بخشی از مقاله
اصول سرپرستي
مقدمه
بنام خدا
من قصد دارم با تلاش خودم و به اميد خدا تحصيلاتم را ادامه بدهم تا بتوانم تواناييهاي علمي و عملي خود را بالا برده، در كنار درس كار هم انجام دهم، در اين صورت ميتوانم اشكالات كارم را در كنار تحصيلاتم رفع كنم و در حين تحصيل موارد تازه و جديدي بياموزم .
اگر بتوانم در آينده شركتي را اداره كنم و مدير شركتي بشوم ، مديري خواهم بود كه كاملاً جدي و در عين حال خوشرو با مخاطبم برخورد كنم در كمال آرامش و اطمينان خاطر صحبت كنم، پوشش و برخوردم طوري باشد كه بتواند اعتماد طرف مقابلم را جذب كند ، در مورد همكارانم رفتار خوبي داشته باشم به طوري كه آنها از كار كردن با من راضي باشند.
مديري خواهم بود كه از نظر عملي آنقدر پيشرفت كرده باشم كه بتوانم صريح در مورد مسألهاي اظهار نظر نموده و اگر مشكلي بود بتوانم به درستي آن را تشخيص داده و برطرف نمايم.
مشكلاتي را كه در محل كار سبب ناراحتي و مشغلة فكري كاركنانم
ميشود را از ميان برميدارم و اگر كاري به من مراجعه شد كاملاً درست، صحيح و كامل انجامش ميدهم و مشكلي در كارم نباشد تا بتوانم مراجعه كنندهام را راضي كنم.
ميخواهم از تمام وسايل و لوازم ضروري مربوط و در ارتباط با كارم استفاده نمايم و شركتم را به كليه وسايل پيشرفته و مورد نياز حرفهام كه جزء وسايل روز دنيا هستند مجهز نمايم.
در مورد برخورد با فردي كه براي كار به من مراجعه كرده بعد از اطمينان از درستي و بيعيب و نقص بودن كارشان با ايشان قرارداد تنظيم مينمايم، تا به اين وسيله اعتماد و اطمينان طرف مقابلم را جلب نمايم.
جدي ـ خوش برخورد ـ اعتماد به نفس ـ آرام ـ منظم ـ صبور ـ سخنران ـ لايق و شايسته ـ استفاده از وسايل پيشرفته ـ پيشرفت علمي ـ فكور ـ سياستمدار
فصل اول
خلاصة تاريخي
مقدمه
گر چه مديريت به مفهوم كلي آن سابقهاي به قدمت زندگي انسان و حتي بيشتر از آن را دارد، اما آنچه كه به نام دانش مديريت براي مديريت سازمانها و مؤسسات، به خصوص مؤسسات انتفاعي تكامل پيدا كرده است، مربوط به اواخر قرن نوزدهم و عمدتاً قرن بيستم است. تا قبل از قرن بيستم سازمانها در مقياسي كوچك و با استفاده از روشهاي ساده اداره ميشدند و هنوز پيچيدگي امروز خود را پيدا نكرده بودند، در حالي كه امروز مديريتها با مسايل گوناگوني همچون جمعيت فزاينده ، ركود، آگاهي اجتماعي، كمبود منابع ـ به خصوص منابع انرژي، تورم، تأمين رفاه، رقابت و نظاير آن روبرو هستند. رعايت همة اين مسايل ، همراه با بزرگ شدن نسبي سازمانها و پيشرفت تكنولوژي و استفاده از علوم رياضي، اقتصاد و كامپيوتر پيچيدگي مديريت را بيشتر كرده است.
پيشرفت مديريت تا انقلاب صنعتي ، هماهنگ و محسوس نبود. در سال 1776، آدام اسميت با اطلاعاتي كه از كارخانة سنجاقسازي به دست آورده بود محسنات تقسيم كار را اعلام كرد كه خود گامي در جهت سازماندهي و ميريت بود. البته قبل از آدام اسميت نيز در زمينة مديريت، در برخي كشورها روشهايي آزمايش شده بود مثل روشي كه در «كارخانة كشتيسازي» و نيز در ايتاليا در قرن پانزدهم به كار گرفته شد يعني روش «خط زنجير» كه در آن قطعات براي ساختن كشتي، با نظم پشت سر هم قرار ميگرفتند.
در سال 1832چارلز بابيج (1871ـ1792) رياضيدان انگليسي و سازندة ماشين حساب مقالهاي به نام «دربارة اقتصاد ماشينها و كارخانهها»در زمينة توليد نوشت. بابيج در اين مقاله براي اولين بار موضوع اختلاف در مهارت و نقش آن در تعيين مقدار دستمزد و نيز مفاهيمي از مهندسي صنعتي را به بحث گذاشت. به اعتقاد چارلز بيرد نوشتههاي بابيج مبناي كارها و مطالعات تيلور براي تدوين مديريت علمي قرار گرفت.
