بخشی از مقاله

مناره‌ها
مناره در هنر معماري اسلامي ايران داراي مقام ويژه‌اي است. اين عنصر مسجد جهت رساندن صداي مؤذن و فراخواني تودة‌ نمازگزاران در مساجد به وجود آمد و جنبة تزييني و آرايشي آن در ايران بسرعت قوي‌تر شد؛ به گونه‌اي كه محلي شد براي نمايش انواع هنرهاي تزييني آجركاري و كاشيكاري. ظاهراً زينت دادن و منقش و رنگي كردن مناره‌ها از نيمة قرن سوم هجري به بعد معمول شده است، از اين دوره به بعد بدنه و كلية قسمتهاي خارج مناره‌ها برافراشته گوياي اين حقيقت است كه مناره تنها به عنوان بيشتر براي زينت مساجد به كار مي‌رفته است.

با توجه به ارتفاع اين مناره‌ها كه نگاه را به بالا مي كشاند و عظمت را القا مي كند مي توان گفت وجود مناره در مساجد وسيلة نزديك شدن به خالق و نيروهاي طبيعت نيز هست و به همين دليل در تزيين و زيباسازي مناره دقت زيادي شده است، به طوري كه هر مناره فقط نشان دهندة يك هنر نيست بلكه بعضي از مناره‌ها جلوه‌گر مجموعه‌اي از هنرهاي تزييني، خطا طي،؟ نقوش هندسي، و گل بوته‌هاي مختلف هستند.

در بدو امر، قاعده و قانون خاصي براي محل ساختن مناره‌ها نبوده است، گاه در چهار گوشة مسجد، زماني جدا از در ورودي، گاهي وصل به بنا، و گاهي با فاصله از بناي مسجد ساخته مي شده است. ساختن مناره در زمان سلجوقيان در سطح بسيار گسترده‌اي توسعه و تكامل يافته و از اهميت خاصي نيز برخوردار است

. در اين دوره ايجاد مناره به صورت نشاني از مساجد و راهنماي كاروانيان به شهر رواج فوق العاده‌اي داشته و در طرز بناي آنها دگرگونيهايي پيدا شده است. اين دگرگونيها و نوآوري را مي‌توان از شاهكارهاي هنر معماري ايران دانست. فرم بيشتر مناره‌هاي سلجوقي استوانه‌اي و شامل انواع مناره‌هاي كوتاه و ضخيم و مناره‌هاي بلند، كه قسمت بالاي آن باريك و ظريف است، مي‌شود

. اين مناره‌ها به واسطة ارتفاع بلندي كه داشته‌اند كمتر براي اذان گويي به كار مي رفته‌اند و مؤذن بالاي مسجد اذان مي‌داده است. در واقع اين مناره‌هاي بلند و باريك و مزين شده بيشتر جنبة زينتي داشته و با باريك و وسيع شدن تنه، حلقه‌ها، و قرنيزهاي تزييني خود، زيبايي خاصي را القا مي‌كنند.

در بعضي از اين مناره‌ها مقرنس كاريهاي بسيار زيبايي ديده مي‌شود كه مناره شكل ميله‌هاي چراغهاي دريايي را به خود گرفته است. تزيينات اين مناره‌هاي آجري – با توجه به اين كه هنر آجرچيني پركار و پرنقشه از خصوصيات معماري دورة سلجوقي بوده- عبارت است از نقشهاي آجركاري تكرار شده، اين دوره از معماري ايران بوده است.

مناره‌هاي دورة سلجوقيان مثل اكثر مناره‌هاي دوران اسلامي ايران، در داخل ميله داراي پلكاني هستند كه پله‌هاي آنها در اطراف محوري به بالا صعود مي كند و معمولاً پله‌ها حلزوني شكل ساخته شده‌اند. از زمان سلجوقيان مناره‌هاي زيادي به جاي مانده كه به شرح آنها مي پردازيم.

