بخشی از مقاله
بهداشت رواني
مقدمه :
بهداشت رواني همان سلامت فکر و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان است. همچنان که از جسم خود مراقبت مي کنيم روح خود را نيز بايد مقاومت تر کنيم تا زندگي بهتري داشته باشيم. در زندگي «چگونه بودن» خيلي مهم تر از «بودن يا نبودن» است. ايجاد فرصت براي شکوفايي استعدادها، توانايي ها و کنار آمدن با خود و ديگران يکي از اهداف مهم و اساسي بهداشت رواني است. جوامع مختلف سعي مي کنند تا سياست هاي مربوط به بهداشت رواني و سازماندهي کنند. اصل کلي در اين تلاش، سالم سازي محيط فردي و اجتماعي است که افراد جامعه را در بر مي گيرد. اين نگرش حکم مي کند که خانواده ها بيش از پيش با بهداشت رواني خانواده و چگونگي پيشگيري و درمان بيماري هاي روحي آشنا شوند.
چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما براساس ويژگي هاي رواني خود با آنها برخورد مي کنيم، هر چه از سلامت رواني بيشتري برخوردار باشيم به يقين آسيب پذيري ما کمتر خواهد بود. اميد است با برخورداري از سلامت فکر و روان به موفقيت هاي بيشتري رسيده و بيش از پيش بر مشکلات غلبه کنيم.
«سلامت باشيد»
تعريف بهداشت رواني :
سازمان جهاني بهداشت مي گويد بهداشت رواني عبارتست از «توانايي کامل براي ايفاي نقش هاي اجتماعي، رواني و جسمي» . اين سازمان معتقد است که بهداشت رواني فقط عدم وجود بيماري و يا عقب ماندگي نيست، بنابراين کسي که احساس ناراحتي نکند از نظر رواني سالم محسوب مي شود.
اهداف بهداشت رواني د رخانواده :
- تأمين سلامت جسماني، رواني، عاطفي، اجتماعي و اخلاقي اعضاي خانواده
- تلاش براي شناخت رفتار خود و افراد خانواده .
- برقراري روابط حسنه بين اعضاي خانواده .
- ايجاد ارتباط صميمانه و حفظ اسرار خانواده، به طوري که اعضاي خانواده در داخل خانه به يکديگر تذکر بدهند ولي در بيرون مدافع هم باشند.
- تقويت اعتماد و عزت نفس اعضاي خانواده و احترام به شخصيت ديگران
- به وجود آوردن احساس رضايت از زندگي
- آموزش خانواده ها براي کمک به پيشبرد اهداف صحيح اجتماعي
ويژگي هاي فردي که بهداشت رواني دارد:
- نسبت به خود، خانواده و جامعه بي تفاوت نيست.
- با ديگران سازگاري دارد.
- شاد و مثبت انديش است.
- به خود و ديگران احترام مي گذارد.
- بد بين نيست.
- به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهي دارد.
- انعطاف پذير است.
- شناخت او از واقعيت نسبتاً دقيق است و براي رسيدن به هدفهاي خود براساس عقل و احساس عمل مي کند.
- نسبت به خود نگرش مثبت دارد و ناکامي ها را تحمل مي کند.
- توانايي حل مشکلات خود را د ارد.
- از اوقات فراغت خود به نحو مطلوب استفاده مي کند.
- در مواجهه با مشکلات اجتماعي، کنترل و تعادل خود را از دست نمي دهد.
- استعدادهايش به طور هماهنگ و به خوبي رشد مي کند.
- نه بنده کسي است، نه کسي را بنده خود مي کند، مي داند که خدا او را آفريده و براي خود ارزش قائل است.
- دنيا را گذرگاهي براي رسيدن به آخرت مي داند.
- رابطه اش با ديگران سازنده و مثبت است.
- نيازهايش را از طريقي برآورده مي کند که با ارزش هاي اجتماعي منافات نداشته باشد.
- صابر، صادق ، درستکار بخشنده، استغفار کننده و فرزند خويشتن خويش است.
- در نظر ديگران فرد موجهي محسوب مي شود، زيرا در همه کارها متعادل است.
عوامل مؤثر در بهداشت رواني:
«تغذيه»
حالات روحي ما در انتخاب نوع غذايي که مي خوريم مؤثرند. ما در حالات مختلف غذاهاي متفاوتي را طلب مي کنيم، هنگام احساس قدرت و پيروزي به غذاهاي گوشتي، هنگام احساس تنوع و تحول به غذاهايي با انواع سس و هنگام اضطراب يا پرخاشگري به خوراکي هاي گاز زدني تمايل داريم در حالي که وقتي خسته هستيم چاي و قهوه را ترجيح مي دهيم. بنابراين با شناخت خود و سوخت و ساز بدن مي توانيم با انتخاب مواد خوراکي مناسب به آرامش بيشتري دست يافته و از خوردن لذت ببريم:
«ايمان»
اعتقادات و باورهاي مذهبي قادر است در مصيبت هاي زندگي، از فرد افسرده و مأيوس ، انساني اميدوار و محکم بسازد، چنانکه هرگز خود را تنها و بيمناک احساس نکند. او باور دارد که خدا پيوسته با اوست، در رويارويي با سختي هاي زندگي تنها نيست و خداي مهربان به او علاقه و توجه دارد. اين باور موجب مي شود که فرد عليه انزوا طلبي و گوشه گيري که بسياري از مبتلايان به امراض خطرناک را از پاي در مي آورد، ايمن شود.
«مدرسه»
مسؤوليت اولياي مدرسه فقط در پرورش نيروي عقلي و آشنا کردن دانش آموزان به مسائل اجتماعي و اخلاقي خلاصه نمي شود. مدرسه مسؤول تغيير و اصلاح رفتارهاي ناسازگارانه و تأمين بلوغ عاطفي و سلامت رواني دانش آموزان نيز مي باشد.
در مدرسه فرزندان دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه مي کنند، معلم با تکريم شخصيت، محبت و توجه، آنان را در مسير صحيح هدايت مي کند، دانش آموز در مدرسه چگونگي برقراري روابط درست عاطفي، سازگاري با ديگران و مسئووليت پذيري را مي آموزد و راههاي مبارزه با کينه توزي، ديگر آزاري و حسادت را ياد مي گيرد.
«ورزش»
ورزش يکي از رموز سلامت جسماني و رواني است. افراد داراي آمادگي جسماني از لحاظ احساسات، عواطف ، شخصيت اجتماعي و نوعدوستي کاملتر و در فعاليتهاي شغلي و حرفه اي موفق ترند. ورزش موجب تقويت اعتماد به نفس در فرد شده ، او را متعادل، متفکر و سازگار با محيط مي کند. با ورزش، شخص کمتر دچار حسادت ، حقارت و ستيزه جويي مي شود و در نتيجه از سلامت رواني بهتري برخوردار خواهد بود.
راهها تقويت بهداشت رواني فرزندان:
- اگر با ناراحتي هاي رواني کودکان ، نوجوانان و جوانان روبرو شديم با حوصله و متانت آن ها را رفع کنيم و از تصميم هاي عجولانه بپرهيزيم.
- در ناراحتي هاي شديد، درد دل و گريه کردن باعث تخليه رواني و آرامش مي شود، در اين شرايط از يک دوست صميمي مي توانيم کمک بگيريم.
- مشارکت جو باشيم تا دوستان جديد بيابيم.
- از مشاهده فعاليت هاي جديد فرزندانمان لذت ببريم.
- با پرورش ابعاد روحي، معنوي و مذهبي شخصيت خود و فرزندانمان به سلامت رواني بالاتري دست يابيم.
- با احترام به ديگران به بهداشت رواني خود و ديگران کمک کنيم.
- زمينه هاي اعتماد را فراهم کنيم.
- به احساسات فرزندانمان توجه کنيم و ويژگي هاي آنها را بشناسيم.
- محيط زندگي را در حد توان جذاب و پرنشاط کنيم.
