بخشی از مقاله
بررسی تاثیر موسیقی بر بهداشت روانی جوانان
چکیده
در هر موجود زنده، سلامتی وضعیتی است که در آن، بین ورود و خروج انرژی و موادی که برای رشد بدن لازم میباشد، تعادل برقرار است. منظور از سلامتی، داشتن دورنمای مثبت برای بیشتر زنده ماندن است. در مخلوقاتی همچون انسان، این واژه معنای گستردهتری دارد. سازمان بهداشت جهانی سلامتی را این گونه تعریف میکند: آرامش جسمی، ذهنی و اجتماعی و تنها به عدم وجود بیماری یا نبود ضعف و سستی مربوط نمیشود.
افسردگی را میتوان یک فریاد دانست، پیامی که به ما می گوید که حوزهای از زندگی مان را نادیده گرفته ایم. افسردگی یا احساس یاس و ناامیدی تجربه ای درد آور است که پیر و جوان و فقیر و غنی را نمی شناسد. افسردگی را سرماخوردگی شایع روان نامیده اند که چه در تجارب بحرانی و چه در مواقعی که اشخاص با بحرانی روبرو نیستند گریبانگیر افراد میشود
بسیاری از اشخاص در مورد افسردگی دچار آشفتگی و سردرگمی میشوند وحت
ی وجود آنرا در زندگی زیر سئوال می برند. در بسیاری از موارد افسردگی واکنشی بهنجار در برابر واقعه ای میباشد که در زندگی فرد رخ داده است. افسرده بودن گناه نیست بلکه عکس العملی طبیعی در برابر واقعه ای است که از نظر روانشناختی و جسمانی بر ما واقع شده است. افسردگی در حکم یک سیستم هشداردهنده می باشد که به ما هشدار میدهد که در حال غوطه ور شدن در عمق آب هستیم. افسردگی همچنین وسیله ای دفاعی میباشد که اگر بشکل صحیح بکار گرفته شود. میتواند ما را از استرس و فشارها بدور نگاه دارد و فرصت بهبودی را بما عطا کند. منظور این است که با درک وفهم آن میتوان بجای توقف و ایستای به زندگی ادامه داد و از این مرحله گذشت
فصل اول
طرح تحقیق
طرح تحقیق :
بررسی تاثیر موسیقی در بهداشت روانی جوانان
واژه هاي كليدي :
بهداشت روانی Mental Health ، افسردگی depressive ، موسیقی Music ، افسردگی چهار سیستمی Beck Test
مقدمه
افسردگی مجموعه ای از حالات گوناگون است که در زیر چتر آن می توانیم احساس خفیف ملال تا حالت سکون و بی عملی کامل را جای دهیم. ما دراینجا به بعض از آنها بعنوان نمونه اشاره میکنیم
در این زمان شخص چشم انداز خود را نسبت به مسائل مختلف از دست میدهد. بعبارت دیگر درک او از زندگی، شغل و خانواده بی رنگ و مفهوم میگردد. افسردگی چون مجموعه ای از عدسیهای دوربین فیلمبرداری می باشد که تنها بر قسمتهای تاریک متمرکز می شود . بدین شکل شخص الگوی تفکر منفی را نسبت به کل زندگی دردست می گیرد
فعالیت های جسمانی فرد افسرده در زمینه های مختلف کاهش می یابد. فعالیت هایی نظیر میزان خواب، فعالیت جنسی و تغذیه که بطور واضح دیده میشود که در آن تغییراتی پدید آمده است
عزت نفس فرد شدیدا کاهش می یابد نگرش مثبت نسبت به خویشتن بتدریج کاهش یافته و ارزش وجودی فرد زیر سئوال می رود
شخص افسرده در مورد آنچه که دیگران میگویند یا انجام میدهند، بیش از حد حساس میشود. ممکن است شخص رفتار دیگران را سؤتعبیر کند و آنها را بشکل منفی تفسیر کند و بواسطه این ادراکات غلط، تحریک پذیر و مستعد مشاجره گردد
