بخشی از مقاله

تخريب و ساخت يك ساختمان چهارطبقه

اين گزارش پيرامون تخريب و ساخت يك ساختمان چهار طبقه مي باشد كه كارهاي آن در چند مرحله صورت مي گيرد .
تخريب
ابتدا تخريب بناي قديمي جهت آماده سازي محل اجراي ساختمان جديد و احداث پروژه مسكوني جديد در اين مرحله با توجه به اهميت مكان و همچنين بناهاي اطراف بايستي ساختمان تخريب گردد .اولين قدم در تخريب بناي قديمي توجه به نوع بناهاي اطراف آن از حيث استحكام مي باشد كه در اين پروژه بناهاي سه طرف آن كه سمت غرب و شرق آن ساختمان مسكوني قديمي و فاقد اسكلت بندي بوده و فونداسيون هم ندارند و ساختمانهايي بسيار ضعيف از نظر بار جانبي مي باشند و سمت شمال آن هم كه ديوار حياط همسايه مي باشد كه آن هم به جهت قديمي بودن و همچنين مجاورت با باغچه داراي پي بسيار ضعيف و قابل نشست مي باشد .لذا با توجه به دو طبقه بودن ساختمان به محض تخريب طبقه

دوم بايستي ديوارهاي همسايه هاي شرقي وغربي شمع بندي گردد و از وارد كردن ضربه هاي خيلي زياد به آنها خودداري كرد پس از تمام شدن تخريب طبقه دوم نوبت به تخريب طبقه اول مي گردد كه در اينجا با توجه به اينكه نسبت ارتفاع پروژه از ارتفاع دو بناي مجاور كمتر است و به جهت اينكه اين بناها بصورت ناخواسته تكيه گاه هم در برابر نيروهاي جانبي بوده اند لذا كار كمي مشكلتر مي گردد و بايد بسيار با احتياط اين طبقه برداشته شود . به محض برداشته شدن سقف طبقه اول و تخليه نخله ها شمع هايي بصورت مايل از وسط ساختمان در حال تخريب به ساختمان ها ي مجاور زده مي شود


سپس نسبت به برداشتن ديوارهاي جانبي پروژه اقدام گردد تا اينكه ريشه ديوارها نيز بيرون بيايد .
و بدين صورت تقريباكار تخريب پايان مي يابد .اما قسمت مشكل تر اجراي پروژه در خاكبرداري آن است .زيرا با توجه به نقشه يك طبقه جهت استفاده براي مكان ورزشي و….بايستي ارتفاع پايين تر از سطح زمين ساخته شود . بدين منظور ابتدا تا نصف پلان زمين در دو جهت هر دو ساختمان شرقي وغربي خوب شمع بندي مي گرددتا آنكه ارتفاع آن تقريبا نيمي از پلان ساختمان باشد خاك آن نيم ديگر زمين تا ارتفاع مورد نظر برداشته مي شود. در اين مرحله از قسمت خاك برداري شده زير ساختمانها شمع بندي مي شود . البته لازم به ذكر است كه گود برداري با فاصلاه يك متر ويا هفتاد سانتي متر از دو ساختمان صورت مي گيرد.سپس بوسيله كارگر و نه با لودر جاي چند شمع از جداره گود برداشته مي شود تا شمعها دقيقا در مرز ساختمانها كاشته شوند


وبدين صورت نصف بعدي هم گود برداري مي شود .البته بايستي توجه داشت كه پاي شمع هاييكه در زير ساختمان قرار مي گيرند چه شمع هاي مايل و چه شمع هاي عمودي نبايستي شناژها قرار گيرند در مورد شمع هاي عمودي بايد در ارتفاع تا يك متر بالاتر از سطح گود قرار گيرند تا در داخل بتن فونداسيون قرار نگيرند و براي فونداسيون مشكلي پيش نيايد . و بدين صورت كار خاكبرداري هم پايان مي گيرد .


