بخشی از مقاله
چاپ نقش روی پارچه در ایران
فهرست:
مقدمه
چاپ نقش روی پارچه
پارچه
چاپ
تاریخچه قلمکار سازی
چاپ کلاقه ای
چاب باتیک در بین هنرمندان آذربایجان
چاپ استینسیل
چاپ قلمکار
نقش آفرینی روی پارچه
نقاشیهای روی پارچه دوره هخامنشی
تاریخچه چاپ نقش روی پارچه در ایران
مقدمه
هنر ايران درختي كهن است كه ريشه در ژرفاي خاك كوير و شاخه تا بلندي البرز و سايه بر سر مردمي دارد كه پيوند خود با او نه بريده و نه كاسته اند .مردمي كه با هنر به دنيا آمده و در كنار آن زندگي مي كنند .چاپ پارچه تجسمي زنده از فرهنگ و هنر اين سرزمين دارد .
در ادوار مختلف تاريخ و نشانه هاي فرهنگ عميق و پر قدرتي است كه نه تنها در مقابل هجوم اقوام مختلف مقاومت كرده ، بلكه توانسته فرهنگهاي تحميلي بيگانه را در خود حل نموده و به آن سيمايي ايراني ببخشد .
براستي مردم ايران دربارة هنر چه ميدانند جز اينكه به حضور دائم آن در كنار خود عادت كرده اند و چگونه ميتوان براي مردم در مورد مسئله اي كه كه به آن آشنا هستند صحبت كرد .
براي تحقيقاتي كه به ما داده شده بود به مراكز گوناگوني رفتيم تا بتوانيم قسمتي از هنري كه شايد كه فقط با اسم آن آشنا هستيم شناختي كامل ،
كه نه شناختي سطحي داشته باشيم زيرا صنايع دستي اين مرز و بوم داراي تنوع و ظرافتهاي بسيار است كه ما در پيچ و خم ظرافتهاي آن به دنبال يافتن ناشناخته هاي اين هنر زيبا ميباشيم تا گوشه اي از تمدن ايران باستان را تداعي كنيم .
اميد است با اين كار يا بنيانگذاران اين هنر را زنده نگهداريم و براي ماندگاري اين صنايع در فرهنگ ايران تلاش كنيم .
چاپ پارچه و چاپ سنتي
توليد طرحهاي رنگي ونقوش روي پارچه به وسيله باسمه يا قالب ظاهرا در سدة چهارم بيش از مسيح در هند بوجود آمده است. در كارنامه هاي چيني نوشته شده است كه پارچه هاي چاپي از سال 140 پيش از مسيح از هند به چين آورده شد. در زبــان فارسي واژه چيت به معني پارچه هاي چاپي است واين واژه در اصل هندي است. استرابوStrabo مورخ رومي در اولين سالهاي پس از ميلاد مسيح نوشته است كه در زمان وي پارچه هاي چاپي از هند به اسكندريه ميرفت.
كشفياتي كه در آثار باستاني مصر شده نشان مي دهد كه چيت تا سدة چهاردهم به بازارهاي آنجا وارد مي شده است. در دوره ساسانيان چاپ روي پارچه در ايران يافت وروشهاي نويني در تزيين پارچه هاي ابريشمي وكتاني وابريشمي ابداع گرديد.
نخستين پارچه هاي چاپي در شمال اروپا از گورسنت كاســاريوس اهل آرلس St. Caesarius Arles(در حـــدود 543 ميــلادي)
بدست آمده است. اين پارچه ها به سبك شرقي درست شده بود. بالاخره وقتي چاپ باسمه اي پارچه در اروپــــا متداول شد، روش آن با شرق فرق داشت.
چيتساز اروپاي قرون وسطي يعني از سدة سيزدهم به بعد، ماده رنگي را كه با چسب ويژه اي آميخته كرده بود از قالبهاي خود به پارچه منتقل مي كرد وفقط روي آن نقش مي بست. از سوي ديگر چيت سازي مشرقي رنگهاي واقعي كه تمام الياف وپود پارچه را رنگ مي كند به كار مي برد.
چاپ عبارت است از رنگرزي در قسمتهايي از پارچه وفرق آن با رنگرزي اين است كه در رنگرزي تمام قسمتهاي پارچه همرنگ مي شود ولي در چاپ مي توان با استفاده از يك يا تعدادي رنگ روي روي زمينه سفيد يا رنگ شده طرح دلخواه را بوجود آورد از حدود اوايل قرن هفتم هجري قمري ومزمان با هجوم مغولها يه ايران راه يافتند ودر گذشته اصفهان، شيراز ،
بروجرد، همدان، رشت، كاشان، نخجوان، يزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهاي فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و... جزو مراكز مهم قلمكــار به شمار ممي رفتند واز نظر اهميت پارچه هاي قلمكار بروجردي در درجه اول قرار داشته است. .
قلمكار:
قلمكار به نوعي پارچه چاپ شده به وسيله قالبهاي چوبي اخلاق مي شود ووجه را از شيوه توليد آغازين خود وام گرفته وهم اينكه به گونه اي گسترده در اصفهان وبه شكلي محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجي دارد. از حدود اوايل قرن هفتم هجري قمري ومزمان با هجوم مغولها يه ايران راه يافتند ودر گذشته اصفهان، شيراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان، نخجوان، يزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهاي فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و... جزو مراكز مهم قلمكـــار به شمار ممي رفتند واز نظر اهميت پارچه هاي قلمكار بروجردي در درجه اول قرار داشته است.
قلمكار به نوعي پارچه چاپ شده به وسيله قالبهاي چوبي اخلاق مي شود ووجه را از شيوه توليد آغازين خود وام گرفته وهم اينكه به گونه اي گسترده در اصفهان وبه شكلي محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجي دارد
نحوه ابتدايي قلمكار شكل بوده كه از ابتدا با قلم روي پارچه هاي پنبه اي ( واحتمالا ابريشمي) طرحهاي مورد نظر را نقاشي نموده وسپس با مواد شيميايي ويژه اي نسبت به تسبيت رنگها اقلام مي كرده اند.