منارة تاريخانة دامغان
يكي از قديمي‌ترين مناره‌هاي موجود در ايران كه داراي تاريخ است منارة مسجد تاريخانه دامغان است كه در زمان طغرل به سال 450 هجري (1058 ميلادي) ساخته شده است. اين منارة زيبا از پايين به بالا باريك شده و يكي از مناره‌هاي استوانه‌اي شكل دورة سلجوقيان است. بدنة‌مناره با آجرچينيهاي زيبا در طرحهاي هندسي، در قسمتهاي مختلف تزيين شده است . در قسمت وسط كتيبه‌اي به خط كوفي برجسته با كاشيهاي آبي فيروزه‌اي جلوة خاصي به اين مناره مي دهد. بلندي اين مناره در حدود 25 متر و داراي 86 پله در داخل است، محيط آن در پايين حدود 13 متر است و به نسبت ارتفاع مناره در بالا 8/6 متر است. مناره سكو ندارد و از روي زمين مدور ساخته شده است. در ارتفاع 5/10 متري كتبيه‌اي آجري به خط كوفي برجسته با كاشي به عرض 30/1 متر وجود دارد كه نام الامير السيدالاجل در آن خوانده مي‌شود. باني اين مناره بختيار بن محمد است كه در دامغان آرامگاهي هم براي پدر خود محمد بن ابراهيم، ملقب به پير علمدار، بنا كرده است.
منارة مسجد پامنار زواره
اين مناره به سال 461 هجري (1068 ميلادي) ساخته شده و از زمان الب ارسلان سلجوقي به جاي مانده است. در اين منارة‌ استوانه‌اي شكل كتيبة جالب توجهي به خط كوفي ساده برجسته از آجر تراش وجود دارد. كتيبة اين مناره از زيباترين كتيبه‌هاي قرن پنجم هجري قمري به شمار مي رود، كه با گل و بوته‌هاي زيبا مزين است. در اين كتيبه‌ كلمه الله و تاريخ سنه احدي و ستين و اربعمائه ذكر شده است.


منارة ‌مسجد جامع كاشان
اين منارة استوانه‌اي شكل داراي بدنه‌اي آراسته به نقوش هندسي هشت و هفت، مضر گلوگاهي، و سه سطر كتيبة كوفي آجري است كه تاريخ بناي آن را سال 466 هجري قمري (1073 ميلادي) ذكر مي‌كند . مناره را مجدالدين احمد بنا نهاده است. مناره در ضلع شمال شرقي مسجد در وضعيتي خاص قرار گرفته است. وجود غرفة فوقاني اين مناره در زيبا جلوه دادن اين اثر سلجوقي بسيار قابل اهميت است.


منارة مسجد جامع دامغان
اين مناره در قسمت شمال شرقي مسجد واقع شده و تنها بنايي است كه از مسجد جامع قديم باقي مانده است. تاريخ بناي آن را حدود سال 500 هجري تخمين مي‌زنند. به طوري كه در كتاب مطللع الشمس نوشته شده: «منارة مذكور داراي 105 پله است و ارتفاع آن 31 ذرع و قاعدة‌ مناره مربع و هر ضلع آن نيز 5 ذرع است،

 

ولي اكنون به سبب اينكه قاعده يا سكوي مناره زير خاك پنهان است شكل كرسي و قاعدة‌ آن معلوم نيست. ارتفاع مناره امروزه حدود 75/26 متر و محيط آن در قسمت پايين 05/14 متر و در بالا حدود 85/6 متر است. روي بدنة مناره تزيينات و كتيبه‌اي به خط كوفي از آجرهاي نازك ديده مي‌شود. از آنجا كه احتمال مي رود. تزئينات كاشيكاري اين دو مناره متعلق به زمان ساختمان مناره ها باشد از جايگاهي خاص برخوردار هستند. قسمت كلاهك يا نوك مناره خراب شده است.