فونداسيون
مرحله بعدي كرسي چيني فونداسيون (ويا پياده كدن واجراي شناژها ) مي باشد . در اين قسمت طرح شناژها با گچ ريخته شده وبا آجر و ملات و ماسه و سيمان عيار خيلي پايين چيده مي شود اكنون نوبت به كندن و برداشتن خاك مانده (فاصله تا مجاورت پي ساختمانها جانبي )ميرسد كه با توجه به مقاومت خاك منطقه و مقاومت آن از زير خاك برداشته مي شود تا پي هاي جانبي ساختمان هم ساخته شود . پس از اجراي شناژها نوبت به كشيدن ملات مگر در كف فونداسيون مي رسد .ملات مگر ملات ماسه وسيمان با عيار پايين است كه صرفا جهت بدست آوردن يك سطح صاف در زيز فونداسيون مي باشد و هم چنين قطع ارتباط بين بتن فونداسيون ريخته شده و خاك مي باشد .زيرا در صورت ارتبا ط سيمان داخل بتن

بهمراه آب بتن در زمان پس دادن آب از بتن خارج شده و به داخل خاك مي رود و بدين ترتيب بتن پوك مي شود .همچنين بتن مگر ارتباط بين ميلگردهاي قرار گرفته در فو نداسيون و خاك كه باعث زنگ زدگي آنها مي شود جلوگيري مي كند .براي اجراي بتن مگر بايستي توجه داشت كه سطح فونداسيون پس از كشيدن بتن مگر بايد كاملا تراز و صاف باشد تا ارتفاع ساختمان در نقاط مختلف ساختمان
برابر باشد .

مرحله بعدي آرماتور گذاري در فونداسيون مي باشد .اين كار بوسيله خبره اين كار صورت مي گيرد و از شبكه هاي ميلگردي خاصي كه به شكل سبد مي باشد
در زير ستونها اتفاده مي گردد.پي هاي ستونها هم بوسيله شناژها به همديكر وصل مي شود وظيفه شناژها فقط ارتباط دادن پي ها به يكديگر بوده و از حركت آنها به سمت همديگر جلوگيري مي كنندو هيچ گونه نقشي در تحمل بارها ي ثقلي كه از ستون به فنداسيون وارد مي شود ندارند .البته لازم ابه ذكر است كه اين موضوع در مورد پي هاي باسكولي تفاوت دارد .در زمان آرماتور بندي موارد زير تكرار مي شود :


1)فاصله ميلگردهاي سبدها معمولا بيشتر از مس 7 است البته اين موضوع به ميزان بار وارده بر فونداسيون بستگي دارد .ولي حتي الامكان بايد اين فواصل
به گونهاي باشد كه عبور بتن و ويبره به راحتي صورت گيرد .در زمان اجراي آرماتور گذاري صفحات ستونها هم كه با ميلگردهاي بصورت عمود بر آنها بر روي سبدها طوري قرار مي گيرد كه ميلگردهاي متصل به صفحات بعنوان ريشه ستون در لابلاي شبكه سبد قرار گيرد و دقيقا تا زير سطح صفحه بتن ريخته مي شود .البته در زمان قرار گيري صفحات آنها را تنظيم مي كنند يعني آنها را از نظر اينكه در يك راستا باشند ودر محلهاي مورد نظر در نقشه قرار گرفته باشند و همچنين در يك تراز بودن آنها را دقيقا چك مي كنند . البته لازم به ذكر است كه پس از ريخته شدن بتن در فونداسيون سطح ترازي صفحات بهم مي خورد و بايستي دوباره آنها را چك كرد .زيرا تراز نبودن آنها با توجه به اينكه ستونها قبلا ساخته شده اند باعث اختلاف تراز سقفها ونامساوي بودن ارتفاع در نقاط يك يا چند طبقه مي شود .


بتن ريزي پي ساختمان :
قبل از ريخته شدن بتن در پي ساختمان ابتدا ديوارهاي جانبي فونداسيون و شناژها را بطور كامل با نايلون مي پوشانند اين عمل به چند دليل صورت مي گيرد :
1)اول اينكه ارتباط بتن ريخته شده با خاك و يا ديوارها قطع گردد و در نتيجه آجرهاييكه در كرسي چيني استفاده گرديده اند .مجددا قابل استفاده باشند دليل دوم و در واقع مهمترين دليل اينست كه از خروج آب و سيمان بتن از داخل بتن كه باعث پوك شدن بتن مي گرددجلوگيري شود .


پس از آنكه ديوارهاي شناژها و پي ها با نايلون كاملا عايق گرديد بتن ريزي انجام مي گيرد . ريختن بتن از يك جهت شروع مي شود بتن تا پر شدن كامل شناژها و فونداسيون در هر مرحله ريخته مي شود . و سپس ويبره مي شود .


