بخشی از مقاله
چکیده
بیان مسأله: هوش اخلاقی میتواند گستره و ژرفاي توانمنديهاي فکري و عاطفی را در همه مراحل و ابعاد زندگی نمایان ساخته و نیکی و نیک خلقی را پدید آورد مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا برخی از افراد یک جامعه اطلاق میشود و منجر به گرایش به رفتاري خاص یا مصرف کالاي به خصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی میشود.روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسهاي بوده و باتوجه به اهمیت موضوع یک نمونه 100 نفري 60 - نفر مدگرا و 60 نفر عادي - انتخاب شدند و پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل و پرسشنامه مدگرایی بر روي نمونه مورد مطالعه اجرا شد.
براي بررسی تفاوت بین میانگین گروهها از آزمون t مستقل و براي بررسی معنادار بودن رابطه بین متغییرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: بین میانگین هوش اخلاقی افراد عادي و افراد مدگرا تفاوت معنی داري وجود دارد . - P<0/001 - بین میانگین مدگرایی افراد عادي و افراد مدگرا تفاوت معنیداري وجود دارد . - P<0/001 - بین هوش اخلاقی و مدگرایی رابطه منفی معنادار وجود دارد . - P<0/001 - بحث: باتوجه به نتایج پژوهش و با توجه به افزایش آمار بالاي مدگرایی در دهه اخیر و گرایش بیشتر نوجوانان و جوانان به مدگرایی نیاز به فراهم کردن زمینههاي مناسب فرهنگ سازي و تولید کالا و لباسهاي با کیفیت داخلی احساس میشود.
واژههاي کلیدي: هوش اخلاقی، مدگرایی، جوانان، دختر،
مقدمه
اخیراً اصطلاح تازهاي تحت عنوان هوش اخلاقی1 توسط بوربا در روان شناسی وارد شد. بوربا2 هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درك درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوي و عمل به آن ها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف میکند - بوربا3، . - 2005 هوش اخلاقی به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادي و اجتماعی، ارتباطات باز و صادقانه و حقوق شهروندي است. افراد با هوش اخلاقی قوي کار درست انجام میدهند؛ اعمال آنها پیوسته با ارزشها و عقایدشان هماهنگ است؛ عملکرد خوبی ارائه میکنند و همیشه کارها را با اصول اخلاقی پیوند میدهند - مختاري پور و سیادت، . - 1388 هوش اخلاقی به معناي توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادي و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندي است - ترنر4 و بارلینگ5، . - 2002
به گمان ارسطو افراد به طور طبیعی از لحاظ اخلاقی به حد کمال نمیرسند یا به خرد علمی دست نمییابند. آنها فقط در نتیجه تلاش فردي و اجتماعی طولانی مدت به این امر نایل می شوند. در جامعه امروز با بحران مشخص و مهمی رو به رو هستیم، و آن جنبه اخلاقی زندگی فرزندانمان است، که علی رغم تلاشهاي ما، این بعد از زندگی فرزندان میتواند بسیار آسیب پذیر باشد، در واقع آن چه کودکان بیش از هر چیز بدان نیاز دارند، تقویت نیروي اخلاقی است که در نوبه خود روش مطلوبی براي محافظت از زندگی اخلاقی آنها است. ما میتوانیم زندگی فرزندانمان را دگرکون سازیم، به این دلیل که هفت فضیلت اخلاقی که هوش اخلاقی را میسازند، آموختنی هستند و ما میتوانیم آن ها را در خانه، مدرسه و محیطهاي اجتماعی آموزش دهیم و امیدوار باشیم که فرزندانمان به زندگی شایسته و مبتنی بر اخلاق روي خواهند آورد - بوربا، ترجمه کاوسی، . - 1390
هوش اخلاقی به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادي و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندي است. هوش اخلاقی به این حقیقت اشاره دارد که ما به صورت ذاتی، اخلاقی یا غیر اخلاقی متولد نمیشویم؛ بلکه یاد میگیریم که چگونه خوب باشیم. یادگیري براي خوب بودن، شامل ارتباطات، بازخورد، جامعه پذیري و آموزش است که هرگز پایان پذیر نیست. آنچه که ما براي انجام کارهاي درست به آن نیاز داریم، همان هوش اخلاقی است که با استفاده از آن به یادگیري عمل هوشمندانه و دستیابی به بهترین عمل خوب نزدیک میشویم. در هر بخشی از زندگی به بهترین اطلاعات قابل دسترس میرسیم، خطرات را به حداقل میرسانیم و نسبت به پیامدهاي آن خوش بین هستیم. افراد با هوش اخلاقی بالا کار درست را انجام میدهند، اعمال آن ها پیوسته با ارزشها و عقایدشان هماهنگ است، عملکرد بالایی دارند و همیشه کارها را با اصول اخلاقی پیوند میدهند - مختاري پور و سیادت، . - 1388