علاوه بر بابيج، هنري تاون نيز يكي از نويسندگان مديريت علمي است كه قبل از تيلور و همزمان با او، با بهرهگيري از تجربة طولاني خود در مديريت شركت صنعتي «ييل و تاون» در سال1921 مقالهاي به نام «مهندس به عنوان يك اقتصاددان» را به نگارش در آورد. در ابن مقاله او نياز مديران را به قدرت تشخيص و تجزيه و تحليل اطلاعات و طبقهبندي اطلاعات به منظور رفع مشكلات و همچنين نياز آنها را به ديدن دورههاي آموزش مديريت در دانشگاهها، مورد تأكيد قرار ميدهد. به اين ترتيب نويسندگان مختلف در گوشه و كنار مطالبي مينوشتند، اما آنچه كه به صورت مدون در زمينة مديريت تهيه و ارائه شد توسط تيلور انجام گرفت كه به عنوان بنيانگذار مكتب كلاسيك در مديريت شناخته شده است.
از زمان تيلور تا امروز كوششهاي زيادي براي تكامل تئوري مديريت در كشورهاي صنعتي ، به خصوص در آمريكا انجام شده است. صدها جلد كتاب قطور و هزاران مقاله پيرامون مشكلات مديريت و سازماندهي به رشتة تحرير در آمده است و ميزان كتب ومقالات به اندازهاي زياد است كه يكي از نويسندگان به نام هارولدكونت در سال 1961 مقالهاي به نام «جنگل تئوري مديريت» نوشت و اظهار داشت كه در اين جنگل اگر نخواهيم گم شويم نياز به راهنما داريم.
اما آيا اين در هم ريختگي ، هميشگي خواهد بود و در آينده ، در اين زمينه و رشتة تحقيقات به ناكامي و تنگنا خواهد افتاد؟ يا اينكه تكوين و تكامل آنها به پيدايش يك تئوري مديريت واحد منجر خواهد شد؟ آنچه كه بايد اظهار داشت اين است كه ميتوان در ميان انبوه كتب و مقالاتي كه در زمينة مديريت و تحقيق عمليات نوشته شده است . خطوط، مفاهيم و گرايشهاي كلي را كه معمولاً به شكل يك مكتب فكري در دانش مديريت عرض اندام كردهاند، استخراج و تدوين كرد.
اين گرايشها، در كتب مربوط به مديريت در چند مكتب فكري خلاصه شده است كه تعداد آن مختلف و گاهي تا پنج مكتب را در بر ميگيرد. ولي در يك تقسيمبندي روشن و مشخص سه مكتب اساسي را ميتوان نام برد و تمامي روشها، اصول و گرايشها را در آن جاي داد كه عبارتند از : مكتب كلاسيك يا سنتي، مكتب روابط انساني و مكتب مبتني بر تئوري سيستمها.
قبل از اينكه به تشريح اين سه مكتب بپردازيم لازم است توضيح دهيم كه بين دو مكتب روابط انساني و تئوري سيستمها، برخي گرايش ديگري را نيز قايل هستند كه گاهي از آن به
عنوان مكتب تجربي يا آمپريك نام ميبرند. دانشمندان مديريت مانند دراكر نويسندة كتابهاي«تجربة مديريت» و «دوره ناپيوستگي» و كتابها و مقالات ديگر، و همچنين ديويس نويسندة كتاب«مبادي مديريت عالي رتبه» (1951)و بسياري كتب و مقالات ديگر ، از افرادي هستند كه جزء طرفداران اين تفكر قلمداد شدهاند. همچنين برخي گرايش جديدي را نسبت به مكتب مبتني بر تئوري سيستمها ترسيم مينمايند و از آن به عنوان مكتب جديد مديريت علمي نام ميبرند، كه وظيفة اصلي آن تحقيق پيرامون فرايند تصميمگيري با استفاده از جديدترين روشها و متدهاي رياضي و به كارگيري پيشرفتهترين ماشينهاي محاسب الكترونيكي است .
دانشمنداني چون لئونتيف متخصص علم اقتصادسنجي و فورستر استاد و پايهگذار متد مدلسازي ديناميك در دانشگاه ام.آي.تي، حاميان اين گرايش معرفي شدهاند. ولي آنچنان كه پيش از اين توضيح داده شد گرايشات اصلي را ميتوان در همان ياد شده خلاصه كرد و نظريات دانشمندان مذكور را نيز در يكي از اين سه گرايش قرار داد.
مكتب كلاسيك
مكتب كلاسيك يا مكتب سنتي ، در بحث مربوط به مديريت ، همان مكتب«مديريت علمي» است كه با نام فردريك مينسلوتيلور(1915ـ1856) آميخته شده است از اين رو گاهي آن را مكتب تيلور يا تيلوريسم مينامند.
همچنان كه پيش از اين اشاره شد از آغاز انقلاب صنعتي در 1790تا1895كه تيلور اولين مقالة خود را به نام «سيستم پرداخت مزد براي واحد كار» منتشر كرد، دانشمندان مختلفي در زمينة مديريت به تحقيق و بررسي مسايل مديريت پرداختند و مقالات و جزواتي نيز توسط آنها در اين باره به چاپ رسيد كه از اين جمله اين دانشمندان چارلزبابيج ، هنري تاون و هنري متكالف را ميتوان نام برد . اما آنچه كه ازآغاز قرن جاري به نام مكتب مديريت علمي به آن همت گماشته شد كوششي بود كه براي جمعبندي اصول عام مديريت بر اساس تحقيقات متنوع در زمينة تجربة فعاليتهاي تجاري و صنعتي انجام گرفت.
تيلور در اولين مقالة خود به نام «سيستم پرداخت مزد براي واحد كار يا سيستم نرخبندي يك قطعه» به لزوم اندازهگيري زمان انجام يك واحد از كار و جمعآوري اطلاعات براي تعيين آن اشاره ميكند . در دومين اثر خود كه به صورت سخنراني به نام«مديريت كارگاه» در 1903ايراد شد. و بعدها به چاپ رسيد راجع به لزوم همكاري صميمانه بين كارگر و كارفرما و لزوم پرداخت دستمزد مناسب به كارگران، به منظور كاهش هزينة توليد بحث كرد. او سرانجام در سال 1911كتاب«اصول مديريت علمي» خود را انتشار داد كه در آن مسائل مديريت را به صورت مدون و منظم و با ذكر مثالهاي زنده توضيح داده است. وي در اين كتاب از تجربيات طولاني خود در شركت بزرگ فولاد ميدويل و شركت فولاد بتليهم كه ساليان متمادي در آنها به كار و كوشش و مديريت پرداخته بود حداكثر استفاده را برده است.
براي شناخت مكتب كلاسيك سه محور اساسي از كتاب مديريت علمي يعني انگيزه نگارش كتاب، اصول مديريت علمي و مكانيسم اجراي آن را به اختصار بيان ميكنيم.
انگيزة نگارش مديريت علمي
تيلور هدف خود را از نگارش كتاب مديريت علمي سه چيز ميشمارد:
1ـ تشريح زياني كه كشور در اثر عدم كارآيي متحمل ميشود.
2ـ توضيح اين موضوع كه راه حل مرتفع كردن عدم كارآيي استفاده از اصول مديريت علمي است.
3ـ نشان دادن اين واقعيت كه مديريت علمي بر اصول و قواعدي مبتني است كه ميتوان آن را در مورد كليه فعاليتهاي انساني به كار برد و از آن نتايج مفيدي به دست آورد.
اصول مديريت علمي
اصول چهارگانة مديريت علمي به اين شرح است:
متخصصان دانش مديريت سنگينتر ميشود.
در اين كتاب، اصول و مباني مديريت مربوط به سازمانها و مؤسسات، و در حقيقت آنچه كه امروز در دانشگاههاي پيشرفتة جهان، دانش مديريت را به خود اختصاص داده در سه بخش جداگانه بررسي شده است. بحث مربوط به مديريت اسلامي را كه نياز جامعة اسلامي و خواست به حق و صميمانه دانشجويان و دانشپژوهان ما در دانشگاهه است به كتاب ديگري ارجاع ميدهيم كه به زودي به نام مباحثي از مديريت اسلامي به چاپ خواهد رسيد.
آنچه كه در اين كتاب ميخوانيد تنها گامي است در جهت شناخت تلاشها و كوششها در مسير طولاني تكوين وتكامل دانش مديريت و روشها و فنون آن، و كمكي است براي تهيه و تدوين كتب مورد نياز دانشگاهها در زمينة مديريت و سازماندهي ، به خصوص پس از پيروزي بزرگ و شكوهمند انقلاب اسلاميمان. اميد است گامهاي ديگر نيز با كمك همكاران علاقمند و همة نيروهاي متخصص و متعهد برداشته شود.
مطالب اين كتاب طي نه سال گذشته بارها در دانشگاههاي كشور از جمله در دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه امام حسين (ع) براي هزاران دانشجوي رشتههاي مديريت ، صنايع، اقتصادو…تدريس شده و هنگام بحث و بررسي مطالب اشكالات آن نيز رفع گرديده است، با وجود اين نميتوان ادعا كرد كه از اشتباه و خطا عاري است. بنابراين از استادان و دانشجويان عزيز و متعهد تقاضا ميشود كه از تذكر و يادآوري هر نوع اشكال يا اشتباهي كه در نوشتههاي اين كتاب ملاحظه ميكنند دريغ نورزند تا نسبت به رفع و اصلاح آنها اقدام شود.
از خداوند بزرگ ميخواهم تا قلم و قدم نگارنده را از لغزش و انحراف مصون و محفوظ نگه دارد و اين سعي ناچيز را كه اميد است در جهت او و براي او باشد، بپذيرد.