- فرصت هاي مناسب براي بروز احساسات و شخصيت فرزندانمان ايجاد کنيم.
- به دست آوردن بهداشت رواني منوط به روبرو شدن با واقعيت، سازگار شدن با تغييرات، ظرفيت داشتن براي مقابله با اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن به ديگران و ... ا ست، بکوشيم اين شرايط در خانواده فراهم شود.
- رفتار والدين در خانواده بگونه اي باشد تا فرزندان خود را در زندگي شاد، خوشحال و فارغ از گرفتاري هاي احساس کنند.
بهداشت رواني دوران بلوغ
نوجواني يكي از مهمترين و پرارزشترين دوران زندگي هر فرد محسوب ميشود زيرا سر آغاز تحولات و دگرگونيهاي جسمي و رواني در اوست و بلوغ نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله كودكي به بزرگسالي است. بر اساس تعريف سازمان جهاني دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي اطلاق ميشود و در اكثر كشورهاي جهان به خصوص كشورهاي درحال توسعه بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان تشكيل ميدهند. با توجه به اين واقعيت كه نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتيشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط براي خود آنها بلكه براي خانوادهها، جامعه و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر كشوري ميبايست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پديدههاي جديد در زندگي، انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده كه غالبا اضطراب و آشفتگي است ميرهاند، مطالعات روانشناختي نشان داده است كه تاثير منفي عوامل استرسزا كه همراه با آگاهي قبلي است بسيار كمتر از زماني است كه عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد ميشوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي كامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم ميكند و اين حالات نتايج منفي و زيانباري بدنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات كافي در خصوص تغييراتي كه در طول و به دنبال
بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق ميافتد به تدريج و با استمرار ارائه كنند. عدم ارائه اطلاعات كافي و صحيح در مورد بلوغ باعث ميشود كه نوجوان از منابع ديگر كه معمولا انحرافي است، اطلاعات كسب كند و اين اطلاعات غلط ميتواند او را به انحراف كشاند. والدين و مربيان از يك تا دو سال قبل از بلوغ كامل نوجوان ميبايستي اقدامات زير را انجام دهند. - او را آماده كنند كه
به زودي و بتدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد كرد. - به طرق مختلف او را مطمئن كنند كه تغييرات ايجاد شده طبيعي است. - از اينكه اين تغييرات در او شروع شده به او تبريك بگويند و خاطرنشان كنند كه دوره جديدي در زندگي او آغاز شده است. - به او يادآوري نمايند كه اين تغييرات در جهت تكامل فردي و قدمي بسوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است. - خاطرنشان كنند كه اين تغييرات قطعا شروع ميشود ام
ا زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يك امر طبيعي است . - به او بگويند كه تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود اين تغييرات رواني در سه بعد هيجاني، خلقي و رفتاري اتفاق ميافتد. نكته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. كودك دلبند ديروز شما با تغييراتي كه درجسم و روانش روي ميدهد پا به دوران بزرگسالي مينهد. او اينكه ميخواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است كه در برقراري رابطه با او مشكلاتي براي شما بوجود آيد. براي اين كه روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانشآموز نوجوانشا
