بخشی از مقاله

چکیده

امروزه با افزایش ارتباطات و دیده شدن همه نقاط دنیا بهوسیلهي فضاي مجازي رغبت بشر براي سفر و گردش دوچندان شده است. دراینبین اصلیترین نقش را معماري ایفا میکند. صنعت گردشگري امروز دنیا بر پایهي معماري بروز و فنّاورانه است. سبک سیال یا سبک فرمهاي سیال یکی از جذابترین سبکهاي معماري براي گردشگران محسوب میشود. مقاله پیش رو بهصورت تحلیلی توصیفی به بررسی و فرآیند به وجود آمدن فرمهاي سیال در معماري و تأثیرات آن در جذب گردشگر میپردازد. نتیجه تحقیق و بررسی نشاند دهنده ارزش معماري و فرمهاي سیال براي صنعت گردشگري ایران است. از طرفی فرم هاي سیال بسیار جذاب بسیار مفهومی و زیبا تر شدهاند و با فرم هاي حرکتی و غیر خود روح نوینی به تنه اصلی شهري و معماري دادهاند. هویت هاي گوناگونی فرمی و عملکردي باعث شده است تا به بهتر شدن روند طراحی و فرم هاي بدیع و نو کمک شایانی داشته باشد. . در سالهاي اخیر فنهاي دیجیتال که آگاهانه در معماري به کار گفتهشدهاند، در عمل به بلندآوازه شدن جنبهي زیباییشناسی معماري کمک کردهاند و بار دیگر آن شور و احساسی را که در ساختمانهاي مدرنیستی و پستمدرنیستی تااندازهاي نادیده گرفته میشد به آن بازگرداندهاند. رویکرد معماري سیال در خلق فضاهاي اقامتی و گردشگري در انسان آینده اثرات روحی و روانی مثبتی دارد. توسعه پایدار گردشگري با رویکرد جدید معماري فضاي سیال حرکتی براي پاسخگویی به نیازهاي جامعه جوان و پر کردن اوقات فراغت آنان هست.

-1 مقدمه

بحث سیال در معماري از اوایل دهه 1990 مطرح شد و بهتدریج اکثر معماران نامدار سبک ساختارشکن1 مانند پیتر آیزنمن، فرانک گهري، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند. از دیگر معماران و نظریهپردازان سبک سیال میتوان از بهرام شیردل، جفري کیپینز، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد. همانند ساختارشکن، خواستگاه فلسفه سیال در فرانسه و معماري سیال در آمریکا بوده است. این معماران در کارهاي جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمیدهند بلکه بهصورت نرم و انعطافپذیر، پیچیدگیها و گوناگونیهاي مختلف را در هم میآمیزند. این کار باعث از بین بردن تفاوتها نمیشود. باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمیگردد، بلکه این عوامل و نیروها بهصورت نرم و انعطافپذیر در هم میآمیزد. هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل درنهایت حفظ میشود مانند لایههاي درونی زمین که تحتفشارهاي خارجی تغییر شکل میدهند، در عین اینکه خصوصیات خود را حفظ میکنند. در سالهاي اخیر فنهاي دیجیتال که آگاهانه در معماري به کار گفتهشدهاند، در عمل به بلندآوازه شدن جنبهي زیباییشناسی معماري کمک کردهاند و بار دیگر آن شور و احساسی را که در ساختمانهاي مدرنیستی و پستمدرنیستی تااندازهاي نادیده گرفته میشد به آن بازگرداندهاند. رویکرد معماري سیال در خلق فضاهاي اقامتی و گردشگري در انسان آینده اثرات روحی و روانی مثبتی دارد. توسعه پایدار گردشگري با رویکرد جدید معماري فضاي سیال حرکتی براي پاسخگویی به نیازهاي جامعه جوان و پر کردن اوقات فراغت آنان هست. گردشگري, صنعتی گسترده, عظیم و روبه رشد در عرصهي فرهنگ و اقتصاد جهان است. گردشگري تقریًبا" تمام جنبههاي یک اجتماع را در برمیگیرد. امروزه اهمیت وسعت این صنعت موجب شده است تا پدیدههاي متعددي از دیدگاه گردشگري مورد تحلیل قرار گیرند. هنگامیکه تاریخ گردشگري را موردمطالعه قرار میدهیم این مسئله مشخص میشود که معماري همواره نقشی اساسی در گردشگري داشته است. از پیدایش نخستین جاذبهها, مهمانخانهها, کاروانسراها, و غیره تا رسیدن به صنعت گردشگري و معماري در پیوندي پایدار بودهاند. اکنونکه گردشگري یکی از علوم نوین و پیشرو در سطح جهانی شده است, رویکردهاي متفاوتی براي مطالعهي این صنعت در نظر گرفته میشود. یکی از این رویکردها, سیالیت در گردشگري است.

-2 معماران فرم سیال

برداشت آیزنمن از سیال دلوز در ابتدا، با تأکید بر ابهام فرمها که تغییریافته، شکلگرفته و حرکت میکنند، بود: طبقهبندي جدید از موضوعاتی که توسط روش تغییرات و قانون دگرگونی ممتد شرح داده میشدند. [1 ] آیزنمن این عقاید متغیر در مورد اشیاء را به عصر جدیدي از فنآوري الکترونیک و تصاویر دیجیتال نسبت داده بود .[2] به سال ,1993 مقالهي مقدماتی لین در مورد سیال در معماري، به طرزي شیوا، پیوستگی همهي انواع آن - بصري، برنامهریزيشده، رسمی، فنی، محیطی، اجتماعی- سیاسی و نمادین - را با دلیل ثابت نمود. فهرست معانی مناسب این منظور نیز به طرزي فراوان، متفاوت است: هندسهي توپولوژي - زمین سار - ، نظریهي فاجعه گونهي رنه تام - کاتاستروف - نظریهي دلوز در مورد سیال و فنآوري کامپیوتري دفاع و صنعت فیلم هالیوود .[3] باوجوداین، بررسی مقاله و نقشههاي مطرحشده در کتاب سیال در مهندسی، برخی قاعدههاي پیچیده و خلاف اصول را آشکار میسازد.

-1-2 معماري غیرخطی, معماري سیال

در دو دهه اخیر شاهد گرایش تعدادي از معماران به سبک خاصی از طراحی هستیم که از آن با عنوان معماري غیرخطی یا معماري سیال نامبرده میشود فرمهاي داراي معماري غیرخطی عمو ما داراي سه مشخصه زیر میباشند: 1-1-2 داراي فرم توپولوژیک هستند بهعبارتدیگر براي بررسی فرم آنها باید از اصول توپولوژي استفاده کرد. توپولوژي شاخهاي از ریاضیات است که قوانین حاکم بر شکلها و حجمها را موردبررسی قرار میدهد اجسام موردمطالعه در این علم تنها اشکال کلاسیک و متعارف مانند صفحه کره رویه معمولی نیستند بلکه همه اشکال معمولی را میتوان موردمطالعه قرارداد شکلهایی مثل قوري, کوزه, شکل حاصل از تقاطع چند خیابان و...... در توپولوژي حالتهاي مختلفی را میتوان براي یکشکل متصور شد و در هرلحظه میتوان این حالتها را تعریف کرد مثلاً اگر فرض شود پروژه معروف موزه گو گنهایم اثر فرانک گهري شکل یک کاغذ مچاله شده را به معرض نمایش میگذارد توپولوژي بیان میکند که این سطح مچاله شده همان مربعمستطیل یک کاغذ صاف است و میتوان ارتباط بین این دو حالت از کاغذ را با فرمولهاي ریاضی بیان کرد. دران پروژهها از ادوات الکترونیکی و ارتباطی در مقیاس بسیار گستردهاي استفاده میشود بهطوريکه وقتی فرد به داخل یکی از ساختمانها وارد میشود احساس میکند در یک دنیاي مجازي واردشده است مثلاً با دست زدن به دیواره نازك یک نمایشگاه تصاویر مختلفی در آن ایجاد میشود یا بسته به وضعیت رفتاري افراد داخل ساختمان و تعداد آنها که توسط حسگرهاي الکتریکی کنترل میشوند موزیک مناسبی انتخاب و پخش میشود.  در طراحی همه این پروژهها از نرمافزارهاي پیشرفته سهبعدي سازي و ایجاد پویانمایی در مقیاسی گسترده استفاده میشود بهگونهاي که بدون این نرمافزارها طراحی ساخت و اجراي این ساختمانها غیرممکن است. قضاوت کردن در مورد معماري غیرخطی بسیار مشکل است و این پرسش معروف که آیا معماري نوعی هنر است یا برطرفکننده نیازهاي انسان و داراي مقیاس انسانی؟ در مورد معماري غیرخطی نیز مطرح است. کاربرد فناوريهاي پیچیده در داخل اینگونه ساختمانها و نیاز به ابداع روشهاي جدید براي ساخت و تکمیل آنها بهگونهاي است که آنها را بیشتر بهصورت تجسم فنآوري امروزي و نماد پیشرفت بشر در ابداع سازوکارهاي پیچیده درآورده است تا نمایی از یک معماري انسانی. مسلماً فرم هر یک از این ساختمانها فریبنده و جذاب است و هر یک از آنها میتواند به معروفیت مکانی که دران احداثشده منجر و حتی باعث جذب درامدهاي توریستی شود. ولی موضوع بسیار مهم مدتزمان محدودي است که استفادهکنندگان ازاینگونه ساختمانها دران به سر میبرند. چنین ساختمانهایی معمولاً نمایشگاه، پایانه، بانک هستند که حضور در مجاورت و داخل آنها براي مدتزمانی محدود هیجانانگیز و دلنشین است ولی کسی نمیتواند در درازمدت در داخل آن احساس آرامش کند. بنابراین استفاده از این شیوه طراحی و به کار بردن فرمها و خمهاي پیچیده و نامأنوس در پروژههاي معمولی که امروزه در سطح دنیا باب شده است در همهجا جوابگو نیست و چهبسا بهنوعی ضدتبلیغ براي طراح تبدیل شود. مسئله بسیار مهم دیگر دستگاههاي سازهاي مورداستفاده براي برپایی طرحهاي غیرخطی است دستگاههاي سازهاي کلاسیک موجود با معماري غیرخطی نامتجانس هستند و از آن فاصلهدارند .از دهه نود میلادي به اینطرف شاهد ظهور فرمهاي عجیب قارچی شکل روي صفحات مجلات معتبر معماري هستیم فرمهایی که معماري ساختارشکن که زمانی سروصداي زیادي به پا کرده بود در مقابل آن به یک اسباببازي میماند و انسان با مشاهده آن از خود میپرسد: آیا این واقعاً معماري بهحساب میآید؟ به نظر میرسد معماران از ناشناختهترین تا مشهورترین آنها دچار این اپیدمی واگیر شدهاند و از معماران جوان گرفته تا افرادي نظیر فیلیپ جانسون همگی با استفاده از نرمافزارهاي گرافیکی و کامپیوتري مشغول خلق حجمهاي حباب مانند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید