بخشی از مقاله
سیستم بادبندی واگرا
مقدمه:
سيستم بادبندي واگرا، يك نوع سيست مناسب سازهاي براي مقابله با نيروهاي زلزله ميباشد كه براي اولين بار توسط پوپوف پيشنهاد شد. سازههاي مهاربندي واگرا با توجه به طول تير پيوند بطور همزمان هم داراي سختي سيستمهاي سازهاي با بادبندهاي همگرا و هم داراي شكلپذيري و خاصيت استهلاك انرژي سيستمهاي سازهاي خمشي ميباشند. بعد از معرفي اين سيستم توسط پوپوف و همكارانش و طراحي چندين ساختمان بلند با استفاده از اين نوع سيستم و رفتار
بسيار مناسبي كه اين سازهها در زلزله از خود نشان دادند مهاربندهاي واگرا به سرعت مورد قبول آييننامههاي آمريكايي AISC و UBC قرار گرفتند. در ايران در اكثر موارد مهاربندهاي واگرانه براي رفتار مناسب لرزهاي بلكه بر اساس محدوديتهاي مهاربندي واگرانه براي رفتار مناسب لرزهاي بلكه بر اساس محدوديتهاي معماري و به اجبار استفاده ميشود. هر چند كه ضريب رفتار اين سيستم در آييننامه 2800 ويرايش دوم و سوم آورده شده ولي ضوابط لرزهاي مهاربنديهاي واگرا در آييننامه 2800 هنوز آورده نشده است. در ويرايشهاي قبلي آييننامه 2800 تنها به اين جمله اكتفا شده بود كه براي طراحي اين نوع سيستمهاي سازهاي بايستي به آييننامههاي معتبر خارجي رجوع شود. همين امر باعث ميشود كه مهندسان طراح در ساختمانهاي با بادبندهاي واگرا از ضريب رفتار سيستم مهاربندي واگرا استفاده نموده و در حقيقت نيروهاي زلزله را نسبت به سيستم مهاربندي همگرا كاهش دهند ولي با توجه به موجود نبودن ضوابط لرزهاي بادبندهاي واگرا در آييننامههاي ايراني، بالطبع ضوابط طراحي ويژه اينگونه سيستمها نيز توسط غالب مهندسين رعايت نميشد. يك نمونه روشن بحث بالا مشاهده ساختمانهاي بسياري با بادبندهاي واگرا در تهران ميباشد كه در تير پيوند از تير لانه زنبوري استفاده شده است. در موارد محدودي نيز مشاهده ميگردد كه در جان، ورق تقويتي كار گذاشته شده است در صورتي كه بر اساس دستور صريح
آييننامه استفاده از تيرهاي لانه زنبوري يا جان باز چه با ورق تقويتي و چه بدون ورق تقويتي مجاز نميباشد. قابل توجه است كه بيشترين سهم استهلاك انرژي در اينگونه سيستمهاي سازهاي نيز مربوط به تير پيوند (Link) ميباشد. خوشبختانه ضوابط سيستمهاي مهاربندي واگرا در ويرايش جديد مبحث دهم آورده شده و اميد است ضوابط مربوطه تا حد امكان در طراحي و اجرا بطور معمول بكار برده شود. هر چند ضوابط مربوط به طراحي بادبندهاي واگرا نسبت به بادبندهاي همگرا بسيار بيشتر ميباشد ولي نرمافزار ETABS امكانات بسيار مناسبي براي طراحي بادبندهاي واگرا دارا ميباشد و تنها كافي است آييننامه طراحي UBC-ASD انتخاب شده و تركيبات بار نيز توسط كاربر معرفي شود. در اين مقاله ضوابط طرحي مطابق UBC-ASD همراه با شماره بند آييننامه آورده
شده است. در ادامه در هر قسمت امكانات ETABS در مورد كنترل ضابطه مربوطه ذكر شده و در انتهاي هر قسمت نيز يكسري توصيههاي فني و اجرايي در رابطه با همان ضابطه آورده شده است.
