بخشی از مقاله
تنوع طلبی و مدگرایی جوانان
مُد و مُدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همه اقشار جامعه وجود دارد ؛ اما در این میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مُد» اهمیت می دهند و «مُدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب
هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه خویش روآورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند و اصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچه گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مُد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمه روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ا
ی شنید، جز آن که: «خُب، قشنگه!»، «برای این که مُده!»، «همه می کنند!» و...
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهنده نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کام
لاً یک پدیده طبیعی و بهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود؛(1) اما از آن جا که همراه کالای مُد شده، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر، بررسی زمینه ها و پیامدهای مدگرایی، یکی از موضوعات مهم در جامعه ما محسوب می شود که این نوشتار، نگاهی است گذرا به همین موضوع.
تعریف مُد و مدگرایی
«مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند و دارای یک دوره زمانی نسبتا کوتاه اند و سپس فراموش می شوند.(2) بنابر این، «مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید.(3)
گستره مد
گستره مُد به اندازه گستره زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را دربر می گیرد. تغییرات مُدگونه، در: علوم و فنون، نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و ... قابل تسرّی است.
پوشاک و آرایش، شاخص کالای مُد شونده
با وجود آن که مُد و مُدگرایی کُل گستره زندگی اجتماعی را دربر می گیرد، پوشاک و سبک و شیوه آرایش، شاخص ترین کالای مُد شونده محسوب می شود.
عوامل و زمینه های مُدگرایی
در یک نگاه کلی و جامع نگر، مُدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیرساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی دانست.
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور برمی گردد. با نگاهی به
تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دوره حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطه سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین
قشر جوان)، رایج گردیده است.
مدگرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی ـ اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند ؛ زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی ـ اجتماعی جامعه خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفته از الگوهای غربی و با همان انگیزه است.
مُد و مدرنیسم
مُد و مُدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست ؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است ؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحا با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مُد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد ا
ندیشه مدرنیسم قلمداد می شود(4) و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعه طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم اُفق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویه دیگر، رابطه مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.
عوامل و زمینه های روان شناختی مدگرایی در جوانان
علاوه بر زیرساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتبا
ط است.
1 . تنوع طلبی و نوگرایی
جوانی، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، رفتارهای جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویّتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.
2 . مدگرایی و همانندسازی
همانندسازی در مکتب روانْ تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری)ی فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار می دهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است.(5)
منبع اصلی همانندسازی در دوران کودکی والدین هستند ؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد ؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست می دهد و در درون او خلأی به وجود می آید. چنین خلأی می باید از طریق یافتن الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانندسازی های جدید با دیگری، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانندسازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنرپیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوه لباس پوش
یدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانندسازی نموده، سعی می کنند به عنوان مُد، آن را در جامعه طرح کنند.
3 . رقابت و چشم و همچشمی با دیگران
انگیزه رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مُد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همه افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبتْ جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود ؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مُدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوه لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجامِ خوبی نخواهد داشت.(6)
4 . مدگرایی و التزام های ناشی از دوستی
یکی از عوامل پیروی از مُد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصا غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر ، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مُدهای رایج پیروی کنند.
5 . مدگرایی و جلب توجه دیگران
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مُدِ روز، در صدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های
چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تور ماهیگیری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تُندی با رنگ های غیر طبیعی و... (که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.
6 . مدگرایی و تشخُّص طلبی
برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مُد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیورآلات خود نشان دهند و لذا مُدهای جدید را مطرح می کنند.
تورْشتایْن وِبْلن (Thorstein veblen)مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛(7) لذا به محض این که مُدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند ؛ زیرا مُد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.
نقش تولیدکنندگان در اشاعه مُد
شرکت های تولیدی از طریق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان، هر روز، یک فُرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیواری، گوشی تلفن و... را عرضه می کنند و اندک تغییری از جانب آنها، یک مُد جدید می شود و حتّی گاهی برای آن که کالای تولیدی شان زودتر در جامعه مُد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اِعطای مبلغ زیادی پول، می خواهند که برای یک بار هم که شده، از آن کالای جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنه تلویزیون، ظاهر شود.
یکی از دلایل عمده ای که تولیدکنندگان و طرّاحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود، جایی باز کنند و مُدآفرینی داشته باشند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی «تأثیرگذاری» و به کارگیری روش ها و اصول فنّی مناسب در کار است، در حالی که تولیدکنندگان داخلی و محدود، معمولاً به الگوبرداری و تقلید از آنها می پردازند و به نحوی مُدهای غربی را در جامعه ترویج می کنند.
رسانه ها و ترویج مُد
شبکه های تلویزیونی، مطبوعات و پایگاه های فعّال اینترنتی، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند و از این طریق، زمینه را برای گرایش خانواده ها و بخصوص جوانان به سوی مدهای نو مهیّا می سازند.
اسلام، مدگرایی و امروزی شدن
حال، این سؤالْ مطرح است که مدگرایی، تجدُّد و امروزی شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مُد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوه لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و...)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر، و همانندسازی با بیگانگان است. حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مُد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیازِ «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مُدهای خوب داریم و مُدهای بد! امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطه انسان را با گذشته اش (که همان سابقه تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع می کند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و ارزش های پیشین است. اسلام با این نوع تجدُّد و امروزی شدن که در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.
آسیب شناسی مدگرایی جوانان
مدگرایی، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیه نوگرایی جوانان است، اما به لحاظ آن که مُدها و مُدِل ها نمایانگر علایق و ارزش های مسلّط یک زمان و یک قشر خاص اند و افزون بر آن، می بینیم که امروزه جوانان ما از مدهایی (چون: رَپ، هِوی متال، و...) پیروی می کنند و ناخواسته به رهنجارهایی رومی آورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد است، پس می توان گفت که مدگرایی در جامعه ما تا حدود زیادی کارکرد منفی به خود گرفته است و پیامدهای آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید می کند. لذا بحث از آسیب شناسی مدگرایی ضرورت می یابد.
پیامدهای منفی مدگرایی
با توجه به این که بیشتر مُدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آن جا که الآن بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کُمد شخصی یا درِ ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها و علایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود، عباراتی مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، امّا آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و...
این، چیزی است که از مُدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید ؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حدّ زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است ؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهای آخرین مُدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، درحالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیّت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احسا
س حقارت و...؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعه ما به هیچ وجه همخوانی ندار
د. روابط بی قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفا به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سب
ک های بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربی (مثلاً به سبک همجنس گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیرمتعارف (مثلاً حلقه بینی برای دختران و حلقه گوش و انگشتر طلا برای پسران) و... همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند ؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه های مادّی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند!
فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطه مدگرایی و امروزی شدن
فرهنگ و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایه ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطه آنها را با نظام ارزشی حاکم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهای لباس، اگر در عین جذابیّت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه خلاقیّت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مُدها و مُدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، درامان بمانند.(8)
نکته آخر
همه ما به خوبی می دانیم که پیروی از الگوها و مدهای غربی و پوشیدن لباس های با آرم خارجی یا تقلید از مدل موی سر فلان فوتبالیست، نمی تواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّی ما گردد. عوامل اصلی موفقیت در تمامی زمینه ها، خودباوری (اعتماد به نفس) و پایبندی به اصول اعتقادی و ارزش های اخلاقی است. تا زمانی که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساخت های شخصیت ما مبتنی بر الگوهای فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهای دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگی خویشتن، نتیجه ای در پی نخواهد داشت.
پس بیایید یک بار دیگر در رفتارمان تجدیدنظر کنیم و اصالت های فرهنگی ما
ن را در پرتو جذابیت های دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم.
همان گونه که میل به امروزی شدن و مُدگرایی (که از ویژگی های دوران جوانی است)، ناخواسته ما را به پیروی از الگوهای بیگانه می کشانَد، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره سنّی اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملی و غیرت دینی را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزی شدن و مدگرایی را با الهام گرفتن از آموزه های تمدّن ساز اسلام و فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی خویش و متناسب با هویت فرهنگی خود، به فعلیت برسانیم.
تنوعطلبی جوانان و پای لنگ صنعت
تغییر ذائقه و پسند مشتری بهواسطه اصول علمی، سخنی بجا و منطقی است. امروزه تنوعطلبی بهعنوان یكی از ویژگیهای انسانها به شمار میرود كه چنانچه ارتباط میان آن و قیمت كالا برای تولیدكنندگان بهخوبی تبییننشده باشد، میتواند در روند بازار تاثیر عمیقی بر جای گذارد. معمولا روحیه تنوعطلبی با قیمت بالای اجناس ارتباط عكس دارد، یعنی هر اندازه افراد تنوعطلبتر میشوند، دوست دارند كالایی با قیمت پایینتر بخرند، مدتی استفاده كنند و سپس دور بیندازند.
لباس هم از این قاعده مستثنا نیست. هماكنون مانتوهای زنانهای كه از آن سوی مرزها با نازلترین قیمت وارد میشوند ۱۳ تا ۲۰ هزار تومان قیمت دارند، در حالی كه برای یك مانتوی دوخت ایرانی ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان قیمت گذاشته میشود، بنابراین در این شرایط مشتری ترجیح میدهد همان كالای خارجی را مصرف كند. صدیقه پاكبین، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، دبیر انجمن طراحان لباس و پارچه ایران كه خود سالهاست در خصوص پوشاك ایرانی تحقیق میكند در خصوص لزوم ساماندهی لباس معتقد است در وهله اول برگزاری جشنوارهها و همایش
های پوشاك برای تحركبخشیدن به پوشاك ایرانی گامی موثر است.
او با بیان اینكه در حال حاضر طراحان لباس در جامعه ما جایگاهی ندارند، میگوید: تا پیش از اینكه صحبتی از لزوم ساماندهی لباس در میان باشد، كسی با طراحان آشنا نبود و حتی صاحبان صنایع هم رغبتی برای بهكارگیری آنها از خود نشان نداده بودند. حتی ای كوچك تولیدی یا در رشتههای غیرمرتبط با تخصص خود مثل گرافیك در حال كار هستند.
پاكبین با بیان اینكه تولید پوشاك زنانه در ایران فاقد فناوری است، ادامه میدهد: بیشتر لباسهای ارائه شده نتیجه كپیبرداری از مدلهای اروپایی است كه تولیدكننده بسیار ناشیانه در آن دست میبرد؛ چراكه بیشتر لباسهای موجود با سایز زنان ایرانی مطابقت ندارد. از سوی دیگر الگوهای لباس ما هم بسیار مشكل دارند؛ همچنین جای تزئین و طرحهای ایرانی و سنتی روی پارچهها و لباسهای ما بسیار خالی است و كمتر به این ویژگی لباس توجه میشود. دبیر انجمن طراحان لباس و پارچه ایران تصریح میكند: ما برای تولیدات خود حتی فاقد مواد اولیه پوشاك مثل پارچه هستیم. بیشتر پارچههای موجود در بازار وارداتی هستند و پارچههای مخصوص پوشاك زنانه در ایران تولید نمیشود مگر در موارد استثنایی و كم.
مدیر گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه الزهرا از كمبود ارتباط میان دانشگاه و صنعت گله میكند و میگوید: رشته طراحی پارچه و لباس هرچه سریعتر باید به صنعت وارد شود، این ارتباط در حدود ۴۰ درصد ایجاد شده اما باید با استمرار این حركت نقش دانشگاه در صنعت در زمینه طراحی لباس و پارچه پررنگتر شود.
صدیقه پاكبین در این گفتوگو ضمن بیان تاریخچه رشته طراحی پارچه و لباس در دانشگاه الزهرا میگوید: در سال ۱۳۴۵ در دانشگاه الزهرا كه آن زمان با نام موسسه آموزش عالی دختران شناخته میشد، رشته خیاطی راهاندازی شد و در سال ۱۳۵۲ به رشته طراحی پارچه و لباس تغییر نام یافت. از سال ۶۸ـ۶۷ نیز به دو گرایش مجزا تقسیم گردید. البته رشته بافت نیز برای مدتی تدریس میشد اما به دلیل عدم استقبال درخور دانشجویان، تنها یك دوره فارغالتحصیل داشت و مجددا دو گرایش طراحی پارچه و لباس باقی ماند. وی افزود: اخیرا با توجه به تغییر سرفصل و محتوای برخی دروس، علاقهمندی دانشجویان بیشتر شده است. سعی كردهایم رشته طراحی لباس و پارچه كاربردیتر شود به همین منظور از اساتید دانشگاههای مختلف دعوت بهعمل آوردیم و دروسی مانند چاپ، بافت و... به دروس اضافه شد.
زیرا این دو رشته مكمل یكدیگر هستند و بهتر است در كنار همد: برنامه دروس باید هر دو سال یك بار تغییر كند و بازبینی شود زیرا دانش امروز در دنیا به سرعت تغییر پیدا میكند. ما به این نتیجه رسیدهایم كه حركت این رشته به سوی صنعت باید سریعتر صورت گیرد. در حال حاضر تصمیم داریم رشته طراحی لباس مردانه را برای شاخه كار و دانش طراحی نماییم. دبیر انجمن طراحان پارچه و لباس تاكید كرد: تقریبا ۳ـ۲ سالی است كه این رشته جایگاه مناسب و بهتری پیدا كرده است. با كارخانجات و واحدهای صنعتی متعددی ارتباطات مثبتی برقرار
شده است.
او تعصب خاصی به این رشته كاری و درسیاش دارد و از سال ۶۴ به برنامهریزی پیرامون طراحی لباس و پارچه میپردازد و میگوید: به دلیل همین تعصب سعی میكنم از واحدهایی كه در زمینه این رشته در سایر كشورها وجود دارند كسب اطلاع نمایم و آ
نها را در جهت علمیتر و تخصصیتر شدن رشته طراحی پارچه و لباس به كار گیرم.
پاكبین یادآور میشود: دبیرخانهای در زمینه طراحی لباس تشكیل شده است اما تصور میكنم افرادی كه در این زمینه كار میكنند حتی اطلاع ندارند كه در دانشگاه الزهرا رشته طراحی پارچه و لباس وجود دارد و اساتید ارزشمندی نیز در آن تدریس میكنند كه میتوانند نظرات سازندهای در مورد لباس ملی ارائه نمایند.
او در ادامه میافزاید: در مورد لباس ملی باید عرض كنم آنطور كه برخی تصور میكنند لباس ملی تنها یك نوع لباس نیست. ممكن است دو یا چند لباس ملی داشته باشیم كه معرف و نماد ایران و ایرانی در مجامع بینالمللی باشد. پاكبین اشارهای نیز به انجمن طراحان پارچه و لباس مینماید و تصریح میكند كه مدتها بود كه در فكر ایجاد یك انجمن برای طراحان پارچه و لباس در ایران بودم. این موضوع را با همكاران و دوستان در میان گذاشتم و سرانجام اقدامات اولیه جهت ثبت انجمن صورت گرفت. اعضای هیات موسس از میان كارشناسان انتخاب شدند و پس از كشوقوسهای فراوان و طی مراحل قانونی این انجمن بهوجود آمد. در حال حاضر نیز در صدد انتشار خبرنامه انجمن هستیم.
او با اشاره به مساله مد میگوید: همانطوری كه میدانید در داخل كشور خط دهنده مد نیستیم و اكثر قریب به اتفاق مد پارچه و لباس از سایر كش
ورها اقتباس میشود و مورد استفاده تولیدكنندگان و مصرفكنندگان داخل كشور قرار میگیرد. دبیر انجمن طراحان پارچه و لباس درباره هدف تشكیل چنین انجمنی میگوید: با تشكیل انجمن طراحان پارچه و لباس قصد داریم در ایران خطدهنده باشیم زیرا توانمندیهای فراوانی در این زمینه داریم. بحث پوشاك از اهمیت فراوانی برخوردار اس
ت زیرا پوشش تنها محافظ انسان در برابر سرما و گرما نیست بلكه میتواند بعد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... نیز داشته باشد. خوشبختانه پوشش مشاغل و سازمانهای مختلف در شهر جدی گرفته شده بهطوری كه اكثر سازمانهایی كه برای آنان پوشش خاصی در نظر گرفته شده است، از این موضوع رضایت كافی دارند.
مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همهى اقشار جامعه وجود دارد، اما دراین میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت می دهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعهى خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند واصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچهى گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمهى روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ای شنید، جز آن که: «خب، قشنگه!»، «برای این که مده!»، «همه می کنند!» و ...
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهندهى نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کاملاً یک پدیدهى طبیعی و نابهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود؛ (1) اما از آن جا که هماره کالای مد شده، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر، بررسی زمینه ها و پیامدها مدگرایی، یکی از موضوعات مهم در جامعهى ما محسوب می شود که این نوشتار، نگاهی است گذرا به همین موضوع.
تعریف مد و مدگرایی
«مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند و دارای یک دورهى زمانی نسبتا ًکوتاه اند سپ
فراموش می شوند. (2) بنابراین، «مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید. (3)
گسترهى مد
گسترهى مد به اندازهى گسترهى زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را در بر می گیرد. تغییرات مدگونه، در: علوم و فنون نظریه ها، گرایش
به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و ... قابل تسرّی است.
پوشاک و آرایش، شاخص کالای مد شونده
با وجود آن که مد و مدگرایی کل گسترهى زندگی اجتماعی را در بر می گیرد، پوشاک و سبک و شیوهى آرایش، شاخص ترین کالای مد شونده محسوب می شود.
عوامل و زمینه های مدگرایی
در یک نگاه کلّی و جامع نگر، مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست.
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور بر می گردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دورهى حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطهى سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.
مدگرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعهى ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی-اجتماعی جامعهى خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترو
یج مدهای غربی به شمار می رفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفتته از الگوهای غربی با همان انگیزه است.
مد و مدرنیسم
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافتهى فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد و اندیشهى مدرنیسم قلمداد می شود (4) و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعهى طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویهى دیگر، رابطهى مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.
پیامدهای منفی مدگرایی
با توجه به این که بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آن جا که الآن بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کمد شخصی یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها وعلایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود، عباراتی مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، اما آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و ...
این، چیزی است که از مدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حدّی زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهایی آخرین مدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، در حالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احساس حقارت و ...؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعهى ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعهى ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. روابط بی قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفاً به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک های بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربی (مثلاً به سبک
همجنس گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیر متعارف (مثلاً حلقهى بینی برای دختران و حلقهى گوش و انگشتر طلا برای پسران ) و ... همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه های مادّی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند!
فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطهى مدگرایی و امروزی شدن
فرهنگ و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایهى ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطهى آنها را با نظام ارزشی حاکم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهای لباس، اگر در عین جذّابیت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جا
معه ما تعارض نداشته باشند، نشانهى خلاقیت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مدها و مدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، در امان بمانند.