در زمان ويبره شدن بايد دقت كرد كه خيلي زياد و خيلي كم هر دو براي بتن مضر مي باشد زيرا ويبره زياد باعث ته نشين شدن سنگدانه ها در بتن گشته و در نتيجه همگني بتن به هم مي خورد و بتن پس از خشك شدن مقاومت مورد نظر را نخواهد داشت .و يا ويبره كم باعث مي شود كه بتن بخوبي متراكم نشود كه در اين حالت هم بتن مقاومت خوبي از خود نشان نميدهد .در زمان ريختن بتن بايد بدين نكته توجه داشت كه اگر بهر دليل بتن ريزي بصورت كامل انجام نشود مقطعي كه بتن ريزي از آنجا قطع شده بايستي بصورت شيبدار باشد .و قرار دادن ماننع در بين بتن براي جدا كردن بتن ريخته شده و بتني كه بعدا ريخته مي شود كار درستي نمي باشد .

 

خصوصيات بتني كه مصرف مي گردد :
اين بتن بايد خواص مورد نظر از لحاظ اسلامپ –عيار سيمان- نوع سنگدانه داشته باشد.مثلا نوع سنگدانه نبايد خيلي درشت و يا خيلي ريز باشندو هم چنين نوع ماسه و شن موجود در كارگاه بايد تا حدودي با منحني دانه بندي مطابقت داشته باشد (دانه هاي موجود همه از يك اندازه باشند .) در مورد اسلامپ هم كه بسيار مهم است بعضي براي اينكه رواني بتن را بالا ببرند آب به آن اضافه مي كنند اين كار اگر چه باعث رواني بيشتر بتن و ريخته شدن راحت تر آن ميشود اما به مقاومت مشخصه بتن را كاهش مي دهد پس از اين لحاظ بتن ساخته شده را بخوبي كنترل كرد همچنين عيارسيمان هم مهم است .زيرا در شرايط فعلي كه سيمان كمياب است امكان استفاده كمتر از سيمان و پايين آوردن عيار آن وجود دارد.البته شدت اين كار به مهمي افزودن آب نمي باشد .زيرااين موضوع را همه حتي آنهائي كه بتن را مي سازند ميدانندكه كم كردن سيمان در بتن چه آثار سوئي رابدنبال دارد.اما مهمترين نكته همان توجه به اسلامپ بتن است.


پس از ريختن بتن نوبت به تراز كردن وتنظيم كردن صفحه ستونها ميرسد.كه اين كار معمولا يك تا دو ساعت پس از بتن ريزي صورت ميگيرد.صفحاتي كه از سطح تراز بالاترند با زدن ضربه پايين ميروندو آنهائي كه پايين ترندپس از شل كردن پيچها آنهارا بالا آورده وزيرشان ملات ماسه سيمان با عياربالا ريخته ميشود سپس با زدن ضربه با صفحات ديگر ترازشان ميكنند. پس از اتمام اين كار بايد مدتي صبر كرد تا بتن سفت شودوبه عبارتي به مقاومت مورد نظر برسد.از لحاظ استاندارد اين زمان 14تا 21روز است (بسته به نوع آب و هواوشرايط محيط).ولي متاسفانه در ايران معمولا بعد از 7روزستونها و اسكلت را روي فونداسيون سوار ميكنند واين كار بسيار نادرست ميباشدوحتي در جائي (در كارگاهي ديگر)ديده شده است بعلت اينكه

ستون خيلي سنگين بر روي فونداسيوني كه مقا ومت فشاري بتن آن كامل نگرديده بود قرار گرفته بود باعث بوجودآمدن ترك در اطراف فونداسيون و در مرز با شنا ژها گرديده است.در پروژه هائي كه تا حدودي اصولي اجرا ميگردند اين زمان بين 14تا21روز است كه البته دراين زمان بتن توا نسته است تا حدودي به مقاومتي برسد كه بتواند فشار مورد نظر را تحمل كند.علاوه بر ريخته شدن بتن هم نگهداري آن بسيار مهم ميباشد كه بهترين شكل نگهداري آن آب دادن مرتب و بموقع تا زمانيكه بتن بطور كامل به مرحله خود كيري برسد (معمولا

28روز)بطور مستقيم در معرض آفتاب نبودن و مرطوب نگهداشتن سطح بتن بهترين راه وصول بدين منظور است.در اين مورد توصيه ميشود روزي دو تا سه باربه بتن آب داده شود.اين امردرمورد بتن سقفها هم خيلي مهم ميباشد.البته با توجه به اينكه بتن سقفها نازكتر از بتن فونداسيون است و زودتر خشك ميشود آبدادن به آن در دو يا سه روز اول كفايت مي كند .

ستون گذاري وشروع اسكلت بندي
انواع ستونها:

ستون اصولا به اجزائي از ساختمان گفته مي شود كه براي تحمل نيروهاي ثقلي محوري وارد بر ساختمان و همچنين تحمل لنگر هاي ناشي از بارهاي جانبي به ساختمان بكار مي روند.در حقيقت در يك ساختمان ستون به معناي تحمل نيروي محوري تنها نميباشدستونها علاوه بر اينكه ستون اند تير هم هستند يعني تيرستون .ستون بدين معني كه نيروي محوري را انتقال مي دهد و تير بدين معني كه لنگر ناشي از بارهاي جانبي را تحمل ميكند.ستونها با توجه به نوع كاربري آنها با اشكال مقاطع گوناگوني ساخته ميشوند


همچنين با توجه به نوع بارهاي وارده بر آنها از مقاطع خاصي استفاده مي شود.مثلا در ساختمانهاي خيلي بزرگ و با اهميت اصولا از ستونهاي با مقاطع باكس استفاده ميشود.اين ستونها در دو شكل مقطع مربع و مستطيل ساخته ميشوندكه با توجه به ابعادساختمان وهمچنين جهت بادبندي وموارد ديگر استفاده از آنها متفاوت است.درسا ختمانهاي با اهميت

كمتر و سبكتر اصولا ستونها از تركيب نيمرخها با ورق جانبي (بسته به ميزان بار وارده جانبي و شماره نيمرخ )ساخته مي شوند.در ستونهائي كه مقطع آنها از دو نيمرخ با ورق جانبي تشكيل گرديده است معمولا در طبقات اول ورق جانبي بصورت يكپارچه در قسمت جانبي (روي بالهاي نيمرخها)جوش زده ميشود.با توجه به نيروها ومقدار آنها در ضخامت هي گوناگون مي باشند در طبقات بالاتر كه نيروهاي ثقلي كمتر مي شوند از يكسره بودن بودن ورقهاي جانبي چشم پوشي مي شود .و اين ورق بصورت وصله هاي (جهت اتصال بال ستونها در صورتي كه دو نيم رخ با هم فاصله داشته باشند )اجرا مي گردد البته بهتر آن است كه با توجه به زياد شدن ارتفاع و زياد شدن نيروي زلزله ورق جانبي هم يكسره اجرا مي گردد .نكته

ديگر در مورد اجراي ستونها اينست كه با توجه به محدوديت طولنيم رخها (كه در حدد 12متر مي باشند )ستونها ساختمانهاي مرتفع دو تكه مي باشند و ابتدا قطعه زيرين نصب شده و پس از رسيدن نصب تيرها و سقفها به جاييكه ستون كوتاه است ستون بالاتر روي آن سوار مي گردد.در اينجا اتصال ستونها به يكديگر و طول وصله ها و نوع جوش و اجراي جوش بسيار

مهم است .زيرا اين وصله ها بايد به گونه اي اجرا گردد كه گويي جزيي از ستون است و همه عملكرد ستون را يكپارچه كند همچنين در ساختمانهاي بلند كه با بالا رفتن طبقات معمولا با توجه به اينكه ميزان بارها كاهش مي يابد مقطع ستون نيز ضعيف تر در نظر گرفته مي شود .اين كاهش مقطع از مقطع بزرگتر به مقطع كوچكتر با وصله صورت مي گيرد اجراي اين وصله ها نيز دقت زيادي مي طلبد كه بايد در حين اجرا نظارت كافي صورت گيرد .يكي دگر از مسائل ستونها اجراي ورقها يا صفحات سخت كننده در اتصال ستون به صضفحه ستون كار گذاشته شده در فونداسيون مي باشد .هدف از كاربرد اين صفحات سخت كننده جلوگيري از كمانش صفحه ستون در اثر نيروي زياد ستون بهآن مي باشد كه در اجراي اين سخت كننده ها هم بايد دقت كافي صورت گيرد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید