميت، روابط خارجي حكام و واليان، ضرورت مراجعه به شورا در تصميمات عمومي، مبارزه با ظلم و توصيه هاي بسيار در باب جهاد، شرايط قتال با دشمنان، مصالحه با معاندان، كيفيت رفتار با اسيران، چگونگي دريافت جزيه و فديه، ضرورت رجوع به داوران شايسته و عادل و نهي از ارجاع داوري و حكميت به طاغوت، مباحث بسيار در امور اقتصادي و ايجاد مناسبات آن در جامعه اسلامي و همكاري و مشاركت اجتماعي براساس مصالح جامعه ي انساني كه شامل قلمروهاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي مي شود بيانگر آن است كه انديشه ديني نه با داعيه بلكه جز با حاكميت تحقق نمي يابد.
اسلاید 20 :
2- انواع حکومت ها
حـكـومـت هـاى مـوجـود در جـهـان بـه چند نوع تقسيم مى گردند :
1 ـ حـكـومت فرد بر مردم
2 ـ حـكـومت اقليّت بر اكثريـّت ؛
3 ـ حـكـومت اكثريّت بر مردم ؛
4 ـ حـكـومت اسلامى ؛