بيان تئوري:
در سيستمهاي مهاربندي برون محور تير رابطه حلقه ضعيف شكست را تشكيل ميدهد و ضوابط طراحي به گونهاي تنظيم شده است كه شكست به صورت هدايت شده در اين جز ايجاد شود و بقيه اجزا از تسليم و شكست مصون مانده و از حوزه ارتجايي خارج نشوند. ضوابط UBC عمدتا بر اساس نتايج آزمايشهاي كاساي و تحقيقات پوپوف و دانشجويان مبتني است. در اين ضوابط براي تضمين تمركز شكست در تير رابط، با اعمال يك ضريب اطمينان مناسب در ساير اجزا ظرفيت بيشتري نسبت به ظرفيت لازم براي ايجاد تسليم در تير رابط تدارك ديده شده است. براي ايجاد يك شكست نرم و مطلوب در تير رابط تلاش شده است كه موارد زير در ضوابط آييننامه در نظر گرفته شوند.
1- تامين پايداري موضعي بال تير از طريق محدود ساختن نسبت عرض به ضخامت بال
2- تامين پايداري موضعي جان از طريق:
- نصب ورقهاي تقويتي به صورت تابعي از ضخامت و ارتفاع جان و همچنين زاويه چرخش تير
- عدم استفاده از ورق مضاعف (Doubler plate) براي تقويت جان
3- حاكم ساختن شكست برشي به جاي شكست خمشي در تير رابط
4- جلوگيري از ورود به حوزه رفتار كاهنده از طريق محدود ساختن چرخش تير رابط
بطور كلي ابعاد تير پيوند بايد طوري انتخاب شود كه مقاومت لازم را ايجاد كند و جزييات داخلي تير پيوند بايد طوري طراحي شود كه شكلپذيري مناسب را ايجاد نمايد. طراحي ديگر اعضاي قاب بايد به صورتي باشد كه قويتر از تير پيوند باشند بطوريكه تير پيوند بتواند به حد تسليم رسيده و نيز بتواند از كرنش سخت شدگي در آن سود برد. در صورت رعايت اين ضوابط ميتوان مطمئن شد كه تسليم قاب محدود به تير ميباشد.
روشهاي طراحي آييننامه UBC و AISC بدين گونه است كه آييننامه UBC براي طراحي بادبندهاي واگرا هم روش تنش مجاز، ASD و هم روش LRED را ارايه كرده است در حاليكه آييننامه AISC طراحي بادبندهاي واگرا را تنها بر مبناي روش طراحي بار و مقاومت نهايي، LRFD بيان نموده است.
طبق بند 8-1 پيوست 2 استاندارد 2800 ويرايش 2، قابهاي برون محور (واگرا) لازم است مطابق مقررات ويژه مندرج در آييننامههاي معتبر طراحي شوند و در استاندارد 2800 ويرايش 3 نيز ذكر شده است كه ضوابط لرزهاي سيستمهاي با بادبندي واگرا در ويرايشهاي بعدي آورده خواهد شد. با توجه به اين بند استاندارد 2800 و توجه به اين نكته كه در كشور ما طراحي بر اساس روش تنش مجاز رايج ميباشد اين نتيجه حاصل ميشود كه مناسب است كه براي در نظر گرفتن ضوابط
لرزهاي در طراحي بادبندهاي واگرا از آييننامه UBC-ASD استفاده شود.
اييننامه UBC در مورد طراحي بادبندهاي برون محور دو روش مقاومت نهايي و تنشهاي مجاز را ارايه كرده است كه در اينجا روش تنش مجاز تشريح ميشود زيرا ضوابط مندرج در آييننامه 2800 و مبحث 10 مقررات ملي ساختمان (طرح و اجراي ساختمانهاي فولادي) بر پايه اين روش تنظيم شده است. البته بايد توجه داشت اگر چه در اينجا ضوابط مربوط به طراحي به روش تنش مجاز درج گرديده است، اما بخاطر ماهيت واقعي رفتار سازه و بروز سازكار تسليم، UBC ناگزير از اشاره به مقاومت نهايي اعضاي سازه شده است. بنابراين در طول متن هر جا از مقاومت عضو نام برده شده است منظور مقاومت نهايي عضو مطابق جدول زير است.
