بخشی از مقاله


معماری شهر بابل در دوره آشور

یک نقاشی از باغ‌های معلق بابل (و برج بابل در دورنمای آن) که در قرن شانزدم میلادی به تصویر کشیده شده‌است.
آباد ترين شهر دنياي باستان


بابل، يكي از شهرهاي قديمي ميان دورود،(بين النهرين) است. با توجه به موقعيت ممتاز بابل در كنار رود فرات و حاصلخيري زمينهاي اطراف آن و از آنجا كه در تمام مستندات تاريخي، پيدايش اولين تمدنهاي شهرنشين را در كنار همين رود و رود دجله برآورد كرده اند، احتمال ميرود بابل جزء نخستين شهرهاي جهان باشد كه در پرتوي قدرت و عظمت حكمرانان اوليه،

راه ترقي را در طول ساليان سال پيموده است. از منابع تاريخي، كتيبه ها و همچنين افسانه هاي متعدد كه موجود ميباشند، ميتوان حدس زد كه قدمت شهر بابل بسيار طولاني و كهن ميباشد و همين موضوع ارزش وجود اين شهر را بيشتر جلوه ميدهد. مطابق مدارك به دست آمده و تحقيقات مورخين، بر آورد ميشود كه قدمت بابل به 4000 سال قبل از ميلاد اين شهر وجود داشته است. آباداني اين شهر براي اولين بار مورد توجه قوم اموري يا حكومت بابل قديم قرار گرفت كه مشهورترين حكمران اين قوم، حمورابي ميباشد.با حمله ي قوم آشور به به

بابل(689 ق.م) و انقراض حكومت اموري ها، بابل براي اولين و آخرين بار ويران شد. با اين حال به دليل موقعيتي كه داشت و همچنين مورد توجه قرار گرفتن حاكمان بعدي بابل به اين شهر، بابل خيلي زود دوباره از نو ساخته شد و رونق خود را از سر گرفت. حدود يك قرن بعد از حكومت آشوريها بر بابل، حكومت كلداني(بابل جديد)با انقراض حكومت آشور، توانستند براي دو قرن در بابل حكمراني كنند و براي اين به حكومت كلداني بابل جديد ميگويند كه در زمان حكومت آنها بر اين شهر، بابل دوباره احيا گرديد و دوباره عظمت خود را آشكار كرد. اوج

شكوفايي بابل، مربوط به يكي از شاهان قدر كلداني يعني بخت النصر بود كه در حدود 43 سال حكومتش بر بابل، سعي فراوا كردتا بابل را رونق بخشد كه يكي از كارهاي وي، ساخت باغ هاي معلق و برج مرتفع بابل بود. در زمان روي كار آمدن هخامنشيان، بابل كه در آن موقع جزء قلمرو وسيع ايرانيان نبود،‌ مورد توجه كوروش كبير قرار گرفت. كلدانيها اقوام بيابان گردي

بودند كه با اقوام ديگر بر سر تصاحب قلمرو پيوسته در حال جنگ و كشمكش بودند. در زمان كوروش هخامنشي، دشمنان قوم كلداني، با حكومت هخامنشيان هم پيمان شدند و همين مسئله موجب شد كه كوروش براي انقراض حكومت كلداني و همچنين زمينه كردن بابل كبير به قلمرو هخامنشيان دست به كار شود. كوروش پس از مدتي توانست از راه معبر رود فرات كه از داخل بابل عبور ميكرد وارد شهر شود و اين شهر را به تصرف خود در آورد.(539 قبل از ميلاد)


بابل شهري وسيع بود. مساحت اين شهر را 520 كيلومتر مربع تخمين زده اند كه در نوع خود بي نظير است. شهر بابل در كنار حوضه ي رود فرات و در جلگه اي پهناور قرار داشت. بابل توسط خيابانهاي طويل،پهن و مسجع خود به 270 قسمت عمده تقسيم ميشد. از عجايب اين شهر، ديواري بزرگ و زيبا بود كه دورتا دور شهر را با آن پوشانده بودند. اين ديوار 335 قدم ارتفاع و 100 قدم پهناي رويي ديوار بود. بابل همچنين يكي از شهرهاي پر دروازه ي دنياي باستان بود كه حدود 98 دروازه ورودي و خروجي داشت و قوانين شهر چنان بود كه دروازه هاي

ورود به شهر، فقط مخصوص داخل شدن به شهر بود و كسي از اين درها براي خروج از شهر استفاده نميكرد و بر عكس. اين شهر وسيع، داراي 245 برج ديده باني بود. معماران شهر براي ساخت بناها و برجهاي ديده باني، از آجر استفاده ميكردند چرا كه در اين منطقه سنگ كمياب بود. يكي از بزرگترين بناهاي شهر، بناي زيگورات يا همان برج بابل بود كه حدود 215 متر ارتفاع داشت كه بناي بيروني آن با نقوش زيبا برجسته شده بود.