ن صميمانهتر و گرمتر باشد، لازم است كه به نكات زير توجه كنيد. پذيرش نوجوانان: گام اول براي ايجاد و تحكيم يك رابطه دوستانه و صميمي با نوجوان اين است كه او را با همه كميها و كاستيهايش قبول داشته باشيد. كاستيهاي رفتاري او را همچون نقاط قوت و تواناييهايش بپذيرد و او را به عنوان فردي كه داراي استقلال، سليقههاي خاص و عقايد قابل ارائه است، نگاه كنيد. احساساتش را پذيرفته و اعتماد به نفس او را با كم اهميت جلوه دادن اشتباهات و تقدير از كارهاي
پسنديدهاش بالا ببريد. نوجوانانتان را درك كنيد: درك و برداشت از زندگي و مسائل آن متفاوت از برداشتي است كه نوجوان دارد. او زندگي را به سادهترين وجه ممكن مينگرد، بطوري كه عقايدش براي شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقايدش بياهميت نباشيد وي را مورد تمسخر قرار ندهيد. چرا كه اين استهزاء به تداوم رابطه عاطفي با فرزندان لطمه ميزند. ارتباط را دو طرفه كنيد: در بسياري از اوقات و به دلايل گوناگون ممكن است شما والدين و مربيان به نوجوان بگوييد كه چه بكند و چه نكند و از او توقع حرف شنوي نيز داشته باشيد. اين برخورد با نوجوان كه حاكي از ارتباط يك طرفه، معيوب و غير قابل دوام است، منجر به سركشي و عصيان نوجوان در برابر دستورات شما ميشود و به رابطه عاطفي و صميمانه بين شما و او لطمه ميزند. در اين مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان كه سخني را گفتيد از او نيز سخني بشنويد و نظر او را نسبت به وظايف محولهاش جويا شويد. از دادن پند و اندرز مستقيم خودداري كنيد: نوجوانان از شنيدن نصيحت و اندرز مستقيم و اينكه آنها را يكجا ارائه كنيد و اشكالات رفتاري و گفتاريشان را تذكر بدهيد گريزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بينقص ميدانند و تحمل شنيدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غير مستقيم نسبت به
اعمال و رفتار نادرستشان آگاه كنيد و خودتان الگويي براي آنها باشيد تا با پيروي از رفتار و گفتار شما روش صحيح برخورد را فرا گيرند. آزادي عمل به نوجوانتان بدهيد همچنان كه به كودك نوپا اجازه ميدهيم تا گاهي خود به تنهايي راه رفتن را امتحان كند و دفعاتي هم به زمين افتد، بايد به نوجوان هم اجازه داد كه تا حدودي پيامدهاي رفتارهايش را تجربه كند و طعم برخي سختيها را چشيده و براي زندگي مقاوم شود. براي ارتباط با نوجوان وقت كافي بگذاريد: نوجوانان نيازمند توجه هستند، آنها ميخواهند صحبت كنند. اعتراض كنند و از هيجانات و اتفاقاتي كه در مدرسه ميافتد و يا از دوستانشان ميشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان اين ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و يا مربي بيشتر باشد خرسندي آنها بيشتر شده و امكان ارتباط
نادرست و غلط آنها كمتر خواهد شد. توجه به تاثير مشكلات اجتماعي: مشكلات اجتماعي تاثيرات ناخوشايندي بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدين و مربيان در بهبود شرايط اجتماعي، تاثير تلاشهايتان را در خانه و مدرسه كمرنگ ميكند. انرژي سرشار نوجوانان نياز به تخليه دارد: در اين سنين نوجوان داراي انرژي فراوان جسماني است، بخشي از اين انرژي در
غريزه جنسي نهفته است كه در شروع دوران نوجواني به طريق مقبول اجتماع قابليت ندارد. نوجوان مقادير ديگري از انرژي جسماني خود را به صورت رفتارهاي پرخاشگرانه مبارزه طلبي، حادثهجويي و .. تخليه ميكند. تشويق نوجوانان به انجام
ورزشهاي مختلف، شركت در فعاليتهاي الگوسازي براي آنان و تحريك آنها بر همانندسازي با آن الگوها باعث ميشود تا آنها انرژي خود را به طريق منطقي تخليه كنند. وضعيت تحصيلي نوجوان را پيگيري كنيد: در اين سنين ممكن است كه فرزند شما نسبت به درس اظهار بيعلاقگي نمايد و به اموري مثل افراط در ورزش كردن، رسيدگي به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانكه مي دانيد پند، اندرز، سرزنش و مقايسه با ديگران كارساز نيست.. لذا علت بيتوجهي او را نسبت به درس جستجو كرده و سعي در برطرف نمودن مشكل كنيد. آموزش مهارت در برقراري روابط اجتماعي: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به
تعلق داشتن خود در گروه كودكان و يا بزرگسالان سردرگم ميشوند و ممكن است كه در ميان جمع خانواده يا دوستان و آشنايان، رفتارهاي بزرگتر از سن و يا گاهي كودكانه از خود بروز داده و روابط اجتماعي پسنديدهاي برقرار نكنند، كه با شركت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنايان مهارت روابط اجتماعي او را افزايش دهيد؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهاي دو نفره برويد و در بسياري از روابط اجتماعي نظير آشنا شدن با ديگران، خريد كردن از مغازه، پيدا كردن نشاني يك موسسه و درخواست انجام كاري از يك اداره با وي تمرين عملي كنيد. استقلال طلبي نوجوان: نوجوان ميخواهد از قيد و بندهاي دوران كودكي كه او را به خانوادهاش متصل كرده است، جدا شود و الگوهاي جديدي را جايگزين آنان كند. از طرفي نيز شديدا به خانواده وابسته است و ميخواهد كه توقعاتش را برآورده كنند. لذا حس استقلالطلبي خود را با مخالفت، مقاومت كردن و لجبازي با والدين و مربيان نشان ميدهد و اين نياز نوجوان براي شما مشكلآفرين ميشود. براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهترست هميشه با او به لحني صحبت كنيد كه احساس نكند برايش تصميمگيري ميكنيد آزادي را به تدريج و متناسب با سني كه دارد به او عطا كنيد و نظارت غير مستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد كه از آزادي شما، سوء استفاده كرده به او تذكر داده و او را متوجه اعمالش بكنيد. بدانيد كه حذف آزادي، براي يك مدت كوتاه ميتواند برايش آموزنده باشد.
بلوغ رواني در نوجوانان
سالهاست كه نوجواني دوراني دشوارتر از دوران كودكي محسوب مي شود. البته مفهوم نوجواني تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله اي كه با پيچيدگي رواني توام و قابل مطالعه علمي است قلمداد نمي شد.
قبل از هر چيز دوران تغييرات سريع جسماني، جنسي، رواني، شناختي و اجتماعي است. تغييرات جسماني بلوغ، از جمله بلوغ جنسي و جهش نموي نوجواني از طريق افزايش كاركرد هورمونهاي فعالي كه به كمك غده هيپوفيز مترشح مي شود آغاز مي شود. اين هورمونها ساير غدد مترشحه داخلي را تحريك مي كند و اين غدد هورمونهاي مربوط به رشد و جنسيت را كه شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است توليد مي كند. سن شروع و دوران جهش نموي نوجواني در قد و وزن در ميان كودكان بهنجار فرق مي كند. سن متوسط شروع اين دوران در دختران يازده سالگي و در پسران 13 سالگي است، ميزان رشد يك سال بعد از اين به اوج خود مي رسد.
استقلال از خانواده از تكاليف نوجوانان است. والدين قاطع و اطمينان بخش كه براي خودمختاري و رفتار منضبط به يكسان ارزش قايلند براي نوجوان توضيح مي دهند كه چرا از او انتظاراتي دارند و يا او را از كارهايي منع مي كنند و با اين كار احساس استقلال را در او پرورش مي دهند. نوجواناني كه والدين خودكامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان مي گويند كه چه بايد بكنند و نيز فرزندان والدين سهل گير، بي بندوبار ، مساوات طلب و يا والدين بي اعتنا كه غير مسئول و بي توجه هستند به مشكلات بسياري دچار مي شوند.
از آنجا كه پيوند نوجوانان با والدينشان به تدريج ضعيف تر مي شود همسالان در رشد رواني آنان نقش حساسي مي يابند. همسالان امكاناتي براي يادگيري مهارتهاي اجتماعي، كنترل رفتار و درميان گذاشتن مشكلات و احساسات مشابه فراهم مي كنند، پذيرفته شدن از سوي همسالان و داشتن چند دوست نزديك در زندگي نوجوان اهميت بسياري دارد. دوستان نزديك معمولا هم سن و هم جنس هستند و زمينه هاي خانوادگي و ارزش ها و هدفهاي مشابهي دارند، ولي استثناء هم وجود دارد ( جذابيتهاي آدم هايي كه خصوصياتي مخالف خصوصيات نوجوان دارند).