ليكن به دليل فقدان هماهنگي لازم بين نقوش ونيز از آنجا كه اين كار مستلزم صرف وقت فراواني بود تكامل تدريجي قلمكار سازي باعث شد تا براي دسترسي به توليد بيشتر ونيز ايجاد هماهنگي ويكنواختي نقوش استفاده از مهرهاي چوبي جايگزين استفاده از قلم مي شود وجهت فراهم آمدن
امكان استفاده عمومي از پارچه هاي قلمكار هايي بر روي كتان، چلوار، كرباس وساير انواع پارچه نيز رواج يابد وتحقيقا مي توان فاصله ي اوايل قرن دهم هجري قمري ( حدود 1502 ميلادي) تا اواسط قرن دوازدهم هجري قمري ( حدود 1722 ميلادي) از اوج قلمكار سازي وروز كار اعتلاي هنر وصنعت قلمكار سازان كشور به حساب آورد. چه آنكه در فاصله سالهاي ياد شده تقريبا اكثر مردم كشور مصرف كننده
پارچه هاي قلمكار بودند وضمن استفاده از اين پارچه جهت تهيه انواع پوشاك به عنوان پرده سفره، پوش، سجاده، رويه لحاف، بقچه، سوزني حمام، قطيغه، رويه پشتي، دستمال وكتيبه هايي براي تزئين مجالس سوگواري نيز از آن استفاده مي كردند وبخشي از توليدات نيز به خــــارج از كشور صــــــادر مي شود
امروز سه روش كه مي توان جدا جدا وبا تواما به كار برد وجود دارد:
باسمه كار روي پارچه را، با آميخته اي از خمير كتيرا ويــا موم، مهر( باسمه) مي زند. آنگاه پارچه را رنگ مي زند؛ قسمت مهر شدة آن سفيد وبدون رنگ مي ماند. سپس اين مهر را مي شويند وبا رنگ ديگر همين كار را تكرار مي كنند، گاهي رنگها، قسمتي روي هم قرار مي گيرند بدين ترتيب نقشهاي گوناگوني پديد مي آيد. اين روش در ايران متداول بوده وهنوز هم براي بعضي از طرحها از آن استفاده مي كنند.
باسمه كار، دندانة رنگ مانند زاج، كات يا صمغ گياهي روي پارچه مي زند. وقتي پارچه را با بعضي از مواد رنگ كنند رنگ روي اين قسمت از مهر اثر كرده وثابت مي شود و وقتي پارچه را بشويند رنگ قسمتهاي ديگر شسته شده واز بين مي رود فقط اين قسمت باقي مي ماند. اين روش مهمترين روشهاست وتا امروز هم به سبب دو رنگي كه ضمن چاپ چيت باقي مي ماند در ايران موسوم است.
باسمه كار رنگ را مستقيما روي پارچه مهر ( باسمه) مي كند. پاره اي از رنگهاي قديم را مي توان به اين شكل به كار برد، وهمچنين تعدادي از رنگهاي مصنوعي امروز را نيز مي توان مستقيما به كار برد وپيشه ور ايراني اين نوع رنگها را براي دو رنگ ديگر به كار مي برد.
بيشتر چيتسازان ايران قالبساز استخدام مي كنند ويا با قالبسازها كه قالب را براي هر نقش تعمير وآماده مي كنند همكاري دارند.
روشي كه امروزه بيشتر چيتسازان ( قلمكارا سازان) اصفهان، كاشان و يزد به كار مي برند باسمة چهار رنگ ناميده مي شود. نقشه را به دقت به قطعاتي تقسيم مي كنند مثل قطعه ميانه، حاشيه، گوشه وغيره ، تا اينكه قلمكار بتواند اندازه قالبها را كوچك بگيرد. وچون تمام قسمتها به چهار رنگ مشكي، قرمز . آبي و زرد رنگ مي شود براي هر قسمتي بايد چهار قالب درست شود .
براي تهيه قلمكار نقوش مورد نظر به تفكيك رنگ و حداكثر چهار رنگ بر روي چوبهايي مانند چوب گلابي و زالزالك تراشيده ميشود و سپس به شرح جدول زير رنگهاي مورد نظر مصرف تهيه كننده مي گردد.
رنگ نوع و مقدار مواد رنگرزي مصرفي
مشكي پوست انار 12كيلو – زاج سياه 300گرم – روغن كرچك 200گرم – كتيرا 800گرم – زنگ آهن (1)
قرمز زاج سفيد از سولفات آلومينيوم 200گرم – روغن كنجد 25گرم – كتيرا 50گرم – گل سرخ 25گرم (2)
آبي نيل پرطاووس 50گرم (3)- نيل نخودي 50گرم – روغن گليسيرين 15گرم – جوهر گوگرد 3گرم – كتيرا50گرم – شيره انگور 200گرم
سبز اسپرك 200گرم – زاج سفيد 50گرم- نيل پرطاووس 50گرم – روغن گليسيرين 15گرم- كتيرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم
زرد پوست انار 300گرم (4)- زاج سفيد 25گرم - كتيرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم
لازم به تذكر است روغن هايي كه براي ساخت انواع رنگها مورد استفاده قرار مي گيرد فقط در اينجا محيط رنگرزي مناسب دخالت داشته ومانع از خشك شدن رنگ در داخل شيارهاي قالب مي شوند وامكان عمر طولاني تري براي قالب را فراهم مي سازند واز كتيرا نيز معمولا جهت ايجاد غلظت مطلوب رنگ استفاده مي شود وشيوه عمل آوردن آن چنان است كه كتيرا را در مدت 10 روز در آب خيسانده ومايع حاصله را صاف نموده وسپس همراه با ساير مواد تشكيل دهنده هر رنگ مورد استفاده قرار مي دهند. .
پارچه:
براي آماده سازي پارچه جهت رنگرزي اين چاپ ابتدا آن را مدتي در آب روان وفراوان شستشو داد تا آهار ومواد زائد موجود در پارچه از آن خارج گردد.
چنين پارچه اي نيازمند سفيد گري نيز هست وبه همين جهت لازم است پس از شستشو بر روي زمين شني پهن ومرتبا يوسيله اي بر روي آن آب پاشيده شود تا پس از مدتي بر اثر تابش نور خورشيد به رنگ كاملا سفيد در آيد. گاهي نيز قلمكار سازان ترجيح مي دهند زمينه پارچه بر رنگ زرد درآورند وبراي اين كار معمولا پارچه شسته شده را در تغارهاي مخصوص كه محتوي محلول گرد پوست انار وهليله با آب است فرو مي روند وبه اين ترتيب به آن رنگ زمينه زرد مي دهند.
در مرحله توليد استاد قالب را ابتدا به رنگ سياه اغشته نموده ودر آن را در نقطه مورد نظر بر روي پارچه مي نشاند وبا ضربه مشت باعث انتقال نقش از روي قالب بر روي پارچه مي شود. سپس رنگ قرمز به شيوة فوق الذكر چاپ وبعد از خشك شدن رنگ پارچه شستشو داده مي شود تا رنگهاي اضافي از آن خارج شود .
براي تثبيت رنگهاي قلمكار به ازاي هر 1000 متر پارچه مقدار 12 كيلوگرم پوست انار سائيده وحدود 90 كيلو مغز روناس را در داخل پاتيلي كه در حال جوش است ريخته وآن را هم مي زنند تا كاملا مخلوط شود .آنگاه پارچه هايي كه رنگ آميزي وشستشو شده داخل پاتيل ريخته وكم كان عمل حرارت دادن ادامه مي يابد.
نحوة جوشاندن پارچه هاي قلمكار به اين صورت است كه پارچه ها قطعه قطعه داخل شده وبه وسيله چوب هاي بلند زيرورو مي شود تا محلول حاصل در كليه نقاط پارچه نفوذ كند وبعد از اتمام كار پارچه ها را مجددا قطعه قطعه خارج نموده ودر شرايطي كه عمل تثبيت رنگ خاتمه يافته مجددا پارچه شستشو داده مي شود وبر روي شن پهن ومرتبا روي آن آب پاشيده مي شود تا زمينه كرم پارچه سفيد شود .
چاپ چيت يا قلمكار شامل مراحل زير است :
الف – پارچه اي كه به كار برده مي شود كرباس دست بافت است. اگر قسمتي از طرح رنگي باشد همانطور كه قبلا گفتيم كه زمينه نقش بايد زرد باشد نه سقيد، در ان صورت كرباس را در محلول پوست انــــار مي جوشانند سپس آن را آب كشيده خشك مي كنند .
ب- قلمكار ساز چيت خشك را به صورت توپ روي ميز كارش كه تخته كوتاهي است مي گذارد. يك تكه از چيت را مي كشد وروي تخته پهن مي كند، نخستين قالب چاپ را بر مي دارد، و از يك قدح كه كنار او است آن را با كات آهن مرطوب مي كند .
قدري كتيرا به اين دندانه اضافه كرده اند كه ضمن چــــاپ شره نكند ( ندود) . يك تكه پارچه ( شال) روي قدح رنگ كشيده اند ودوره آن را با نخ طوري بسته اند كه پارچه با دندانه تماس پيدا مي كند، و بدين ترتيب قلمكار ساز هميشه مقدار معيني رنگ خواهد داشت. قالب مرطوب را روي چيت گذاشته وبا دست چپ خود آن را فشار مي دهد ودست راست را به عنوان چكش به كار مي برد ويك ضربه روي قالب مي زند. البته براي اينكه دستش آسيب نبيند پارچه پشمي يا نمد را چند لا كرده دست خود را با آن مي پوشاند.
اين پارچه يا نمد را ترم مي گويند. بار ديگر قالب را مرطوب كرده و دوباره آن را روي پارچه مي گذارد ودقت مي كند كه لبه قالب روي خال دفعه قبل بيفتد وهمين گونه كار را ادامه ميدهد.
ج- پس از اينكه چاپ تمام قالبهاي سياه ( مشكي) را كامل كرد قالب مرطوب به دندانه قرمز را به همان طريق پيش گفته در محلهاي معين ميزند وباز دقت مي كند كه چاپ روي خالهاي قبلي باشد ( تصوير 315) .
د- وقتي كه تمام توپ پارچه دندانه رنگ قرمز وسياه خورد ، همهان را به رنگرز خانه مي برد ودر محلول جوشان روناس فرو مي برد. در همان حمام اول خطوط مرطوب به قالب كات آهن ، سياه وخطوط مرطوب به قالب زاج سفيد، قرمز مي گردند. در شستشوهاي بعدي محلول اضافي روناس پاك شده پارچه را در آفتاب خشك كرده و دوباره به قلم كار ساز مي فرستند
( در اصفهان پارچه را در كنار زاينده رود مي شويند تصوير 316 ).
ه- رنگ نيلي را قالب ابي از ظرف رنگ به همان طريق پيش گفته برداشته ورنگ سوم را به كار مي برد.
و- آخرين مرحله چاپ چيت ، مهر زدن رنگ زرد است كه به شكل رنگ آبي انجام مي گيرد وبدين نحو عمل قلمكاري تمام مي شود.
ز- پارچه را بار ديگر به رنگرز خانه مي برند ودر آنجــــــا در آب مي جوشانند تا رنگ آن ظاهر شود و وقتي در آفتاب پهن مي كنند رنگ آن كامل مي شود.
روش ديگري كه براي بدست آوردن رنگ زرد زمينه كه در بند الف گفتيم موسوم است از اين قرار است : 20 تا 30 پارچه چيت رنگ شده را پس از خيساندن روي زمين پهن مي كنند، وهر كدام را روي ديگري قرار مي دهند و روي هر كدام را قدري گرد پوست انار نرم مي ريزند
بعد ديگري را روي آن مي گذارند آنگاه كمي آب روي آن مي پاشند وچندين ساعت به ان دست نمي زنند . پس از اينكه آنها را آب كشيدند در افتاب خشك مي كنند. اين اقدام براي ثبوت رنگ بسيار سودمند است. در مراكز قلمكاري اصفهان وكاشان ويزد كه از هر طرح ونقشه، در يك زمان به مقدار انبوه توليد مي كنند ، چيتسازان دسته دسته كار مي كنند، هر دسته يك رنگ را چاپ مي كند وبراي رنگ بعدي آن را به دسته ديگري مي دهند.
چگونگي چاپ باتيك: چاپ كلاقه اي ( باتيك):
باتيك عبارتند از هنري دستي است كه در جنوب شرقي هندوستان ، اروپا وقسمتي از آفريقا تهيه مي شود ونوعي از آن كه به كلاقه اي معروف است بيشتر در روستا هاي اطراف وبه ويژه در مناطق روستايي اسكو كهنمو اسكندان ، ديزج، وبا ويل روادارد.
باتيك و است جاوه ( يكي از جزاير كشور اندونزي ) كه در فرهنگ نفيسي حصار وضريح معنا شده و عوام آن را كلاغي .كلاقي وكلاقه اي مي خوانند ومي نويسند ودر پاره اي از نقاط نيز ( قنوز) كه معادل اذري ابريشم اشت تلفظ مي شود و وجـــــــه آن است كه چون در گذشته هاي دور معمولا قسمتهايي از پارچه را كه قرار بود رنگ آميزي شود
به اشكال خاصي گره زده يا مي دوختند وسپس مبادرت به رنگرزي مي كردند . طبيعتا چون رنگ نمي توانست در قسمتهاي گره خورده يا دوخته شده نفوذ كند ، پس از پايان عمليات رنگرزي وباز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهايي كه رنگ را جذب نكرده بود حالتي نگاتيو در متن رنگي به خود مي گرفت وبازار آنجا كه معمولا فقط از يك رنگ وبيشتر رنگ سياه استفاده مي شود اين نقوش تصادفي حالت پر كلاغ را به ذهن تداعي مي كرد وبه همين جهت نيز براي متمايز ومشخص شدن از ساير منسوجات رنگرزي شده كلاني خوانده مي شود.
باتيك كه بيشتر به پارچه هاي با چاپ مقاوم در برابر نور. حرارت ، رطوبت ، وساير عوامل جوي اطلاق مي شود اصالتا هنري چيني است وبيش از 2000 سال از عمر آن مي گذرد ودر حال حاضر علاوه بر ايران به صورت هنري ملي در بخشي از كشورهاي جنوب و شرق اسيا رواج دارد ومعمولا صنعتگران از ابزار وادواتي بسيار ساده وابتدايي استفاده مي كنند.
يافته هاي باستان شناسي موجود در موزه هاي ايران و ساير كشورهاي جهان گواه توليد پارچه هايي با چاپ باتيك را مشخص كرد. اين نگفته قطعي به نظر مي رسد كه تزئين پارچه به وسيله هنر صنعت باتيك از سالهاي بسيار دور وحتي قبل از كشف ساير شيوه هاي رنگرزي رواج داشته وكساني بوده اند كه با كمك وسايل ساده اي مهنند مهرها وقالبهاي چوبي ، البسه وساير پارچه هاي مورد مصرف عامه را با رنگ هاي متنوع گياهي مي كرده اند.
اين شيوه هاي چاپ تدريجا به وسيله اقوام ابتدايي كشور اندونزي تكامل يافته وبا كشف گياهاني كه عصاره آنها مانع نفوذ رنگ در پارچه مي شود تحول جديدي در اين هنر صنعت پديد آمده به اين طريق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز حل كرده ومايع چسباندگي را كه بدست مي آمده با ماسه نرم يا خاك رس مخلوط نموده وآنگاه به وسيله قلمهاي مخصوص يا ابزار ديگري از اين ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده ونقوش دلخواه را بر روي ابريشم خام نقاشي مي كرده ان
واز آنجا كه پس از رنگ آميزي وشستشوي پارچه نقاطي كه قبلا به وسيلة ماده مقاوم پوشانده شده بود سفيد باقي مي ماند . چنانچه صنعتگران قصد رنگ آميزي قسمت هاي سفيد يا چند رنگ كردن پارچه را داشت مجددا قسمتهاي رنگ آميزي شده را با ماده مقاوم پوشانده ومبادرت به رنگ آميزي دوباره يا چند باره آن مي كرد و با تكرار اين عمل پارچه نقش هاي رنگين متنوعي به خود مي گرفت .
پارچه
پارچه لایه ای نرمشپذیر است که از شبکهای از نخ ها و یا الیاف طبیعی یا مصنوعی تشکیل شده است. که نوع نخ ها و یا الیاف و ساختار و نحوه قرار گیری انها در کنار یکدیگر ساختمان پارچه و خصوصیات فیزیکی آن را بوجود می آورد.[۱] پارچه را از روشهای بافت تاری-پودی، بافت حلقوی(کشبافی یا قلاب بافی)، روشهای بی بافت، گره زدن تولید می شود.
پارچهها از نظر مواد بکار رفته انواع گوناگون دارند از جمله پنبهای(نخی)، پشمی، ابریشمی . غیره. به بخشی از بازار که پارچهفروشیها در آن قرار دارند بازار بزازها گفته میشود.[۲]
انواع پارچه
• چیت (= پارچهی پنبهای و نقش داری که بیشتر مزین به نقش گلهای کوچک و بزرگ بود)
• چلوار (= پارچهی پنبهای سفید و آهار دار و بسیار پر مصرفی که از آن پیراهن و زیرجامه و ملحفه و روبالشی تهیه میکردند)
• کرباس (= کرباس یا کرپاس ، پارچهی پنبهای سفید و درشت بافت که غالباً زنان و مردان روستایی از آن جامه میساختند و برای کفن نیز به کار میرفت)
• متقال (= پارچهی پنبهای سفید شبیه به کرباس اما از آن لطیف تر) *کتان (= پارچهای که از الیاف ساقهی کتان ساخته میشود. کتان گیاه علفی یکسالهای است دارای برگهای سبز مات و ساقهی متشکل از الیاف نرم و بلند. از این الیاف نخ کتانی هم به دست میآورند)
• مخمل (= پارچهای نخی یا ابریشمی که یک روی آن صاف و روی دیگر دارای پرزهای لطیف و نزدیک به هم و به یک سو خوابیده است)
• حریر (= پارچهی ابریشمی نازک) وال، تور ، فاستونی
• ململ (= نوعی پارچهی نخی لطیف و نازک و سفید)
• ماهوت (= پارچهای ضخیم تمام پشم ، نرم ، کمی براق ، با سطح پرز دار)
• کریشه (پارچهی سبک نخی دارای گلهای برجسته)
• کلوکه (= پارچهی نخی که بیشتر برای چادر مشکی بکار میرفت)
• کرپدوشین (= یا کربدوشین پارچهای از خانوادهی کرپ که از ابریشم خام بافته میشد)
• آغبانو (= پارچهای نازک و پنبهای که بیشتر برای چارقد و چادر به مصرف میرسید)
• گاواردین (= نوعی پارچهی معتبر و مرغوب انگلیسی که بیشتر به مصرف کت و شلوار مردانه میرسد)
• دبیت (= پارچهای نخی که بیشتر آستر لباس و رویهی لحاف میشد و نوع علی اکبری آن از همه مرغوب تر بود.حاج علی اکبر شخصی بود که دبیت را به کارخانههای دبیت بافی لندن سفارش میداد)
• مخملهای کاشان
• زربفتهای یزد (= زربفتهایی که به دست زنان زردشتی یزد بافته میشد) *بورسا (= بروسا یکی از بنادر معروف ترکیه است که محصولات ابریشمی آن شهرت جهانی داشت)
• شالهای کشمیر (= این شالها را به تقلید از شالهای کشمیر با پشم شتر در کرمان میبافتند)
• پارچههای زری دوزی شدهی اصفهان
• قدک نخی قزوین
• عبای لار.
چاپ
چاپ فن قرار دادن نوشته و تصویر، معمولاً به وسیله مرکب، بر روی کاغذ یا دیگر سطوح است.
چاپ امروزه فرآیندی انبوه صنعتی است و بخش اساسی صنعت نشر و بخشی مهم از فعالیتهای اداری و حکومتی است.
واژه «چاپ» (و صورت قدیمیتر آن «چهاپ») را به احتمال برگرفته از واژه چینی چاو دانستهاند.
انواع چاپ
چاپ انواع مختلفی دارد که متناسب با آنچه که قرار است چاپ شود و آنچه که بر آن قرار است چاپ شود انتخاب می گردد. مهم ترین این روش های عبارتاند از:
• چاپ افست: عمدتاً برای انتشارات، تبلیغات
• چاپ فلکسو: عمدتاً برای بسته بندی
• چاپ هلیوگراور: عمدتاً برای بسته بندی
• چاپ سیلک اسکرین: عمدتاً برای تبلیغات چاپهای تفکیکی
• چاپ دیجیتال: برای همه مصارف، تبلیغاتی و اداری در تیراژ پایین
قدیمی ترین مدرک مربوط به چاپ پارچه را از نقش دیواره های مقابر مصری مربوط به دو هزار هزار و صد سال ق.م بدست آورده اند و کهن ترین نشانه های موجود که از ساختن قالبهای شبیه قالبهای قلمکار حکایت دارد نیز در همین زمان با پارچه های باز یافته از قبور " سکاها" مکشوفه در سرزمین مصر است.
قدیمی ترین قالبهای تراشیده شده از سنگ همراه با آثار سفالی سده های چهارم و پنجم میلادی در حفاریهای نیشابور بدست آمده اند که در فواصل نقوش آن آثار باقی مانده از پشم به چشم می خورد. باتیک یکی از انواع چاپ سنتی است
که بوسیله ماده ای مقاوم (ترکیبی از سقز, موم و پارافین ) بر روی پارچه ابریشم انجام می شود. صورت ابتدایی این پارچه در کشور چین و سپس در جزیره جاوه اندونزی رایج شد و به تدریج در کشورهای دیگر دیگر صادر شد. هر سرزمین با توجه سنت,
سلایق و ذوق خود در آن تحولی ایجاد کرد. این هنر قبل از اسلام از طریق جاده ابریشم و بوسیله تجار آذربایجانی به ایران آمد و در آغاز بصورت ابتدایی آن (باتیک تک رنگ) در شهر تبریز رایج بود. صورت ابتدایی چاپ باتیک بدین ترتیب بود که از ترکیب برگ درخت مو, سود سوز آور و خاک رس ماده ای مقاوم و چسبناک بدست می آوردند و قسمتهایی از پارچه را بوسیله قلم مو با این ماده می پوشانده و تمامی پارچه را رنگرزی میکردند. پس از شستشوی پارچه قسمتهایی آغشته به چسب به رنگ اصلی پارچه و قسمتهای دیگر رنگین می شد.
در ایران به جای برگ موز از پیه گوسفند , موم خالص عسل و سقز خام این ماده را می ساختند که نام بین المللی آن " واکس باتیک " و در آذربایجان به "روغن کلاقه ای" موسوم است. در بدو ورود به ایران, چاپ باتیک به رنگ سفید بر زمینه مشکی انجام می شد
که طرحهای آن به پر کلاغ شبیه بود و از این رو بنام کلاغه ای یا کلاقه ای شهرت یافت. پس از مدتی رنگ قرمز را با رنگ سفید بکار بردند که بصورت خال هایی بر زمینه سیاه یا سرمه ای ایجاد می شود. و به آن " سفید فلفلی" می گفتند و بر روی کرباس و با قابهای چوبی در اصفهان انجام می شد. از دوره صفویه, چاپ پارچه ابریشم به روش کلاقه ای در اسکو, کهنمو و باویل آذربایجان شرقی رواج یافت. چاپ قلمکار نوعی دیگر چاپ سنتی روی پارچه کتان, کرباس و ... می باش
که نقش های روی آن بوسیله قالب یا مهر چوبی ایجاد شده است. علت نامگذاری " قلمکار " به شیوه ابتدایی تولید آن باز می گردد, که در گذشته با قلم روی پارچه طرحهای مورد نظر را نقاشی ( به اصطلاح قلم گیری ) کرده و سپس با مواد شیمیایی ویژه ای, رنگها را بر آن تثبیت می کردند.
به مرور و به جهت دسترسی و ایجاد یکنواختی و هماهنگی نقوش, استفاده از مهرهای چوبی, جایگزین قلم مو شد. به نوشته محققین, قلمکار سازی از اوایل قرن هفتم هجری قمری و هم زمان با حمله مغول در ایران رایج بود. قدیمی ترین قلمکار ابریشمی در مجموعه " ژرم پشون" نگهداری می شود و متعلق به قرن 12 ه.ق است و ظاهرآ متعلق به اصفهان می باشد.
رونق قلمکار سازی ایران از دوره صفوی آغاز و به اواسط دوره قاجار ختم می شود. شهر اصفهان یکی از مراکز عمده این هنر بود. در این شهر هنرمندان قلمکار ساز به تولید و عرضه محصولات مختلف قلمکار با عالیترین کیفیت می پرداختند. یزد از دیگر مراکز تهیه پارچه قلمکار بود. از میان قلمکارهای ویژه البسه یک نوع به نام " دگله " معروف بود که بر لباسهای مردانه و زنانه تهیه می شد. قلمکار کاربردهای دیگری نظیر پارچه های سفره, دستمال, سجاده, پرده, رو میزی, رو تختی, رویه کوسن و ... دارد.
مراحل چاپ كلاقه اي ( باتيك ) :
1- صمغ گيري ابريشم :
قبل از چاپ ، پارچه را رنگ پذير مي كنند . مقداري آب وصابون را در ظرف مسي تا 50درجه سانتي گراد حرارت مي دهند ، سپس كربنات دو سود را به آن افزوده و حل ميكنند . پارچه را به مدت نيم ساعت در اين محلول قرار داده ، مي جوشانند تا كاملا" سفيد شود . سپس با آب سرد آبكشي ، خشك و اطو مي كنند تا براي چاپ آماده شود .
2- ساخت قالب :
براي ساختن قالب ، ابتدا نقشه اصلي را روي كاغذ كشيده ، رنگ مي كنند . سپس نقشه را به تفكيك رنگ روي كاغذ هاي ديگر كپي كرده ، هرقطعه را با چسب روي تخته سه لا چسبانده و اطراف آنرا مي برند . براي طرحهاي ظريف ورقه آهني مناسب تر است . با چسباندن قطعه هاي بريده شده روي سطح قالب ، ديگر قالبهاي مثبت ومنفي آماده مي شود .
3- تهيه واكس باتيك :
سقز را در ظرف مسي و با حرارت ذوب مي كنند بطوريكه پخته و كف آن كاملا" از بين برود . در مرحله بعد پيه و سپس موم را افزوده و مي جوشانند تا بخوبي مخلوط شود . در پايان محلول حاصل را از صافي ريز عبور داده تا آماده مصرف شود . با اين ماده مقاوم به وسيله قابهاي نقش يا لوله هاي هدايت كننده ماده مقاوم ( تيان ) مي توان به طرح اندازي بر روي پارچه پرداخت . پس از رنگ آميزي ، اين ماده مقاوم از روي پارچه برداشته مي شود .
4- رنگرزي :
سه نوع رنگ براي رنگرزي ابريشم طبيعي موجود است :
- رنگهاي ري اكتيو
- رنگهاي جوهري ( رنگهاي بازيك و بازيكا )
- رنگهاي گياهي
5- باتيك گيري :
به معني زدودن پارچه از واكس باتيك در پايان رنگرزي مي باشد . بدينصورت كه مقداري پيه خالص گاو يا گوسفند را در ظرفمسي ريخته با حرارت دادن آب مي كنند و پارچه
چاپ شده را در ظرف غوطه ور مي كنند و مرتب حركت مي دهند تا بدينوسيله واكس باتيك در پيه حل شود ، پارچه را بيرون آورده ، مي فشارند ، تا درجريان هوا سرد شود .
6- شستن پارچه :
براي شستشوي پارچه بايد از صابون بدون سود و رنده شده استفاده كرد . صابون رنده شده را در ظرف آب حل مي كنند و روي حرارت بتدريج مي جوشانند . پارچه باتيك گيري شده را در ظرف آب گرم ديگري قرار داده و با آب صابون تهيه شده مي شويند. در بعضي موارد پس از شستشو و خشك شدن پارچه ، آنرا با نشاسته و سريشم آهار مي دهند.
شيوه هاي گوناگون چاپ باتيك :
5- چاپ مستقيم :
در اين شيوه چاپ ، رنگ بصورت مستقيم و به وسيله قلم موي پهن ، روي استامپ قالب ، بر روي پارچه قرار مي گيرد .
6- چاي برداشت :
در اين روش ابتدا پارچه رنگرزي و سپس به كمك چاپ ، رنگ زمينه پارچه طبق طرح برداشته مي شود.
7- چاپ با شابلون :
با قرار دادن شابلون نقش بر روي پارچه و استفاده از غلطك رنگ ، طرح و رنگ بر روي پارچه منتقل مي شود .
8- نقاشي باتيك بر روي پارچه ابريشمي :
در اين روش قسمتهايي از پارچه به كمك ماده مقاوم و به وسيله قلم مو تيان ( Tiyan) پوشانده مي شود و بخش هاي ديگر به وسيله قلم موي مخصوص آبرنگ و با استفاده از رنگهاي ري اكتيو ، بازيك ، رنگهاي خميري مانند اكروليك و ... ، رنگ گذاري مي شود .
9- شيوه تار عنكبوت ( باتيك شكسته ) :
پس ازايجاد طرح به كمك ماده مقاوم و رنگ آميزي پارچه ، قبل از برداشتن ماده مقاوم ، با مچاله كردن پارچه ، موم روي آنرا تركدار مي كنند و مجددا" پارچه را رنگ آميزي مي كنند . بدين ترتيب رنگ در تركهاي موم نفوذ كرده و نقوش جالبي بر روي پارچه پديد مي آيد .
10- شيوه باندا:
در اين روش ، پس از تا كردن ، گره زدن يا پيچيدن پارچه ، آنرا با مقداري نخ نايلوني نازك محكم مي بندند . به قسمتهاي مورد نظر رنگ مي زنند ( در رنگ فرو مي برند و يا با قلم مو به پارچه رنگ مي زنند ) . سپس پارچه را مي شويند ، نخها و گره ها را باز مي كنند و آنرا خشك مي كنند . در اين روش مي توان به تعداد رنگهاي مورد نظر اين مرحله را تكرار كرد و مانند شيوه چاپ واكس گذاري و سپس واكس گيري كرد تا رنگها ثبات بيشتري داشته باشند .
-11 شيوه بدون رنگرزي و بدون تهيه رنگ براي نقاشي :
- چاپ با استفاده از شمعهاي رنگي روي پارچه ابريشم طبيعي
- شيوه پاشيدني : با اغشته كردن پر يا ساقه هاي جارو و ... در واكس باتيك داغ و پاشيدن آن بر روي پارچه و رنگ آميزي آن .
- شيوه قلم موئي با استفاده از قلم موي پهن براي زدن واكس به پارچه و سپس رنگ زدن آن .
كارگاه چاپ پارچه سازمان ميراث فرهنگي كشور :
كارگاه چاپ سنتي پارچه ( باتيك ) سازمان ميراث فرهنگي در سال 1381 تاسيس شده است . در اين كارگاه هنر چاپ پارچه به شيوه هاي چاپ كلاقه اي ( باتيك ) و نقاشي روي پارچه ، انجام مي گيرد .رنگهاي مورد استفاده براي چاپ عمدتا" از دسته رنگهاي گياهي ( روناس ، اسپرك ، پوست انار ، زرد چوبه و...) و در نقاشي باتيك از رنگهاي جوهر و خميري استفاده مي شود .
هنرمندان اين كارگاه عبارتند از
سپيده مجد زاده – مريم گشاده رو – آناهيتا مداحي – زهراتقدس نژاد .
تاریخچه قلمکار سازی
قلمکارسازی از دوره مغولها در ایران مرسوم شد. در این دوره به منظور جلب نظر خوانین مغول ایرانیان دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچه های قلمکار بود.
اما عمر پرشکوه پارچه های قلمکار در زمان صفویه میباشد،
خصوصا در زمان سلطنت شاه عباس کبیر که بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچه های قلمکار تهیه می شد و این پارچه ها در این زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباریان بود. از اینرو بیشتر لباس آنان از “ قلمکارزر” یا “ اکلیلی” تهیه می شد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان وجود داشت و پارچه های قواره ای قلمکار را که دراصطلاح آن روز “دلگه” نامیده می شد از آن محلها به دست می آوردند.
در اواسط عصر قاجاریه بتدریج از رونق پارچه های قلمکار کاسته شد.
اما در زمان سلطنت رضا شاه با امتیازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرف به ویژه صنعتگران قلمکار فراهم شد بار دیگر این صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عده ای از استادکاران بزرگ قدیمی مثل شیخ حریری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمد تقی اخوان چیت ساز، برادران بیرجندی و شیخ بهایی و چند تن دیگر شرکت تولید قلمکار را تشکیل دادند.
تلاش پیگیر صنعتگران این رشته و استقبالی که از آن شد موجب شد تا بار دیگر حجم تقاضا برای اینگونه پارچه های نقش دار افزایش یابد و چون مقدار تولید و عرضه این محصول محدود بود صنعتگران قلمکارساز را به چاره اندیشی و پیدا کردن راه حل جهت عرضه بیشتر باهمان کیفیت هنری وا داشت. در این مورد تنها راه چاره ایجاد نقوش مورد نظر را روی قالب و انتقال قالبهای مذکور روی پارچه دانستند.
قلمکارچیست؟
این هنر را برای این “قلمکار” می خوانند که در گذشته دور با قلم بر روی پارچه نقاشی می شده است .
نقش زدن بر پارچه به وسیله قالب ، که امروز هم رایج است از همان زمان آغاز شد با وجود این نقش زنی با قلم ، به شیوه گذشته ، ناگهان متروک نشد ، اما چون کار با قلم بسیار وقت گیر و کم تولید است ، این شیوه به تدریج از رواج افتاد و نقش زدن با قالب جای آن را گرفت ، که هم تولید را سریعتر و بیشتر می کرد و هم نقشهای یکدست تری پدید می آورد . در نقش زنی با قلم ، محدودیتی در استفاده از انواع رنگ وجود نداشت ، در صورتی که در نقش زنی با فالب ، امکان استفاده از رنگها محدود بود.
مراحل ساخت قلمکار
قالب سازی: قالب سازی اولین و مهمترین مرحله قلمکارسازی است .همچنین حساسترین و ظریفترین مرحله آن بشمار می رود. حتی می توان گفت تنها هنر قلمکار سازی در قالب سازی آن است. قالبهای قلمکار را از چوب گلابی می سازند ، چوب گلابی نرم ست و به راحتی می توان روی آن حکاکی کرد . قالب ساز برای درست کردن قالب نقش دلخواهش را روی چوب بر می گرداند
و بعد به حکاکی آن نقش می پردازد . بعد چوب های اضافی دور طرحها را می برد و در پشت چوب ، دسته ای برای قالب درست می کنند و قالبها را روغن می زنند تا بر دوام آن افزوده شود. قالبهای قلمکارنقوش مختلفی دارد:
قالبهای تصویر عشاق : مانند یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد ، خسرو و شیرین و …
قالبهای تصویر داستانهای کهن همراه با تصاویری از حیوانات : مانند روباه و لک لک و گاهی صور وهمی و حیوانات خیالی برای بزرگ جلوه دادن حوادث .
قالبهای تصویر آثار تاریخی : مانند تخت جمشید ، چهل ستون ، سی و سه پل و …
قالبهای تصویر شعرا و علماء : ماننتد فردوسی ، ابن سینا ، خیام ، حافظ و …
قالبهای تصویر حیوانات : مانند طاووس ، آهو ، فیل ، اسب ، شتر و …
قالبهای تصویر مناظر طبیعت
قالبهای تصویر رامشگران و نوازندگان
قالبهای تصویر گل و بته و اسلیمی
رنگ سازی: تمام رنگهایی که در ساختن پارچه های قلمکار بکار برده می شود رنگهای گیاهی است. در هر کارگاه قلمکاری استاد دیگری هم وجود دارد که کارش بسیار مهم و حساس است . او رنگساز کارگاه است که با اطلاعات وسیعی که درباره گیاهها و املاح معدنی دارد، رنگهایی را که در نقش زدن از آنها استفاده می شود، می سازد.
آماده کردن پارچه: پارچه های سفید را پنج روز، طوری که تکان نخورد در آب رودخانه می گذارند . بعد یک سر پارچه را می گیرند و سر آزادش را محکم به سنگ می زنند . این کار را برای این می کنند که مواد زائد از پارچه بیرون رود و به اصطلاح آبخور شود . بعد که پارچه ها زیر آفتاب خشک شد ، پارچه ها را دندانه می کنند یعنی پوست انار را به هلیله مخلوط می کنند و در آب حل می کنند و پارچه ها را در این محلول فرو می برند ، با این کار پارچه به رنگ زرد مایل به کرم در می آید . پس از خشک شدن رنگ ، پارچه های بلند را بنا به مصرفشان به اندازه های مختلف می برند تا از آنها انواع قلمکار ، مانند پرده و رومیزی و … تهیه کنند.
نقش زدن: نقش زدن همان چاپ پارچه است، یعنی برگرداندن نقش قالبها به رنگها ی مختلف ، روی پارچه آماده شده . نقش زن ، اول سطح قالب را با رنگ می پوشاند و بعد آن را روی پارچه ای قرار می دهد و با دست ضربه محکمی به روی قالب می زند . در هر کارگاه هر قالب زن یک رنگ را نقش می زند و برای رنگ بعدی پارچه را به نفر کنار خود می دهد.
ثابت کردن رنگ: پارچه های نقش سیاه و قرمز گرفته را پس از شستن و خشک کردن در پاتیلی فرو می برند که محتوای آب جوش ، گرد پوست انار و الیزارین است . قبل از تماس با الیزارین ، رنگ قرمز نقشها حالت اصلی خود را ندارد و به رنگ چرک است . الیزارین باعث می شود که رنگها به حالت اصلی خود ظاهر شوند . الیزارین همچنین به ثابت شدن رنگها کمک می کند . بعد از این که پارچه را از پاتیل الیزارین بیرون آوردند ، آن را باز هم در آب رودخانه می شویند و سپس آن را محکم به سنگ می کوبند تا آب و الیزارین آن گرفته شود .
سپس پارچه ها را دو قسمت می کنند: یک قسمت را که می خواهند با همان زمینه کرم باقی بماند ، برای مرحله بعدی چاپ ، یعنی گرفتن رنگهای دیگر ، باردیگر به کارگاه نقش زنی می فرستند . قسمت دیگر پارچه ای است که می خواهند رنگ زمینه اش سفید شود و باید مرحله سفید گری را بگذراند.
سفیدگری: پارچه هایی را که لازم است رنگ زمینه شان سفید باشد با محلولی که از گاو فراهم می شود ، خیس می کنند و پارچه را طوری روی زمین پهن می کنند که نقشهایش رو به زمین و پشت به آفتاب باشد . سپس پی در پی بر پارچه آب می پاشند تا نمدار و خشک نشود .
کار سفیدگری پارچه در تابستان ۵ روز و در زمستان حتی تا یک ماه طول می کشد، و این بستگی دارد به درجه حرارت و مدت زمان تابش مستقیم خورشید . پس از تمام شدن کار سفید گری ، کار چاپ رنگهای آبی ، زرد و سبز روی پارچه شروع می شود و به این ترتیب پس از یک شستشوی دیگر پارچه ، کار تقریباً به پایان می رسد.