1-10-2213- كليات
قابهاي مهاربندي شده واگرا بايستي طبق ضوابط اين بخش طراحي گردند.
امكانات نرمافزاري: برنامه ETABS با توجه به پارامترهاي معرفي شده بطور اتوماتيك اشكال مختلف بادبندي واگرا را جستجو و شناسايي ميكند. براي اينكه ضوابط مربوط به بادبندهاي واگرا توسط برنامه كنترل شود كاربر بايد نوع آييننامه طراحي را (UBC-ASD و نوع سيستم سازهاي را EBF و منطقهاي را كه سازه در آن واقع شده است را يكي از مناطق 3 يا 4 انتخاب كند.
در شكل زير انواع مختلف بادبندهاي واگراي قابل تشخيص توسط برنامه نشان داده شده است.
توصيه فني: مهاربندي تك قطري كه در شكل بالا نشان داده شده است براي دهانههاي باريك مورد استفاده قرار ميگيرد. در صورت امكان بهتر است اين نوع قاب EBF بصورت جفتهايي كه مخالف هم بادبندي شدهاند بكار رود تا بارهاي رفت و برگشتي زلزله را به راحتي تحمل كنند. براي دهانههاي پهنتر اانواعي از قاب EBF كه در شكل b,c نشان داده شدهاند ترجيح داده ميشوند مخصوصا قاب EBF نوع b كه بسيار باصرفه ميباشد زيرا شكل آن متقارن بوده و تير پيوند به ستون متصل نميباشد و با اين شكل از مهاربندي هر مسئله محتملي كه در ارتباط با اتصال تير پيوند با ستون وجود دارد صرفنظر شده است.
2-10-2213- تير پيوند:
حداقل در يك انتهاي هر بادبند از سيستم مهاربندي واگرا بايد يك تير پيوند وجود داشته باشد. تيرها در سيستم مهاربندي واگرا بايد منطبق بر ضوابط آييننامه UBC باشند. با اين تفاوت كه نسبت عرض به ضخامت بر (حسب كيلوگرم بر سانتيمتر مربع) تجاوز نمايد.
امكانات نرمافزاري: برنامه ETABS در مقاطع I شكل تيرها اين نسبت را كنترل ميكند. در صورت ارضاي اين ضابطه عبارت SEISMIC براي مقطع در برگه طراحي اعلام ميشود و در صورت عدم ارضاي اين ضابطه بايد مشخصات مقطع اصلاح شود.
3-10-2213- مقاومت تير پيوند:
مقاومت خمشي تير پيوند، ، مقاومت برشي آن با توجه به بند 2-4-2213 محاسبه ميگردد. هنگامي كه مقاومت تير توسط برش كنترل ميشود، ظرفيت محوري و خمشي تير پيوند با در نظر گرفتن بال تير به تنهايي محاسبه ميشود. مقاومت خمشي كاهش يافته، ، مورد استفاده قرار ميگيرد با استفاده از فرمول محاسبه ميشود كه در صورتي كه كوچكتر از باشد از آن صرفنظر ميگردد.
امكانات نرمافزاري:
برنامه ETABS مقاومت برشي، و مقاومت خمشي ، را محاسبه ميكند. اگر باشد فرض ميشود كه مقاومت تير پيوند به صورت برش كنترل ميشود و پيامي در اين رابطه چاپ ميشود. در صورتي كه رابطه فوق برقرار نباشد، فرض ميشود كه مقاومت تير پيوند به صورت خمشي باشد و پيامي در اين رابطه چاپ ميشود. در صورتي كه رفتار تير پيوند به صورت برشي باشد، مشخصات محوري و خمشي (مساحت A و مدول مقطع S) براي استفاده در معادلات اندركنش نيروي محوري و لنگر خمشي تنها بر اساس بالهاي تير محاسبه ميشود و وجود جان ناديده گرفته ميشود.