بر خلاف عقيده رايج، همسالان ارزش هاي اساسي والدين را تقويت مي كنند و با آن مخالف نيستند، هر چند كه ممكن است از لحاظ سليقه يا آداب و رسوم اختلافاتي داشته باشند. گروههاي همسالان نوجوان شامل جمعيت بزرگتر و غير شخصي و نيز دسته كوچكتر و دوستي هاي فردي است. بسياري از عوامل در پذيرفته شدن نوجوانان از سوي همسالانشان تاثير مي گذارد و اين عوامل عبارتند از هوش، شكل ظاهري و مهارتها، موقعيت اجتماعي و استعداد هاي خاص. به طور كلي، نوجوانان همسالاني را ترجيح مي دهند كه بدشانس، انعطاف پذير، خوش طينت و مشتاق باشند، افرادي از نظر آنها محبوبند كه به ديگران ياري دهند تا احساس كنند از سوي سايرين پذيرفته شده اند. روابط ضعيف با همسالان در دوران كودكي و نوجواني پيشگويي ناسازگاريهاي عاطفي دوران بزرگسالي، بزهكاري، اختلالات در سازگاري جنسي و ساير رفتارهاي ناسازگارانه است.
يكي از مسائل عمده نوجوانان شكل گيري هويت است. بر طبق نظريه اريك اريكسون، افرادي كه احساس هويت قوي اي دارند خود را افرادي مجزا و متمايز از ديگران مي دانند كه د رنيازها و انگيزه ها و رفتار آنان انسجامي وجود دارد. استنباطي را از نوجوانان دارند كه نوجوانان از خودشان دارند.
شكل گيري هويت در جوامع صنعتي مدرن بسيار پيچيده است، زيرا نوجوان در اينگونه جوامع با اوضاع و احوالي روبرو مي شود كه به سرعت در حال تغيير است و به ناچار بايد نقش هاي متنوعي را ايفا كند. مشكلاتي كه بر سر راه شكل گيري هويت وجود دارد عبارت است از هويت يابي زودرس و سردرگمي در هويت يابي يا ناتواني در ايجاد هويتي با ثبات. غالبا زماني انسان به هويتي رشد يافته دست مي يابد كه دوراني پر از جستجو و عدم اطمينان را گذرانيده باشد. فرزندان مي گويند كه چه بايد بكنند و نيز فرزندان والدين سهل گير، بي بندوبار ، مساوات طلب و يا والدين بي اعتنا كه غير مسئول و بي توجه هستند به مشكلات بسياري دچار مي شوند.
از آنجا كه پيوند نوجوانان با والدينشان به تدريج ضعيف تر مي شود همسالان در رشد رواني آنان نقش حساسي مي يابند. همسالان امكاناتي براي يادگيري مهارتهاي اجتماعي، كنترل رفتار و درميان گذاشتن مشكلات و احساسات مشابه فراهم مي كنند، پذيرفته شدن از سوي همسالان و داشتن چند دوست نزديك در زندگي نوجوان اهميت بسياري دارد.
