بخشی از مقاله
كرم خوردگي دندان
يكي از عوارض و مشكلات بشر امروز كرم خوردگي دندان است كه روز به روز زيادتر شده دندان را فاسد و پوسيده نموده توليد درد شديد مينمايد كه گاهي با ورم لثه و آبسة دردناك توأم است.
دندان عضو حساسي است كه در اثر عدم توجه و مراعات نكردن اصول بهداشت ممكن است ايجاد ناراحتي و درد شديد كرده باعث زشتي صورت و ضعف بينايي و عوارض ريوي و قلبي و ضعف شديد اعصاب شود كبد و كليهها را خراب كرده و در دستگاه گوارش توليد اختلال نمايد و گاهي ممكن است توليد سردرد شديد و عوارض رماتيسمي كند بطوري كه پزشكان را در تشخيص علت بيماري دچار اشتباه و سردرگمي نمايد. يكي از علل پوسيدگي و كرم خوردگي دندان ماندن ذرات غذا مخصوصاَ غذاهاي شيرين و گوشتي در لابهلاي دندان است و اين
ذرات در اثر ماندن و گنديدن توليد عفونت مينمايد و اين عفونت باعث فساد لثه و دندانها ميشود. علت ديگر پوسيدگي و كرم خوردگي دندانها سستي و از بين رفتن ميناي آنهاست كه از فلز فلوئور تركيب شده است فلوئور در معادن به مقدار زياد و در آب به مقدار كمي وجود دارد در قديم املاح آن در بعضي از آب قناتها از جمله قنات دانشگاه تهران و قنات مقصود بيك در تجريش زياد بود ولي با لولهكشي آب تهران مقدار آن بسيار كم شده كه اين امر موجب شده تا روزبهروز پوسيدگي دندان در اين شهر زياد شود در بعضي از كشورها براي پيشگيري از كرمخوردگي دندان مقدار كمي از املاح اين شبه فلز را به آب آشاميدني اضافه مينمايند خوشبختانه در آب آشاميدني بعضي از شهرها و دهات ايران از اين املاح به مقدار كافي وجود دارد كه از آن جمله ميتوان شهر اردبيل و دهات شاهسون نشين را نام برد.
ميناي دندان از شبه فلز فلوئور تشكيل شده و كمي و زيادي اين شبه فلز است كه دوام آن را كم و زياد مينمايد زيادي شبه فلز فلوئور دندان را زرد و طلايي مينمايد و اگر شنيده باشيد بعضي از حيوانات داراي دندان طلايي هستند و يا دندان جلوي شخصي طلايي رنگ است اثر اين شبه فلز است بنابراين استحكام آن با رنگ دندان اثر معكوس دارد يعني دندانهاي سفيد كم دوامتر از دندانهاي زرد است.
اثر چاي و دخانيات در دندان
چاي مخصوصاَ چاي جوشيده داراي كمي فلوئور ميباشد و كساني كه چاي پررنگ و غليظ ميخورند داراي دندانهاي زرد بوده و كمتر به پوسيدگي دندان مبتلا ميشوند و برعكس معتادان به كشيدن دخانيات دندانهايشان در اثر نيكوتين توتون زرد ميشود داراي لثههاي خراب و مريض بوده و زودتر از اشخاص غير معتاد به درد دندان مبتلا شده و آنرا از دست خواهند داد. مبتلايان به ضعف كليه كه املاح بدن خود را كمتر از دست ميدهند فلوئور بدن خود را كمتر خارج كرده و دندانهايشان ديرتر كرم ميخورد روي همين اصل دارو سازان و دندانپزشكان افزودن اين شبه فلز را به آب و يا نمك توصيه مينمايند. كارخانجات سازندة خمير دندان نيز از اين اصل استفاده كرده خمير دندانهايي فلوئوردار ساخته و به بازار فرستادهاند كه تأثير زيادي ندارد و حتي براي اينكه اين شبه فلز بهتر جذب دندان شود مسواكهاي برقي را بكار بردهاند كه زياد مفيد نبوده و تنها را استفاده خوردن املاح به مقدار خيلي كم از راه آب و غذا است.
