بخشی از مقاله
کمک های اولیه
بخش اول
مقدمه
در عصر ما كه پيشرفت علم و صنعت و يا به عبارت ديگر تكنولوژي و توسعة فنون مختلف محيط زندگي بشر را بكلي دگرگون ساخته و به مراتب خطرناكتر از گذشته نموده است در هر گوشه و كنار حادثه اي كمين سلامتي ماست و از طرفي متأسفانه هر چه تمدن به پيش مي رود هم بر شدت و تعداد حوادث افزوده مي شود و هم بر تنوع آنها . با توجه مختصري به ازدياد روزافزون حوادث مختلف ، بخصوص جنگهاي خانمانسوز و تصادفات رانندگي ، سوختگيها ، خفگي به دلائل مختلف ، برق زدگي ، سقوط از ارتفاعات ، گزش حيوانات و حشرات ، مسموميت هاي مختلف و غيره ميتوان درك نمود كه هر كس اطلاعاتي دربارة كمكهاي اوليه داشته باشد مي تواند در موقع لزوم به كمك آسيب ديدگان شتافته و با كمك هاي صحيح و بموقع ، چه بسا باعث جلوگيري از مرگ حتمي مصدومين و يا ازدياد و شدت يافتن عوارض مختلف گردد .
به آنچه گفته شد ، بايد حوادث و سوانح طبيعي مانند سيل ، زلزله ، آتش سوزيها ، حوداث دريائي و آسماني را نيز افزود .
با پيشرفت تمدن و تكنيك ، ابر قدرت هاي سلطه طلب با ساخت انواع و اقسام وسائل جنگي و بمب هاي آتش زا و مخرب همواره زندگي و حيات مردم
مستضعف جهان را تهديد مي نمايند تا جائيكه امروزه حتي مردم آزاده و صلح دوست و آنان كه شايد هيچگونه رابطه اي با جنگ و ميدان جنگ ندارند از مصائب و گرفتاريهاي آن در امان نيستند . در شرايط جنگي ، در جبهه ها ، در بمباران شهري و غيره ، حضور امدادگران با تجربه كمك بزرگي است چه بسا كه آنان با انجام كمك هاي نخستين در مورد سربازان و مجروحان جنگ قبل از رساندن آنها به پزشك و يا بيمارستان صحرايي ، توانسته اند جان بسياري از افراد را از خطر حتمي نجات دهند . بطور كلي هنوز آماري در دست نيسيت كه بتوان فهميد كه چند درصد از مرگ و ميرها در اثر حوادث مختلف در نتيجه عدم اطلاع اطرافيان به فنون و
اصول كمكهاي اوليه اتفاق افتاده است هر چند كه اين اشخاص با حسن نيت و به قصد كمك قدم به ميدان گذاشته باشند . بنابراين آموختن كمكهاي نخستين علاوه بر آنكه اطلاعاتي دربارة نجات جان حادثه ديدگان مي دهد ، بلكه امدادگران را از انجام اعمالي كه موجب خيم تر شدن حال بيمار يا مصدوم مي گردد ، بر حذر مي دارد و با فرا گرفتن اين فن ، انسان مي تواند در موقع لزوم حيات و سلامت خود و عزيزانش را نيز حفظ نموده و جان آنان را از آسيبها و حوادث نجات دهد و در نتيجه آموزش كمكهاي اوليه افراد ضروري بنظر مي رسد . اگر اين آموزشها براي خداوند بوده باشد و در جهت خدمت صادقانه به اين آسيب ديدگان انجام پذيرد عبادتي بزرگ است .
كمكهاي اوليه
تعريف – كمكهاي نخستين عبارتست از اقداماتي فوري كه بلافاصله پس از بروز
حادثه صورت مي گيرد و سبب كاهش چشمگير مرگ و مير مي شود . شخص كمك دهنده نيازي بداشتن اطلاعات پزشكي يا پرستاري ندارد و با آموختن اصول كمكهاي اوليه كه خيلي ساده است هر كس مي تواند اين امر را بعهده بگيرد لذا فرار گرفتن آن براي همة مردم چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح ضروري و لازم و مفيد است . معمولاً كمكهاي اوليه براي حفظ سلامت و حيات مصدوم يا بيمار قبل از رسيدن سرويس پزشكي و يا رسانيدن مصدوم به پزشك و مراكز درماني انجام مي گيرد . هدف از كمكهاي نخستين عبارتست از :
1- نجات و زنده نگهداشتن شخص مصدوم يا بيمار
2- جلوگيري از شدت يافتن عارضه
3- كمك به بهبود حال بيمار تا حد رسيدن ويا انتقال او به مراكز درماني
صفات كمك دهنده
براي آنكه كمك كننده بتواند وظايف خود را به خوبي و بنحو صحيح انجام دهد بايد داراي صفات زير باشد .
1- سرعت عمل داشته ، در هر حادثه به سرعت از وضع بيمار ، محيط اطراف او و حادثه اي كه اتفاق افتاده است اطلاعاتي كسب نموده و اقدام به نجات بيمار نمايد.
2- در هر حادثه خونسردي خود را حفظ نموده و با آرامش دست به كار شود .
3- به روحية بيمار توجه نموده و سخنانش تسلي بخش و محبت آميز بوده و رفتارش
اطمينان بخش توأم با دلسوزي باشد .
4- در كارش وارد بوده و با اصول كمكهاي اوليه آشنا باشد و بداند كه در هر حادثه به چه نحو بايد عمل كند و چه اقداماتي را انجام دهد .
5- ابتكار عمل داشته و از حداقل وسايل ، حداكثر استفاده را در بهبود حال مصدوم بنمايد .
لزوم فراگيري كمك اوليه
به دليل اندازه و عظمت مشكلات ناشي از صدمات و آمار بالاي مرگ و مير ناشي از فقدان رسيدگي اورژانسي به مصدوم يا دير رساندن مصدوم به مراكز درماني ، نياز به فراگيري كمك اوليه در افراد جامعه چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه ضرورت مي يابد (70 تا 80 درصد ايست هاي قلبي در خانه و در حضور خانواده و بقيه در محيطهاي عمومي و در حضور مردم صورت مي گيرد ) . بنابراين فراگيري كمك اوليه و آگاهي از استاندادها و چگونگي مراقبت صحيح و حمايت
مصدومين و بيماران ناگهاني ( مانند آسم ، تشنج ، غش و ديابت ) مي تواند نقش سبزايي در كاهش مرگ و مير و معلوليتهاي ناشي از اين صدمات داشته باشد . نجات مصدومي كه دچار حادثه يا فوريت پزشكي شده است ، مي تواند در ابتدا توسط مردم حاضر در صحنه (تماشاچيان) شروع شود (افراد آموزش ديده ) و تا رسيدن نيروهاي كارآزموده اورژانس ادامه يابد . تماشاچيان و اطرافيان مصدوم در برخورد با يك فوريت ميتوانند حلقة نجات بين مصدوم در برخورد با يك
فرصت مي توانند حلقة نجات بين مصدوم و پرسنل اورژانس باشند . بروز يا عدم بروز عوارض نا مطلوب ناشي از آسيب ها و حوادث مي تواند نه تنها به سختي و شدت صدمه و بيماري ، بلكه به انجام كمك اوليه صحيح و به موقع بستگي داشته باشد .
كمك اوليه چيست ؟
دريافت يك مراقبت فوري در زمان صدمه يا بيماري ناگهاني توسط فرد مصدوم را كمك اوليه گويند . بيشتر مصدومين و بيماران ناگهاني ، نياز به مراقبت پزشكي ندارند و با كمك اوليه بهبود مييابند . كمك اوليه صحيح و به موقع مي تواند به معني اختلاف بين مرگ و زندگي ، بين بهبود سريع يا طولاني مدت ، بين ناتواني موقت يا دائم و ماندگار باشد . مراحل نجات جان يك انسان مانند حلقه هاي زنجير به هم متصل بوده ، كمك اوليه ، حلقه نخست از زنجيره نجات انسان مي باشد . نياز به امداد و كمك اوليه تا زماني كه مراقبت پزشكي وجود نداشته باشد ، ضرورت مي يابد .
