بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
امی بودن پیامبر(ص)
مبدأ اشتقاق کلمه «امی» چیست؟ دانشمندان اسلامی، دیدگاههایی ارائه دادهاند که سه دیدگاه را یادآور میشویم:
1-«امی» منسوب به «ام» به معنای مادر است. یعنی کسی که از نظر خواندن و نوشتن به همان حالت مادرزادی خود باقی است.
۲. «امی» منسوب به «امت» است، یعنی کسی که به روش اکثریت مردم عادت دارد، زیرا اکثریت مردم خواندن و نوشتن را نمیدانستند، چنان که کلمه «عامی» منسوب به «عامه» و به معنی کسی است که به روش و عادت عامه مردم عمل میکند.
۳ «امی» منسوب به «ام القری» یعنی مکه است، زیرا قرآن کریم مکه را «ام القری» نامیده است.( «لتنذر ام القری و من حولها»؛ انعام، ۹۳.(هر کدام از این نظریه ها طرفدارانی دارد اما آنچه مهم است این است که اگر چه واژه امی به معنای فرد درس نخوانده است، ولی درس نخواندن با بیسواد بودن ملازمه ندارد؛ زیرا هر چند، روش متعارف و معمول برای کسب دانش، درس خواندن است، ولی علم و دانش پیامبران الهی از طریق معمول به دست نیامده است. آنان کسب دانش کردهاند، ولی «معلم» آنان «خداوند» بوده است و در مکتب وحی عالیترین معارف را آموختهاند. و به قول حافظ: نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه، مسئله آموز صد مدرس شد
اسلاید 2 :
آری، رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ ضمیرش از تعلیم و فراگیری دانش از بشر، تا قبل از بعثت پاک بوده است. او انسانی است که مکتبی، جز مکتب تعلیم الهی ندیده و جز از حق، دانش نیاموخته است، با این حال او معلم بشر و پدید آورنده دار العلمها و دانشگاهها است.فلسفه درس ناخواندگی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قبل از بعثت در سوره عنکبوت، آیه ۴۸ بیان شده است، و آن این که: اگر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میتوانست بخواند و بنویسد، این تهمت که آیاتی «که بر مردم میخواند وحی الهی نیست، و او آنها را از پیش خود میگوید و یا از کسی آموخته است»، میتوانست در اذهان مردم ایجاد شک و تردید نماید، چنان که قرآن کریم در جای دیگر چنین اتهامی را از سوی مخالفان نقل کرده و فرموده است: وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ»؛( نحل، ۱۰۳.(ما میدانیم که آنان میگویند، پیامبر را بشری تعلیم میدهد. درس ناخواندگی پیامبر و این که او نه میخواند و نه مینوشت، این تهمت را خنثی میکرد
اسلاید 3 :
اما بعد از بعثت هم آیا اینگونه بوده است؟
اندیشمندان اسلامی در خصوص بی سواد و با سواد بودن پیامبر(ص) بعد از رسالت اختلاف نظر دارند.
بعضی باور دارند که حضرت در دوران رسالت هم می خوانده و هم می نوشته است. برخی مانند سید مرتضی از طرفداران این نظریه است.( بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۳۵) طرفداران این رویکرد با بهره گیری از آیات و روایات قایل شده اند چگونه ممکن است وحی - که همه چیز را می آموخته است - خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد؟!( مرتضی مطهری، همان، ص ۲۱۲)
برخی عقیده دارند که پیامبر بعد از رسالت می خواند، ولی نمی نوشت.(بحار الانوار، ج ۱۶،ص ۱۳۳) بعضی احتمال داده اند حضرت بعد از رسالت نه می خوانده و نه می نوشته است. البته این احتمال ضعیف بوده و فاقد دلیل معتبر می باشد
اسلاید 4 :
ابن خلدون در این باره سخن سنجیدهای دارد، میگوید: «پیغمبر امی بوده است؛ لیکن امی بودن برای او کمال بود؛ زیرا علم خویش را از عالم بالا فرا گرفته بود؛ به خلاف ما که امی بودن برای ما نقص است؛ زیرا مساوی با جاهل بودن ماست.
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به حکم قضاوت قطعی تاریخ و به شهادت قرآن ضمیرش از تعلیم و فراگیری دانش از بشر، پاک بوده است. او انسانی است که مکتبی، جز مکتب تعلیم الهی ندیده و جز از حق، دانش نیاموخته است، با این حال او معلم بشر و پدیدآورنده دارالعلمها و دانشگاههاست.
اسلاید 5 :
فلسفه درسناخواندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در سوره عنکبوت، آیه ۴۸ بیان شده است، و آن اینکه:
«وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»؛
اگر پیامبر (صلياللهعليهوآلهوسلم) میتوانست بخواند و بنویسد، این تهمت که آیاتی «که بر مردم میخواند وحی الهی نیست و او آنها را از پیش خود میگوید و یا از کسی آموخته است»، میتوانست در اذهان مردم ایجاد شک و تردید نماید.
بنابراین پیدایش قرآن بااین معارف بلند ازفردی درس ناخوانده،جنبه دیگری از اعجاز قرآن است