دندانشويهها (سنونها)
دارو سازان سنتي قديم ايران نخستين دانشمنداني بودند كه در فكر بهداشت دندان افتاده و نسخههايي جهت حفظ آن اختراع كرده و به نام سنون ساخته و در اختيار بيماران قرار دادهاند.
سنون چيست؟
در زبان عربي به دندان سن و به داروهاي مفيد براي آن سنون ميگويند و آنها
شامل دندانشويهها، خميرهاي دندان و گرد دندان ميباشد و در اينجا از سنونهايي صحبت ميكنيم كه براي جلوگيري از پوسيدگي دندان مفيد ميباشند و داروي اصلي اين مقصود تركيباتي است كه داراي شبه فلز فلوئور باشند. داروسازان و دندانپزشكان قديم ايران با اينكه از وجود اين شبه فلز آگاهي نداشتن با وجود اين از راه تجربه براي اين كار از تركيباتي استفاده كرده و تجويز نمودهاند كه داراي مقدار فلوئور طبيعي ميباشند. اين شبه فلز در طبيعت علاوه بر معادن به مقدار كافي در آب دريا و تركيبات بدن حيوانات دريايي وجود دارد
مخصوصاَ در استخوان ماهيها و جلد صدفهاي دريايي و فرآوردههايي كه از دريا به دست ميآيد كه يكي از مهمترين آنها كف دريا است و آن صدف موجود در بدن جانوري دريايي به نام ماهي مركب است كه از دستة نرمتنان ميباشد. صدف اين جانور برخلاف ساير نرمتنان ديگر كه خارج بدن آنها ميپوشاند نيست بلكه به صورت تيغة كم و بيش پهن و ضخيم بوده و در پشت حيوان در زير جلد قرار دارد و پس از مرگ جانور به صورت جسم سخت و بادوامي ميماند و چون به علت داشتن خلل و فرج زياد از آب سبكتر است در روي آب دريا شناور شده و
با كمك امواج دريا به سوي ساحل روانه ميگردد ساكنان كنار دريا آنها را جمعآوري كرده و به نام كف دريا به فروش ميرسانند اين صدف داراي املاح زياد دريايي از جمله فلوئور ميباشد كه به علت طبيعي بودن قابل جذب بدن انسان بوده و ميناي دندانها را محكم و با دوام مينمايد. كف دريا بهآساني نرم ميشود و چون روي آن مايعات ترش مثل سركه و آبليمو بريزند ايجاد جوشش كرده و املاح آن حل شده و قابل استفاده و جذب ميشوند اين گرد براي جلوگيري از كرمخوردگي دندان و سخت شدن ميناي آن فوقالعاده مؤثر است.
سرطان
سلولهاي سرطاني 50 درصد اكسيژن در دسترس را استفاده ميكنند و بقيه را محصولات متابوليكي به دست ميآورند حدود 35درصد از اكسيژن باقيمانده در تشكيل لاكفات دخالت ميكند.
ريبوزوم:
تعداد ريبوزومهاي آزاد سلولهاي سرطاني بيشتر است. توليد پروتئينها آهنگ سريعتري پيدا كرده زيرا راههاي آنابوليكي سلول خاليتر شد و نسبت رشد نيز افزايش مييابد.
ترشح آمزيمي سلولها كاهش يافته و فقط ساخت و پروتئينهاي دوران جنيني روند عادي خود را طي ميكند.
شبكة آنوپلاسمي
چنين به نظر ميرسد كه غشاهاي مختلف در سلول متحمل تغييراتي ميشوند كه خود باعث ايحاد بدخيمي در سلول ميگردد.
هسته:
توزيع كروموزومي در داخل هسته ممكن است طيبعي باشد. احتمال جهشهاي متعدد وجود دارد. اين تغييرات خود در روي قدرت تكثير سلولي تأثير ميگذارد. هسته از حد طبيعي بزرگتر بوده، فضاهاي زيادي را اشغال كرده و اشكال غيرطبيعي دارد. در فعاليت توليد سلول افزايش مييابد. در بسياري از مواقع تغييرات كروموزومي ديرتر و در هنگام شكلگيري يك تومور ظاهر ميگردد.
تقسيم سلولي:
سلولهاي سرطاني در مقايسه با سلولهاي طبيعي از طول عمر بيشتري برخورداراند. سلولهاي طبيعي به دنبال انجام عمل ريپليكاسيون و باقيماندن طولاني در مرحله GO پير ميشوند. و در نهايت ميميرند اما سلولهاي سرطاني بدون اينكه پير شوند به عمل ريپليكاسيون اداامه داده و اصلاَ وارد مرحله GO نميشوند. عمل اصلي سلولهاي سرطاني ريپليكاسيون است. معمولاَ سلولهاي سرطني سريعتر وارد سيكل تقسيم سلولي ميشوند. اما تقسيم آنها با سلولهاي طبيعي تفاوتهايي دارد. تفاوت در اين جاست كه فقط 50 درصد باقيمانده به ريپليكاسيون ادامه ميدهند.( در مقايسه با 10 درصد از سلولهاي نرمال). تعداد زيادي از سلولهاي بدخيم در مرحلهG1 و G2بول ميشود. اينها همان دستهاي از سلولها هستند كه به مرحله استراحت وارد ميشوند و كمتر تحت تأثير راديوتراپي و شيميتراپي قرار ميگيرند.
متاساز
از خصوصيات مهم سلولهاي نئوپلاستيك، قدرت آنها در گسترش به نقاط دوردست است كه به اين حالت متاساز ميشود. سرطانهاي گوناگون در انسان نه فقط از نظر تمايل به متاساز بلكه از نظر جايگاه متاساز نيز متفاوتاند. يكي از عوامل مؤثر در ايجاد متاساز عبارت است از: كم بودن چسبندگي سلولهاي توموري به يكديگر ك بهعلت كاهش ايجاد سموزم در بين سلولها و نيز فقدان بعضي پروتئينها در سطح سلولهاي توموري و بدخيم است. بعلاوه سلولهاي توموري داراي تحرك موضعي زيادتري بوده است و آنها هم شايد به علت بيشتر بودن پروتئينهاي قابل انقباض در اين سلولهاست. به اين دو دليل سلولهاي سرطاني از تودة اوليه به علت كاهش يا كمبودن چسبندگي و به دليل تحرك موضعي بيشتر جدا ميگردند و به سوي خون يا لنف در ناژ ميگردند. انتقال سرطانها ممكن است از طريق استروماي همبندي احشاء، عروق لنفاوي، حفرات و مجاري بين فضاهاي مغري نخاعي صورت گيرد.
رشد سلولي:
همانطور كه ميدانيم واحدهاي تكشكيل دهنده بدن انسن سلول ناميده ميشود. رشد موجود ز نده با لقاح و ايجاد سلول تخم آغاز شده و افزايش در اندازه سلول از طريق تقسيم سلولي خاص حاصل ميشود. اين خود گوياي رشد و ترميم و جايگزيني سلولي نيز هست.
غشاء سلول:
در غشاء سلول سرطان تغييرات متعدد و گوناگوني به وقوع ميپيوندد كاهش يافتن پديده بازداري يكي از مهمترين آنها است. در هنگام لمس سلولهاي مجاور سرطاني، متحرك هستند. ارتباط يك سلول با سلولهاي ديگر بطور قابل ملاحظهاي كاهش ميبابد. در ميزان اتصالات زوزنهاي و اتصالات محكم كاهشي به چشم ميخورد. اگر چه سلول سرطاني خود مختار شده است، اما همچنان ارتباط فيزكي خود را باسلولهاي ديگر حفظ ميكند. غشاء سلول سرطاني داراي بار منفي در سطح خود است كه بنظر ميرسد باعث راندن سلولهاي ديگر گردد. انتيژنهاي غشاء سلول در حالت آمادهباش به سر ميبرند. بنابراين ارتباط خود را با بقيه بدن قطع ميكنند. بعضي از فاكتورهاي رشد در سلولهاي سرطاني يافت شدهاند كه سبب چسبندگي سريع آنها گشته و اين امر خود باعث تحريك گيرندهها و آمادهباش آنها ميگردد و اين اعتقاد وجود دارد كه سرطان را ميتوان بيماري غشاء ناميد زيرا كنترلي روي تغييرات غشائي وجود ندارد.