بخشی از مقاله

بررسي زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي فرار دختران از خانه


فهرست
پيشگفتار 4


مقدمه 5
بيان مسأله 8
پيشينه تحقيق 10
ضرورت، اهميت و فوايد تحقيق 12
تعاريف مفاهيم 13
فرضيه ها 14
روش تحقيق 15
متغيرهاي تحقيق 16


تعاريف عملياتي 18
جداول 19


نتيجه گيري 38
محدوديت ها 40
خلاصه تحقيق 41
پرسشنامه 42
منابع 45

پيشگفتار:
بدينوسيله از زحمات بي دريغ و بي شائبه استاد گرامي جناب آقاي طاهرخاني که به عنوان استاد راهنما در راه تهيه و تدوين اين تحقيق مرا ياري نمودند، صميمانه تشکر مي نمايم.

مقدمه

بروز مکرر تن فروشي براي بقا به عنوان يگانه راهکار نزد دختران متواري از خانه (پدري) خود نمايانگر حضور گسترده خشونت و عدم پذيرش زنان به عنوان افراد مستقل در سطح جامعه است.
يکي از نمونه هاي بارز و رو به افزايش خشونت عليه زنان در سال هاي اخير در کشور پديده فرار دختران از خانه است. عليرغم عدم وجود آمار دقيق و اطلاعات مبتني بر تحقيقات، پديده فرار دختران از منزل در سال هاي اخير در ايران رو به رشد بوده است.


درک و بررسي پديده فرار دختران از منزل، ملزوم بررسي مفاهيم ارزشي و کليدي ديگري است چون مفهوم «بکارت» و معاني مجازي فرهنگي «دختر بودن» در چارچوب نظام کهن مردسالارانه و متعصب مذهبي ايران و خصوصاً درک همه جانبه از عمق و ابعاد گسترده خشونت عليه زنان در جامعه.


گستاخي نهفته در عمل گريز از حيطه کنترل و حفاظت مردان (که به ويژه مترادف است با مفهوم خانه و خانواده بنا بر نگرش سنتي) يکي از مهمترين عوامل موثر در ايجاد فضاي رعب آور و باز توليد تابوهاي متعدد فرهنگي حول پديده اجتماعي دختران فراري است. آنچه پديده دختران فراري ايران را از ساير نمونه هاي مشابه اجتماعي آن در سطح جهاني متمايز مي سازدتنوع علل گريز از خانه در وهله نخست است. به عبارت ديگر نوجوانان دختر در ايران بر خلاف ساير کشورهاـ که فقر مادي انگيزه اصلي گريز از خانه و هجرت به خيابان است ـ به دلايل گوناگوني که همگي حاکي از وجود و بروز پياپي خشونت در محيط خانوادگي ايشان است تصميم به فرار مي گيرند و نياز مالي فرد يا خانواده وي تنها بخشي از جامعه دختران متواري را شامل مي شود.


گريز از بند خشونت جسماني و يوغ اعتياد و اسارت هاي جنسي و همچنين اميد به آغاز زندگي نوين و مستقل از جمله ديگر انگيزه هاي رايج در تصميم به فرار دختران و هجومشان به شهرهاي بزرگ به ويژه تهران است. بنابراين در درجه نخست هر پژوهش رسمي و علمي ملزم است که ساختار و جايگاه خانواده را بازبيني کرده و تصوير مثبت ولي نادرست و افراطي رايج در فرهنگ مان از اين پديده را به نقد بکشد.


تحقيقات معتبر بايد در بررسي خود بر ناامن بودن محيط خانه براي افرادي که از آن گريزان مي شوندتأکيد کنند.
از سوي ديگر گر چه فرار يک دختر از منزل معادل برقراري رابطه جنسي براي بقا توسط وي نيست اما بدليل بالا بودن احتمال وقوع اين امر به ويژه در چند روز ابتداي فرار بررسي پديده اجتماعي فرار دختران با تحقيق حول جمعيت زنان ويژه و روسپي هاي جوان در هم تنيده شده است. در اينجا دو نکته را لازم به تذکر مي دانم. اولاً بروز مکرر تن فروشي براي بقا به عنوان يگانه راهکار نزد دختران متواري از خانه (پدري) خود نمايانگر حضور گسترده خشونت و عدم پذيرش زنان به عنوان افراد مستقل در سطح جامعه است.

