بخشی از مقاله
به طور تكي انسانها از نظر شكل و وضعيت جسمي و روحيه و روان در حالتهاي گوناگون با رنگ و پوستهاي متفاوت مي باشند از نظر قد و وزن با هم فرق داشته داراي تحصيلات و پيشه هاي گوناگوني هستند .
طرز لباس پوشيدنشان يا حرف زدنشان و تغذية آنها با هم تفاوتهايي دارند . با توجه به اهميت مطلب بر آن شديم كه تحقيقي در اين زمينه انجام دهيم لذا براي انجام اين تحقيق سي داوطلب مختلف را از سطح شهرستان كرج انتخاب نموده و نظرات ايشان را درج نموده ايم .
با سپاس فراوان از راهنمايي هاي استاد ارجمند جناب دكتر سيد محمد علي صدرالاشرافي .
- مقدمه
- مد چيست
- مدگرايي چيست
- علل گرايش جوانان به مد
- تحليل ها و نمودارهاي آماري سئوالات .
- پايان .
مد چيست ؟
از نظر تحليل آماري مد به نمونه يا نوع خاصي از شكل يا رفتار گفته مي شود كه بيشتر اتفاق مي افتد و از تعداد بيشتري برخوردار باشد .
اما مد از نظر اجتماعي به نوع خاصي از رفتار ، شكل ظاهري ، نوع وسايل زندگي وغيره گفته مي شود كه در زندگي روزمره جلب توجه مي كند و ديگران جذب آن مي شوند و بيشتر افراد آن رفتار يا عمل را انجام مي دهند و گاهاً بدون هيچ دليلي از آن تبعيّت مي كنند .
مدگرايي (Foddist)
مدگرايي و تقليد بد نيست و تنها نبايد به جنبة منفي آن توجه نمود بلكه مي توان جنبه هاي مثبتي را نيز در مدها انتخاب نموده و به كار برد ،چه بسا كه بسياري از مدها داراي جنبه هاي مثبت و سازنده بوده و انسان را در پيشرفت و اصلاح رفتار خويش راهنمايي مي كنند .
به طور مثال استفاده از يك وسيلة آشپزخانه در تهيه غذا كه باعث تسريع در كار آشپزي و صرفه جويي وقت مي شود و كيفيت زندگي را بهبود مي بخشد ، زماني كه استفاده از اين وسيله در سطح اجتماع به فراواني مشاهده مي شود و جنبة مد به گرفته است ، حال اگر ما اين وسيله را براي آشپزخانة خود تهيه نموده و مورد استفاده قرار دهيم بدون شك از مد روز جامعه پيروي نموده و اين كار ما نام مدگرايي به خود مي گيرد ،ولي ما در اين انتخاب دچار انحراف نشده ايم و جنبة مثبت مد را مورد تقليد و استفاده قرار داده ايم .
پس مد گرايي در جامعه اگر حساب شده و از روي آگاهي و با اطلاعات قبلي صورت پذيرد نه تنها منفي و عامل انحراف جلوه نمي كند بلكه موجب پيشرفت اجتماعي و فرهنگي نيز مي شود .
امّا در صورتي كه ما از يك مد ، بدون آگاهي و بينش پيروي نموده و آن را رواج دهيم نه تنها خود در مسير انحراف قرار ميگيريم بلكه باعث انحراف افراد ديگر شده و اين عمل باعث لطمات اجتماعي و فرهنگي وسيعي در ساختار جامعه خواهد شد . اين مشكل يعني مدگرايي بدون آگاهي مسئله ايست كه امروزه در بسياري از كشورهاي جهان سوم به چشم مي خورد و تبديل به يك معضل اجتماعي گرديده است كه نه تنها راه پيشرفت را بر آنان بسته است بلكه هويت و شخصيت را نيز از آنان ربوده است و جوانان و نوجوانان را از فرهنگ بومي خود بيگانه كرده است .
در كنار مد گرايي غيرآگاهانه مفهوم ديگري نيز بعنوان از خود بيگانگي (Elienfsion) ايجاد مي شود كه در اين حالت فرد از فرهنگ خود از خود و رفتار خود بيگانه شده و آلت دست رفتار و اعمال كساني قرار ميگيرد كه هيچ جنبة مشتركي با او نداشته وتفاوت فرهنگي اجتماعي بسياري با او هستند .
و از كانال تاريك و نامحدود از خود بيگانگي فرهنگي كانالهاي ديگري منشعب مي شوند كه جامعه را روزبه روز به طرف فرو پاشي و ضعف و عقب ماندگي فرهنگي ، اجتماعي و غيره سوق مي دهند ، كه از جملة اين كانالها مي توان به فرار مغزها ـ اعتياد ـ قاچاق به جنبه هاي مختلف ـ فروپاشي بنيان خانواده هاـ نابودي ارزشهاي معنوي و غيره اشاره نمود .
بنابراين بايد به طوري جدي و مصمم به شناسايي دلايل و علل و عوامل گرايشي جوانان به جنبه هاي منفي مد و مدگرايي غير آگاهانه پرداخته و با عوامل ايجاد كنندة اين زمينه ها بر خورد نموده و فرهنگ جامعه را مورد بررسي تحليل قرار داده و از پيشرفت آن جلوگيري نمود .
علل گرايش جوانان به مد :
ـ علل فردي و رواني ؛ از نظر فردي و رواني تحقيقات و مطالعات نشان مي دهد كه افرادي كه از نظر روحي و رواني در محيطي آرام و در رفاح بيشتر بزرگ شده اند و از نظر عاطفي و محبت كمبودي ندارند داراي شخصيت هاي منطقي و متفكري هستند و كمتر در راستاي جلب توجه ديگران و تقليد غير آگاهانه از ديگران بر مي آيند . ولي كساني كه از نظر روحي و رواني دچار مشكل بوده و هستند به نوعي دچار كمبود محبت وتوجه از اطرافيان هستند و اين گونه افراد به نوعي با جامعه بيگانه اند و در جامعة فعلي ما مدگرايي در نزد جوانان به
نوعي يك انتقام از جامعه و خانواده مي باشد . زيرا بعضي از جنبه هاي آن خلاف عقايد و سنن جامعه و خانواده ها مي باشد و جوانان با توجه به مخالفت اين دو به مد گرايش دارند . براي جلوگيري از اين امر بايد به جوانان فرصت خودپروري به وسيلة ايجاد شغل و تفريحات سالم را داد و يا محيط هايي كه بتوانند در انجا خود را معرفي كنند . زيرا عدم وجود اين مكانها باعث شده است كه عقده هاي جلب توجه خود را در خيابانها به وسيله مد بروز دهند . و خانواده ها نيز بايد اين مكان را به خود نوجوانان بدهند كه در ميهمانيهاي خانوادگي و در محيط خانواده عقده هاي خود را تخليه نموده و به او اهميّت داده شود ، تا شخصيت نوجوان شكل گيرد تا در جامعه و در برخورد با ديگران موفق بوده و به اعمال و رفتار خود عاقلانه بنگرد و از روي عقل و منطق عمل نمايد .
ـ علل فرهنگي ، جامعه
وقتي ما افراد يعني جوانان و نوجوانان را به ارزشهاي فرهنگي خود آگاه نموده و آنها را به درستي توجيح نماييم كمتر به فرهنگ غرب يا فرهنگهاي بيگانه جذب مي شوند و رفتار و اعمال آنها را كمتر مورد تقليد قرار مي دهند .
متأسفانه امروزه رسانه هاي جمعي ما اكثراً در تقابل با فرهنگ خودي عمل مي كنند تا اينكه موافق با ارزشهايفرهنگي عمل نمايند .
راديو و تلويزيون در كشور ما قسمت محدودي از نيازهاي فرهنگي جامعه را پوشش مي دهد ، در خالي كه بعضي از كشورهاي جهان قريب به چهل كانال تلويزيوني دارند كشور ما تضاد چهار يا پنج كانال تلويزيوني دارد كه اكثر برنامه هاي آن نيز بدون محتوا و در واقع برنامه هايي خنثي و بدون هدف فرهنگي خواصي هستند . با وجود اين ضعف آيا راديو و تلويزيون ما قادر
خواهد بود با موج عظيم تهاجم صوتي و تصويري فرهنگ غرب از طريق ماهواره ها و پخش فيلمهاي مبتذل در ويدئوكلوپ ها و پخش و تكثير نوارهاي غير مجاز به صورت كاست در سطح كشور مقابله كند . هنگامي كه ما در مغازه ها و بازارهاي داخلي لباسهايي با بدترين شكل ممكن كه كملاً با فرهنگ اصيل ايراني و رعايت حجاب و موازين اسلامي مغايرات را توليد و پخش مي نماييم چگونه مي توانيم انتظار داشته باشيم كه نوجوانان ما پيراهن و پوشاكش را طوري انتخاب نمايد كه مطابق دين و مذهب و فرهنگ ماست .