معمولا در حالت افسردگی احساس گناه نیز به چشم می خورد. ممکن است این احساس گناه دلیل واقعی داشته و یا زاده تصور و تخیل فرد باشد
غالبا افسردگی باعث میشود تا فرد نسبت به دیگران حالت وابستگی پیدا کند. این امر باعث تقویت درماندگی شده و آنگاه فرد بخاطر حالت درماندگی خود دچار خشم میشود
بیان مسئله :
از دست دادن کسی یا چیزی و تغییرات در زندگی فردی دو علت زیربنایی درافسردگی میباشد. این عوامل امینت، رفاه و احساس ثبات و استواری ما را تهدید میکنند. ممکن است تصویر ذهنی ما از خویشتن تحت تاثیر قرار گرفته و ما احساس کنیم که دیگر بر خود کنترلی نداریم. اگر شخص به
کسی که او را از دست داده است شدیدا وابسته بوده باشد ممکن است احساس کند که زندگی دیگر معنی و مقصودی ندارد. یک مرگ ناگهانی و غیر منتظره ممکن است توانایی های ما را در بکارگیری تکیه گاههای عاطفی مورد نیاز برای رویارویی با مشکل از بین ببرد
گاهی روبرو شدن با یک موفقیت باعث شروع افسردگی میشود. اشخاصی که پس از مدت زمانی طولانی و پس از تلاش بسیار به اهداف خود دست می یابند، ممکن است دریابند که این تلاش و
پیکار بوده است که به زندگی آنان معنی بخشیده است. غالبا رسیدن به اهدافی که فرد در پی آنها بوده است شخص را آنچنان که مورد انتظارش میباشد ارضا نمی کند. اگر موفقیتی بجای دادن احساس آرام بخش ارضا شدن، در ما حالت تنش و ناآرامی را بوجود آورد، می تواند باعث بوجود آمدن افسردگی بشود. مجموعه ای از تغییرات می تواند به معنی از دست رفتن کنترل بر مرحله ای از زندگیمان باشد. اگر کنترل شرایط برای ما امری بسیار مهم تلقی شود وقوع چنین حالتی می تواند باعث بوجود آمدن افسردگی در ما گردد. برای مثال افسردگی یک شخص میانسال میتواند بعلت فقدان موفقیت یا کاهش رضامندی از شغل، زندگی زناشویی، موقعیت اجتماعی و نیز عدم رضایت از نقش خود بعنوان والد بوجود آید
اهمیت و ضرورت تحقیق :
اگر شما امروز بدنبال آرامی می گردد. راهی است که می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. اگر چه هیچکس کامل نیست و هر فرد در زندگی سختی و بلندی های بسیاری را پشت سر می گذارد که بعضا بسیار دردناک و ناگفتنی است اما این فرصت وجود دارد تا هر فرد بتواند تجربه کند فیض (بخشش بدون شرط) خدا را از طریق ارتباط شخصی و روزانه با عیسی مسیح بعنوان
دوستی نزدیکتر از برادر که در تمام شرایط حاضر است با هر یک از ما همراه گردد. چون زندگی هر یک از ما برای او بسیار ارزشمند و گرانبها می باشد. برای همین است که او دو هزار سال پیش برای من و تو به صلیب کشیده شد تا امروز ما آزاد باشیم و در زندگی امید زنده داشته باشیم.
شما نیز چنانچه امروز می خواهید با این عیسی که او را دکتر روح و جان می نامند آشنا شوید می توانید از طریق دعا که با او روبر گفتگو نمایید. چون او از زندگی شما آگاه است و می خواهد شما
را امداد نمایید. اما برای ورود به زندگی شما احتیاج دارد که او را دعوت نمایید. همانطور که می گوید من در قلب شما را می کوبم اگر آنرا باز کرده وارد خواهم شد و با شما خواهم ماند.
حال چنانچه مایلید تا عیسی مسیح را به زندگی خود دعوت نمایید این دعا را از قلب خود اعلام نمایید. ای عیسی خداوند من می خواهم تو را شخصا بشناسم و به زندگی خود دعوت نماییم تا در آنجا ساکن شوی و خداوند زندگی من باشی. ای عیسی مسیح من تو را شکر می کنم بابت کاری که برای من بر روی صلیب انجام دادی و گناهان و خطایا مرا بر روی صلیب بخشیدی و به من امید زنده و حیات جاویدان عطا کردی. ای عیسی مرا در دستهای خودت بگیر و تبدیل کن آنگونه که می خواهی.
اگر این دعا بیان کننده آرزو و اشتیاق قلبی شماست می توانید این دعا را انجام دهید و به او اعتماد تا کنترل زندگی شما را بدست بگیرد و یقینا عیسی مسیح به زندگی شما وارد خواهد شد همانگونه که وعده داده است. چنانچه در همین رابطه سئوال و یا سئوالاتی دارید که می خواهید به آنها پاسخ داه شود خوشحال می شویم تا از شما در این رابطه بشنویم و شما را امداد نماییم.
هدف های کلی تحقیق :
هدف کلی در این پژوهش بدست آوردن بک رابطه معنی دار میان استفاده از موسیقی در درمان افسردگی در استان قزوین میباشد .
هدف های جزئی تحقیق :
بدست آوردن میزان تاثیر پذیری افسردگی و دمان آن از عامل موسیقی میباشد .
فرضیه ها :
فرضیه اصلی :
میان استفاده از موسیقی و درمان افسردگی در استان قزوین رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیه فرعی :
میان استفاده از موسیقی و درمان افسردگی در استان قزوین رابطه معنی دار وجود ندارد .
متغییر های تحقیق :
متغییر مستقل :
افسردگی
متغییر وابسطه :
موسیقی
تعاریف عملیاتی متغییر ها :
افسردگی :
افسردگی اصولا تفکر و اندیشه غلطی است که پایه و اساس منطقی ندارد و بتدریج تمام وجود ما را در بر میگیرد و زندگی را برای ما غیر قابل تحمل میکند. یکی از راههایی که نادانسته این موضوع را در ما تشدید میکند اعتیاد به تائید شدن از جانب دیگران میباشد. برای اصلاح این مسئله میتوان با تحلیل نموداری خاص متوجه غیر واقعی بودن این موضوع گردید. عاملی دیگر درهمین راستا رسیدن به حرمت نفس میباشد. یعنی شناخت خود واقعی نه آنچه دیگران میگویند و نه آنچه خود تصور میکنیم از خود. در همین رابطه با نگاهی به چند اصل میتوان این موضوع را بهتر برسی نمود
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه :
افسرده حالی، دارای علت و نشانههای فراوانی است که تشخیص به موقع آنها توسط نزدیکان در بهبود و مداوای زودهنگام افسردهدلان اهمیت بسزایی دارد. بنا به گفته کارشناسان: «هرچند بعضی از مردم به سبب پریشانی، دست به خودکشی میزنند، ولی افزون بر 80 درصد آنان به کمک دارو،
پیشینه بحث :
کریستینا بارتا، عضو مرکز اعتیاد و سلامت روانی تورنتو میگوید: پارهای اوقات کسی که دچار افسردگی بالینی است، چنان در دریای ژرف نومیدی غوطه میخورد که حس میکند هیچ روزنه امیدی نیست و از همینرو چارهای جز مرگ و نیستی نمییابد. دکتر «ادبلک استوک» بر این باور است که بیشتر داروهای جدید، به علت اثرات جانبی جزیی، مؤثراند، لیکن بعضی از ایشان ناراحتیهایی همچون دلدرد، ناآرامی، سرگیجه و یا خوابآلودگی در پی دارند. پزشک یادشده را عقیده بر این
است که مردان فزونتر از زنان با خطر ناشی از انتحار روبهرو هستند و دلیلش این است که آنها به سختی قادر به بیان احساسات خود هستند. او میافزاید مردم باید آگاه باشند که امکان دارد افسردگی بتواند یک احساس شدید درد روانی را پدید آورد و دردناکیاش چنان باشد که آدمی را از پرداختن به هر کاری باز دارد.
بارتا اظهار میدارد: از هر ده کانادایی اعم از کودکان و کهنسالان، لااقل یک تن در تمام دوران زندگیاش به فسرده جانی مبتلا میگردد که درجه و شدتش ممکن است تفاوت داشته باشد.
کارشناسان را نظر بر این است که افراد پرشماری از افسردگان اغلب در عرض چند هفته درمان میشوند، در عین حال این گونه بیماران باید داروهای ضد افسردگی را تا آن زمان مصرف کنند که پزشک دستور میدهد.
از جمله جاهایی که میشود تأثیر افسردگی را مشاهده کرد، محیط کار است و در حال حاضر، تعدادی از شرکتها، موازینی را به منظور تشخیص این بیماری روانی رعایت میکنند. به گفته متخصصان، توجه کارفرمایان به برنامههای بهداشت روانی کارکنان به همان اندازه بیمههای پزشکی و دندانپزشکی اهمیت دارد و گونهای سرمایهگذاری در افزایش کارآمدی مؤسسه به حساب میآید.
به اعتقاد پزشکان عوامل مختلفی میتوانند آغازگر پریشاندلی باشند، مخصوصا اگر با هم درآمیزند.این موارد مشتمل بر عوامل ارثی، پیشینه خانوادگی از لحاظ افسردگی، رخداد جانسپاری، ناتوانی در چیرگی بر نگرانی و یا فشار روانی (استرس)، تنگدستی، چشم به جهان گشودن کودک و یا افسردگیهای بعد از زایمان و یا یک مرض و جراحت هولناک میباشند.
بارتا به اتکاء تجربه خویش به عنوان یک مددکار اجتماعی بیان میکند: اشخاص افسرده به شما میگویند که احساس وحشتناکی دارند و نومیدانه میخواهند بهبود یابند.
به باور او اگر اینان بتوانند این احساس را بر زبان رانند، قادر به رویارویی با آنند. دکتر «بلک اس
توک» اظهار میدارد: فرد افسرده، بسی اندوهگین، گوشهنشین و حساس میشود و اینها نشانههای بیماری وی شمرده میشوند. کارشناسان تأکید میکنند که اعضای خانواده و دوستان، با چنین افراد دیدار کنند، زیرا تماس نداشتن با اینان اشتباه فاحشی است.
«انجمن بهداشت روانی کانادا» در تورنتو، علایم پریشانی بالینی را به این شرح اعلام داشته است:
احساس اندوه، گریه متناوب، احساساتی شدن فراوان، از کف دادن اشتیاق نسبت به تلاشهایی که پیشتر مورد علاقه بودهاند، دگرگونیهای وزن یا اشتها، اختلال در خواب، احساس گناه، یأس، بیارادگی (عدم توانایی تمرکز)، به یاد آوردن یادبودها، تصمیمگیری، احساس کوفتگی و یا فقدان انرژی، بیقراری و یا تقلیل فعالیت جسمی، شکوه از دردهای جسمانی و دردهایی که منشأ پزشکی ندارند، اندیشه خودکشی در سر پروراندن که باید اطرافیان تمامی این نشانهها را خیلی جدی بگیرند.
مفهوم افسردگی
افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه کس مشخص میشود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز میدهد.
افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند. برای بیماری افسردگی هیچ علت قطعی و روشنی نمیتوان متصور بود، در برخی موارد یک زندگی پر استرس میتواند محرکی برای افسردگی شود و در برخی موارد علت کاملاً به شخصیت فرد مربوط است. در کل به نظر میرسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص و به طور خود به خودی روی میدهد
از دست دادن علاقه و ناتوانی از لذت بردن، احساس ناامیدی؛ بیحالی و خستگی، بیخوابی، اندیشیدن به مرگ یا خودکشی، بی قراری، اقدام به خودکشی، زودرنجی، احساس گناه و بیارزشی، خواب زیاد یا ناراحت، فــقدان علاقه یا لذت بردن از سرگرمیها و فعالیتهایی که سابقاً (برای فرد) لذت بخش بودهاند، شامل روابط جنسی، بی انگیزگی، زود خسته شدن، اش
کال (در) تمرکز کردن، دیوانگی / شیدایی، شادی غیرطبیعی یا بیش از حد، اندیشههای بزرگ غیر طبیعی، احساس گناه شدید به خاطر وقایع بیاهمیت یا خیالی، سردردها، اختلالات گوارشی، و درد مزمن، پر گویی، یبوست، زودرنجی غیرعادی، افزایشِ میل به روابط جنسی، مشکل یکباره به گریه افتادن بدون توضیح مشخص، مشکل در تصمیمگیری؛ مشکل در تمرکز، رفتار اجتماعی نامناسب، خوشحالی ناگهانی پس از احساس نومیدی طولانی مدت، گوشهگیری از خانواده و دوستان، عدم توجه به ظاهر خود.
اهمیت موسیقی و ورزش در افسردگی
این حقیقت برای عموم مردم روشن است که موسیقی و ورزش کردن برای مقابله با بیماریهای جسمی یک روش بسیار مناسب و سودمند است. اما تحقیقات جدید نشان می دهد که تمرینات بدنی باعث افزایش توانائی های مغز نیز شده و به انسان در معالجه بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز یاری میرساند . در مقاله ای اشاره شده بود که تمرینات بدنی مداوم و روزمره تاثیر بسیاری در معالجه افسردگی افراد دارد.در حقیقت به پزشکان روانشناس توصیه شده که موسیقی و ورزش را در برنامه معالجات بیماران خود گنجانده و برای آن ارزش ویژه ای قائل شوند. در یکی از جالب ترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که موسیقی و ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار موثر است بلکه نقش بسزائی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات موسیقی و ورزشی خطر بروز علائم اضطراب و افسردگی افزایش چشمگیری خواهد داشت. به گفته یکی از روانشناسان مهم نیست که افراد افسرده به چه میزان موسیقی و ورزش میکنند بلکه مهم اینست که به طور مرتب روزانه وقتی را برای این امر اختصاص دهند. البته به بیمارانی که از افسردگی شدید رنج میبرند توصیه نمیشود که استفاده از داروهای خود را متوقف کرده و تنها موسیقی و ورزش کنند اما تاثیر موسیقی و ورزش بر آنها بسیار زیاد خواهد بود و اگر این بیماران هر روز تمرینات بدنی انجام دهند شانس بهبودی برای آنان قابل ملاحظه است.
مهم نيست که افراد افسرده به چه ميزان موسیقی و ورزش ميکنند بلکه مهم اينست که به طور مرتب روزانه وقتي را براي اين امر اختصاص دهند. اين حقيقت براي عموم مردم روشن است که موسیقی و ورزش کردن براي مقابله با بيماريهاي جسمي يک روش بسيار مناسب و سودمند است. اما تحقيقات جديد نشان مي دهد که تمرينات بدني باعث افزايش توانائي هاي مغز نيز شده و به انسان در معالجه بيماريهاي رواني مانند افسردگي و اضطراب نيز ياري ميرساند .البت
ه به بيماراني که از افسردگي شديد رنج ميبرند توصيه نميشود که استفاده از داروهاي خود را متوقف کرده و تنها موسیقی و ورزش کنند اما تاثير موسیقی و ورزش بر آنها بسيار زياد خواهد بود و اگر اين بيماران هر روز تمرينات بدني انجام دهند شانس بهبودي براي آنان قابل ملاحظه است. در مقاله اي که در وب سايت انجمن روانشناسي آمريکا درج آمده اشاره شده است که تمرينات بدني مداوم و روزمره تاثير بسياري در معالجه افسردگي افراد دارد.
در حقيقت به پزشکان روانشناس توصيه شده که موسیقی و ورزش را در برنامه معالجات بيماران خود گنجانده و براي آن ارزش ويژه اي قائل شوند. با تمرینهای مناسب موسیقی و ورزشی ، ترشحات غدد داخلی تنظیم شده و در شرایط مختلف به مقدار لازم در بدن هورمون مورد نیاز ترشح میشود. در نتیجه ، موسیقی و ورزش تاثیرات مطلوبی بر جسم و روان انسان خواهد گذاشت. در بیماران دیابتی و افرادی که مستعد به دیابت هستند قند خون به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. تمرینات مرتب موسیقی و ورزش موجب بهبود کار سیستم عصبی و هماهنگی لازم بین اعصاب و عضلات خواهد شد.
مهمترین اثرات مثبت موسیقی و ورزش بر دستگاه عصبی عبارتند از :
۱) موسیقی و ورزش از فشارهای روانی و ناراحتیهای روحی میکاهد و راهی مناسب برای مقابله با افسردگی است.
۲) با بهبود کار سیستم عصبی - عضلانی ، موجب چالاکی و افزایش کارآیی بدن میشود.
۳) موسیقی و ورزش مؤثرترین راه برای درمان بیخوابی است . مسلماً یک شخص موسیقی و ورزشکار با تنبلی و کسالت بیگانه است و علاوه بر داشتن هیکلی متناسب و خوش فرم از روحیه ی بالا و شادابی نیز برخوردار است و این موفقیت، ارتباطات وی را در زندگی روزمره، چه در خانواده و چه در اجتماع یا محیط کار تضمین می کند.
مسلماً کارفرمایان در استخدام افراد، این معیارهای مهم را در نظر خواهند گرفت. بنابراین یک شخص سالم و تندرست، از موقعیت و پیشرفت شغلی بهتری نسبت به افراد چاق و کم تحرک برخوردار خواهد بود.
در يکي از جالب ترين تحقيقات کلينيکي مشخص شده است که موسیقی و ورزش نه تنها در معالجه افسردگي بسيار موثر است بلکه نقش بسزائي در جلوگيري از بازگشت اين بيماري دارد و با توقف انجام حرکات موسیقی و ورزشي خطر بروز علائم اضطراب و افسردگي افزايش چشمگيري خواهد داشت. موسیقی و ورزش نه تنها برای بدن بلکه برای ذهن و مغز ما نیز مفید است. محق
قان معتقدند موسیقی و ورزش و فعالیت بدنی منظم و مداوم میتواند روح و ذهن را تقویت کند. با
موسیقی و ورزش، فرد خوش اخلاقتر شده و اعتماد به نفس بالاتری برای مواجه و حل مشکلات بدست خواهد آورد. این مسئله قطعا تاثیر انکارناشدنی در بهبود زندگی فرد خواهد داشت.
وقتی کسی موسیقی و ورزش میکند یا فعالیت فیزیکی انجام میدهد بدن ماده شیمیایی به نام آندروفین آزاد میکنند. آندوروفینها ضددردهای طبیعی بدن هستند که درد و استرس را کاهش میدهند. این مواد اضطراب و افسردگی را از بین برده احساسی حاکی از خوب سرحال بو
دن به فرد القا میکنند. حتی یک فعالیت بدنی ساده میتواند میانجیهای شیمیایی ضدافسردگی را آزاد کند.
موادی مثل دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین. مطالعات دانشمندان دانشگاه دیوک آمریکا نشان میدهد که موسیقی و ورزش منظم نقش موِثری در کاهش احساس افسردگی، تنش، خشم و ناتوانی ذهنی (گیجی) داشته است. در این بین مطالعات دیگر نشان دادهاند، موسیقی و ورزش کردن بطور متعادل نگاه به زندگی را بهبود میبخشد و باعث کاهش اضطراب میشود. اگر شما پیادهروی کنید، یا مثلا کمی حرکات پرشی انجام دهید یا اینکه دقایقی کوتاه دوچرخه سواری کنید مزایای فوقالعاده آن را از هر دو جنبه بدنی و ذهنی، حس خواهید کرد.
استرس مزمن باعث آزاد شدن مواد شیمیایی و هورمونهای متعددی به درون جریان خون میشود که سیستم ایمنی بدن را به شدت تضعیف و بدن را مستعد ابتلا به انواع عفونتها میکنند. جدای از آن عملکرد سلولهای حافظه دچار اختلال شده و فرد را به سمت افسردگی میکشاند. فعالیت فیزیکی منظم تاثیری فوقالعاده در کاهش استرس دارد و مانند سلاحی کارآمد عوارض استرس را از بین خواهد برد.
هورمنها و موادی که در طی موسیقی و ورزش آزاد میشوند مانند یک تیپ رزمی کامل در مقابل تهاجمات مخرب عوامل استرسزا مقاومت خواهند کرد! نتایج تحقیقات دانشمندان کانادایی نشان میدهد وقتی که افراد افسرده سه بار در هفته، هر بار ۲۰ الی ۶۰ دقیقه موسیقی و ورزش کردهاند به طرز قابل ملاحظهای افسردگی و علایم بیماریشان کاهش پیدا کرده است.
در برخی موارد تاثیر همین موسیقی و ورزش کوتاه مدت تا یکسال باقی مانده بود. این نکته قابل توجه است که در بیماران مبتلا به افسردگی شدید، روانپزشک در کنار درمانهای دارویی و نیز
غیردارویی به احتمال فراوان موسیقی و ورزش را نیز تجویز خواهد کرد. وقتی به خود مشکوک باشیم دائما قوز میکنیم تا از خود محافظت کنیم و طبیعتا عضلات و مفاصل به طور مداوم ضعیف خواهند شد. بنابراین تعجبی ندارد که روح و ذهن ما، احساس کند کالبدی که در آن جای گرفته مثل یک جنازه روی زمین پهن شده است!
بعضی اوقات فقط آغاز کردن یک برنامه موسیقی و ورزشی جدید میتواند احساس پیشرفت را به شما نشان دهد. شما قطعا حس میکنید که اعتماد به نفستان افزایش یافته است. از تمرینه
دوروبر خود نگاه کنید.مثل تمام فعالیتهای تفریحی دیگر نیاز دارد تا در هر روز در زمانی فارغ از تمام افکار، نگرانیها و مسئولیتها به آن پرداخت شود. با این کار شما توان خود را بازیافته، سرحال میشوید، خستگی از بدنشان خارج شده و ذهنتان تیزتر و فعالتر میشود.
با بهبود وضعیت جریان خون، طبعا اکسیژن و مواد غذایی بیشتری به مغز میرسد. پس تمرینات هوازی به شما کمک میکند تا بهتر بیندیشید. تمرینات سنگین و تمرینات هوازی در کنار هم به وضوح نتایج مثبت مضاعفی خواهند داشت و میتوانند کیفیت و مدت خواب را بهبود ببخشند. یک استراحت خوب و کامل باعث میشود شما کمتر خسته شده و بهتر بتوانید به فعالیتهای روزمره خود بپردازید.
چالش بزرگ یک تحقیق همچنان تمرکز روی تاثیرات ذهنی و روحی فعالیتهای بدنی متمرکز است. اخیرا در تحقیقی نشان داده شد که بعد از ۳۰ دقیقه موسیقی و ورزش، اضطراب افراد مورد تحقیق بشدت کاهش و توان ذهنی و قدرت استدلال افزایش چشمگیری یافت.
یک راهپیمایی متعادل، دویدن در مسافت کوتاه یا حتی انجام چند حرکت کششی در طی روز
میتواند دیدگاه شما به زندگی را به شکل قابل ملاحظهای تغییر دهد. موسیقی و ورزشهای منظم با آزاد کردن مواد متعدد شیمیایی میتواند به شما کمک کند تا از لحاظ فیزیکی روی فرم آمده و از لحاظ ذهنی فعالتر و از لحاظ روحی آرامتر باشید. فعالیت فیزیکی باعث میشود تا شما از سلامت خود لذت ببرید و روز به روز شادتر باشید.
به گفته يکي از روانشناسان مرکز روانشناسي آمريکا مهم نيست که افراد افسرده به چه ميزان موسیقی و ورزش ميکنند بلکه مهم اينست که به طور مرتب روزانه وقتي را براي اين امر اختصاص
دهند.
موسیقی و ورزش چگونه در معالجه افسردگي و اضطراب موثر است؟
به عقيده محققين موسیقی و ورزش باعث شادي و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس ميگردد زيرا افراد افسرده يا اعتماد به نفس ندارند و يا ميزان آن در آنان بسيار پايين است. موسیقی و ورزش احساس رضايت باطني شخص را بالا برده و فرد حس ميکند که به موفقيت هايي دست يافته است
نکته با اهميتي که بايد در نظر گرفت اينست که به دليل اينکه افراد افسرده بايد انرژي کافي براي مقابله با علائم افسردگي داشته باشند بنابراين در انجام فعاليت هاي موسیقی و ورزشي نبايد زياده روي کرده و حد اعتدال را رعايت کنند. براي موفقيت در اين زمينه بيماران بايد قدمهاي آهسته بردارند و براي گرفتن نتيجه بهتر بايد با يک متخصص موسیقی و ورزشي مشورت کنند. زيرا موسیقی و ورزش در صورتي براي سلامت روان موثر است که به طريق صحيح بکار برده شود .
فوائد موسیقی و ورزش در بهبود افسردگي به طور فهرست وار ارائه ميشود :
احساس کاهش قابل ملاحظه غم و اندوه
• افزايش اعتماد به نفس
• ايجاد احساس موفقيت
• افزايش خلاقيت هاي فردي
اگر در نظر بگيريم که 20 درصد از مردم دنيا داراي درجات مختلفي از افسردگي باشند و از اين بيماري رنج ميبرند و 50 در صد از مردم اساسا موسیقی و ورزش نمي کنند بنابراين اغلب افراد افسرده يکي از موثرترين روشهاي مقابله با افسردگي را از دست ميدهند.
قابل ذکر است که موسیقی و ورزش يکي از ارزانترين روشهاي درمان افسردگي نيز ميباشد.
جسم و روح، دو بعد سازنده يك انسان و هستي دهنده به او، از گذشته به عنوان مبحثي فراگير مورد بحث و بررسي فلاسفه و بزرگان علم و ادب و مربيان تعليم و تربيت بوده و هنوز هم پايه و اساس تئوريهاي انسانگرايانه قرن حاضر است. انسان امروزي، به علت گسترش و رشد چشمگير
تكنولوژي و روابط ميان فردي، كمتر فرصت تأمل و انديشه ژرف در رفتار و كردار خود را يافته و بيشتر تحت تأثير، نفوذ و تسلط محركهاي بيروني و محيطي قرار گرفته و دچار از خود بيگانگي و مشكلات روحي و رواني گشته است كه به نوبه خود، چنين مشكلاتي مسبب دوري انسان از مسير رشد و تكامل بهنجار شده و او را به سمت و سوي نابهنجاري سوق مي دهد.
افسردگي به عنوان يكي از معضلات و ناراحتي هاي روحي و رواني، در حال حاضر طيف وسي
عي از مراجعان به كلينيك ها و درمانگاههاي مشاوره و روانشناسي را تشكيل مي دهد. ماليخوليا از زمانهاي دور، با زندگي انسان در كشاكش بوده و آن را دچار ركود و بي نظمي ساخته است و نويسندگان و هنرمندان بسياري از جمله ويليام شكسپير، ونسان ونگوگ، تئودور داستايوفسكي و ديگران در مورد آن اثراتي به جا گذاشته اند.