بخشی از مقاله
کزاز بيماري است عفوني مشترک بين انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده ديده مي شود . بعلت آلوده بودن وسائل جراحي نيز ممکن است چند تن در بخش جراحي بدان دچار گردند . اين بيماري متأسفانه در کشور عزيز ما زياد ديده مي شود .
کزاز ميکروب خاصي است که در انتهاي آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محيط خارج مقاومت زيادي از خون نشان مي دهد و اسپوري توليد مي کند که مقاومتش خيلي زيادتر است . اثرات ميکرب بواسطه سم بسيار قوي است که ترشح مي کند و از راه لنف ، خون بمراکز عصبي ميرود . با سم ميکرب کزاز توانسته اند علائم بيماري را توليد کنند . ميکرب کزاز در خاک ، مدفوع اسب و گاو و آب و گرد و خاک وجود دارد .
مطلب مهم اينکه ابتلاء به کزاز ايمني کاملي ايجاد نمي کند لذا بهترين وسيله براي جلوگيري از آن واکسيناسيون مي باشد . از سوي ديگر سرم ضد کزاز براي پيشگيري سودمند است ولي براي درمان بويژه پس از بروز نشانه هاي بيماري ندارد .
« نشانه هاي کزاز »
دوران پنهاني متوسط بيماري ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگي کوتاهتر باشد عاقبت بيماري خطرناکتر است گاهي در مرحله ي نهائي چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلاني ظاهر مي شود . امکان ابتلاء مجدد در غياب واکسيناسيون وجود دارد و هر اندازه فاصله بين شروع و انقباض عمومي حاصل از سم بيشتر باشد پيش آگهي بهتر است .
اولين نشانه ي کزاز دشواري بلع و کليد شدن دهان است . بيمار خيلي بزحمت دهان خود را باز مي کند عضلاتي که براي جويدن بکار ميرود در موقع انقباض دردناک و سفت هستند سپس انقباض در عضلات گردن ، صورت و ستون فقرات و شکم و غيره فرا مي رسد ( انقباض عمومي ) .
انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصي به مبتلا مي دهد و مانند اين است که بيمار خنده بي نمکي به لب دارد ( خنده شيطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاري ماهيچه هاي ستون فقرات بدن بعقب خم مي شود ( نظير کمان ) يعني سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها مي باشد . هر گاه انقباض عضلات يک طرف بدن زياد شود بدن بهمان طرف خم مي شود و اگر تمام عضلات بدن بطور يکنواخت دچار شده باشند تمام بدن کشيده و بشکل خبردار در مي ايد . در شيرخواران و افراد خيلي پير کزاز خطرناک است .
انقباض عضلات عمومي بصوت حمله اي ظاهر مي شود يعني در اثر تحريک بيمار با روشنائي و صدا ، تزريق و يا لمس بدن ، جمع شدن عمومي بدن فرا ميرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و ساير عضلات نيز سفت مي شوند . انقباض عضلات حنجره و شکم و ديافراگم وعضلات تنفسي باعث خفگي مي شود . اگر انقباض ماهيچه هاي تنفس طولاني باشد موجب کبودي رنگ مي گردد . حملات انقباضي بيمار را فرسوده و خسته مي کند . کليد شدن دهان سبب تشنگي ، اتلاف شديد انرژي ، عرق ( دفع الکتروليتها ) آسيب ماهيچه ها ( پارگي ) و گرسنگي ميشود .
تب در ابتداي بيماري درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدريج بالا ميرود به ۴۰ و بالاتر ميرسد . نبض سريع نيست تعداد تنفس درخارج از حملات تند است و اگر به ۴۰ بار در دقيقه برسد تقريباً وقوع مرگ حتمي است .
در کزاز تعريق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائين و بي خوابي وجود دارد . گاه بيماري شدت مي يابد و بيمار در عرض ۳-۲ روز در حالت سکته قلبي يا خفگي يا وارد شدن مواد غذائي در ششها تلف مي شود و يا برعکس در عرض چند هفته انقباض عضلاني تخفيف يافته بهبودي حاصل مي گردد .
انواع خيلي سخت و سبک بيماري هم وجود دارد . فلج يک پا و يا دو پا و فلج صورت و چشم به تنهائي ديده مي شود . اگر فاصله بين اولين علامت کزاز با شروع انقباض عمومي ماهيچه ها کمتر از ۴۸ ساعت باشد بيماري خيلي جدي و بدخيم مي باشد .
« پيشگيري »
اسپور کلستريديوم تتاني از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگي ها و غيره وارد بدن مي شود ، اگر شرايط رشد و افزوني آن فراهم باشد سم ترواش مي کند و اين سم راهي مراکز عصبي مي شود ، بنابراين قبل و بعد از وارد شدن باسيل در بدن مي توان پيش گيري لازم را انجام داد .
دادن آنتي بيوتيک ، ضدعفوني کردن و رعايت پاکيزگي زخم نيز از رشد احتمالي و تراوش سم جلوگيري مي کند ، باسيل کزاز در بافتهاي خراب شده بهتر رشد مي کند بنابراين پانسمان و رعايت پاکي زخم وعمل جراحي لازم سودآور مي باشد .
« واکسيناسيون »
تزريق واکسن مؤثرترين روش حفاظت در برابر کزاز است .
کزاز نوزادان با واکسينه کردن مادر در زمان حاملگي قابل پيشگيري است .
* پيشگيري پاسيو
ايمني پاسيو مي تواند بوسيله آنتي توکسين کزاز ( ايمونوگلوبولين انساني ) تأمين گردد .
سرم اسبي ممکن است موجب واکنشهاي آلرژيک و حتي مرگ در اثر شوک آنافيلاکتيک ((حساسيتي ))شود . ايمونوگلوبولين کزاز انساني معمولاً فاقد خطرات ذکر شده بوده و قدرت آن هم بيشتر از نوع آنتي توکسين هترولوگ است وجانشين سرم اسبي شده است .
* پيشگيري با آنتي بيوتيکها
کلستريديوم نسبت به پني سيلين حساس است بنابراين کاربرد آن در زخمهاي مشکوک منطقي و گاه ضروري است ولي بايد بخاطر داشت که در زخمهاي له و خراب شده دارو بمحل زخم نمي رسد ( بسبب اختلال جريان خون ) لذا امکان زنده ماندن و رشد باسيلها وجود دارد . عملاً در برخي بيماران مشاهده شده است که در زخمهاي تميز شده و عمل شده با وجود کاربرد پني سيلين جانشيني براي واکسن يا سرم ضدکزاز نمي باشد .
* نظافت و جراحي زخم
براي از بين بردن محيط غيرهوازي بافت و رشد اسپورها سود بخش است عمل جراحي و تميز کردن زخم هر چه زودتر صورت بگيرد اثر سودبخش تري خواهد داشت ( رشد باسيل و توليد سم کاهش خواهد يافت )
توجه به اين نکته حائز اهميت است که بهترين وسيله پيشگيري از کزاز واکسيناسيون کليه افراد درحال تندرستي است .
« درمان »
گرم و مرطوب کردن اطاق ، فيزيوتراپي قفسه صدري ،خارج کردن تراوشات سينه و حلق ، حرکت دادن بيمار در روي تخت ، مراقبت چشمها ، تغذيه از راه لوله معدي ، تجويز آرام بخش ها ( ديازپام ) بمقدار کافي ، آنتي بيوتيکها و در صورت لزوم باز کردن ناي تنفس مصنوعي با دستگاه و مراقبت دقيق و دائمي بيمار که بطور واضح تمام اين موارد به توصيه و تحت نظارت پزشک انجام مي شود.
فرهاد شرف پور مربي امداد ونجات
تماس با من
farhademergencybox@yahoo.com
mosaferaseman2002@yahoo.com
¤ نوشته شده در ساعت 11:51 توسط farhad sharafpour
پيامهاى ديگران ( بايگاني شده )
سه شنبه، 31 شهريور، 1383
بيماري SARS
نشانه های SARS
معمولا SARS با تب بالا تر از ۳۸ درجه شروع می شود. همينطور سردرد و نا آرامی وبيماری خفيف تنفسی می توانند از نشانه های ديگرSARS باشند. بيماران مبتلا به SARS پس از ۲ تا ۷ روز ممکن است که شروع به سرفه های خشک کرده و به سختی تنفس کنند. عده ای نيز ممکن است مبتلا به سينه پهلو pneumonia شوند. افراد مبتلا به pneumonia و مشکل حاد تنفسی بايد به بيمارستان رجوع کنند.
SARS چگونه پخش می شود؟
متخصصين براين باورند که SARS از راه تماسهای نزديک close contact بين افراد پخش می شود. SARS به احتمال زياد از طريق تنفس هوای آلوده - يعنی هوايی که ذرات آن بوسيله سرفه افراد مبتلا به SARS آلوده شده است - پخش می شود. اين بيماری همچنين ممکن است از طريق دست زدن و تماس با اشياء آلوده پخش شود.
چه کسانی در معرض خطر SARS هستند؟
گزارشات تا کنون نشانگر آنند که غالب افراد مبتلا به SARS کسانی هستند که با فردی مبتلا به اين بيماری ارتباط مستقيم و نزديک direct close contact داشته اند- از قبيل اعضای يک خانواده و کارکنان موسسات درمانی که نسبت به امور مربوط به ضد عفونی بی توجهی کرده اند .
در مورد جلوگيری از SARS چه بايد کرد؟
اگر شما در ارتباط با کسی بوده ايد که در زمينه بيماری SARS مورد معاينه و معالجه قرار گرفته - ممکن است که شما هم دچار اين بيماری بشويد.
اگر می بينيد که سر حال هستيد - می توانيد به کارهای عادی و فعاليت ها ی هميشگی خودتان ادامه دهيد.
درجه حرارت بدن خودتان را هر روز آزمايش كنيد.
مطمئن شويد که همه ساکنان خانه اصول مربوط به بهداشت و ضد عفونی رارعايت می کنند. - ازقبيل شستن دست ها بطور مرتب بعد از تماس با مايعات مربوط به بدن .
فقط از ظروف غذاخوری و حوله خودتان استفاده کنيد.
روی دهان وبينی خود را موقع سرفه و عطسه بپوشانيد.
اشياء مورد استفاده خودتان را با ماده ضد عفونی خانگی-sodium hypochlorite - ضد عفونی کنيد.
اگرطی ده روزگذشته با کسی که مشکوک به بيماری SARS بوده تماس داشته ايد و نشانه ای از تب و يا مشکلات تنفسی را در خود مشاهده می کنيد-فورا با مسئولين درمانی و يا پزشک خانواده خود- تلفنی تماس بگيريد.
ترجمه ازداده های منتشره توسط CDC- Centers for Disease Control and Prevention آدرس های زير اطلا عات مربوط به SARS را هرروزه تجديد کرده و دربردارنده اطلاعات مفصلی در مورد SARS می باشند.
فرهاد شرف پور مربي امداد ونجات
تماس با من
farhademergencybox@yahoo.com
mosaferaseman2002@yahoo.com
¤ نوشته شده در ساعت 11:47 توسط farhad sharafpour
پيامهاى ديگران ( بايگاني شده )
سه شنبه، 31 شهريور، 1383
لقاح و باروري
تمام موجودات زنده توليد مثل مي كنند. در انسان توليد مثل به وسيله دو نوع سلول انجام مي پذيرد. اسپرم ها كه به وسيله بيضه هاي مرد ساخته مي شوند و تخمك ها كه به وسيله تخمدان هاي زن توليد مي شوند. هر يك از اين سلول ها نيمي از مجموعه DNA (ماده ژنتيك) را در خود دارند. آنها از طريق مقاربت جنسي، كنار هم قرار مي گيرند؛ اگر يك اسپرم وارد يك تخمك شود و آن را بارور كند، DNA مرد و زن تركيب شده، سلول هاي جديدي حاصل مي شوند. بارداري زماني رخ مي دهد كه اين سلول ها خود را در رحم جاي مي دهند. در طول بارداري كه حدود40 هفته (9ماه) طول مي كشد، اين سلول ها تكامل يافته، نوزاد را به وجود مي آورند.
لقاح
در طي مقاربت جنسي اسپرم ها وارد مهبل زن مي شوند و سپس از رحم بالا مي روند و وارد لوله هاي حمل تخمك مي شوند. اگر اسپرم ها با يك تخمك برخورد كنند، سعي مي كنند پوشش آن را سوراخ كنند. اگر يك اسپرم موفق به اين كار شود، دم خود را از دست مي دهد و با هسته تخمك تركيب مي شود و در همين حين تغييرات شيميايي ايجاد شده در تخمك مانع از ورود اسپرم هاي ديگر مي گردد. به اين ترتيب، با تركيب DNA مرد و زن يك سلول جديد حاصل مي شود.
آغاز بارداري
سلولي كه از اتصال تخمك و اسپرم حاصل مي شود، تخم نام دارد. در عرض2 روز پس از بارداري، تخم سفر خود را از طريق لوله حمل تخمك به سمت رحم آغاز مي كنند كه اين امر با فعاليت عضلات جدار لوله ميسر مي شود. در همين زمان، تخم خود را مكرراً تقسيم مي كند تا مجموعه اي از سلول ها به نام مورولا حاصل شود. پس از5 تا7 روز اين مجموعه سلول به رحم مي رسد. اين مجموعه خود را به صورت امني در آندومتر (سطح داخلي رحم) جاي مي دهد و به رشد خود ادامه مي دهد. از اين لحظه به بعد از بارداري به خوبي تثبيت مي شود. يك بخش از مجموعه سلولـي به داخل آندومتر رشد مي كند و تبديل به جــفت مي شود كـه نوزاد در حال تكامل را تغذيه مي كند. بقيه سلول ها كه نوزاد به وسيله آنها رشد خواهد كرد، تبديل به جنين مي شوند.
از تخمك تا جنين
با تقسيم سلول هاي در حال عبور از لوله حمل تخمك، تعداد آنها هر 12 ساعت دو برابر مي شود. وقتي مجموعه سلولي به رحم مي رسد، شامل صدها سلول است. وقتي سلول ها در سطح داخلي رحم جاي مي گيرند، تكامل خود را براي تشكيل يك جنين آغاز مي كنند.
چگونگي تغذيه جنين
جنين براي برآوردن نيازهاي خود به اكسيژن، مواد غذايي و پادتن هاي ضد عفونت و همچنين براي دفع مواد زايد خود به مادرش وابسته است. اين مواد در داخل جفت كه عضوي متصل به سطح داخلي رحم است و از طريق طناب نافـي به نـوزاد مرتبـط مـي شود، بين خـون مادر و خـون جنيـن مبادله مـي شوند. در جفت، خون مادر و جنين نزديك هم قرار مي گيرند ولي واقعاً مخلوط نمي شوند.
عروق خوني در جفت
عروق خوني طناب نافي در جايي كه به جفت مي رسند، ساختارهايي به نام پرز را تشكيل مي دهند و پرزها به سمت نواحي حاوي خون مادر پيشروري مي كنند. كوريون كه غشايي است كه مواد غذايي و سـاير مـواد از طـريق آن عبــور مـي كنند، آنها را محصور مي كند.
تكامل جنين
جنين در كيسـه اي در داخـل رحم تـكامـل مي يابد. مايع آمنيوتيك مثل يك ضربه گير براي اين كيسه عمل مي كند و تغذيه آن نيز به وسيله خون بندناف انجام مي گيرد. محصول بارداري در8 هفته اول، رويان نام دارد. در اين مدت، اندام ها، سر و ظاهر صورت شكل مي گيرد؛ بيشتر اعضا تشكيل مي شوند و قلب شروع به ضربان مي كند. رويـان بعـد از8 هـفـتـه، جنيـن ناميـده مـي شود. تكامل ساختارهاي بدن در سراسر بارداري ادامه مي يابد.
تغييرات بدن مادر در دوران بارداري
بارداري به سه مرحله (ثلث) تقسيم مي شود كه هر يك حدود 3 ماه طول مي كشد. در طي بارداري بدن مادر متحمل تغييرات عمده اي مي شود. بارزترين اين تغييرات عبارتند از برآمدگي شكم همراه با رشد جنين و بزرگ شدن پستان ها همزمان با آماده شدن آنها براي توليد شير. به علاوه در هر سه ماهه تغييراتي اختصاصي رخ مي دهد. در سه ماهه اول، تغييرات قابل مشاهده اندكي وجود دارد. البته ضربان قلب مادر، حدود 8 ضربه دردقيقه افزايش مي يابد تا گردش خون جنين را زياد كند. تغيير در غلظت هورمون ها ممكن است باعث ايجاد علايمي چون تهوع شود. در سه ماهه دوم ممكن است در اثر وزن جنين، احساس كمردرد مادر شروع شود. اشتهاي مادر ممكن است افزايش يابد. تا هفتهههاي 81 تا02 حركات قابل احساس جنين شروع مي شود و در شكم مادر
احساس لرزش ايجاد مي شود. در سه ماهه سوم، همزمان با جهش رشدي جنين، مادر به سرعت وزن مي گيرد. سرانجام رحم چنان بزرگ مي شود كه سر آن تقريباً به قفسه سينه مادر مي رسد. در هفته هاي آخر، جنين تغيير وضعيت مي دهد به طوري كه سر آن به سمت پايين قرار مي گيرد و براي تولد آماده مي شود.
مادر در هفته12
پستان هاي مادر، سفت و آرئول (ناحيه دور نوك پستان) تيره مي گردد رحم كه در حال بزرگ شدن است، ممكن است مثانه مادر را تحت فشار قرار دهد.
مادر در هفته 24
با رشد جنين و رحم، شكم مادر شروع به برآمدن مي كند. لوبول هاي توليدكننده شير در پستان ها بزرگ مي شوند و ممكن است از نوك پستان ترشحاتي بيرون بيايد
مادر در هفته 36
تحت فشار قرار گرفتن ريه ها، معده، روده ها و مثانه ممكن است علايمي چون تنگي نفس خفيف، سوزش سر دل و تكرر ادرار ايجاد كند.
فرهاد شرف پور مربي امداد ونجات
تماس با من
farhademergencybox@yahoo.com
mosaferaseman2002@yahoo.com
¤ نوشته شده در ساعت 11:14 توسط farhad sharafpour
پيامهاى ديگران ( بايگاني شده )
سه شنبه، 31 شهريور، 1383
دستگاه عصبي
دستگاه عصبي، اطلاعات را جمع آوري، تحليل، ذخيره و منتقل مي كند. اين دستگاه كاركردهاي حياتي بدن را كنترل مي كند و با جهان خارج تعامل دارد. دستگاه هاي عصبي دو قسمت دارد: دستگاه عصبي مركزي كه مغز و طناب نخاعي را تشكيل مي دهد و دستگاه عصبي محيطي كه از اعضايي تشكيل مي شود كه از مغز و طناب نخاعي منشأ گرفته، به تمام نواحي بدن مي روند.
پيام ها به صورت تكانه تهاي الكتريكي ظريف، از طريق دستگاه عصبي، از مغز به بقيه بدن و برعكس منتقل مي شوند. مغز تقريباً تمامي فعاليت ها را كنترل مي كند: هم فعاليت هاي آگاهانه مثل حركت هم فعاليت هاي غير آگاهانه مثل حفظ دماي بدن. همچنين در مورد محيط و وضعيت ساير قسمت هاي غير آگاهانه مثل حفظ دماي بدن. همچنين در مورد محيط و وضعيت ساير قسمت هاي بدن اطلاعاتي را دريافت مي كند. براي مثال، اعصابي كه به چشم ها ختم مي شوند، اطلاعات تصويري را ثبت مي كنند و اعصاب زير سطح پوست، حواسي چون درد را منتقل مي كنند.
به علاوه مغز قادر به انجام فرايندهاي پيچيده اي چون يادگيري، حافظه، تفكر و هيجان است و مي تواند بدن را وادار كند كه بر اساس فرايندها عمل كند.
ساختار و كاركرد مغز
مغز، پيچيده ترين عضو بدن است. بيش از 100 ميليارد سلول عصبي و ميلياردها راه عصبي را درخود جاي داده است. بزرگترين قمست مغز، مخ است. مخ به دو نيمه (نيمكره) تقسيم مي شود كه به وسيله طنابي از رشته هاي عصبي به نام جسم پينه اي به هم متصل هستند لايه خارجي (قشر مغز) از بافتي به نام ماده خاكستري تشكيل شده است كه پيام هاي عصبي را توليد و تنظيم مي كند. لايه دروني از ماده سفيد تشكيل شده است كه پيام ها را انتقال مي دهد. مخ، تفكر آگاهانه و حركت را كنترل و اطلاعات حسي را تفسير مي كند؛ قسمت هاي مختلف آن، فعاليت هاي ويژه اي چون تكلم و بينايي را اداره مي كنند. ساختاري در قاعده مغز به نام مخچه،
وظيفه تعادل، هماهنگي و شكل دادن به وضعيت بدن را بر عهده دارد. ارتباط مغز با طناب نخاعي از طريق سابقه مغز است كه كاركردهاي حياتي از جمله تنفس را كنترل مي كند. درست بالاي ساقه مغز، هيپوتالاموس قرار دارد كه ارتباط بين دستگاه عصبي و غدد درون ريز را برقرار مي كند و به تنظيم دماي بدن، خواب و رفتارهاي جنسي كمك مي كند. مغز به وسيله جمجمه و پرده هايي به نام مننژ محافظت مي شود. مايع شفاف مغزي ـ نخاعي مثل يك ضربه گير، مغز و طناب نخاعي را در برابر آسيب محافظت مي كند.
سازماندهي دستگاه عصبي
دستگاه عصبي مركزي، متشكل از مغز نخاع، پيام هاي عصبي را تجزيه تحليل و هماهنگ مي كند نخاع، ارتباط بين مغز و بقيه بدن را برقرار مي سازد. راه هاي حركتي كه پيام ها را از مغز مي آورند، در طناب نخاعي نزول مي كنند. در حالي كه راه هاي حسي از پوست و ساير اعضاي حسي، از طناب نخاعي بالا رفته، پيام ها را به مغز مي برند. شبكه اي از اعصاب محيطي به كليه قسمت
هاي بدن مي رسد. هر عصب از صد رشته عصبي تشكيل مي شود كه شامل سلول هاي عصبي هستند و در دستجاتي قرار گرفته اند. از طناب نخاعي، 31 جفت عصب، منشأ مي گيرند. اين اعصاب در تنه و اندام ها به اعصاب كوچكتر و كوچكتري تقسيم مي شوند
ساختار نخاع
نخاع از ماده خاكستري كه حاوي سلول هاي عصبي و حمايت كننده است و ماده سفيد كه حاوي رشته هاي عصبي است، تشكيل مي شود. نخاع به وسيله پرده هاي محافظي به نام مننژ پوشيده مي شود.
فرهاد شرف پور مربي امداد ونجات
تماس با من
farhademergencybox@yahoo.com
mosaferaseman2002@yahoo.com
¤ نوشته شده در ساعت 10:59 توسط farhad sharafpour
پيامهاى ديگران ( بايگاني شده )
دوشنبه، 30 شهريور، 1383
دستگاه تنفسي
تنفس فرايندي است كه از طريق آن، بدن اكسيژن كسب مي كند (براي توليد انرژي) و دي اكسيد كربن (محصول دفعي اصلي) را دفع مي كند. هوا از طريق بيني يا دهان وارد شده، از طريق ناي (لوله هوا) به طرف برونش ها (راه هاي هوايي تحتاني) و برونشيول ها (راه هاي هوايي كوچكتر) در ريه ها مي رود. برونشيول ها به كيسه هايي به نام آلوئول ختم مي شوند كه در اطراف آنها رگ هاي خوني قرار دارد. اينجا اكسيژن وارد خون و دي اكسيد كربن وارد ريه ها مي شود تا به خارج دميده شود. تنفس توسط ديافراگم (يك عضله) و عضلات بين دنده اي انجام مي شود. دستگاه تنفسي شامل حلق (گلو)، حنجره و اپي گلوت نيز هست. لوزه ها و آدنوئيدهـاي واقع در حـلق به مبارزه با عفونت ها كمـك مي كنند. حنجره، حاوي طناب هاي صوتي است كه براي توليد صدا به لرزش در مي آيند. اپي گلوت در طول بلع، ناي را مي بندد تا غذا وارد ريه ها نشود
تنفس چگونه انجام مي شود؟
تنفس عملي است كه به وسيله آن بدن هوا را وارد و خارج مي كند. جريان هوا به درون و بيرون از بدن، به خاطر حركت هوا از نواحي پرفشار به كم فشار صورت مي گيرد. براي تنفس به درون (دم)، ديافراگم و عضلات بين دنده ها منقبض شده، قفسه سينه را بزرگ مي كنند. در نتيجه، فشار هوا در ريه ها كاهش پيدا مي كند، به طوري كه كمتر از فشار هواي اطراف مي شود و هوا وارد ريه ها مي گردد. براي تنفس به بيرون (بازدم)، عضلات شل شده، حجم ريه را كاهش مي دهند. فشار هوا در ريه ها بيش از هواي اطراف مي شود و باعث خروج هوا از بدن مي شود.
تبادل گاز در بدن
بافت هاي بدن، دايماً اكسيژن رااز خون مـي گيرند و دي اكسيد كربن را در خون آزاد مي كنند. اكسيژن محيط وارد ريه ها مي شود و از آلوئول ها (كيسه هاي نازك) وارد رگ هاي خوني به نام مويرگ مي گردد كه در آنجا به ماده اي به نام هموگلوبين كه درگلبول هاي قرمز وجود دارد، متصل مي شود. در همين زمان، دي اكسيد كربن از پلاسما (قسمت مايع خون) وارد آلوئول ها مي شود تا با بازدم خارج گردد. درمويرگ هاي بافت ها، گلبول قرمز اكسيژن را آزاد مي كند در حالي كه دي اكسيد كربن وارد پلاسما مي شود.
فرهاد شرف پور مربي امداد ونجات
¤ نوشته شده در ساعت 10:14 توسط farhad sharafpour
پيامهاى ديگران ( بايگاني شده )
يكشنبه، 29 شهريور، 1383
ايدز
ايدز عبارت است از به وجود آمدن ضعف عمده در دستگاه ايمني بدن (نقص ايمني). اين امر باعث كاهش توانايي بدن در مقابله با عفونتها و توانايي سركوب سلولهاي غيرطبيعي مثل سلولهاي سرطاني ميشود. ويروس ايدز سلولهاي ايمني موجود در خون (لنفوسيتها) و سلولهاي ايمني موجود در بافتها (مغز استخوان، طحال، كبد و گرههاي لنفاوي) را درگير ميسازد. اين سلولها در توليد پادتن براي مقابله با بيماريها و سرطانها نقش دارند. در مجموع بايد گفت كه ايدز يك نوع نقص ايمني ثانويه است كه در سير عفونت با ويروس ايدز ايجاد ميشود