به عبارتي ديگر اگر نظام دولتي و جامعه ما ابزار و کانون هاي متعدد و قابل دسترس ديگري را براي امرار معاش و گذران وقت براي دختران (و پسران جوان) توليد و تثبيت کرده بود اولين ساعات رهايي از قيد و فشارهاي موجود در خانه اينچنين ساده معادل با تن فروشي و درگيرشدنشان در باندهاي فحشا نمي شد.


نکته دوم آنکه از منظر فرهنگي نيز دختران فراري، زن خياباني و روسپي هاي جوان در ذهنيت عامه ما همواره مترادف همديگر قلمداد مي شوند. ريشه اين نگرش عمومي را مي توان در سطحي وسيع تر در فرهنگ مان جويا شدکه در آن زنان و دختران در اجتماع ما همواره معادل هستند با کاربرد صرفاً جنسي ايشان ( آن هم براي مردان جامعه ما). «بکر بودن» يک تن نقطه جذابيت فرد براي تسخير و اکتساب (لااقل تن) اوست.


«گريزان بودن» وي از سويي نشانگر بي کس وکاري وي و بالنتيجه قابل دسترس بودنش براي شکارچيان تن است و از سويي ديگر زنگ خطري براي «غيرت ورزان» جامعه مرد سالار ماست تا به اعمال خشونت بيشتر سعي در پنهان سازي زنان و دختران کشور نمايند. حجاب اجباري به عنوان نمادين ترين راهکار رسمي براي تأمين و تثبيت «عفت زنانه» همزمان يادآور مفهوم کهن «محجوبيت» (که ساختار مفعولي ست) به عنوان يگانه صفت نيک و برازنده براي جنس مونث در فرهنگ ما مي باشد و معادل با باز توليد جايگاه اجتماعي زنان ـ در پرده ماندن و محصور بودن جنس مونث ـ در چارچوب اين نظام مردسالار است.


غالب فعاليت هاي دولتي و حکومتي پيرامون «مجرم سازي» و انکار حقوق دختران فراري در ايران باقي مانده است. اخبار رسانه هاي کشور و پژوهش هاي مستقل و رسمي نشانگر آنست که تاکنون بيشترين تلاش ها و مسئولان امر در اين زمينه حول بازگرداندن هر چه زودتر افراد به خانواده هايشان و تخليه فوري اماکن مخصوص رسيدگي به اين جماعت (زندان ها و مراکز نگهداري موقت دولتي) همراه با کمترين توجهي به اهميت ريشه يابي اين پديده رو به افزايش اجتماعي بوده است.

از اين رو سازمان هاي غير دولتي و افراد داوطلب متعددي که در زمينه هاي گوناگوني چون مددکاري اجتماعي روانکاوي ايجاد شبکه هاي کمک رساني گوناگون ارزيابي و مبارزه حقوقي و آموزش هاي علمي آسيب شناسانه پديده گريز دختران و عواقب گسترده و غالباً دردناک آن فعاليت کرده و مي کنند عميقاً قابل تحسين هستند.آنچه مسلم است ابعاد وحشتناک رشد اين پديده در جامعه متلاطم مان که طيف وسيعي از نگراني هاي بهداشتي( سلامت روحي و جسماني خصوصاً نسل جوان) و تنزل ارزش هاي فرهنگي و انساني به ويژه نگرش عمومي نسبت به زنان و دختران در کشورمان را به همراه دارد مي تواند موثرترين انگيزه براي تأکيد بر اهميت انجام پروژه هاي عميق علمي و حمايت از فعاليت هاي موجود در اين زمينه باشد.


بيان مسأله :
پديده دختران فراري با گسترش روزافزون خود امروز به عنوان يک تهديد جدي براي کانون گرم خانواده ها مطرح و عامل افزايش ناهنجاريهاي اجتماعي در شهر شناخته شده است شهر تهران از جمله شهرهايي است که اين پديده در آن همچون زنگ خطري دائم در گوش شهروندان شنيده مي شود و بيم آسيب هاي اجتماعي گوناگون را گوشزد مي کند بر اساس آمار، ميزان سن دختران فراري 15 تا 20 سال است و سن دختران فراري در حال کاهش است.


دختران فراري اقدام خود را نوعي اعتراض مي دانند و خود را قرباني روابط ناسالم در خانواده ها و فراموش شده در جامعه مي دانند.
دختران به علت اختلافات فکري که بين آنها و خانواده هايشان رخ مي دهد و به نيازها و امکانات مورد نياز آنها توجه کافي نشده است دچار کمبودهاي عاطفي و احساسي گشته اند و براي نجات از چنين وضعيتي بهترين راه ممکن که در عين حال مذموم ترين راه مي باشد را انتخاب مي کنند.


تحقيقات اجتماعي صورت گرفته نشان مي دهد که گزارشهاي بي شماري درباره ولگردان خياباني مرد و باندهاي تبهکاري نوشته شده است، اما در اين مطالعات تنها اشاره اي کوتاه و گذرا به زنان شده است (آن کمپل) دختران را در باندهاي خياباني نيويورک مورد مطالعه قرار داده است اين موضوع از زماني به عنوان پديده اجتماعي مورد توجه قرار گرفت که تعداد دختران فراري زياد شد و نظم و امنيت جامعه را زير سؤال برد، نگاهي گذرا به تاريخ گذشته، سرزمين ما نشان مي دهد که زنان هميشه در پشت پرده قرار گرفته اند. شمار بسيار اندکي از زنان توانسته اند در زمينه هاي مختلف تواناييهاي خويش را به اثبات برسانند.

بياييد دورتر نرويم همين قاجارها زن را به عنوان ضعيفه مي شناختند. همين گذشته به ارث مانده در خانواده ها اين اصل را تأکيد مي کند که زنان را از حقوق انساني خويش محروم سازند و با بهانه هاي مختلفي چون (احساساتي بودن، مادر بودن، مطيع شوهر بودن) از وظايف اجتماعي ـ سياسي کنار گذارند و چنين تعصباتي حتي تا آنجا پيش مي رود حق تحصيل ـ تفريح و غيره را به دختران و زنان ندهند، ولي پس از گسترش آگاهيهاي اجتماعي ـ سياسي و فرهنگي زنان توانسته اند به تواناييهاي خويش پي ببرند و راهي را براي اثبات خويش پيدا کنند و اگر ارزش هاي سنتي جامعه و خانواده با آن به مخالفت برخاست راهي ناهنجار را انتخاب نمايند جامعه کنوني ايران بايد زن را به عنوان يک موجود اجتماعي که نيمي از جامعه بشريت را تشکيل مي دهد بپذيرد اما آمار منتشره از فرار دختران حاکي از اين واقعيت است که جامعه هنوز به نيازها و احساسات و علايق دختران توجه ننموده است.


در اين تحقيق برآنيم تا عوامل مؤثر بر بروز چنين پديده اي را دريابيم و درصدد پاسخگويي به سؤالات زير برآييم.
1) چرا دختران از خانه فرار مي کنند؟
2) وضعيت اقتصادي چه تأثيري در فرار دختران از خانه مي تواند داشته باشد؟
3) بها ندادن به دختر در خانواده به عنوان يک فرد چه تأثيري در فرار دختران از خانه دارد؟
4) آيا عدم ثبات خانواده مي تواند يکي از دلايل فرار دختران باشد؟


پيشينه تحقيق:
فرار نوجوانان دختر از منزل از معضلات پيچيده اجتماعي کشور ما در سالهاي کنوني است و روند رو به رشد اين پديده نه تنها آينده اين قشر و گروه سني از جامعه را با خطري جدي مواجه ساخته است.


بلکه سلامت و قوام ساختارخانواده را نيز تهديد نموده و هزينه گزافي نيز جهت مقابله با اين پديده برجامعه تحميل مي کند. پيشگيري و مقابله با اين پديده شوم انجام تحقيقات جامع و کاربردي در مورد کليه عوامل و دخيل از آن مي طلبد. بر همين اساس به پژوهشها و تحقيقاتي که در اين خصوص انجام شده پرداخته مي شود. در يک بررسي تحت عنوان علل بزهکاري دختران و پسران در شهرستان قزوين توسط خانم فروزان آقاجانلو به عمل آمده که نتايج زير بدست آمده است. ميزان درآمد، خانواده، تعداد فرزندان خانواده، ازهم گسيختگي خانواده، تحصيلات والدين، دوستان ناباب، ناپدري و نامادري و... با بزهکاري دختران و نوجوانان رابطه مستقيم داشته است.