منارة چهل دختران
منارة‌چهل دختران در منتها اليه شمالي محلة جوباره از محلات قديمي اصفهان و محل سكونت يهوديان اين شهر واقع شده است. اين منارة مدور 24 متر ارتفاع دارد و اگر پنج متر بلندي سكوي آجري پاية مناره را نيز در نظر بگيريم ارتفاع كل مناره 29 متر مي‌شود كه ظاهراً يك متر از نوك آن نيز از بين رفته است. قطر مناره در پايين 9/2 متر و در بالا باريكتر است. سكويي كه ميلة‌مناره برفراز آن استوار است شكل هشت ضلعي دارد. بدنة‌مناره با طرحهاي آجري مختلفي تزيين شده است

و در بالاترين قسمت مناره تاج مناره با برجستگي كمي به چشم مي‌خورد. پنجرة بزرگي در قسمت بالاي مناره، در ثلث دوم دبنه، رو به سمت جنوب موجود است كه دهانة‌ آن مستطيل شكل و قسمت بالاي آن از چوب و در طرفين داراي ستونهاي گرد كوچكي است كه نيمي از آنها در داخل ديوار مناره جاي گرفته‌اند.

كتيبة فوقاني مناره به خط كوفي آجري برجسته بوده بر زمينة آجري آن پنج آية اول سوره طه است و در قسمت فاني قاعده يا سكوي مناره به خط ثلث برجسته بر زمينة آجري كتيبه‌اي زيبا گچبري شده است. بر روي يكي از اضلاع قاعدة مناره بر زمينة آجري ساده، كتيبه‌اي شش سطري به خطر كوفي آجري برجسته موجود است كه باني مناره را ابي الفتح بن محمد بن عبدالواحد الهوجهي و سال اتمام آن را 510 هجري تعيين مي‌كند.


منارة گار
دهكدة گار كه مردم محل آن را «غار» هم نوشته شده است در 22 كيلومتري مشرق اصفهان در ساحل زاينده رود واقع شده، جزو بلوك براي آن است. به موجب كتبية‌كوفي آجري كه در قاعدة مناره موجود است منارة گار در سال 515 هجري به وسيله يكي از شخصيتهاي معروف محل به نام ابوالقاسم بن احمد كه در كتيبه او را «سيد الرؤساء» خوانده، ساخته شده است.

اين مناره داراي ميلة‌منفرد و مدوري است كه قسمت بالاي آن فرو ريخته و بر روي پاية هشت گوشي استوار است. پاية منشوري مناره در بالا كمي باريكتر از پايين است و 8/4 متر ارتفاع دارد. در ورودي پلكان در جانب جنوب شرقي بدنة‌ فيلپايه يا سكو واقع و در محاذات سطح سابق زمين قرار دارد. قطر دايرة مناره در پايين 5/5 متر و در بالا 7/4 متر است. بلندي مناره با فيلپاية آن در حال حاضر رويهمرفته 21 متر مي‌شود.

در قسمت بالاي مناره پنجرة بزرگ رو به قبله‌اي ديده مي‌شود كه ايوانچه‌اي نيز دارد. زير اين پيش پاي كوچك يا خروجي از يك قطعه مقرنس ساخته شده است. در اين مناره كاشي وجود ندارد و ملاطي كه به كار رفته گچ و خاك است. غير از قسمتي از پي آن كه نمايان شده، بقية ساختمان وضع خوبي دارد.


كتيبة مناره كه در قسمت پايين آن و در ناحية فوقاني قاعدة‌هشت ضلعي قرار دارد و به خط كوفي آجري برجسته به صورت معرق ساخته شده ، شامل يك سطر است كه به سال 515 هجري منتهي مي‌شود. در زير اين كتيبه و در دو طرف فيلپايه با به كار بردن ملاطهاي ضخيم و بندكشيهاي گچي خطوط بنايي يا كوفي مربع ترتيب داده شده است. ميلة اين مناره از پايين تا بالا با پوشش ساده و يكنواختي تزيين يافته و آجرهايي كه به كار رفته تراش دارند و طوري روي هم چيده شده اند كه در تمام بدنه به خط بنايي بر زمينة شطرنجي آجري تكرار جمله «الملك لله» ديده مي‌شود.


منارة سين
قرية سين در شش كيلومتري شمال گز واقع در اصفهان داراي يك مسجد و منارة‌ دوره‌ سلجوقي است. اين مناره بنا بر فحواي كتبية تاريخي آن به سال 526 هجري به اتمام رسيده است. در وسط ساقة اين مناره پنجرة بزرگي رو به قبله وجود دارد. تنة اين مناره به واسطة نشستي كه كرده از پنجره به بالا كمي خم شده،

از اين قسمت به بالا وضع ساختمان خوب و محوفظ مانده است. ورودي پلكان مناره در طرف جنوب شرقي قيلپاية هشت ضلعي ساخته شده است و كمي بالاتر از آن در بدنة خود ميله مدخل ديگري وجود دارد. در قسمت بالاي جانب جنوب شرقي پي اين مناره لوحة كتيبه‌اي وجود دارد كه با آجر توي كار به طرح معرق نصب شده است.

كتيبة مزبور شامل چهار سطر به خط كوفي ساده است كه در انتهاي آن تاريخ ساخت مناره ديده مي‌شود. نوك مناره كه آسيب ديده و خرابي پيدا كره است حاشية كتيبة كوفي ساده‌اي دارد. كتيبة مزبور با كاشي فيروزه‌ فام به طور موزايي احداث شده، فقط قسمت خارجي آجرهايي كه حروف كتيبه را تشكل مي دهد لعاب دارد. اين كتيبه شامل آية‌33 از سورة‌ فصلت است. آرايش روي بدنه طرح خاصي دارد. چنين به نظر مي‌آيد كه آجرهايي اريب، مارپيچي، و موجي پهلوي هم واداشته شده كه يك رديف، رديف ديگر را قطع مي‌كند و اين خطوط مارپيچ نقوشي با گلهاي زيبا از خانه‌هاي مربع و يكسان، با زوايايي 45 درجه و مراكزي نمايان تشكيل مي‌دهد.


مقبره‌هاي چند ضلعي
هشت ضلعيها
برجهاي دو گانه خرقان
در سالهاي اخير دو آرامگاه مربوط به دورة‌ سلجوقي در فرقان شناخته شده است كه شرح كامل آن در مقاله‌اي به نام «سه آرامگاه برجي از دوران سلجوقي» به قلم ديويد استروناخ و كايلريانگ منتشر شده است. علاوه بر مقالة مزبور، دانشمندان محترم آقاي دكتر پرويز ورجاوند هم در كتاب سرزمين قزوين، به شرح اين دو برج پرداخته است. با استفاده از تحقيقات و بررسيهاي انجام شده دربارة اين آرامگاهها توسط محققان مذكور، در سفر سال 1351 به خرقان يادداشتهاي ديگري تهيه شد كه اكنون به ذكر مجموع اين اطلاعات مي‌پردازيم.


منطقة خرقان در 33 كيلومتري غرب شهر كئوچك آبگرم واقع در كنار جادة قزوين- همدان قرار دارد. برجهاي خرقان در حدود يك كيلومتري غرب دهكدة حصار ارمني يا حصار قوشه اما بر پا هستند و به مناسبت نام محل رجهاي خرقان نامگذاري شده‌اند. فاصلة بين و برج از يكديگر در حدود 29 متر بوده و در محوطه‌اي هموار و مسطح ساخته شده‌اند

.و اين برجها به سبب تزيين ارزندة خود در رديف زيباترين آثار تاريخي آجري هستند كه در ايران پيدا شده و از نظر آجركاري و طرحهاي بسيار زيباي آنها از جمله شاهكارهاي معماري دورة‌ سلجوقي به شمار مي روند. اين دو برج را مي‌تون قديمي‌ترين گنبدهاي دو پوششي ايران دانست. بلندي برجها نزديك به 13 متر و قطر آنها در حدود 11 متر است كه اين ابعاد در هر دو بنا يكسان نيست و در شرح كامل معماري برجها به اين اندازه‌ها اشاره خواهد شد.

تا قبل از سال 1347 شمسي قسمتي از اطراف برجها و پايه‌هاي آنها كه بر اثر سيلاب در زير قشري از رسوبات قرار داشتند و صدماتي ديده بودند توسط روستاييان محل به شل بسيار ابتدايي تعمير شده بودند، اما بعد از اين سال و در سالهاي اخير برجها مرمت اصلي در ين دو برج انجام گيرد. زيرا اين برجها علاوه بر اينكه داراي ويژگيهاي خاص تزييني هستند از نظر معماري و طرز بنا بسيار اهميت دارند. بندكشيهاي سيماني، و مفروش كردن اطراف برجها مانع از ويراني بيشتر اين برجها شده است. تاريخ بناي اين دو برج بر طبق كتيبه‌هاي موجود در آنها ، مربوط به نيمة دوم قرن پنجم هجري است و با اختلاف زمان 26 سال از يكديگر ساخته شده‌اند. با توجه به همين اختلاف، آرام يا برج شرقي را به سبب قدمتي كه دارد برج اول و آرامگاه غربي را برج دوم مي‌ناميم.


برج اول يا آرامگاه شرقي خرقان: معماري خارج برج نقشة برج هشت ضلعي و در گوشه‌هاي آن ستونهاي مدور نگهدارنده‌اي قرار گرفته‌اند. به هنگام تعمير و پي بندي‌ بنا پس از خاكبرداري از پاي ديوارها مشاهده شد كه در پي بنا سنگ به كار رفته است. تمامي بدنة بنا به ضخامت 60 سانتيمتر به وسيلة آجرهاي ساده زيرسازي شده، سپس روي آن پوششي تزييني با آجر به ضخامت 21 سانتيمتر انجام شده است.

ضخامت ديوارها با ملاط به كار برده شده در حدود يك متر است. قطر ستونهاي مدور واقع در گوشه ها بجز دو تاي آنها كه پلكان مارپيچ منتهي به بام را در بر مي‌گيرد، همگي يكسان است. اين دو ستون در دو طرح ضلعي قرار دارند كه يك ضلع با در ورودي فاصله دارد. با توجه به تاريخ بناي برج مي‌توان گفت در بين گندهاي دو پوش كه پوشش دوم آنها مخروطي شكل نيست،

اين بنا اولين گنبد دو پوشش قبه‌اي شكل در قرن پنجم هجري است و از آذين نظر اهميت بسيار دارد. از پوشش خارجي گنبد جز دور كوتاهي از ساقه، چيني باقي نمانده ولي پوشش داخلي و زيرين سالم است. قسمت بالاي ستون مدور گوشه‌ها، از جايي كه اولين كتيبه آغاز مي‌شود- در هر دو برج – فرو ريخته، شكل انتهايي آنها در دوران آباداني به طور كامل معلوم نيست ولي چنانچه با برخي از آثار همزمان و كمي بعد از دورة سلجوقي مقايسه شود

مي‌توان گفت كه به يك نيم مخروط ختم مي‌شده است. در روية بيروني گنبد در بالاي هر ستون، شيارهاي باريك عمودي خاصي ساخته شده است. برآمدگي اين شيارها در حدود 10 تا 15 سانتيمتر است كه هر يك از آنها شامل دو رديف برجسته از نيمه آجرها و آجرهاي تراشدار و نوك تيزند كه به طرف قسمت مياني گنبد ادامه يافته‌اند اين شيوة كر در گنبدهاي سدة چهارم و پنجم هجري نيز سابقه داشته است.

اين رشته آجرچينيهاي برجسته بر روي گنبد در عين اينكه جنبة‌ تزييني داشته، نقشي نظير قالبهاي گچي در بنياني گنبدها براي هدايت بنا به خاطر ايجاد يك گنبد متناسب را نيز ايفا مي كردهاست. بر روي باقيماندة پوشش خارجي اين گنبد اثر يك پنجره مشاهده مي‌شود كه به طور كامل روبروي نورگيري است كه بر روي پوشش داخلي قرار دارد. و بر روي گنبد

دو نورگير وجود دارد كه طرح مستطيل دارند. و اين پنجره‌ها فقط براي دريافت نور غيرمستقيم مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌اند. در حالت كنوني بلندي قبة خارجي يا پوشش دومين برج به 3 متر كه قسمت اعظم آن فرو ريخته، به گونه‌اي كه قبة داخلي و فاصلة خالي بين دو پوشش برج بخوبي نمايان است. اين فاصله كه در حدود 45 سانتيمتر است به حالت يك راهرو اطراف قبه را احاطه كرده است .

احتمالاً اين محوطه براي تعميرات يا جمع‌آوري فضولات پرندگان و براي اذان گفتن يا اعتقادات ديني خاص مورد استفاده واقع مي شده و البته شايد هم جنبة‌ تكنيكي آن مورد نظر بوده است. در زير ساقة گنبد اضلاع هشتگانة‌ برج قرار دارد كه گذشته از اختلاف نقش و طرح آجركاري، در ساير موارد همگي بجز ضلعي كه در وردي در ميان آن قرار دارد، شبيه يكديگر. ورودي برج كه در جبهة شمال غربي واقع شده در يك قابل مستطيل شكل جاي گرفته و به عنوان درگاه با تزيينات بسيار زيبايي آرايش شده است. در قسمت بالاي ساقة گنبد و در واقع بر روي ديوارة خود گنبد نيز تزيينات خاصي كه عبارت از دو خـط كتيبه باشد وجود دارد .

مضمون دو خط كتيبة مزبور عبارت است از:
2- بـه تاريخ سنه ستين و اربعائه (به تاريخ سال 460 ميلادي)
2- عمل محمد بن مكي الزنجاني القبة.


در زير كتيبة ساقة گنبد، در وسط لچكهاي دو طرف قوس طاقنما، دو دايرة گچبري شده قرار دارد كه نقش داخلي يكي از آنها به صورت هشت پر مي‌باشد. قسمت واقع در داخل طاقنما در جهت طولي به دو بخش تقسيم شده، در بالا و زير قوس به كمك سفال نقش هندسي درهمي ايجاد گرديده كه داخل آن در سه رديف، نه بار كلمه الله طرح شده است و در زير اين قسمت قابي به صورت چهار گوشه با آجركاري ساده ايجاد شده كه به بالاي قوس سر در ورودي ختم مي‌شود.

تركيب كلي هر يك از اضلاع هشتگانه، عبارت است از دو ستونچة مدور تزييني چسبيده به ستونهاي مدور بزرگ هشت گوشه كه از پايين تا نيمي از ارتفاع اضلاع هشتگانه امتداد يافته، سپس قوس تيزه‌داري بر روي آنها بر پا و دور آن به وسيلة آجرچيني مشخص شده است. در دو طرف قوس مزبور در زير كتيبة ساقة گنبد

، لچكهاي هر ضلع با آجر چيني ساده‌اي قرار دارد، قابسازي داخل طاقنماهاي اضلاع، هر يك داراي طرح و نقش خاصي هستند كه هيچ يك با ديگري يكسان نيست، تنها در سه ضلع طرز آجرچيني به صورت برجسته انجام گرفته است. اين شيوة كار با نقشي كه انتخاب شده نيز انطباق دارد. در مورد چگونگي ضلع شمارة يك يا سر در تزييني بايد گفت كه گذشته از اختلافي كه بين آن ضلع و اضلاع ديگر وجود دارد ، در قسمت بالاي ساقه و بر روي ديوارة خود گنبد دو خط كوفي نيز وجود دارد

. ساقة گنبد خود از دو حاشية تشكيل شده است. حاشية پهن‌تر با طرحهاي مختلف هندسي درهم در بالا قرار دارد و حاشية كتيبة باريك كه در زير آن به خط كوفي آيه‌هاي 21 اي 24 سورة 59 (سوره حشر) قرآن كريم نوشته شده و از درگاه شروع و تا سمت راست بين اضلاع ستونها ادامه دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید