بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
چگونه مى توان صفت رذیله «حسادت» را از خود دور ساخت و آیا غبطه نیز ناپسند است؟
¨ابتدا باید فرق بین «غبطه» و «حسادت» بیان گردد. «حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد؛ اما در «غبطه»، انسان از این که مثل دیگرى داراى فلان نعمت نیست، ناراحت است؛ یعنى، از نداشتن خود رنج مى برد و نه از بهره مندى دیگران و در نتیجه، آرزو یا تلاش نمى کند که نعمت از دیگرى سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش مى کند که خود نیز به آن برسد. معمولاً در نعمت هاى عبادى و معنوى، مثل حال خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران، حالت غبطه به انسان دست مى دهد.
¨
اسلاید 2 :
درمان حسد
¨درمان حسد، دو رکن اساسى دارد؛ رکن اول درمان نظرى، یعنى شناخت ابعاد و نتایج حسد در دنیا و آخرت است و رکن دوم، درمان عملى آن است.
اسلاید 3 :
1. درمان نظرى
الف) باید دانست که غالباً حسد، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد واقع شده ندارد، بلکه چه بسا به نفع او است؛ زیرا اگر به فرض حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود، این کار موجب از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود مى گردد؛ در حالى که انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمى خواهد و هیچ ضررى از حسادت بالاتر نیست.
ب) خداوند بنابر حکمت کامل خود، نظام جهان را به گونه اى قرار داده است که انسان ها از جهاتى - چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و... - با یکدیگر تفاوت هایى داشته باشند. یکى از حکمت هاى این مسئله، امتحان و آزمایشى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را براى خود تصور نماید و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ زیرا همه این موهبت ها و تفاوت ها را به جهت جریان زندگى و فلسفه اى که در وراى آن است، مى داند.
اسلاید 4 :
¨ج) توجه به معاد و نعمت ها و درجات والاى پرهیزکاران در قیامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر مى فرماید: «لا تمدن عینیک الى ما متعنا به ازواجاً منهم و لا تحزن علیهم؛1 چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده ایم [براى امتحان]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور».
¨اگر آدمى حقیقت معناى «و رزق ربک خیرٌ و ابقى»؛2 را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردهاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت.
اسلاید 5 :
نقد عمرت ببر و غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشى
گرچه راهى ست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشى
اسلاید 6 :
2. درمان عملى
الف) عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و کردار؛ مانند تواضع، خیرخواهى، خدمت به دیگران، شاد گشتن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه کن کردن حسد از طریق نابود کردن خباثت هاى نفسانى (مانند تکبر، ریاست طلبى، دنیا خواهى و...).
¨
اسلاید 7 :
ب) دعا در حق محسود؛ یعنى از صمیم قلب از خداوند بخواهد تا آن نعمت را براى آن شخص زیادتر بگرداند.
ج) هر گاه متنعّم بودن شخصى او را آزار داد، باید متذکر نعمت هایى شود که خداوند به او داده است؛ زیرا خداى کریم هیچ فردى را از همه خوبى ها محروم نکرده است.
د) در چنین حالتى باید افرادى را به یاد آورد که مشکلات ظاهرى بیشترى نسبت به او دارند.
¨
اسلاید 8 :
و) باید عقل خود را با عمل تقویت کند. اگر انسان از نیروى عقل و خرد به خوبى استمداد جوید و آن را بر دیگر قواى خود حاکم ساخته، از آن پیروى کند، به تدریج، تقویت خواهد شد و هر اندازه به آن پشت کند و بر خلاف رهنمودهاى آن عمل کند، به تضعیف آن پرداخته است. یکى از راه هاى تقویت عقل، بسط معارف دین و پیروى دقیق از رهنمودهاى پیامبران است؛ زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینه هاى خرد فراروى انسان هاست.
¨
اسلاید 9 :
ه) علت اصلى حسد، ناراحتى انسان از عدم موفقیت خویش است؛ یعنى چرا او پیشرفت نکرده و دیگرى رشد خوبى کرده است. و او به جاى تلاش براى رشد خویش، مى خواهد رشد دیگرى را متوقف کند. حال اگر انسان توجه داشته باشد که شکست دیگرى، هیچ کمکى به او نمى کند و نه تنها سودى براى او ندارد، بلکه چه بسا مشکلاتى نیز برایش به بار مى آورد، در این صورت، راه درست را انتخاب مى کند. راه درست، این است که به جاى تخریب دیگران، سعى کند خود را مانند آنان به موفقیت برساند. این حالت انسان (غبطه)، نه تنها بد نیست، بلکه موجب رشد و ترقى او مى گردد. بنابراین، مى توان با تبدیل حسد به غبطه، راه رشد و ترقى را براى خود باز کرد و از آثار منفى آن در امان ماند.
¨
اسلاید 10 :
فرق بين حسد و غبطه چیست
هرگاه كسى اطلاع پيدا كرد كه خداى تعالى به ديگرى نعمتى تازه مرحمت فرموده، حال او يكىاز دو قسم زير خواهد بود:
قسم اول
از رسيدن نعمت به آن شخص ناراحت است و آرزو دارد آن نعمت از او گرفته شود كه اين حال را(حسد) مى گويند، پس حسد، دشمن داشتنرسيدن نعمت است به ديگرى و دوست داشتن زوال نعمت از اوست .