در يک بررسي ديگر که توسط خانم زهرا محمدي در زنجان تحت عنوان بررسي علل بزهکاري اجتماعي دختران جوان و نوجوان در سال 1379 به عمل آمده گوياي اين مطلب است که عدم انجام مسائل مذهبي، درآمد کم خانواده، بيسوادي والدين زندگي در محله هاي فقير نشين، دوستان، مهاجرت، تنبيه شديد عدم وجود تفريحات سالم از عوامل موثر در بزهکاري آنها بوده است. پژوهش ديگر در خصوص فرار دختران از منزل، تحقيقي است تحت عنوان (بررسي علل فرار دختران از منزل دختران نوجوان) که بر روي 100 نوجوان دختر که به سازمان پزشکي قانوني کشور ارجاع شده اند.


آخرين پزوهش انجام شده موجود درباره دختران فراري نقش خانواده در آن بوده است که توسط خانم اختر حسيني و سهيلا محمدي و با نظارت و راهنمايي آقاي حسن ملکي بوده است که آنان بيشتر بر روي اختلالات سوء مصرف موادـ اختلالات انطباقي و مشکلات و عقب ماندگيهاي ذهني تأکيد داشته اند و بين فرار و اين عوامل رابطه بر قرار نموده اند.


ضرورت و اهميت و فوايد تحقيق:
خياباني شدن تعداد زيادي از دختران و کودکان در ايران، در مقايسه با ديگر کشورها، با توجه به معيارهاي خانوادگي، شرعي و هنجارهاي خاص اجتماعي، يک آسيب اجتماعي بزرگ به شمار مي آيد.


با استناد به اظهار يکي از مسئولان نيروي انتظامي مبني بر افزايش 10درصد شمار دختران فراري که از دو هزار نفر در سال 80 به دو هزارو دويست نفر در سال 81 رسيده، از بعد روانشناسي مي توان گفت، پديده اي به نام دختران خياباني، افراد جامعه را دچار بي اعتقادي نسبت به شرافت و حيثيت خانواده و سر خوردگي جوانان از تشکيل عائله و بچه دار شدن کرده و همچنين حضور آنها در بوستانها و مجامع عمومي، عفت عمومي را لکه دار خواهد کرد.

فرار دختران از خانه براي جامعه ايراني به ظاهر يک مسأله فردي و در نهايت مختص يک خانواده تلقي مي شود. در حاليکه با توجه به پيامدهاي منفي و نابهنجار و خطرناکش بيشتر يک مسأله و از آن مهمتر آسيب اجتماعي به حساب مي آيد و در نتيجه جامعه و مسئولين بايد به اين مسأله توجه کافي و لازم داشته باشند و بتوانند راه حل اساسي براي اين معضل ارائه دهند، در بررسي ضرورت اين موضوع همين بس که گوييم اين دختران امروز مادران و تربيت کننده نسل فردا هستند. حال اگر اين دختران خود درگير مشکلات و مسائلي باشند چگونه خواهند توانست به اين وظيفه خطير و مهم خود جامعه عمل بپوشانند و به اين ترتيب چه بر سر جامعه خواهد آمد. پس مسأله را جدي بگيريم و براي حل اين معضل تلاش کنيم.


تعاريف مفاهيم:
خانواده هاي از هم گسيخته: خانواده هاي از هم پاشيده، خانواده هاي با اختلاف شديد خانوادگي، طلاق، پدر و مادر که جدا از هم زندگي مي کنند.
خانواده هاي ناپدري و نامادري: خانواده هايي که بر اثر فوت و طلاق يکي از والدين زن يا مرد مجبور به ازدواج دوباره شده.
سختگيري در ازدواج: عدم موافقت خانواده با ازدواج دختر با فرد مورد علاقه خود يا تحت فشار قرار دادن دختر براي ازدواج با فردي که مورد علاقه او نمي باشد.


اعتياد: وابستگي جسمي و روحي والدين يا يکي از آنها به يک ماده خارجي چون الکل، ترياک و ...
کنترل و محدود کردن آزاديها: يعني والدين رفت و آمد و معاشرت دختران را به شدت کنترل مي کنند.
وضعيت بد اقتصادي: يعني خانواده از نظر اقتصادي در سطح پايين قرار دارد و قادر به تأمين نيازهاي اقتصادي فرزندان نمي باشد.
فقدان عقايد ديني: يعني عدم اعتقاد به خدا و قيامت و در واقع نداشتن تعهد ديني.
دوست پسر: يعني داشتن رابطه دوستي با غير همجنس خود قبل از ازدواج.


فرضيه ها:
فرضيه هاي اصلي تحقيق به قرار زير مي باشد:
1ـ به نظر مي رسد که بين وجود خانواده از هم گسيخته وفرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.
2ـ به نظر مي رسد که بين داشتن دوست پسر و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.
فرضيه هاي فرعي تحقيق به قرار زير مي باشد:
1ـ به نظر مي رسد که بين وجود نا پدري و نا مادري و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.
2 ـ به نظر مي رسد که بين وضعيت بد اقتصادي خانواده و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.


3 ـ به نظر مي رسد که بين اعتياد والدين و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.
4 ـ به نظر مي رسد که بين سختگيري ها و کنترل هاي بيش از حد والدين با دختران و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.
5 ـ به نظر مي رسد که بين سخت گيري هاي بي مورد والدين درباره ازدواج دختران و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد.
6 ـ به نظر مي رسد که بين فقدان عقايد ديني و خلأ معنوي و فرار از خانه رابطه معناداري وجود دارد.


روش تحقيق:
در اين پژوهش از روش آماري توصيفي استفاده شده است.
جامعه آماري در طرح حاضر:
10 نفر از دختران فراري که در بازداشتگاه ها و مرکز فوريتهاي بهزيستي نگهداري مي شوند.
روش جمع آوري داده ها:
پرسشنامه و گفتگوي مستقيم تلفني

متغير هاي تحقيق:
1ـ به نظر مي رسد که بين وجود خانواده از هم گسيخته وفرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه ازهم گسيختگي
2ـ به نظر مي رسد که بين سختگيري ها و کنترل هاي بيش از حد والدين با دختران و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟


متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه کنترل بيش از حد
3ـ به نظر مي رسد که بين وجود نا پدري و نا مادري و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه وجود نا پدري و نا مادري
4ـ به نظر مي رسد که بين وضعيت بد اقتصادي خانواده و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل


فرار از خانه وضعيت بد اقتصادي
5ـ به نظر مي رسد که بين اعتياد والدين و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه اعتياد والدين
6ـ به نظر مي رسد که بين داشتن دوست پسر و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه داشتن دوست پسر
7ـ به نظر مي رسد که بين سخت گيري هاي بي مورد والدين درباره ازدواج دختران و فرار دختران رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه سختگيري خانواده در زمينه ازدواج
8 ـ به نظر مي رسد که بين فقدان عقايد ديني و خلأ معنوي و فرار از خانه رابطه معناداري وجود دارد؟
متغير وابسته متغير مستقل
فرار از خانه فقدان عقايد ديني

تعاريف عملياتي:
متغير نوع متغير تعاريف عملياتي
خانواده از هم گسيخته مستقل 1ـ وجود مشاجرات لفظي شديد بين زن و شوهر
2ـ کتک کاري بين زن و شوهر
3ـ جدا زندگي کردن زن وشوهر بر اثر طلاق يا فوت يکي از آنها
کنترل و محدود کردن آزاديها مستقل پرس و جو کردن در مورد ورود و خروج از منزل،
انتخاب نوع لباس و پوشش توسط والدين، نرفتن از خانه به تنهايي، عدم رفت و آمد با دوستان
وضعيت بد اقتصادي مستقل درآمد پايين، بي کار بودن پدر، نبود امکانات رفاهي و ...


اعتياد مستقل وابستگي والدين به مواد مخدر، الکل و ...
عقايد ديني و معنوي مستقل اعتقاد به خدا، اعتقاد به روز قيامت، اعتقاد به پاداش و کيفر اعمال، نماز گزار بودن، خدا را ناظر بر اعمال خود دانستن، اهميت دادن به مراسم هاي مذهبي و متدين بودن


سختگيري درزمينه ازدواج مستقل مخالفات با ازدواج خود با شخص مورد علاقه، مجبور کردن به ازدواج با استفاده از تهديد مثلاً محروم کردن از ارث، فشار اطرافيان به خاطر داشتن امتيازات شوهر، بدهکار بودن والدين به خواستگار


جداول

باچه کساني زندگي مي کنند فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
پدر و نامادري
ناپدري و مادر
پدر و مادر
سايرين 1
3
6
0 1/0
3/0
6/0
0 10
30
60
0 1
4
10
10 100
400
1000
1000
مجموع 10 1 100 25 2500

توزيع درصد فراواني نسبي با چه کساني زندگي مي کنند

جدا زندگي کردن پدر و مادر فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير 4
6 4/0
6/0 40
60 4
10 400
1000
مجموع 10 1 100 14 1400

توزيع درصد فراواني نسبي جدا زندگي کردن پدر و مادر

علت جدايي والدين فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
طلاق
اعتياد يکي از والدين
اختلافات والدين
ساير 1
4
1
4 1/0
4/0
1/0
4/0 10
40
10
40 1
5
6
10 100
500
600
1000
مجموع 10 1 100 22 2200

توزيع درصد فراواني نسبي علت جدايي والدين

وجود فرد معتاد در خانواده فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير 5
5 5/0
5/0 50
50 5
10 500
1000
مجموع 10 1 100 15 1500


توزيع درصد فراواني نسبي وجود فرد معتاد در خانواده


فرد معتاد در خانواده فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
پدر
مادر
برادر
خواهر 4
0
1
0 8/0
0
2/0
0 80
0
20
0 4
4
5
5 400
400
500
500
مجموع 5 1 100 16 1600


توزيع درصد فراواني نسبي فرد معتاد در خانواده

نوع اختلاف خانوادگي بين والدين فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
مشاجرات لفظي
کتک کاري
وجود ندارد
ساير موارد 3
5
1
1 3/0
5/0


1/0
1/0 30
50


10
10 3
8
9
10 300
800
900


1000
مجموع 10 1 100 30 3000


توزيع درصد فراواني نسبي نوع اختلافات خانوادگي بين والدين

سطح امکانات خانواده فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
خيلي زياد
زياد
متوسط
کم 0
1
3
6 0
1/0
3/0
6/0 0
10
30
60 0
1
4
10 0
100
400
1000
مجموع 10 1 100 15 1500


توزيع درصد فراواني نسبي سطح امکانات خانواده

مشورت والدين در امور خانه فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير
تا حدودي 0
9
1 0
9/0
1/0
0
90
10 0
9
10 0
900
1000
مجموع 10 1 100 19 1900


توزيع درصد فراواني نسبي مشورت والدين در امور خانه


داشتن رابطه صميمي با والدين فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير
تا حدودي 0
9
1 0
9/0
1/0
0
90
10 0
9
10 0
900


1000
مجموع 10 1 100 19 1900


توزيع درصد فراواني نسبي داشتن رابطه صميمي با والدين


اجازه معاشرت با دوستان فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير
تا حدودي 2
6
2 2/0
6/0
2/0


20
60
20 2
8
10 200


800
1000
مجموع 10 1 100 20 2000


توزيع درصد فراواني نسبي اجازه معاشرت با دوستان

سوال در مورد ورود و خروج از خانه فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير
تا حدودي 4
3
3 4/0
3/0
3/0
40
30
30 4
7
10 400
700
1000
مجموع 10 1 100 21 2100


توزيع درصد فراواني نسبي سوال در مورد ورود و خروج از خانه

قصد انتقام از فرار فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير
تا حدودي 7
1
2 7/0
1/0


2/0
70
10
20 7
8
10 700
800


1000
مجموع 10 1 100 25 2500


توزيع درصد فراواني نسبي قصد انتقام از فرار

فرار به علت رفتار بد پدر، مادر، ناپدري، نامادري فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير
تا حدودي 6
3
1 6/0
3/0
1/0
60
30
10 6
9
10 600
900
1000
مجموع 10 1 100 25 2500


توزيع درصد فراواني نسبي فرار به علت رفتار بد پدر، مادر، ناپدري، نامادري

داشتن دوست پسر قبل از فرار فراواني مطلق فراواني نسبي درصد فراواني نسبي فراواني تجمعي درصدفراواني تجمعي
بله
خير 9
1 9/0
1/0 9
10 9
10 900
1000
مجموع 10 1 100 19 1900

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید