بخشی از مقاله
چکیده:
نوع پوشش هر انسانی نشان فرهنگ، شخصیت، مذهب و ملیت او می باشد همچنین ثبات و اصالت پوشش فرد نشانهای از استحکام و توانایی درونی و روحی اوست . در این میان ، مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همهی اقشار جوامع اسلامی وجود دارد، اما ، جوانان و نوجوانان بیش از هر قشر دیگری به مد اهمیت می دهند. تنوع طلبی جوانان به خودی خود گرایشی مفید و سازنده است و چنانچه در راهی درست به کار گرفته شود، قادر است آثار و ثمراتی مثبت و موثر به وجود آورد. در این بین زنان و دختران بیش از دیگران به مد و مدگرایی توجه و اهمیت خاصی نشان می دهند.
پوشش و طرح جدید لباس اگر با ارزش ها و هنجارهای جامعه هماهنگ باشد حتی اگر در قالب مد قرار بگیرد استفاده از آن هیچ اشکالی ندارد، چراکه انسان طالب زیبایی بوده و بخشی از زیبایی با تنوع در لباس محقق میشود اما مشکل زمانی بروز می نماید که تنوع طلبی جوانان با خیلی از ارزشهای دیگر تقابل پیدا می کند و به یک عامل مخرب مبدل می گردد. در این حالت جوان نه تنها شخصیت وجودی خود بلکه بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه را نیز دچار مشکل می سازد با تأکید براینکه زنان جایگاه مهمی در مدیریت اقتصادی خانواده دارند، لذا استفاده بی رویه و نا آگاهانه آنها در مدهای غربی و بی مهری به پوشش سنتی بهعنوان یکی از مؤلفههای هویتی میتواند اثرات نامطلوبی در اقتصاد و فرهنگ جامعه بگذارد.
هنر های دستی به خصوص هنرهای بافت پارچه زمانی توسط زنان چرخ معیشت خانواده های بسیاری را میچرخاند اما به دلیل استفاده نا مطلوب در این بین زنان نقش بسیار موثری در ایجاد مد ، اقتصاد جامعه و احیای لباس های سنتی و فرهنگ غنی و چند هزار ساله ایرانی دارند چرا که این فرهنگ قابلیت گرانبهایی برای طراحان مد و لباس است که می توان بوسیله آن برچالش »بحران هویت« و »هویت یابی« جوانان فائق آمد در این مبحث ابتدا تعریفی از مد و مدگرایی خواهیم داشت، سپس به دلایل گرایش به مدگرایی خواهیم پرداخت و عوارض و تاثیرات نامطلوب مدگرایی بر روی فرد ، اجتماع و فرهنگ را بررسی می کنیم و در پایان را ههای موثر و مطلوب از نقطه نظر اسلام در رابطه با مد و مد گرایی را مورد بحث قرار خواهیم داد.
مقدمه:
تنوع طلبی و نوگرایی از خصایص انسان است و همیشه او را به سمت نوشدن برای یک زندگی بهتر سوق میدهد. این نیاز از تغییرات اساسی دوران بلوغ و نوجوانی است که به شکلهای مختلف در نوع رفتار، صحبت کردن و پوشش دیده میشود. جامعهشناسان و روانشناسان دلایل متفاوتی برای پیروی از مد ذکر میکنند. آنها مد را یک پدیده اجتماعی میدانند که افراد را با یکدیکر همرنگ می کند. بسیاری از جوانان مد را عامل تعیینکنندهای در جهت مشخص شدن طبقه اجتماعی خود میدانند، اما موضوعی که حائز اهمیت است، تقلید از افراد و مدهایی است که هیچگونه نسبتی با فرهنگ جامعه آنان ندارد.
با رشد سرمایه داری، تعداد ماشینهای تولید افزایش یافت و نیاز به بازارهای بسیار وسیع برای مصرف این ماشین ها بالا گرفت. سودجویان عرصه زیبایی درصدد برآمدند از توده زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه بهرهبرداری کنند و این چنین شد که مد از محدوده تنگ ثروتمندان بیرون آمد و فراگیر شد و در روابط اجتماعی بر کل جمعیت زنان تحمیل گردید این جاست که می بینیم برای نخستین بار در تاریخ، نابرابری های اجتماعی را مخفی و پشت هویت جنسی پنهان کردند که البته همه آنها در خدمت برآوردن نیازهای این بخش بزرگ سوداگر بود. آنها توجیه میکردند که "همه زنان دلشان میخواهد زیبا باشند؛ بنابراین همه زنان، علاقه مشترکی به لوازم آرایش دارند."
در نتیجه، زیبایی و مد از یک مقوله محسوب شد و هرچه خواستند به بهانه "نیازها و خواسته های مشترک زنان" به آنان فروختند. از طرفی ،ارا یه نظریه و تبیینهای موجه در زمینه عوامل پیدایش مدهای گوناگون از موضوعاتی است که در حوزه جامعه شناسی مطرح و مورد توجه بوده است. برخی از این نظریهها مد را تقبیح کرده و آن را بر پایه هوسهای اجتماعی و تمایلات مصرف گرایانه تعریف میکنند .این گروه، انسان مدگرا را موجودی مقلد، غرب زده و تحت تأثیر تبلیغات نظام سرمایه داری جهانی میداند. از این منظر، مد مبنای فساد و تباهی نسل جوان و از بین برنده فرهنگ و رسوم و عادات ملی و مذهبی معرفی میشود.
از منظر دیگر، موافقان مدگرایی، نیاز به ارائه زیبایی خود و جلب توجه دیگران، نو به نو شدن و میل به لذت جویی و شادکامی بی قید و بند را حق انسان و مبنای عمل مدگرایانه میدانند. این گروه، مد را همسویی با جهان پیشرفته و نشان رشد و ترقّی فردی تفسیر میکنند.در تقابل میان مدگرایان و فرهنگ مداران جامعه، مسأله اساسی عدم شناخت کافی نسبت به عوامل مدگرایی از یک طرف و ظرفیتهای فرهنگ ملی دینی از سوی دیگر است. بعضی باورهای رایج در جامعه معتقد است، مقابله با پیامدهای منفی مدگرایی، خصوصاً در زمینه پوشاک و آرایش، تنها از طریق کنترلهای اجتماعی، عملکرد پلیسی و تحریمهای قانونی امکانپذیر است و دولت و مسئولین را در برخورد مناسب با این مسأله اجتماعی حساس میکند.
آری ، مسأله لباس وشکل ونوع آن، امری ساده و سطحی نیست که آن را بتوان صرفا محصول سلیقه افراد دانست . مسأله ، مسأله دو فرهنگ و دوجهان بینی است که تفاوت آنها اززمین تاآسمان است و این تفاوت درهمه امور اصلی مربوط به انسان واز جمله در لباس او جلوه گر می شود . پوشش و طرح جدید لباس اگر با ارزش ها و هنجارهای جامعه هماهنگ باشد حتی اگر در قالب مد قرار بگیرد استفاده از آن هیچ اشکالی ندارد، چراکه انسان طالب زیبایی بوده و بخشی از زیبایی با تنوع در لباس محقق میشود.
به طور مثال لباسهای سنتی که بسیاری از زنان ما در سنتها و آیین های بومی خود به تن میکنند و از رنگ و طراحی های مطلوبی برخوردار است و پوشش مناسبی نیز دارد به دلیل آنکه برای نسل امروزی فرهنگ سازی نشده است روز به روز به فراموشی سپرده میشود و ارزشهای اسلامی و دینی در انتخاب پوشش جای خود را به فرهنگ غربی می دهد و این در حالی است که بسیاری از زنان ما در عرصه مد و لباس بسیار خلاق هستند اما فرصتهای عرضه بازاربرای آنان به دلیل واردات بی رویه مد های غربی تنگ و دشوار شده است.
مد چیست؟
واژه "مد" در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش، شیوه و... به کار میرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهای موقتی که بر اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه، سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزیین و معماری خانه و... را تنظیم میکند.1 همچنین واژهی "مد" واژهای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم، و باب روز آمده استMode .از ریشه لاتین Modus گرفته شده است. این واژه پس از جنگ جهانی اول، به دنبال نفوذ تمدن غرب، وارد زبان فارسی شد.
2 فرهنگ دهخدا مد را اینگونه تعریف میکند : مد" لغتی فرانسوی به معنی روش و طریقه موقت است که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنظیم میکند. شیوه متداول و باب زمان در شئون زندگی اجتماعی را مد گویند." 3 در زبان انگلیسی اصطلاح fashion برای مد به کار میرود و تقریباً همان تعاریفی که برای مد در زبان فارسی و فرانسه آورده شد در ذیل واژه fashion نیز به کار میرودروشی. برای لباس پوشیدن، رفتارکردن، دکوراسیون یا یک علاقه که مَدّ نظر قرار میگیرد.4 دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی مد را اینگونه تعریف میکند :"مد عبارت است از شیوههای نسبتاً زودگذر کنش در آرایش شخصی یا طرز گفتار و بسیاری دیگر از رفتارها. تفاوت مد با رسم در آن است که بر خلاف رسم که دوام و دیرپایی ویژگی آن میباشد، تازه است و تبعیت از آن بیشتر به خاطر تازگی آن میباشد."
احساس نیاز در انسان
"هنری الکساندر ماری"، تعریف کاملی از نیاز ارایه داده و نیاز را این چنین تعریف میکند: " نیاز عبارت است از نیرویی که از ذهنیات و ادراک آدمی سرچشمه می گیرد و اندیشه و عمل را چنان تنظیم می کند که فرد به انجام رفتاری می پردازد تا وضعیتی نامطلوب را در جهتی معین تغییر دهد و حالت نارضایتی را به رضایت و ارضای نیاز تبدیل کند". به نظر الکساندر ماری، رفتاری که زاده نیاز است تصادفی و خود به خود نیست و انسان را به سوی هدفی رهنمون و متوجه میسازد.
- نیازهای اولیه و ثانویه
نیازهای اولیه از عمق ساختمان جسمی و روحی بشر و از طبیعت زندگی اجتماعی سرچشمه میگیرد. تا انسان، انسان است و تا زندگی وی زندگی اجتماعی است، آن نوع نیازمندیها نیز هست. این نیازها شامل نیازهای جسمی، نیازهای روحی روانی و نیازهای اجتماعی است. نیازهای ثانوی، نیازهایی است که از نیازهای اولی ناشی میشود. نیاز به انواع وسایل زندگی که در هر عصر و زمانی با عصر و زمان دیگر فرق میکند، از این نوع است .نیازهای اولی، محرک بشر به سوی توسعه و کمال زندگی است، اما نیازهای ثانوی ناشی از توسعه و تکامل زندگی است و در عین حال محرک به سوی توسعه بیشتر و کمال بالاتر است.
جامعه شناسان، عموماً بر جنبه اجتماعی پدیده نیاز تأکید دارند، گرچه اینجا نیز در جزئیات اتفاق نظر وجود ندارد، آنان نیازها را کمتر به عنوان یک پدیده طبیعی و فطری با هدف مشخص در نظر میگیرند؛ بلکه آنها را بیشتر برآمده از جامعه میدانند، به همین دلیل واژه علاقه را بر مفهوم نیاز ترجیح می دهند. "هوندریش" ، نیازها را کشاکشی بین دو ادراک میداند: اول ادراک شخص از یک وسیله ارضاء و دوم ادراک او از آن که نمیتواند همان موقع آن وسیله را بدست آورد؛ بدین ترتیب هوندریش، به عنوان جامعه شناس، بر روی محرکهای بیرونی - اجتماعی - به عنوان عامل اصلی پدید آورنده نیاز تأکید میکند.