اصول كمك اوليه
1- آگاهي و شناخت فوريت : شامل شناخت علائم اختار دهنده فوريت هايي مانند حمله قلبي ايست قلبي ، سكته مغزي و خفگي مي باشد . اين فوريت ها مي توانند تهديد كننده جان مصدوم باشند .
2- آگاه كردن سريع مركز فورت هاي پزشكي يا اورژانسي : (تلفن كمك اورژانس
در ايران 115 مي باشد ).
تلفن فوريت هاي پزشكي را در جايي قابل دسترس و معرض يد بنويسيد و در تماس به اورژانس ، اطلاعت زير را به طور آرام (شمرده) و واضح به پرسنل اورژانس دهيد :
1- موقعيت مصدوم شامل آدرس كامل و اسم خيابان ، تقاطع ، ديگر مشخصات و همين طور موقعيت دقيق قرار گرفتن مصدوم را ذكر كنيد (مثلاً مصدوم در زيرزمين قرار دارد ) .
2- اسم و شماره تلفن خود را نيز بدهيد . با اين عمل در صورت نياز به اطلاعات بيشتر ، پرسنل اورژانس مي توانند با شما تماس بگيرند .
3- حادثه يا اتفاق را شرح دهيد .
4- تعداد افراد نيازمند به كمك و امداد را بگوييد.
3- بدست آوردن رضايت و اعتماد مصدوم : امدادگر بايد قبل از انجام كمك اوليه ، رضايت و اعتماد مصدوم را بدست آورد . اگر مصدوم هوشيار است ،خود او ميتواند اجازه انجام يا عدم انجام اقدامات امدادي را به امدادگر بدهد . اين جازه چه به صورت كلامي و چه بسا صورت مكتوب (نوشته شده ) معتبر مي باشد و امدادگر مي تواند سريعاً مراحل امداد را براي مصدوم شروع كند .
اگر مصدوم بيهوش است ، امدادگر بايد بدون تأمين شروع به انجام اقدامات امدادي كند . رضايت در مورد كودك يا بزرگسالي كه داراي صلاحيت مغزي نمي باشد (عقب افتاده ذهني يا ديوانه) ، بايد از والدين يا سرپرست او گرفته شود . اگر والدين و سرپرست در دسترس نباشند ، اقدامات امدادي بايد فوراً در جهت حفظ زندگي مصدوم بدون داشتن رضايت انجام شود .
4- ارزيابي مصدوم : كه شامل تشخيص مشكلات مصدوم و تعيين اولويتهاي امدادي مي باشد .
5- انجام كمك اوليه : كمك اوليه مي تواند توسط اطرافيان با تماشاچيان حاضر در صحنه حادثه (در صورت داشتن آگاهي از انجام كمك اوليه صحيح) صورت گيرد. لازم به تذكر است كه امدادگر نبايد يك فرد مصدوم يا بيمار ناگهاني را جهت انجام كمك اوليه تا زماني كه اطلاع كافي از صدمه يا بيماريش ندارد ، جابه جا نمايد ، مگر آنكه ماندن در صحنه حادثه براي مصدوم و امدادگر خطرناك باشد . در غير اين صورت بهتر است تلاش در جابجايي مصدوم و امدادگر خطرناك باشد. در غير اين
صورت بهتر است تلاش در جابجايي مصدوم نكرده ، تا رسيدن پرسنل اورژانس به مصدوم بر اثر وجود يا احتمال خطر ، سعي كنيد بيشتر از نياز و جهت حمايت زندگي مصدوم او را حركت ندهيد يا از انجام حركات غير لازم و جابهجايي خشن پرهيز كنيد ، زيرا جابجايي مي تواند باعث بالا رفتن احتمال صدمات نخاعي يا بدتر شدن شكستگي ها و بروز صدمات ثانويه در مصدوم شود.
6- دريافت اطلاعات درباره مصددوم (تاريخچه نمونه) : در زمان بررسي مصدوم . امدادگر مي تواند از خود مصدوم در صورت هوشياري يا شاهدين حادثه درباره چگونگي بروز حادثه سؤال كند تا بهتر از صدمات احتمالي مصدوم آگاهي يابد . امدادگر نبايد فقط به صدمات آشكار مصدوم اكتفا كند ، زيرا ممكن است صدمات غير قابل مشاهده و خطرناك در مصدوم وجود داشته باشد . بررسي علت و چگونگي صدمه ممكن است كليدي جهت يافتن وسعت صدمات فيزيكي باشد .
جستجوي مصدوم از نظر وجود كارت ، گردنبند يا دستبندي كه علامت خطر و هشتار دهنده بيماري خاص مصدوم است ، از اهميت بسزايي برخوردار مي باشد (كارت ، دستبند يا گردنبند مي تواند مشخص كننده نوع بيماري خاص مانند ديابت صرع هموفيلي و … در مصدوم باشد ).
اين علامت خطر يا هشدار (كارت ، گردنبند ، يا دستبند ) را تا زمان رسيدن مصدوم به مراكز پزشكي از او دور سازد .
دريافت اطلاعات در صورت بيهوش بودن مصدوم مي تواند از خانواده ، دوستان و شاهدين حادثه صورت بگيرد .
7- واگذاري مصدوم : واگذاري مصدوم به معني سپردن مصدوم به فردي ديگر جهت ادامة درمان و مراقبت مي باشد . امدادگر نبايد بعد از شروع اقدامات در ماني و كمك اوليه تا رسيدن امدادگر آموزش ديده ديگر يا افراد داراي مهارت هاي بيشتر امدادي همراه با تجهيزات كامل (پرسنل اورژانس) به صحنه حادثه ، اين اقدامات درماني را قطع كند مگر آن كه مصدوم بهبود يابد .
بخش دوم
فصل اول
= احياي قلبي – ريوي 1
خفگي ، ساختمان دستگاه تنفس ، تعريف خفگي ، علل و علائم و كمك اوليه خفگي در برزگسالان ، اطفال و نوزادان ، مراحل انجام ، يك نفره و دو نفره (يك يا دو امدادگر) ، انجام در اطفالان و نوزادان فوريت هاي امداد و نجات شامل نجات مصدوم از داخل آب ، گيركردن مصدوم در يك فضاي تنگ ، امداد فوريت هاي برق گرفتگي .
فصل دوم
اختلالات دستگاه تنفسي :
اولين و مهمترين قدم در بهبود فرد صدمه ديده ، اطمينان از انجام عمل تنفس در او مي باشد . به كمك تنفس ، اكسيژن مورد نياز بدن به تمام بافت ها به خصوص بافت هاي حياتي مانند مغز و قلب مي رسد . اگر مغز 6-4 دقيقه از اكسيژن محروم باشد ، دچار آسيب و در نهايت مرگ مي شود . به اين زمان ، زمان طلايي2 مي گويند .
مكانيسم تنفس :
اكسيژن از طريق دو فرايند (تنفس و جريان خون) به سلولهاي بدن مي رسد . وقتي در
زمان انجام عمل دم هوا را استنثاق مي كنيم ، اكسيژن موجود در اتموسفر وارد ريه ها شده ، پس از رسيدن به كيسه هاي هوايي ، از جدار اين كيسه ها وارد مويرگ هاي خوني مي شود. سپس ، خون غني از اكسيژن توسط عروق خوني به قلب منتقل شده ، با عمل پمپاژ قلب به تمام بافت هاي بدن مي رسد . در همان زمان ، دي اكسيد كربن ناشي از سوخت و ساز سلول هاي بدن از مويرگ هاي خوني وارد كيسه هاي هوايي مي شود و در زمان بازدم به اتمسفر باز مي گردد .
ساختمان دستگاه تنفس :
دستگاه تنفس ، از راه هاي هوايي فوقاني و راه هاي هوايي تحتاني تشكيل شده است . راه هاي هوايي فوقاني شامل بيني ، دهان و حلق مي باشد و وظيفه آنها عبور ، گرم و مطلوب كدن ، و گرفتن گرد و غبار هواي استنثاقي است .
راه هاي هوايي تحتاني شامل حنجره ، ناي ، نايژه هاي راست و چپ ، نايژك ها و بالاخره كيسه هاي هوايي يا حبابچه هاي هوايي (آلوئول ها) مي باشد . ريه راست و چپ و از تعداد زيادي كيسه ها هوايي و نايژك به يك كيسه هوايي متصل مي شود و هوا را زا راههاي هوايي فوقاني و تحتاني به داخل كيسه هاي هوايي منتقل ميكند .
راههاي هوايي تحتاني كه با حنجره شروع مي شود و ، توسط يك ساختمان برگ مانند به نام اپي گلوت مسدود مي شود . اپي گلوت از ورود مواد غذايي و مايعات به داخل راه هاي هوايي تحتاني و ريه ها جلوگيري مي كند .
عوامل مؤثر در تنفس :
1- بخش كنترل كننده تنفس كه در بصل النخاع (ساقه مغز) وجود دارد .
2- ديافراگم : ديافراگم ، پرده اي است كه بين ريه ها و احشاي داخلي قرار گرفته ، عضلات آن به طور ارادي و غير ارادي در كمك به تنفس مؤثر مي باشند .
3- افزايش دي اكسيد كربن : تجمع دي اكسيد كربن در بدن باعث تحريك بخش كنترل تنفس واقع در ساقه مغز شده ، عمل دم به صورت غير ارادي را به دنبال دارد .
4- عضلات بين دنده اي .
مراحل تنفس :
تنفس در دو مرحله انجام مي گيرد ، مرحله اول ، دم مي باشد . ورود هوا به داخل ريه ها از طريق راههاي هوايي را عمل دم مي گويند ( هواي اتموسفر يا هواي وارد شده به ريه ها بر اثر عمل دم ، شامل 21 درصد اكسيژن ، 78 درصد نيتروژن و 1 درصد گازهاي ديگر مي باشد ) .
مرحله دوم ، عمل بازدم مي باشد . خروج هواي وارد شده به ريه ها از طريق راه هاي هوايي را عمل بازدم گويند ( هواي بازدمي يا هواي خارج شده از ريه ها بر اثر عمل بازدم ، شامل 16 درصد اكسيژن ، 3 تا 5 درصد دي اكسيد كربن ، 79 درصد نيتروژن و تقريباً 5 درصد بخار آب مي باشد ).
فصل سوم
خفگي :
هرگاه به دليلي هواي اكسيژن دارد نتواند وارد ريه ها شود يا اختلال در عمل دم و بازدم به وجود آيد ، تبادلات اكسيژن بين ريه ها و بافت هاي بدن مختل و باعث خفگي مي شود . خفگي گاه با وجود عمل دم و بازدم بر اثر نرسيدن اكسيژن كافي به سلول هاي بدن پيش مي آيد كه در اين حالت خفگي ناشي از كاهش اكسيژن سلولي مي باشد ، مانند شوك يا مسموميت تنفسي .
علل خفگي :
1- افتادگي زبان به عقب و مسدود شدن راه هوايي در مصدومين بيهوش
2- استفراغ محتويات معده و وارد شدن آن به راه هاي تنفسي
3- وجود لخته خونيا ترشحات حلق در دهان و وارد شدن آن به راه هاي هوايي
4- افتادن اشياي خارجي مانند دندان ها ، لقمه غذا ، و اسباب بازي هاي كوچك (به خصوص در اطفال) در راه هوايي
5- التهاب مجاري هوايي مانند آسم ، عفونت و حساسيت
6- انقباض انعكاسي شديد ماهيچه هاي ناي در ابتداي راه هوايي تحتاني (اسپاسم حنجره) ناشي از وارد شدن آب به راه هوايي فوقاني در غرق شدگي ها
علل ديگر خفگي كه سبب كاهش اكسيژن سلولس مي شوند :
1- حمله قلبي كه سبب اختلال در جريان خون و انتقال اكسيژن مي شود.
2- سكته مغزي باعث اختلال در كنترل تنفس با تنظيم ريتم قلب شده ، اكسيژن رساني را مختل مي كند .
3- صدمات وارده به سينه ، موجب اختلال در باز شدن ، در نتيجه اكسيژن رساني را مختل مي كند .
4- شوك سبب كاهش جريان خود و در نتيجه اختلال در اكسيژن رساني مي شود .
5- افزايش مقدار داروهاي خواب آور باعث ناكافي شدن تنفس و در نتيجه اختلال در اكسيژن رساني مي شود .
6- استنثاق دود سيگار ، گازها و دودهاي سمي كه موجب خراب شدن بافت ريه و ايجاد ورم ريه شده ، اكسيژن رساني را مختل مي كند .
7- ورم ريه باعث تجمع مايع در ريه ها شده ، انتقال اكسيژن را مختل مي كند .
علائم خفگي :
1- چنگ زدن گردن با يك يا هر دو دست
2- فقدان يا نبودن سرفه هاي مؤثر
3- عدم توانايي در صحبت كردن
4- افزايش اختلال تنفس
5- آبي رنگ شدن (سيانوز) لب ها ، بستر ناخن ، و پوست
6- كاهش سطح هوشياري و عدم پاسخ به تحريكات .
كمك اوليه در خفگي :
1- باز كردن راه هوايي
الف) باز كردن راه هوايي در مصدومين هوشيار . سرفه قويترين روش براي خارج كردن جسم خارجي از مجاري تنفسي است . بنابر اين ، تا هنگامي كه مصدوم توانايي سرفه كردن دارد ، او را به انجام عمل سرفه وادار و ترغيب كنيد ، اما در صورت نبودن سرفه هاي مؤثر يا عدم تواناي در انجام عمل سرفه ، مانور هيم ليچ را براي مصدوم انجام دهيد .
مانور هيچ ليچ 1 – مؤثرتربن عمل در خارج كردن شئ خارجي از راه هاي هوايي . استفاده از مانور هيچ ليچ مي باشد . نحوه انجام مانور به صورت زير مي باشد : ابتدا پشت سر مصدوم قرار گرفته ، بازوهايه خود را دور كمرش حلقه كنيد ، يك دست خود را مشت كرده ، از قسمت پشت در قسمت بالاي شكم بين ناف و پايان جناغ سينه درست در خط وسط شكم ( به دليل عدم فشار بر روي احشاي داخلي مانند معده و كبد ) قرار دهيد . دست ديگر خود را بر روي دست اول قرار داده ، در بزرگسالان بيشتر از 5 بار (6تا10 بار) فشار متوالي ، سريع محكم و رو به بالا شكم مصدوم وارد كنيد . هر فشار بايد جداگانه و كامل صورت گيرد .
از اين روش مي توان در وضعيت خوابيده نيز استفاده كرد . نحوه عمل به صورت زير است : ابتدا مصدوم را به پشت در حالي كه صورتش روبه بالاست خوابانيده (طاقباز) . سپس دو زانو با پاهاي باز بر روي ران او نشينيد . انتهاي كف دست (پاشنه دست) خود را به همان شكل بر روي دست اول بگذاريد با سرعت و با تمام وزن بدن خود به طرف بالا بيش از 5 بار (6 تا 10 بار) به طور متوالي فشار وارد كنيد . بين هر دو فشار نيرو را كاملاً قطع كنيد .
مانور هيچ ليچ در زنان باردار و افراد چاق – در صورت هوشيار بودن مصدوم . پشت سر او قرار گرفته ، بازوهايتان را در اطراف قفسه سينه ( درست در زير بغل مصدوم) حلقه كنيد و مشت خود را بر روي جناغ سينه او قرار دهيد . دست ديگر را بر روي دست اول گذاشته ، محكم به طرف عقب بر روي جناغ سينه وارد كنيد . مانور هيچ ليچ در زنان باردار و افراد چاق به صورت فشار سينه اي انجام مي شود .
اگر مصدوم (زن باردار يا افراد چاق) در وضعيت خوابيده به پشت قرار دارد . دوزانو در كنار او قرار گرفته ، با وارد كردن فشار بر روي پاييني جناغ سينه مانورهيچ ليچ را انجام دهيد . تعداد هيم ليچ در زنان باردار يا افراد چاق بيشتر از 5 بار (6 تا 10 بار ) مي باشد .
ضربه به پشت – وارد كردن ضربات محكم به پشت ، فشار را در مجراي هوايي بالا برده ، مي تواند جسم خارجي را بيرون بياورد . ضربه به پشت را بلافاصله پس از فشارهاي شكمي اعمال مي كنند .
1- ضربه به پشت در مصدوم هوشيار در وضعيت نشسته يا ايستاده . با قرار دادن يك دست بر روي سينه مصدوم ، او را نگاه داريد . در صورت امكان ، او را به طرف جلو به گونه اي خم كنيد كه سر مصدوم پايين تر از سينه اش باشد . با دست ديگر خود چهار ضربه محكم به پشت او وارد كنيد (بين شانه هاي مصدوم) .
2- ضربه به پشت در مصدوم بيهوش و در وضعيت خوابيده . او را به پهلو طوري كه صورت او به طرف شما باشد ، بخوابانيد و سينه اش را مقابل زانوهاي خود نگهداريد . با انتهاي كف دست خود ضربات محكمي به تعداد چهار بار به وسط پشت بين شانه هاي او وارد كنيد .
باز كردن راه هوايي در نوزادان و اطفال . بيشترين عامل خفگي در نوزادان و اطفال زير يك سال ، ورود مواد غذايي (آسپيره كردن) و اشياء زير به داخل راه هوايي ميباشد . در اطفال بزرگتر بر اثر خوردن شيريني ، بادام زميني يا بادام و پسته و انواع انگور و اشيائ ريز و وارد شدن اين مواد غذايي و اشيائ به داخل راه هوايي خفگي رخ مي دهد .
در نوزادان و اطفال زير يك سال براي باز كردن راه هوايي مي توانيد از روش هاي زير استفاده كنيد :
1- نوزاد را به طرف شكم طوري كه روي ساعد شما بخوابد ، بچرخانيد و با دست خود فك پايين مصدوم را بگيريد تا سر او ثابت بماند . سپس سر مصدوم را به طرف متمايل كرده ، چهار ضربه نسبتاً محكم بين دو كتف نوزاد وارد كنيد . با اين روش به كمك جاذبه و ضربه ، جسم خارجي از راه هوايي خارج مي شود .
2- با حمايت كامل سروگردن كودك، او را بر روي ران خود طوري قرار دهيد كه سر نوزاد از بدن او پايين تر قرار گيرد . سپس 4 بار با قرار دادن دو انگشت بر روي پايين جناغ سينه قفسه سينه نوزاد را فرو بريد (فشار سينه اي ) . فشار سينه اي در همان محل فشار خارجي سينه نوزاد را فرو بريد ( فشار سينه اي ) . فشار سينه اي در همان محل فشار خارجي سينه در ماساژ قلبي انجام مي شود ، اما تعداد آن كمتر است . تا زمان باز شدن راه هوايي يا رسيدن كمك پزشكي ، عمليات 1 و 2 را به ترتيب و مرتب انجام دهيد .
در اطفال بيشتر از يك سال ، وادار كردن به سرفه در اولويت قرار دارد و پس از آن ميتوانيد از مانور هيچ ليچ در وضعيت نشسته ، ايستاده و خوابيده جهت باز كردن راه هوايي استفاده كنيد .
اگر خودتان دچار انسداد مجراي تنفسي شويد ، از وسيله اي مانند لبه پشتي يك صندلي مي توانيد استفاده كنيد و با وارد كردن 6 تا 10 فشار متوالي بين ناف و جناغ سينه ، به ديافراگم خود فشار وارد كرده و با استفاده از وسيله اي مانند لبه پشتي صندلي راه هوايي خود را باز كنيد .
ب)باز كردن راه هوايي در مصدوم بي هوش :
1- ابتدا از عدم هوشياري مصدوم مطمئن شويد ( او را صدا بزنيد يا آرام شانه هايش
را تكان دهيد ) . اگر چشمهاي مصدوم بسته است ، حركت نمي كند ، هيچ صدايي نمي دهد ، يا پاسخ به تحريكات نمي دهد ، اقدامات بعدي را انجام دهيد .
2- كمك طلب كنيد . از ديگران بخواهيد كه با اورژانس تماس بگيرند يا از كساني كه در اطراف شما حضور دارند ، براي انجام عمليات احياء كمك بخواهيد .
3- مصدوم را به پشت بر روي زمين بخوابانيد . با هر مصدوم بي هوشي كه مواجه ميشويد ، احتمال شكستگي در ناحيه ستون فقرات او را به پشت برگردانيد ( با احتياط كامل سر و گردن را مهار كرده ، ستون فقرات و سر و گردن را در خط مستقيم حفظ كنيد و تمام بدن مصدوم را با هم حركت دهيد ) .
4- مصدوم را روي يك سطح ساف و محكم قرار داده ، هيچ گاه سر او را از قفسه سينه بالاتر قرار ندهيد .
5- مجراي تنفسي را باز كنيد .
زبان بيشترين عامل بسته شدن راه هوايي در مصدوم بيهوش مي باشد . در زمان بيهوشي ، عضلات فك و گردن شل شده ، اجازه مي دهد كه زبان به عقب بيفتد و راه هوايي را مسدود كند . زبان به فك پايين متصل است . به عقب كشيدن سر و بالا آوردن چانه باعث كنار رفتن زبان از پشت حلق شده ، باعث باز شدن راه هوايي ميشود . اين عمل را مانور سر به عقب و چانه به بالا مي گويند .
اگر مصدوم دچار آسيب سر و گردن باشد ، اين عمل بايد با كمترين حركت دادن به گردن انجام شود . در اين عمل ، زاويه هاي فك مصدوم را با فرو بردن انگشتان در زير فك پايين گرفته ، به طرف بالا بلند كنيد . بدون جا به جايي سر ، با اين عمل راه هوايي باز خواهد شد و زبان از عقب حلق كنار خواهد رفت . در اين عمل ، امدادگر بايد بالاي سر مصدوم قرار گيرد و آرنج هاي خود را روي زمين در بالاي سر او قرار داده ، سپس مانور را انجام دهد .
2- برقراري تنفس
صورت خود را نزديك صورت مصدوم ببريد ،به طوري كه چشمان شما قفسة سينة او را ببيند . دقت داشته باشيد زماني كه مي خواهيد مصدوم را از لحاظ تنفس كنترل كنيد ، ابتدا مطمئن شويد كه سر او عقب خم شده است ، چون در غير اين صورت ممكن است مجازي تنفسي مسدود باشد .
- آيا حركات قفسه سينه را مي بينيد؟ (ديدن)
- آيا صداي خروج هوا از دهان و بيني مصدوم را مي شنويد؟ (شنيدن)
- آيا خروج جريان هوا از دهان و بيني مصدوم را بر روي پوست صورت خود حس مي كنيد ؟ (احساس كردن)
اگر از سه طريق ديدن ، شندين و احساس كردن دريافتيد كه مصدوم تنفس ندارد اقدامات زير را انجام دهيد :
الف) مجدداً از باز بودن راه هوايي مطمئن شويد . سر مصدوم را به يك طرف چرخانده ، اجسام خارجي و تشريحات را از دهان او خارج كنيد . اگر احتمال آسيب ستون فقرات را مي دهيد ، اين عمل را در وضعيتي كه سر مستقيم باشد ، انجام دهيد و سر را به اطراف نچرخانيد . پس از خارج كردن جسم خارجي از دهان مصدوم ، مانور سر به عقب چانه به بالا را براي او انجام دهيد .
ب) تنفس مصنوعي را شروع كنيد .
تنفس دهان به دهان
1- سر مصدوم را طوري به عقب خم كنيد كه دهان او باز شود .
2- با انگشتان دستي كه برروي پيشاني مصدوم قرار دارد ، بيني او را فشار دهيد و ببنديد .
3- نفس عميقي كشيده ، دهانتان را روي دهان مصدوم قرار دهيد ، به نحوي كه هوا از كنار لبهايتان خارج نشود و با گوشة چشم به قفسة سينة او نگاه كرده ، بالا آمدن يا نيامدن آن را زير نظر بگيرد .
4- نفس خود را به داخل دهان مصدوم تا اندازه اي بدميد كه بالا آمدن قفسة سينه را مشاهده كنيد .