بخشی از پاورپوینت
اسلاید 12 :
مغالطات سیزدهگانه
1. مغالطه اشتراک لفظ (عام، خاص، اخص)
" یک واژه به دو معنا یا بیشتر به کار می رود. مثلا نی هم به وسیله نوشیدن مایعات اطلاق می شود هم به ابزار موسیقی هم به نوعی گیاه. شیر هم به حیوانی درنده هم به مایعی خوردنی هم به شیر آب گفته می شود.
مثال دیگر: در بانک زدن، زدن به دو معنای تاسیس و دزدی کاربرد دارد. یک کارمند بازنشسته بانک به دوستش گفت: می خواهم بانک بزنم. (تاسیس بانک) دوستش به شوخی گفت: هر وقت خواستی راه بیفتی، مرا هم خبر کن! (دزدی از بانک)
اسلاید 13 :
2. مغالطه ساختار صرفی
در این قسم، در ظاهر با یک لفظ مواجهیم. اما این یک لفظ می تواند از حیث ساختار صرفی، دو معنا داشته باشد. مثلا واژه "مختار" می تواند هم اسم فاعل باشد هم اسم مفعول. همه اجوف های باب افتعال همین حالت را دارند مانند: مشتاق، محتاط، معتاد، مرتاض، مغتاب، محتال، مختال.
در زبان فارسی "نبود" هم به معنای "نیست" به کار می رود هم به معنای "نباید باشد".
در زبان انگلیسی مثال های فراوانی به چشم می خورد. به عنوان نمونه object هم به عنوان اسم هم به عنوان فعل به کار می رود یا subject می تواند اسم یا فعل یا صفت باشد.
اسلاید 14 :
3. اعراب و اعجام
در مغالطه اعراب و اعجام، خطا در نقطه یا علائم فتحه و کسره و ضمه رخ می دهد. مثلا موجب به فتح جیم با موجب به کسر جیم اشتباه می شود یا محرم با مجرم اشتباه می شود. مثال دیگر: بحت و یجب.
اسلاید 15 :
4. ممارات
این مغالطه به معنای هرگونه دوپهلویی در معنای لفظ مرکب است، مانند تعدد مرجع ضمیر یا تعدد عوامل نحوی.
مثال 1: در گفتگوی زیر مغالطه ممارات به چشم می خورد:
ـ دیروز نبود. (منظورش پارچه عزا است.)
ـ دیروز بود، امروز نیست. (منظورش شخص متوفا است.)
مثال 2: گفتند فلانی از «امور زنان رییس جمهور» می خواهد بیاید اینجا.
گفت: مگر رییس جمهور چندتا زن داره؟!
اسلاید 16 :
5. تفصیل مرکب
قول به شکل مرکب درست است.
مثال: کاظمی شاعر قدرتمندی است.
منظور این است که کاظمی در شاعری قوی است. اگر گمان کنید کاظمی شاعر است و انسان قدرتمندی هم هست دچار مغالطه تفصیل مرکب شده اید.
اسلاید 17 :
6. ترکیب مفصل
قول یا لفظ مرکب، جدا جدا درست است.
مثال: مجیدی استاد آمار است. مجیدی آدم قدرتمندی است.
اگر گمان کنید مجیدی در تدریس آمار قوی است دچار مغالطه ترکیب مفصل شده اید.
اسلاید 18 :
7. وضع مابالعرض مکان مابالذات
این مغالطه یعنی قرار دادن موضوع یا محمول غیر واقعی به جای موضوع یا محمول واقعی. فرقی نمی کند امر اشتباه و غیر واقعی نسبت به امر درست و واقعی چه رابطه ای داشته باشد: صفت یا موصوف یا عارض یا معروض یا لازم یا ملزوم. هر امر مرتبطی را به خطا به جای امر صحیح قرار دهیم دچار مغالطه اخذ ما بالعرض به جای ما بالذات شده ایم.
منظور از ما بالعرض آن امر اشتباه است و مقصود از ما بالذات آن امر درست است.
مثال: انسان کاتب است >> سفید کاتب است.
در موضوع، صفت را به جای موصوف نشانده
اسلاید 19 :
8. سوء اعتبار حمل
این مغالطه یعنی کاهش یا افزایش قیدی یا بخشی از موضوع یا محمول.
در مغالطه اخذ ما بالعرض مکان ما بالذات اساسا چیزی اشتباه به جای موضوع یا محمول قرار می دادیم. اما در مغالطه سوء اعتبار حمل موضوع یا محمول را می آوریم ولی قیدی یا شرطی یا بخشی را کم یا زیاد می کنیم.
مثال:فارابی اولین فیلسوفی است که از آرمانشهر سخن گفته.
باید بگوییم: فارابی اولین فیلسوف مسلمانی است که از آرمانشهر سخن گفته.
اسلاید 20 :
9. ایهام عکس
مغالطه ایهام عکس یعنی موضوع و محمول به غلط جابجا شوند.
هر اشتباهی در اصول عکس پیش آید مغالطه ایهام عکس رخ می دهد. مثلا:
موجبه کلی به نحو کلی جابجا شود.
موجبه جزیی به نحو کلی جابجا شود.
سالبه جزیی عکس مستوی شود.
سالبه کلی به نحو کلی عکس نقیض شود.
موجبه جزیی عکس نقیض شود.
مثال: برخی پیامبران معصوم نیستند.