بهداشت رواني دوران بلوغ
نوجواني يكي از مهمترين و پرارزشترين دوران زندگي هر فرد محسوب ميشود زيرا سر آغاز تحولات و دگرگونيهاي جسمي و رواني در اوست و بلوغ نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله كودكي به بزرگسالي است. بر اساس تعريف سازمان جهاني دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي اطلاق ميشود و در اكثر كشورهاي جهان به خصوص كشورهاي درحال توسعه بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان تشكيل ميدهند. با توجه به اين واقعيت كه نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتيشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط براي خود آنها بلكه براي خانوادهها، جامعه
و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر كشوري ميبايست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پديدههاي جديد در زندگي، انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده كه غالبا اضطراب و آشفتگي است ميرهاند، مطالعات روانشناختي نشان داده است كه تاثير منفي عوامل استرسزا كه همراه با آگاهي قبلي است بسيار كمتر از زماني است كه عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد ميشوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي كامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم ميكند و اين حالات نتايج
منفي و زيانباري بدنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات كافي در خصوص تغييراتي كه در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق ميافتد به تدريج و با استمرار ارائه كنند. عدم ارائه اطلاعات كافي و صحيح در مورد بلوغ باعث ميشود كه نوجوان از منابع ديگر كه معمولا انحرافي است، اطلاعات كسب كند و اين اطلاعات غلط ميتواند او را به انحراف كشاند. والدين و مربيان از يك تا دو سال قبل از بلوغ كامل نوجوان ميبايستي اقدامات زير را انجام دهند. - او را آماده كنند كه به زودي و بتدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد كرد. - به طرق مختلف او را مطمئن كنند كه تغييرات ايجاد
شده طبيعي است. - از اينكه اين تغييرات در او شروع شده به او تبريك بگويند و خاطرنشان كنند كه دوره جديدي در زندگي او آغاز شده است. - به او يادآوري نمايند كه اين تغييرات در جهت تكامل فردي و قدمي بسوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است. - خاطرنشان كنند كه اين تغييرات قطعا شروع ميشود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يك امر طبيعي است . - به او بگويند كه تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود اين تغييرات رواني در سه بعد هيجاني، خلقي و رفتاري اتفاق ميافتد. نكته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. كودك دلبند ديروز شما با تغييراتي كه درجسم و روانش روي ميدهد پا به دوران بزرگسالي مينهد. او اينكه ميخواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است كه در برقراري رابطه با او مشكلاتي براي شما بوجود آيد. براي اين كه روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانشآموز نوجوانشان صميمانهتر و گرمتر باشد، لازم است كه به نكات زير توجه كنيد. پذيرش نوجوانان: گام اول براي ايجاد و تحكيم يك رابطه دوستانه و صميمي با نوجوان اين است كه او را با همه كميها و كاستيهايش قبول داشته باشيد. كاستيهاي رفتاري او را همچون نقاط قوت و تواناييهايش بپذيرد و او را به عنوان فردي كه داراي استقلال، سليقههاي خاص و عقايد قابل ارائه است، نگاه كنيد. احساساتش را پذيرفته و اعتماد به نفس او را با كم اهميت جلوه دادن اشتباهات و تقدير از كارهاي پسنديدهاش بالا ببريد. نوجوانانتان را درك كنيد: درك و برداشت از زندگي و مسائل آن متفاوت از برداشتي است كه نوجوان دارد. او زندگي را به سادهترين وجه ممكن مينگرد،
بطوري كه عقايدش براي شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقايدش بياهميت نباشيد وي را مورد تمسخر قرار ندهيد. چرا كه اين استهزاء به تداوم رابطه عاطفي با فرزندان لطمه ميزند. ارتباط را دو طرفه كنيد: در بسياري از اوقات و به دلايل گوناگون ممكن است شما والدين و مربيان به نوجوان بگوييد كه چه بكند و چه نكند و از او توقع حرف شنوي نيز داشته باشيد. اين برخورد با نوجوان كه حاكي از ارتباط يك طرفه، معيوب و غير قابل دوام است، منجر به سركشي و عصيان نوجوان در برابر دستورات شما ميشود و به رابطه عاطفي و صميمانه بين شما و او لطمه ميزند.
در اين مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان كه سخني را گفتيد از او نيز سخني بشنويد و نظر او را نسبت به وظايف محولهاش جويا شويد. از دادن پند و اندرز مستقيم خودداري كنيد: نوجوانان از شنيدن نصيحت و اندرز مستقيم و اينكه آنها را يكجا ارائه كنيد و اشكالات رفتاري و گفتاريشان را تذكر بدهيد گريزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بينقص ميدانند و تحمل شنيدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غير مستقيم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه كنيد و خودتان الگويي براي آنها باشيد تا با پيروي از رفتار و گفتار شما روش صحيح برخورد را فرا گيرند.
آزادي عمل به نوجوانتان بدهيد همچنان كه به كودك نوپا اجازه ميدهيم تا گاهي خود به تنهايي راه رفتن را امتحان كند و دفعاتي هم به زمين افتد، بايد به نوجوان هم اجازه داد كه تا حدودي پيامدهاي رفتارهايش را تجربه كند و طعم برخي سختيها را چشيده و براي زندگي مقاوم شود. براي ارتباط با نوجوان وقت كافي بگذاريد: نوجوانان نيازمند توجه هستند، آنها ميخواهند صحبت كنند. اعتراض كنند و از هيجانات و اتفاقاتي كه در مدرسه ميافتد و يا از دوستانشان ميشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان اين ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و يا مربي بيشتر باشد خرسندي آنها بيشتر شده و امكان ارتباط نادرست و غلط آنها كمتر خواهد شد. توجه به تاثير مشكلات اجتماعي: مشكلات اجتماعي تاثيرات ناخوشايندي بر نوجوانان
دارد. عدم مداخله شما والدين و مربيان در بهبود شرايط اجتماعي، تاثير تلاشهايتان را در خانه و مدرسه كمرنگ ميكند. انرژي سرشار نوجوانان نياز به تخليه دارد: در اين سنين نوجوان داراي انرژي فراوان جسماني است، بخشي از اين انرژي در غريزه جنسي نهفته است كه در شروع دوران نوجواني به طريق مقبول اجتماع قابليت ندارد. نوجوان مقادير ديگري از انرژي جسماني خود را به صورت رفتارهاي پرخاشگرانه مبارزه طلبي، حادثهجويي و .. تخليه ميكند. تشويق نوجوانان به انجام ورزشهاي مختلف، شركت در فعاليتهاي الگوسازي براي آنان و تحريك آنها بر همانندسازي با آن الگوها باعث ميشود تا آنها انرژي خود را به طريق منطقي تخليه كنند. وضعيت تحصيلي نوجوان را پيگيري كنيد: در اين سنين ممكن است كه فرزند شما نسبت به درس اظهار بيعلاقگي نمايد و به اموري مثل افراط در ورزش كردن، رسيدگي به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانكه مي دانيد پند، اندرز، سرزنش و مقايسه با ديگران كارساز نيست.. لذا علت بيتوجهي او را نسبت به درس جستجو كرده و سعي در برطرف نمودن مشكل كنيد. آموزش مهارت در برقراري روابط اجتماعي: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به
تعلق داشتن خود در گروه كودكان و يا بزرگسالان سردرگم ميشوند و ممكن است كه در ميان جمع خانواده يا دوستان و آشنايان، رفتارهاي بزرگتر از سن و يا گاهي كودكانه از خود بروز داده و روابط اجتماعي پسنديدهاي برقرار نكنند، كه با شركت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنايان مهارت روابط اجتماعي او را افزايش دهيد؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهاي دو نفره برويد و در بسياري از روابط اجتماعي نظير آشنا شدن با ديگران، خريد كردن از مغازه، پيدا كردن نشاني يك
موسسه و درخواست انجام كاري از يك اداره با وي تمرين عملي كنيد. استقلال طلبي نوجوان: نوجوان ميخواهد از قيد و بندهاي دوران كودكي كه او را به خانوادهاش متصل كرده است، جدا شود و الگوهاي جديدي را جايگزين آنان كند. از طرفي نيز شديدا به خانواده وابسته است و ميخواهد كه توقعاتش را برآورده كنند. لذا حس استقلالطلبي خود را با مخالفت، مقاومت كردن و لجبازي با والدين و مربيان نشان ميدهد و اين نياز نوجوان براي شما مشكلآفرين ميشود. براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهترست هميشه با او به لحني صحبت كنيد كه احساس نكند برايش تصميمگيري ميكنيد آزادي را به تدريج و متناسب با سني كه دارد به او عطا كنيد و نظارت غير مستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد كه از آزادي شما، سوء استفاده كرده به او تذكر داده و او را متوجه اعمالش بكنيد. بدانيد كه حذف آزادي، براي يك مدت كوتاه ميتواند برايش آموزنده باشد.