معماری برج بابل
برج بابل ساختمانی است که در سفر پیدایش*[۱] به آن اشاره شده‌است.در حال حاضر این برج تخریب شده است. تحقیقات نشان می‌دهد درختان هر طبق بر بروی طبقه ی پایین می افتاد و درختان را بر عکس نشان میداد.

تصوير خیالی از برج بابل
ما وارثان سرزميني هستيم كه در آن نه سنگ بود و نه الوار و تنها ابزار ساختمان نماهاي بلندي بود كه در مرداب مي رويد، با اين همه عظيم ترين بناهاي معماري و ممكن ترين معابد خيره كننده را بنا نهادند. حفاري “ اريدو” از وجود معماري يادماني در سرزمين بين النهرين پرده برداشت.
معماری بابل در آشور جدید


ما وارثان اوروك هستيم، شهري كه فعاليت هاي عظيم وگسترده اي را با پيروي از سنت هاي پيشينيان خود در اريدو درمعماري آغاز كردند. وارثان شهر مقدس سومري ها اينن يا بانوي بهشت كه مجموعه اي از بناهاي عظيم مذهبي در آن بوده است كه اگر آسيب هاي كمتري مي ديد، حتي امروز در ميان با شكوه ترين و گيراترين آثار معماري جهان به حساب مي آمد.
ما وارثان محوطه مقدس اِآن يا خانه بهشت هستيم. در شهري كه بقاياي كهن ترين بناهاي عظيم مذهبي ساخت دست بشر و نخستين نمونه از يك معماري به واقع يادماني نهفته در زير خروارها خاك كه حفاري شد.


ما وارثان زيگورات هايي هستيم كه سومري ها براي انليل خداي توفان بنا كردند. براي بين النهريني ها كوه مظهر نيروهاي سرّي زندگي و بالاتر از توان انسان بود. گياهان در بهار و پاييز در كوهها مي رويند آبها از آنجا سرچشمه مي گيرند، ريزش باران در كوهستان ها آغاز مي شود و برتر از همه مادر بزرگ و سرچشمه همه زندگي ها نين خورسگ يعني بانوي كوهستان، ناميده مي شود. از اين رو بناهاي عظيم آشوري با كوهها سر رقابت داشتند و ستبر و سخت چون كوه بودند.


ما وارثان معماراني هستيم كه علاوه بر موفقيت در ساختن بناهاي عظيم يادماني در زمينه تزيين ديوارها نيز به پيشرفت هاي چشمگيري نايل آمدند. در اوروك با ابتكاراتي رو به رو هستيم كه معماران به كمك آن توانستند زشتي ويكنواختي كسل كننده سطح ديوارها را پنهان سازند. يكي از اين كوشش ها كاربست پشبندهاي تزييني بود كه در معبد هفتم اريدو به كار رفته كه شاهكار هنرهاي تجسمي همة زمان ها است معماران آشوري دو شيوه در تزيين ديوارهاي بناهاي يادماني را تجربه كردند. يكي استفاده از رنگ و نقاشي در تزيين معبد منقوش تل عوقيرو ديگري به كارگرفتن تكه هاي سنگ و سفال لعابدار الوان كه در تزيين ستون ها وديوارهاي معبد موزائيك مي بينيم.


ما وارثان خشت خاصي هستيم كه آنرا مسطح، محدب مي خوانند. خشت هايي كه حتي امروز معماران برجسته جهان نمي دانند چه مطابقتي با اصول معماري و مساله استحكام بنا دارد. خشتي كه يك روي آن مسطح و روي ديگرش بالشي شكل است.


ما وارثان دگرگوني عظيمي در تكنيك معماري هستيم و آن كندن پي است. جدا از كندن پي شيوه ديگرش براي ساختن بناهاي مقدس ابداع شد كه تا آن هنگام سابقه نداشت و آن پاكسازي وتطهير زمين محوطه معبد و جدا كردن از زمين هاي اطراف بود.


ما وارثان ابداعات ديگر معماران دوران سلسله هاي قديم جدا كردن كامل بناي مقدس معبد از ساختمان هاي معمولي اطراف بود.
براي اين كار ديوار به نسبت پهن سكو مانندي را به محيط بيروني ديوار خارجي مي افزودند. آنها اين سكو را كيسو مي ناميدند. كيسو سازي با وقفه تا دوران بابل جديد ادامه يافت.
ما وارثان تك معبدهاي پيچيده اي هستيم كه در حريم هاي مقدس در اريدو، لاگاش، اوروك، اور، نيپور، بنا شده اند.


دستاودرهاي معماري اين دوران يكي زيگورات براي خداي حامي شهر بود كه نقشه اي چهار گوشه و ارتفاعي ميان 20 و 30 متر داشت و ديگري معبد كنار زيگورات با شبستاني وسيع. سالمترين زيگورات برجاي مانده در بين النهرين متعلق به نن خداي ماه در اور است. در ساخت و ساز اين زيگورات مي بينيم در فواصل معيني از ارتفاع سكوها پس از چيدن چند رج خشت، سطح كار را با لايه اي از حصير بافته از ني فرش كرده اند. در قسمت هاي بالاتر حصير جاي خود را به ريسمان هايي از ني داده است. افزون بر ني هايي كه به جاي حصير سرتاسر سطح كار را مي پوشاند، رشته طناب هاي متعدد از ني به ستبري بازوي انسان را به فواصلي در طول سكو انداخته اند تا به اين ترتيب توده عظيم بناي يكپارچه خشتي را كلاف كنند و بر استحكام آن بيفزايند.