برنامه ETABS از فرمولبندي زير براي بدست آوردن مقاومت برشي و مقاومت خمشي (يا خمشي كاهش يافته) استفاده ميكند.
- مقاومت برشي تير رابط
- مقاومت خمشي تير رابط
اگر شكست برشي بر تير رابط حاكم ميباشد. در اين صورت در محاسبه مقاومت خمشي و محوري تير بايد فقط بالها را به حساب آورد.
اگر شكست خمشي بر تير رابط حاكم ميباشد. در اين صورت در محاسبه مقاومت خمشي و محوري تير تمام سطح مقطع تير به حساب آورد.
در روابط بالا پارامترهاي اعمالي برابر است با:
تنش تسليم فولاد
d عمق تير
ضخامت جان تير
ضخامت بال تير
z اساس مقطع خميري تير
Ms مقاومت خمشي تير رابط
مقاومت خمشي كاسته شده تير رابط بر اثر وجود نيروي محوري
مقاومت برشي تير رابط
تنش محوري تير
سطح مقطع كل تير
سطح مقطع جان تير
توصيه فني:
ظرفيت اتلاف انرژي در حالت برشي بيش از شكست خمشي است، پس بهتر است در صورتي كه طرحهاي معماري اجازه ميدهد طول تير رابط طوري انتخاب شود كه شكست برشي حاكم شود.
توصيه فني:
توجه كنيد كه در طراحي تير پيوند طراح بايستي تا حد امكان از ظريفترين مقطع ممكن با توجه به ضوابط آييننامه استفاده كند. از آنجا كه در سيستم مهاربندي واگرا بايد با جاري شدن تير پيوند بقيه اعضا در حالت الاستيك باقي بمانند بنابراين فرمولبندي روابط و طرح تمامي اجزاي سازهاي به گونهاي است كه از تير پيوند قويتر باشند، بنابراين انتخاب كردن تير پيوند با بيش از ظرفيت موردنياز، باعث ميشود بقيه اعضاي سازهاي نيز بيش از حد موردنياز دست بالا طرح شوند كه اين امر باعث ميشود سازه پرهزينه و غيراقتصادي طرح گردد.
4-10-2213- دورانهاي تير پيوند
دوران تير پيوند نسبت به حالت اوليه آن در حالت رسيدن قاب به تغيير مكان نهايي نبايد از اعداد زير تجاوز كند.
1- اگر (طول خالص تير پيوند است) آنگاه
2- اگر (طول خالص تير پيوند است) آنگاه
3- اگر (طول خالص تير پيوند است) آنگاه از درونيابي خطي بين دو حدو 0.09.0.03 راديان استفاده ميشود.
دوران تير پيوند بر حسب راديان و طول خالص تير پيوند است.
امكانات نرمافزاري:
در برنامه ETABS، دوران تير پيوند موجود در دهانه تير به صورت جابجايي نسبي طبقه ، ضربدر طول دهانه تقسيم بر طول تير پيوند موجود در دهانه تقسيم بر ارتفاع طبقه بدست ميآيد.
توصيه فني:
توجه داشته باشيد كه كمانش برش جان حالت شكست اصلي است كه كاهش شديدي را به دنبال دارد و بايد با محدود ساختن زاويه چرخش تير رابط مانع بروز آن شد.
توصيه فني:
در UBC و آييننامه 2800 گريز غيرارتجاعي با يكديگر متفاوت ميباشد. در آييننامه 2800 ويرايش 3 گريز غيرارتجاعي برابر R0.7 گريز از ارتجاعي سازه زير اثر نيروي زلزله طرح ميباشد. در آييننامه UBC بجاي ضريب R0.7 از ضريب استفاده ميشود كه بستگي به نوع سيستم سازهاي دارد. كاربر در قسمت معرفي اين ضريب در نرمافزار ETABS ميتواند مقدار موردنظر خود را طبق جدول زير وارد كند.
5-10-2213- جان تير پيوند
جان تير پيوند بايد به صورت ساده و بدون ورق تقويتي باشد. هيچگونه بازشويي نيز نبايد در جان تير پيوند وجود داشته باشد. برش جان تير پيوند تحت بارهاي زلزله نبايد از تجاوز نمايد.
امكانات نرمافزاري:
برنامه ETABS برش تير پيوند را تحت هر كدام از تركيبات بار كنترل ميكند. برش تير پيوند در هر كدام از تركيبات بار نبايد از بيشتر شود.
توصيه فني:
با توجه به اين بند آييننامه به هيچ عنوان استفاده از تيرهاي لانه زنبوري چه با ورق تقويتي در جان چه بدون ورق تقويتي در جان براي تير پيوند نميباشد. همچنين استفاده از مقاطع IPE با ورق تقويتي در جان نيز در محدوده تير پيوند مجاز نميباشد.
6-10-2213- اتصال بادبند به تير:
اتصال بادبند به تير بايد قادر به تحمل نيرويي معادل ظرفيت فشاري بادبند و انتقال اين نيرو به جان را داشته باشد. هيچ يك از اجزاي اتصال بادبند به ستون نبايد به ناحيه جان تير پيوند وارد شوند.
توصيه فني:
به دو دتايل ارايه شده در شكل زير توجه كنيد. سه تفاوت بين دتايلهاي ارايه شده وجود دارد.
1- در دتايل صحيح انتهاي بادبند به موازات تير بريده شده است. و در حد امكان بادبند به تير نزديك شده است. در صورتي كه در دتايل غير صحيح انتهاي بادبند از تير فاصله دارد و لبه انتهايي آن به موازات تير بريده نشده است. جزييات اتصالي با دتايل غيرصحيح در هنگام آزمايش يك قاب 6 طبقه
دچار شكست شد. خرابي توسط كمانش شديد صفحه اتصال بين مهاربندي و تير پيوند ايجاد شد. لنگرهاي خمشي منفي در تير تنشهاي فشاري بزرگي را در طول لبههاي صفحه اتصال بين مهاربندي و تير پيوند توليد ميكند و باعث امكان كمانش صفحه اتصال ميشود. جزييات صفحه
اتصال در دتايل صحيح به كمانش صفحه اتصال كمتر حساس است. بريدن انتهاي مهاربند به موازات تير و استقرار آن در نزديكترين محل به تير پيوند اتصال را تا حد ممكن فشردهتر ميكند. بعلاوه لبه صفحه اتصال نزديك به تير پيوند در دتايل صحيح تقويت شده است. عملكرد عالي اين جزييات همانند آنچه در دتايل صحيح نشان داده شده است به اثبات رسيده و ميبايست از اين نوع دتايل براي اتصالات استفاده كرد.
2- دومين تفاوتي كه بين دو دتايل مشاهده ميشود اين است كه در دتايل صحيح خط مركزي مهاربند خط مركزي تير را در انتهاي تير پيوند قطع كرده است. در صورتي كه در اتصال غيرصحيح خط مركزي مهاربند در خارج از تير پيوند محور مركزي تير را قطع كرده است. البته مطالعات مشخص نمودهاندكه تقاطع خطوط مركزي مهاربندي و تير چنانچه داخل تير پيوند باشد مورد قبول است.
7-10-2213- سختكنندههاي تير پيوند
در محل اتصال بادبند به تير بايد دو سختكننده قايم در دو طرف جان وجود داشته باشد. علاوه بر اين براي تيرهاي پيوندي كه داراي طولي بين محدودههاي حالت سوم از بند 4-10-2213 باشند در فاصله از انتهاي تير پيوند نيز بايد سختكنندههايي با عمق كامل تعبيه شوند. سختكنندهها در مجموع بايد عرضي حداقل برابر داشته باشند و ضخامت آنها نيز نبايد از يا ميليمتر كمتر باشد.
= عرض بال تير رابط
= ضخامت جان
توصيه فني:
تيرهاي پيوند با سختكنندههاي جان داراي رفتار بسيار مناسبي در برابر بارهاي رفت و برگشتي هستند. آزمايشات نشان دادهاند ه تيرهاي پيوند با سختكنندههاي جان داراي حلقههاي هيسترتيك كاملا پايدار ميباشند.
8-10-2213- سختكنندههاي مياني
در حالات زير سختكنندههايي با عمق كامل بايد در جان تعبيه شوند.
1- هنگامي كه مقاومت تير پيوند توسط برش كنترل ميشود.
2- هنگامي كه مقاومت تير با خمش كنترل ميشود ولي در صورت اعمال مقاومت خمشي كاهش يافته،
، برش تير از تجاوز نمايد.
9-10-2213- فاصله سختكنندههاي جان:
هنگامي كه تحت يكي از حالات فوقالذكر نياز به سختكننده مياني باشد فاصله سختكننده به صورت زير محاسبه ميشود:
1- براي تيرهاي پيوندي كه داراي دوران نهايي 0.09 اديان هستند فاصله حداكثر برابر ميباشد.
2- براي تيرهاي پيوندي كه داراي دوران نهايي 0.03 راديان هستند فاصله حداكثر برابر ميباشد.
3- براي دورانهاي بين 0.03 و 0.09 نيز ميتوان از درونيابي استفاده كرد.
توصيه فني:
بهترين آرايش سختكنندهها اينست كه فواصل بين آنها مساوي باشد. اين موضوع باعث ميشود كه استهلاك انرژي حداكثر باشد.
10-10-2213- اندازه سختكنندههاي جان
در تيرهايي كه داراي ارتفاعي بيش از 610 ميليمتر هستند سختكنندههاي مياني بايد داراي ارتفاع كامل و در دو طرف جان باشند. ولي در تيرهاي با ارتفاع كمتر از 610 ميليمتر ميتوان اين سختكنندهها را فقط در يك طرف تعبيه كرد. ضخامت سختكنندهها نبايد از 9.5 ميليمتر كمتر باشد، عرض سختكنندههاي يك طرفه نيز نبايد از كمتر باشد.
توصيه فني:
استفاده از سختكنندههاي نازكتر از جان در تير پيوند توصيه نميشود.
11-10-2213- جوش سختكنندههاي جان
جوش سختكنندهها به جان بايد قابليت تحمل مقاومت سختكننده را داشته باشد. جوش گوشه سختكنندهها به بال نيز بايد مقاومت كافي براي مقابله با نيروي را داشته باشد.
12-10-2213- تير پيوند به ستون
طول تير پيوند متصل به ستون نبايد از نسبت بيشتر باشد.
1- در صورتي كه تير پيوند به بال ستون اتصال پيدا كرده باشد ضوابط زير بايد برقرار باشند:
1-1- بال تير بايد با جوش نفوذي كامل به بال ستون وصل شود.
1-2- در صورتي كه مقاومت تير پيوند بوسيله برش كنترل گردد، جوش جان تير به ستون بايد قادر به تحمل نيروهاي معادل مقاومت برشي مقطع باشد.
2- در صورتي كه تير پيوند به جان ستون وصل شده باشد، بال بايد بوسيله جوش نفوذي كامل به ورق اتصال متصل گردد و جوش جان نيز بايد قادر به تحمل نيروي متناظر با مقاومت برشي مقطع باشد. در اين حالت زاويه دوران نهايي بين تير پيوند و ستون نبايد بيش از 0.015 باشد.
امكانات نرمافزاري:
در برنامه ETABS طول تير پيوندي كه به ستون متصل است توسط برنامه كنترل ميشود اگر اين طول بيشتر از باشد برنامه در برگه طراحي خروجي پيغام هشداري را اعلام ميكند.
توصيه فني:
منظور از زاويه دوران نهايي بين تير پيوند و ستون چرخش نسبي تير رابط تحت گريز غيرارتجاعي سازه، يعني R 0.7 ضربدر گريز ارتجاعي سازه بر اثر نيروي زلزله طرح ميباشد. همچنين به اين امر توجه داشته باشيد كه در حالتهايي از بادبندهاي واگرا كه يك سر تير پيوند به ستون متصل است نوع اتصال تير پيوند به ستون بايستي بصورت گيردار باشد.
13-10-2213- مقاومت تير و بادبند
مقاومت بحراني تير پيوند معادل مقاومت برشي، و با مقاومت خمشي كاهش يافته، هر كدام كه كمتر باشد، تعريف ميشود. هر بادبند با تير خارج از محدوده تير پيوند (بخشي از تير كه در امتداد تير رابط و در آنسوي اتصال تير رابط به بادبند قرار دارد) بايد داراي مقاومت محوري و يا مقاومت خمشي كاهش يافتهاي براي مقابله با حداقل 1.5 برابر نيروي متناظر با مقاومت نهايي تير پيوند باشد.
امكانات نرمافزاري:
در برنامه ETABS مقاومت بادبندها بايد از 1.5 برابر نيروي محوري (ايجاد شده در بادبند) نظير مقاومت تير پيوند بيشتر باشد (5-10-2213) UB. مقاومت تير پيوند يا به صورت برشي ، يا خمشي كاهش يافته، ، ميباشد. در اين رابطه ، حداقل تنش محوري موجود در تير پيوند است كه باعث جاري شدن برش جان يا جاري شدن خمشي بالها ميشود. تطابق بين نيروي بادبند و نيروي تير پيوند از روي حالات بار بدست ميآيد. حالت باري كه بيشترين نيرو را در تير پيوند ايجاد ميكند مورد توجه ميباشد.
امكانات نرمافزاري:
در برنامه ETABS مقاومت خمشي تير خارج از ناحيه تير پيوند، كه بايد از 1.5 برابر لنگر ايجاد شده (در تير خارج پيوند) در اثر مقاومت نهايي تير پيوند بيشتر باشد، در حال حاضر توسط برنامه ETABS كنترل نميشود. در صورت نياز كاربر بايد خود اين ضابطه را كنترل كند.
14-10-2213- مقاومت ستون:
ستونها بايد به نحوي طراحي شوند كه در حالت متناظر با 1.25 برابر مقاومت تير پيوند در حالت الاستيك باقي بمانند. مقاومت ستون لازم نيست بيش از مقدار ارايه شده در بند 5-2213 (تركيبات بار ويژه) باشد.
امكانات نرمافزاري:
در برنامه ETABS ستون تحت اثر بارهاي ثقلي به اضافه 1.25 برابر نيروهاي ايجاد شده در ستون نظير مقاومت نهايي تير پيوند كنترل ميشود. مقاومت نهايي تير پيوند در توضيحات مربوط به ضوابط بادبندها (بند قبلي) تشريح شده است. در صورت حاكم بودن اين ضابطه، تنش فشاري مجاز ستون بجاي ، برابر و تنش كششي مجاز ستون بجاي برابر در نظر گرفته ميشود.
15-10-2213- تير پيوند طبقه بام:
در طبقه آخر ساختمانهاي بيش از 5 طبقه ميتوان تير پيوند را حذف كرد.
16-10-2213- تركيب با مهاربندهاي همگرا:
در طبقه اول ساختمانهاي بيش از 5 طبقه در صورتي كه ظرفيت الاستيك طبقه اول بيش از 50 درصد از مقاومت جاري شدن طبقه بالايي بزرگتر باشد ميتوان از بادبندهاي همگرا استفاده كرد.
توجه: عبارت UBC در مورد ظرفيت ارتجايي كمي مبهم به نظر ميرسد زيرا ظرفيت ارتجاعي در واقع ظرفيت سازه در آستانه تسليم است كه با ظرفيت تسليم سازه يكي است (با فرض عدم وجود
مقاومت اضافي يا strength over) و دليلي ندارد يك مقوله با دو عنوان متفاوت در يك جمله استفاده شود. به هر حال همان تعبير مقاومت تسليم براي مقاومت ارتجايي مناسبتر به نظر ميرسد.
17-10-2213- نيروهاي محوري:
نيروي محوري تيرهاي پيوند كه ناشي از انتقال نيروي زلزله به انتهاي قاب يا ناشي از نيروي بادبندها است بايد در طراحي اين تير مدنظر قرار گيرند.