اگر هوش را ظرفیت سازگاري با موقعیت جدید قلمداد کنیم آن گاه اخلاق، ظرفیت سازماندهی ارزش به این موقعیت را پوشش خواهد داد. از این رو »هوش اخلاقی«1 میتواند گستره و ژرفاي توانمنديهاي فکري و عاطفی را در همه مراحل و ابعاد زندگی نمایان ساخته و نیکی و نیک خلقی را پدید آورد - هاکسلی2، ترجمه کشاورزي، 1382، ص. - 12 نخستین بار هوش اخلاقی توسط بوربا در روانشناسی وارد شد. وي هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درك درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوي و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف میکند - بوربا3، . - 2005 هوش اخلاقی به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادي و اجتماعی، ارتباطات باز و صادقانه و حقوق شهروندي است. کسی که هوش اخلاقی بالایی دارد، مسئولیت اعمال و پیامدهاي آن اعمال، همچنین اشتباهات و شکستهاي خود را نیز میپذیرد. هوش اخلاقی به عنوان توانایی کاربرد اصول اخلاقی جهانی در اخلاقیات، اهداف و مراودات یک فرد از روي قاعده است - لنیک4 و کیل5 ، . - 2005
لینک، کیل و جوردن - 2011 - 6 براي هوش اخلاقی 10 شایستگی را درنظر گرفتهاند: - 1 عمل کردن مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها، - 2 راستگویی، - 3 استقامت و پافشاري براي حق، - 4 وفاي به عهد، - 5 مسئولیت پذیري براي تصمیمات شخصی، - 6 اقرار به اشتباهات و شکستها، - 7 قبول مسئولیت براي خدمت به دیگران، - 8 فعالانه علاقمند بودن به دیگران - اهمیت دادن خودجوش به دیگران - ، - 9 توانایی در بخشش اشتباهات خود و - 10 توانایی در بخشش دیگران. هوش اخلاقی توان تشخیص درست از نادرست است؛ یعنی داشتن اعتقادات اخلاقی محکم و عمل کردن بر طبق آنها به گونهاي که شخص رفتاري درست و محترمانه داشته باشد. هوش اخلاقی اکتسابی است - هاکسلی، ترجمه کشاورزي، 1382، ص. - 14
واژه مد در لغت به معناي سلیقه، اسلوب، روش، شیوه و … به کار میرود در اصطلاح عبارت است از روش و طریقهاي موقتی که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزئین و معماري خانه و… را تنظیم میکند. میتوان گفت مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا برخی از افراد یک جامعه اطلاق میشود و منجر به گرایش به رفتاري خاص یا مصرف کالاي به خصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی میشود - فرهنگ معین، ج3، ص . - 3957 از لحاظ قدمت همین بس که مد همیشه بوده و منحصر به دوره معاصر نمیباشد. مد و مدسازي پدیده اي است که در دنیاي امروز به نحو چشمگیري گسترش یافته است. این فراگرد اجتماعی به شکل بیسابقه در لایه هاي اجتماعی جوامع نوین ریشه دوانیده است. به طوري که بسیاري آن را اجتناب ناپذیر و یا حتی برخی به کارکردهاي مثبت آن براي زندگی اجتماعی تأکید ورزیدهاند - یان1، ترجمه مسمی پرست، 1382، ص. - 287
انسان مدزده شخصیت باثباتی ندارد و انسان متغیرالحالی است که از خود اراده محکمی ندارد قوه انتخاب او ضعیف می شود و فقط چیزهایی که به او القا می شود مورد تأیید او قرار میگیرند او آنقدر استقلال فکري ندارد که بخواهد مرز میان خوب و بد را باعلایق خودش تشخیص دهد برخی از چیزها که براي او درست و سالمند و قلب او هم گواه همین مطلب است، فقط صرف این که با مد روز مطابقت ندارد مورد تأیید قرار نمیدهد او هیچ گاه مسیر زندگی خود را بادقت و استدلال عقلی انتخاب نمیکند و انتخابگر نیست بلکه به سلیقه دیگران و به خوشایند محیط پیرامونش مجبور به انتخاب میشود. انسان مد زده تاحدود زیادي از مسئولیتهاي اجتماعی تهی میگردد و غم او چیز دیگري است در هر موضعی که باشد در انجام مسئولیت خود سستی میکند براي این انسان تنها مشکل این است که به هر نحوي شده بگوید که من هم پیشرفت کردهام - شجاع، 1385، ص. - 80
گرایش به مدگرایی در بین سنین نوجوانی و جوانی شدت بیشتري دارد. این دوران از حساسترین ایام زندگی انسان است و عمدهترین تحولات اعم از تحولات فیزیکی و فکري در آن شکل میگیرد. فرد در دوران بلوغ و از حدود 12 سالگی به بعد از محیط اطراف تأثیر میپذیرد و هر چیز نویی را که میبیند جذبش میشود. در این دوران گرایش به مد از روي آگاهی نبوده بلکه صرفاً جنبه تقلیدي دارد. بعد از این سنین، پیروي از مد ادامه مییابد ولی تا حد زیادي آگاهانهانجام میگیرد. گرایش به مد بیانگر نوعی تجدید نظر طلبی یا تلاش براي نو کردن و تغییر در مسائل مختلف ظاهري زندگی است. این میل به تغییر، به هر صورت، از یک نیاز فطري پرده بر میدارد و در نفس خود، از یک معناي معرفت شناسی سرچشمه میگیرد و چندان قابل طرد و نفی نیست. اما مدهاي نوینی که از سوي کشورهاي غربی به سایر جوامع اشاعه مییابند از معیارهاي ضدانسانی نشأت میگیرد و بر افکار، رفتار و کردار نوجوانان و جوانان جوامع تأثیر میگذارد - محمدنژاد، 1388، ص. - 3
روش
جامعه، نمونه و روش نمونه گیري روش پژوهش از نوع علی – مقایسهاي است. جامعه آماري این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه پیام نورنقده که در سال تحصیلی 91 – 92 مشغول به تحصیل بودند میباشد. از این جامعه بر اساس روش نمونه گیري در دسترس 100 نفر 50 - نفر مدگرا و 50 نفر عادي - انتخاب شدند - جدول . - 1روش انتخاب افراد نمونه به صورت تصادفی از بین دانشجویان میباشد.