ما وارثان كاخ هاي متعدد در سراسر بين النهرين هستيم. كاخ هاي شمشي- ادد اول در آشور، نور- ادد در لارسا ، سينگاشيد در اوروك. يكي از بزرگترين آثار معماري بر جاي مانده در بين النهرين باستان كاخ هايي است از شگفتي هاي تاريخ معماري همه دوران.
ما وارثان شناخته شده ترين بناي مذهبي از دوران آشور قديم، يعني معبد آشور خداي ملي و بزرگ آشوري ها در شهر آشور هستيم كه به فرمان شمشي- ادد اول، بنيانگذار سلسله آشور قديم و همزمان با حمورابي از بابل بنا شد.


ما وارثان حمورابي هستيم، باني قانون در جهان باستان، هماني كه قوانيني براي معماري هم داشته است كه امروز بندهايي از آن در نظامنامة مهندسي هم آمده است. و امروز معماران آشوري از تبار آن رادمردان بزرگ اند. از ستوده ترين آنها مهندس داود اوشانا است كه از مفاخر جامعه معماري ايران است. همت بلند جامعه مهندسان آشوري بر آن بوده تا از اين چهره گرانقدر پيشكسوت قدرداني شود كه اين حركت را به سهم خود قدر مي گذارم.


باشد كه مهندسان جوان ما با الهام از چهره هاي پيشكسوت معماري در ساخت بناهاي خود،‌از يادمان هاي معماري آشوري نيز بهره بجويند. داود اوشانا در ساخته هاي خود به گونه اي از اين يادمان الهام گرفته است كه اميد است ديگر مهندسان آشوري نيز چنين كنند.

معماری پیش از تاریخ
پارینه سنگی, میان سنگی, نو سنگی
دوره پارینه سنگی: محل زندگیشان غارها بودند( غار التامیرا در اسپانیا وغار لاسکو در فرانسه)
دوره میان سنگی: اهلی کردن تعدادی از حیوانات, گذر از دوره پارینه سنگی به نو سنگی
دوره نو سنگی: اهلی کردن تعداد بیشتری از حیوانات و پرورش انها ( دامداری),دستیابی به کشاورزی, بیرون امدن از غارها و زندگی در دشتها, دست زدن به کار ساخت و ساز, شروع زندگی دسته جمعی وتشکیل گروهای شهری و روستایی


شهرهای نو سنگی:شهر آریها و شهر چاتال هویوک شهر اریها در دره رود اردن, هزاره نهم قبل از میلاد شهر چاتال هویوک در ترکیه, هزاره ششم یا هفتم قبل از میلاد, سا ختمانهايش چسبیده به هم بودند و خیابان وجود نداشت ( به دلیل دفاع راحتر و استحکام بیشتر)
اولین ساخته بشر:کلبه های مدور الهام گرفته از عناصر طبیعت (خورشید و ماه)دولمن ها: کاربری مذهبی داشتند (اروپا)
توده ی مردم خانه های خود را از خِشت برپا می‌داشتند. ثروتمندان در ساختن خانه های خود از آجر استفاده می‌کردند امّا جلوه های اصلی معماری میان دو رود - که یادگارهایی از آن به جا مانده - زیگورات 1 های آن است


تاریخ معماری
معماري بابل در بين النهرين:
سرزمين بين النهرين مركز يكي از كهن ترين تمدن هاست.نخستين تمدن شناخته شده اين سرزمين را سومريان تشكيل دادند.معماري سومر در خدمت معابد بوده است و مردم آن كشاورز بودند.آنان طرز مهار كردن سيل را آموختند و شهرهايي با ديوار قطور ايجاد كردند.از آثار معماري سومريان مي توان معبد انانا(از سنگ آهك) ، معبد ستون و معبد سفيد را نام برد.
از ديگر اقوام اين منطقه آكادي ها و بابليان بودند كه در اكثر بناها ويژگي معماري سومر را حفظ كردند.برجسته ترين بخش مجتمع ودر واقع شناخته شده ترين ساختمان در دره بين النهرين زيگورات ها بودند.زيگورات در لغت (زبان)بابلي به معناي سكو يا بناي پله پله اي است كه عرض و طول هر طبقه از اشكوبه (طبقه يا سقف) پايين كمتر است.احتمالا هر كدام از طبقات ساختمان زيگورات رنگ مخصوص داشته و بر روي آن درخت كاري يا گل كاري شده بوده است.دروازه ايشتار نيز يكي آثار برجسته ي معماري شهر بابل در دوران جديد است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید