بخشی از مقاله
چکیده :
نور، غیر مادی ترین عنصر محسوس طبیعت، همواره در معماری ایرانی وجود داشته و دارد و نشانه ی عالم والا و فضای معنوی است. از جمله علوم
æ هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشــاره داشــت، معماری اســت که بحث مفصــلی را در زمینه ی روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصـاص می دهد. نگارگری ایران نیز به عنوان »اسناد منقوش« در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل روشنایی نقش بسـزایی دارد. ابزار و وسـایل روشـنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کنندهی نور مصـنوعی هستند، مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که در کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار، نظم فضایی، مصالح، رنگ و ... مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا
æ مهم باید نقش خود را ایفا کند. ارزش این عنصـر در معماری ایرانی با قدمت آن نشان داده می شود، به صورتی که در بناهای سده ی سوم هزاره چهارم ق.م جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می شده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به تشـریح تاثیر نور بر معماری خانه های سـنتی پرداخته می شود و هدف بررسی تاثیر نور بر معماری سنتی ایرانی و تحلیل عناصر نورگیر در معماری است و سپس به تاثیر نور بر معماری دو نمونه موردی خانه مشروطه شهر تبریز و خانه تاریخی تیزنو شهر دزفول، پرداخته می شود.
واژه های کلیدی: "نقش نور"،" نور طبیعی"، "نور مصنوعی"، "معماری سنتی"، "نور و سایه"
مقدمه :
نور سرچشمه تمام هستی است نور در همان حال که به سطح چیزها برخورد می کند به آن ها شـکل می دهد و با انباشتن سایه در پشت آن چیز ها به آن ها عمق می بخشـد. نور اولین شرط برای ادراک هر نوع بینایی اســت. در تاریکی مطلق ما نه فضــا را می بینیم و نه فرم و نه رنگ را. زیبایی که به چشـم می آید از پرتو نور و روشنایی است و گرنـه در تاریکی، زیبایی مفهومی ندارد. از دوران ماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی زنده را در ذهن بیدار می کردند توسـط بشـر مورد سـتایش و احترام قرار گرفته و مشــتاقانه برایشان جشــن می گرفتند، آن ها را عبادت کرده و می پرســتیدند. این توجه بیش از انـدازه بـه عنصـــر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشـــری و درجوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشـاهده می شود. برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دســـت یابی به حیطـه هـای مـاورای دنیای زمینی تلقی می کردند . در اغلب ادیان نورنماد عقل الهی و منشـأ تمام پاکی ها و نیکی هاسـت وخارج شدن انسـان از تاریکی جهل و تابیده شـدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشـد.[7] از آنجاکه شـفافیت با نور بسیار قرین اسـت، قاعدتاً باید انتظار داشت که عمده ترین کار را در معماری ، نور انجام دهدانصــافاً. چنین نیز هســت. به جرأت میتوان گفت که هیچ یـک از دورههـای برجســـته معماری جهان تا قبل از دوره مدرن، آن
چنان که معماری ایران از نور بهره برده است، نتوانستهاند بهره ببرند. نور چیزی عرضــی بر این معماری نیســت. بلکه با حقیقت و ذات آن عجین است. نور در این معماری تنها یک وظیفه کاربردی ندارد، نقش آن حتی بـه آفرینش زیبایی هم محدود نمی شـــود، بلکه نور حقیقت معماری را میسازد و آنجایی حضور دارد که تعالی ماده به نور در این معمـاری صـــورت میگیرد؛ و مـاجرایی میآفریند که به هدف عمیق معماری یعنی تبدیل ماده به نور تجســم میبخشــد. هدف عالی این معماری به لحاظ فلســـفی در جهت حرکت تکاملی ماده به روح و به عبارت معمارانه کم کردن ماده و افزایش فضـــا و به تعبیر شـــاعرانه تبدیل ماده به نور میباشــد. نور به عنوان عنصــری مهم در معماری ســـاختمانهای کوچک و بزرگ همیشـــه یکی از عوامل تأثیرگذار بر معماری و عمران سـاختمانها و حتی شــهر داشــته است. در معماری سنتی ایرانی، معماری معاصر, معماری مدرن و بسیاری از سبک¬های معماری که فراروی بشـر قرار گرفته همواره عنصر نور به عنوان عامل اصـــلی در کنـار ویژگی هـای دیگر بنـا قرار گرفته و حتی در دوران رنســانس و پس از آن نیز در بناهای مهمی همچون کلیســای شــارتر ســـبـک گوتیک پیشـــرفته ی اروپا نیز نور به عنوان تنها عامل مهم توصــیف کننده بنا معرفی گردیده اســت. معماری ایرانی نیز از نور به عنوان عنصری کاربردی در تمام دوره های خود بهره جسته و نور چه
طبیعی و چه مصنوعی توسط عناصر کنترل کننده نور همچون رواق، تابش بند، سـایه بان، سـاباط، جامخانه، روزن، روشـندان، شباک و ...
مورد استفاده قرار میگرفتهاند. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت، هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینـه ی رونـد بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصـــاص می دهد .ابزار و وسـایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصـنوعی هسـتند، مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی اســت که کنار عناصــر و مفاهیم دیگر از قبیل ســاختار، نظم فضایی، مصالح، رنگ و ... مطرح می¬شود و در طراحی به عنوان یک عنصــر مجزا باید نقش خود را ایفا کند .یکی از مهم ترین مشــخصــه هـای نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز اســـت که باعث حرکت و تغییر حالت در ســاعات مختلف می شــود. در تاریخ نقاشــی توجه به نور در دوره امپرســیونیســت ها دیده می شــود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ســـاعـات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشـــیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ¬های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شـد. این مقاله به بررسی نقش نور در معماری سنتی ایران و عناصر نورگیری ، به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ســـاختمان¬ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملاً اثر بخش باشیم[2 ]
نور در معماری سنتی ایران
نور جدا از نقشـی که در جهت روشنایی بخشیدن به داخل ساختمان به عهده دارد در ارتباط با تزئینات معماری اســـلامی نیز حائز اهمیت اسـت. چون تزئین در معماری ایران در تمام ادوار صـرفنظر از دقت و ظرفت آن،نمودار روشــنی و شــادی نیز میباشــد.هنرمند اســلامی در تزئینات بنا از عناصــری اســتفاده میکند تا بتواند به هدف نورپردازی خود جامه عمل بپوشاند،از جمله استفاده از مقرنس که گونه ای جلب و پخش نور به درجات دقیق و باریک اسـت. حتی استفاده از رنگهای ویژه در امر روشـنایی بنا مؤثر اسـت و با توازن و هماهنگی رنگهاست که به نقش و جایگاه آن در روشنایی و شفافیت بنا پی میبریم. بعضی از نویسـندگان با بررسـی منشاء و نقش نور در معماری اسلامی،نور را نمادی عرفانی میدانند و معتقدند معمار مسلمان میکوشد هرمادهای را که به کار میگیرد و شــکل میدهد، لرزش و ارتعاش نور در آن اثر بگـذارد.بـه علاوه نور دیگر عوامـل تزئینی را نیز بهتر می نمایاند و به طرحها حیات و جان میبخشد.فاکتورهای معماری در بناهای اسلامی شـــکل یافته با بازی نور و ســـایه،انعکاس و انکســـار در آنها بوجود می آید.از جمله اســـتفاده از کف و دیوارهای صـــیقلی برای جذب و بـازتـاب نور،اســـتفاده از مقرنس برای گرفتن، شـــکســـتن و پخش
نور،گنبدهایی که بر حســب ســاعات مختلف روز و شــدت و ضــعف نورچرخان به نظر میآیند،ســردردهایی که نور خورشــید از تزئینات گچی آنها میگذرد و به آنها شــکل میدهد، حتی آینهها و کاشــیهای درخشـان و براق چوبهای، مذهّب و مرمرهای صـیقلی و حتی شیشه های هزار رنگ جذاب (شکل(7 ، که همگی میدرخشند.