بخشی از مقاله

در بين کشورهاي خاورميانه ، بي شک هيچ ارتشي به اندازه ارتش اسرائيل براي منطقه خطرناک نيست. اين ارتش از نظر ابعاد کمي و کيفي به درجه اي از قدرت رسيده که براي مراقبت از کشوري در ابعاد هندوستان - با بيش از يک ميليارد نفر جمعيت و 3 ميليون و 500 هزار کيلومتر مربع وسعت - کفايت مي کند. اين در حالي است که جمعيت سرزمين هاي اشغالي حدود 6 ميليون نفر و مساحت آن نزديک به 20 هزار کيلومتر مربع است.


ارتش اسرائيل از نظر امکانات پيشرفته نظامي پس از کشورهاي آمريکا ، روسيه ، چين و انگليس ، پنجمين ارتش قدرتمند دنياست. حمايت هاي بي حد و حصر در زمينه هاي سياسي ، اقتصادي ، نظامي و ... از اسرائيل ، اين رژيم اشغالگر را ظاهرآ به قدرت برتر و شکست ناپذير منطقه تبديل کرده است. کشورها و سازمان هاي بزرگ به همراه شبکه گسترده صهيونيست ها ، از اين رژيم جلعي حمايت مي کنند.
ارتشي که طي 48 ساعت ، 4 برابر مي شود


ارتش اسرائيل انبوهي از تانک ها ، نفربرها ، هواپيماها و موشک ها را در اختيار دارد. اما به علت کمي جمعيت ، از نيروي کافي و مناسب بي بهره است. تعداد نيروهاي رسمي ارتش اسرائيل ، 120 هزار نفر است. اين جمعيت ، معادل نيروهاي يک ارتش متوسط منطقه است ؛ اما همين ارتش ، ظرف مدت 48 ساعت مي تواند مبدل به ارتشي 600 هزار نفري شود.
اگر در اسرائيل ، در حال خ

ريد از مغازه اي متوجه شديد که فروشنده يک ستوان توپخانه است و يا راننده تاکسي ، يک تک تيرانداز است تعجب نکنيد. اين افراد سالي

چند بار با معرفي خود به واحدهاي نظامي «کادري» ، تمرين و آموزش ديده و دوباره کار خود را با لباس شخصي ادامه مي دهند. در دنيا ، اين سيستم تنها متعلق به سوئيس است که اصلآ ارتش ثابتي ندارد. اما اسرائيل علاوه بر اين توانايي ، يک ارتش آماده نيز دارد.
بالاترين هزينه سرانه تسليحاتي
اسرائيل بجز آنکه بالاترين بودجه نظامي خاورميانه را (بعد از عربستان) دارد ، از هزينه نظامي بالايي نيز برخوردار است. درحالي که کشورهايي مانند ايران و ترکيه ، سرانه نظامي 78 و 126 دلاري در اختيار دارند (تقسيم بودجه نظامي به جمعيت) نگهداري ارتش اسرائيل براي هر شهروند اسرائيلي در سال ، 1698 دلار هزينه در بر دارد. اين رقم حتي بسيار بالاتر از رقم هاي سرسام آور بودجه هاي اعراب خليج فارس است که علي رغم جمعيت کم ، بدنبال خريد گرانترين تجهيزات براي ارتش خود هستند.


شکل و نوع سلاح هايي که در ارتش اسرائيل به کار مي روند
يکي از عمده ترين کمک هاي ايالات متحده به اسرائيل ، کمک هاي تسليحاتي است. به گونه اي که رژيم صهيونيستي ، همواره از جديدترين جنگ افزارهاي امريکايي سود برده است. اين وضعيت در توپ هاي متحرک ، موشک اندازها ، موشک هاي هدايت شونده ، ضدهوايي ها ، هواپيماها ، بالگردها و ... به چشم مي خورد. ايالات متحده ، بزرگترين تأمين کننده تسليحاتي اسرائيل است. واشنگتن از بدو تشکيل رژيم
صهيونيستي ، راهبرد برتري نظامي اين رژيم را به عنوان يکي از مهمترين راهکارهاي حفظ اين رژيم غيرمتجانس برشمرده است.
ارتش اسرائيل از 161 هزار نيروي کادر دائم و 425 هزار نيروي ذخيره برخوردار است. اسرائيل به علت کمي جمعيت ، نمي تواند 30 درصد جمعيت خود را به عنوان ارتش فعال نگه دارد. بنابراين از 6 ميليون نفر جمعيت خود ، تنها به داشتن 161 هزار نيروي آماده بسنده کرده است. ساير افراد ارتش اين کشور درحال آماده باش بوده و مشغول فعاليت هاي روزمره خود هستند.


نيروي زميني
سيستم هاي تسليحاتي و جنگ افزارهاي آمريکايي ، به شکل گسترده اي توسط نيروي زميني ارتش رزيم صهيونيستي به کار مي رود. به نحوي که نيمي از تسليحات مورد استفاده در نيروي زميني ارتش اسرائيل ، آمريکايي است. علاوه بر اين ، بايد از سايت موشک هاي تاکتيکي ، سيستم موشک هاي هدايت شونده ضدتانک ، هواپيما و دستگاه هاي مراقبت بسيار پيشرفته آمريکايي نيز نام برد.


ارتش اسرائيل ثابت کرده است که حداکثر براي 14 روز توان جنگيدن مداوم را دارد و طولاني شدن جنگ ، به زيان اين رژيم تمام خواهد شد. به دليل اينکه بسياري از عمليات هاي اعجاب آور نظامي اسرائيل ، توسط نيروي هوايي اين رژيم صورت گرفته است ، از چشم بسياري از مردم و حتي کارشناسان ، توان نيروي زميني اسرائيل دستکم گرفته شده است. حال آنکه اين ارتش ، يکي از مکانيزه ترين ارتش هاي جهان است.


اسرائيل 4200 دستگاه تانک و 6100 دستگاه نفربر زرهي در اختيار دارد که با استفاده از آنها ، به راحتي قادر است صدها هزار سرباز را در کمتر از 48 ساعت منتقل کند. توان قابل ملاحظه زرهي اسرائيل ، به اين رژيم اجازه مي دهد که در حملات برق آساي خود ، توفيق قابل توجهي داشته باشد. (نفوذ آريل شارون در سال 1973 ميلادي به قلب خطوط دفاعي مصر ، به هميل دليل بود.)


1. لشکر گولاني
لشکر گولاني ، از زبده ترين نيروهاي نظامي دنيا - بعد از نيروي ويژه کماندويي آمريکا - هستند. شرايط ويژه بدني و آموزش هاي طاقت فرسا ، شرايطي آرماني و مثال زدني براي اين کماندوها ساخته است. نام گولاني ، لرزه بر اندام ساير نيروهاي اسرائيلي مي اندازد. چه رسد به ارتش هاي منطقه. اما همين نيروي زبده و آموزش ديده ، در جنگ 33 روزه از نيروهاي حزب الله لبنان شکست سخت و مفتضحانه اي خوردند. به طوري که در جنوب لبنان ، نتوانستند حتي يک متر هم پيشروي کنند و در انتها با برجاي گذاشتن تلفات زياد و جا گذاشتن تجهيزات و امکانات خود ، فرار را بر قرار ترجيح دادند.

 

 

2. نيروي زرهي
ستون فقرات نيروي زميني ، يگان زرهي است. يگان زرهي اسرائيل ، به دليل در اختيار داشتن پيشرفته ترين تانک آمريکايي (مرکاوا) ، قدرت ويرانگري دارد.
تانک مرکاوا

«مرکاوا» کلمه عبري و برگرفته از کلمه عربي «مرکب» است. زيرا تمامي قابليت هاي مناسب يک تانک پيشرفته ، در مرکاوا وجود دارد. شکل ظاهري اين تانک ، به گونه اي طراحي شده است که هدفگيري آن بسيار مشکل است و در صورت اصابت نيز موشک منحرف مي شود. زره و بدنه اين تانک از آلياژ مخصوصي است که در صورت هدف قرار گرفتن ، کمترين آسيب را مي بينند.
سرعت و توانايي حرکت در زمين هاي مختلف ، از ويژگي هاي اين تانک فوق پيشرفته است. اين تانک داراي تيرک هايي است که با استفاده از آنها ، راننده و فرمانده تانک مي توانند حرکت تانک را در خيابان هاي تنگ تنظيم کرده و ميزان خسارت به محيط هاي شهري را به حداقل برسانند. به منظور مقابله با مواد انفجاري که از بيرون بر روي اين تانک ها انداخته مي شود ، تورهاي سيمي در بعضي نقاط تانک قرار داده شده است.


اين تانک که از پيشرفته ترين تجهيزات نظامي جهان محسوب مي شود ، داراي 60 تن وزن مي باشد که با 3 قبضه مسلسل ، يک خمپاره انداز 60 ميليمتري و يک توپ 120 ميليمتري ، قادر است گلوله هايي را با برد 7 کيلومتر شليک کند. اين تانک از توانايي زيادي براي حرکت نيز برخوردار بوده و درمقابل حملات شيميايي نيز بسيار مقاوم است. از آنجا که اين تانک ، به تجهيزات بسيار پيشرفته الکترونيکي مجهز شده و 1200 است بخار قدرت دارد ، از بهترين تانک هاي موجود در دنيا به شمار مي آيد.


براي تقويت سيستم بصري مسلسل هاي اين تانک ، دوربيني روي آن نصب شده است که قابليت چرخش 360 درجه را دارد و يک تصوير دقيق از صحنه اي که پيش روي مسلسل آماده شليک است ، ارائه مي دهد. جالب اينکه براي اينکار ، نيازي به چرخاندن دوربين نيست. بلکه اين دوربين ، اساسآ از ساختار پوشش 360 درجه برخوردار است و تصاوير آني از محيط را در اختيار خدمه تانک قرار مي دهد.


اين دوربين همچنين داراي ابزاري ويدئويي براي کشف کليه تحرکات اطراف تانک بوده و مي تواند نواحي ضروري را براي مشاهده آن برنامه ريزي کند. اين ابزار ويدئويي به محض مشاهده تهديد ، يک اخطار آني ارسال مي کند. اين سيستم ، از يک دوربين ديجيتال با کيفيت بالا نيز بهره مي برد که بر روي يک تيرک و در انتهاي برجک تانک نصب مي شود. اين سيستم ، تصاوير گرفته شده را براي نمايش به سيستم هاي کامپيوتري نصب شده در درون تانک ارسال مي نمايد. اين تانک پس از تحقيقات زيادي ساخته شده است و هر روز نيز در آن ، تحولات جديدي ايجاد مي شود. آمارها حاکي است که ارتش اسرائيل ، تاکنون حدود 1500 دستگاه از اين تانک را در اختيار دارد.
سازمان هاي جاسوسي اسرائيل :
لياهو کوهن ، در روز 16 دسامبر 1924 ميلادي در محله يهوديان شهر اسکندريه مصر به دنيا آمد. او زبان هاي عبري ، ايتاليايي ، آلماني و عربي را به خوبي صحبت مي کرد و حافظه اي قوي داشت. او همکاري خود را با ورود به آژانس قاچاق مهاجرين يهودي به فلسطين شروع کرد و سرانجام نيز به اسرائيل رفت. در بهار سال

1960 ، موساد او را به عنوان يک جاسوس انتخاب و تحت تعليمات خاصي قرار داد. مربي او فردي به نام درويش بود که به همراه يک تيم آموزشي ، کوهن را براي بزرگترين فعاليت جاسوسي دهه (هفتاد) آماده مي کرد.
سرانجام در روز اول ماه مارس 1961 ، کوهن با نام ساختگي «کامل امين طابس» و شغل بازرگاني ، به بوينس آيرس وارد شد. او با کمترين تلاش ، خود را به محافل عرب زبان آرژانتين نزديک کرد و توانست دوستان بسياري براي خود به دست آورد. کوهن سخاوتمندانه از دوستان عرب خود در منزل پذيرايي مي کرد و ارتباط گرم و نزديکي را با شخصيت هاي عرب ساکن در آرژانتين برقرار نمود. کوهن توانست با توصيه دوستان عربش ، به کلوپ اسلام که مرکز اجتماع بسياري از شخصيت هاي بانفوذ کشورهاي عربي بود ، وارد شود.


عبدالله لطيف الحشام ، صاحب امتياز بزرگترين روزنامه عربي کشور آرژانتين ، يکي از کساني بود که به راحتي در دام کوهن افتاد. کوهن با کمک هشام به سوريه رفت و يک شرکت صادرات و واردات تأسيس کرد. شرکاي تجاري کوهن و يا دوستان او که از شخصيت هاي بانفود سياسي و نظامي سوريه بودند ، نمي دانستند که گپ زدن هاي دوستانه آنها با کوهن ، اطلاعات مهمي را در اختيار او قرار مي دهد. اطلاعات به دست آمده ، هر روز توسط کوهن به تل آويو مخابره مي شد.
کوهن آپارتمان خود را مقابل ستاد ارتش سوريه انتخاب کرده بود و با شمارش تعداد پنجره هاي روشن ساختمان فرماندهي ارتش سوريه و يا رفت و آمدهاي روزانه و


شبانه ، مي توانست وقوع يک بحران را حدس بزند. او در يکي از گزارشات ارسالي خود به تل آويو نوشته بود:
«سه شب است که در ساختمان فرماندهي ارتش ، چراغ ها تا صبح روشن مي ماند. هيچ کس قصد کودتا ندارد. جابجايي وسيع ستون هاي ارتش در جاده ها قابل رؤيت است. علت احتمالي اين فعاليت هاي غيرعادي: تدارک عمليات عليه اسرائيل. تمام.»


کوهن غالبآ دوستانش را براي مهماني هاي مجلل شبانه ، به خانه اش دعوت مي کرد. مهماني هايي که تا ديروقت طول مي کشيد و در اين ميان ، اطلاعات مهمي رد و بدل مي شد. سرهنگ صلاح ضالي ، معازي برادرزاده اش (رئيس ستاد ارتش) و ژنرال الحافظ (از شخصيت هاي بانفوذ حزب بعث) ، همگي از دوستان کوهن بودند. ژنرال الحافظ در سال 1963 ، بعد از کودتاي حزب بعث به رئيس جمهوري رسيد و اين موضوع ، زمينه رشد بيشتر فعاليت هاي جاسوسي کوهن را فراهم کرد.


فعاليت هاي کوهن ، حدودآ تا 2 سال بعد ادامه يافت. اما در ژانويه 1965 ، کوهن به علت اشتباهي که در زمان مخابره پيام به اسرائيل داشت ، توسط تيم فني ضداطلاعات سوريه شناسايي و دستگير شد. ژنرال الحافظ رئيس جمهور سوريه ، با شنيدن خبر جاسوس بودن کوهن (کامل امين طابس) اين آشناي عزيز و معتمدي که به او خيانت کرده بود ، بسيار پريشان شد. همينطور بسياري از دوستان ديگر کوهن که بارها در محافل دوستانه به او اطلاعاتي داده بودند ، با ناباوري به سادگي و سهل انگاري خود مي انديشيدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید