بخشی از مقاله

چکیده

در تحقیق حاضر از اطلاعات 121 قطعه نمونه 400 - مترمربعی - مربوط به جنگلهای شمشاد دو حوزه غرب هراز فریم استفاده شد. با استفاده از روش TWINSPAN اصلاحشده، تعداد 9 گروه اکولوژیک طبقهبندی شد. تعیین درجه اجتماعپذیری گونه- گروه با استفاده از شاخص تعلقه فی تعدیل شده در سطح دو بافت داده شامل: - 1 مقایسه همه گروهها و -2 مقایسه گروه هدف با گروهی که در آن، گونه های گروه هدف از بالاترین درجه فراوانی برخوردا باشند انجام شد. سپس با بهرهگیری از مدل مجموع شاخص تعلقه فی یا TPFI، اختصاص هریک از قطعاتنمونه به گروههای 9گانه برای هریک از دو سطح بافت داده بررسی شد.

آزمون نیکویی برازش نشان داد تخصیص قطعاتنمونه با استفاده از مدل TPFI برمبنای ضرایب اجتماعپذیری حاصل از سطح دوم بافت داده p<0/001 - ، df =64،Χ2 =0/91، =78/07 میانگین - انطباق بالاتری را با گروههای اکولوژیک منطقه نسبت به سطح اول بافت داده دارد p<0/001 - ، df =64،Χ2 =0/91، =74/97 میانگین - .نتایج شاخصهای ارزیابی انحصارگرایی، تمایزی، قدرت تفکیک گونههای معرف و متوسط مقادیر مثبت نیز کیفیت بالاتر نتایج اجتماعپذیری گونه- گروه با استفاده از روش تعلقه فی در سطح دوم بافت داده را نسبت به سطح اول آن تایید میکند.

کلمات کلیدی: اجتماعپذیری گونه- گروه، شاخص تعلقه فی، بافت داده،مدل مجموع ارزش شاخص تعلقه فی

مقدمه

گونههای معرف - گونههایی که تمایل به حضور در یک اجتماعگیاهی خاصی دارند - برای شناسایی میدانی جوامعگیاهی سودمند هستند[1] و .[2] این گونه ها با تعیین درجه اجتماع پذیری - تعلقه - گونهها به گروه های گیاهی شناخته شده و همواره به عنوان یکی از موضوعات مهم پژوهشی در حوضه تجزیه و تحلیل گونههای گیاهی مطرح میباشد[1]، [3]، [4]، [5]، [6]، [7]، [8]، [9] و .[10] یکی از موضوعات مهمی که در تعیبن گونههای معرف باید مد نظر قرار گیرد انتخاب یک روش مناسب و کارآمد در برآورد درجه تعلقه گونههامیباشد. در تعیین گونه های معرف روشهای آماری اقدام به محاسبه درجه اجتماع پذیری هر یک از گونهها به گروههای از قبل طبقهبندی شده میشود و اگر این مقدار تعلقه یک گونه، در گروه هدف به طور معنیداری بیشتر از سایر گروهها باشد آن گونه به عنوان گونه معرف گروه مزبور معرفی میشود.
یکی از پرکاربرد ترین روش های آماری روش تعلقه فی می باشد که فرم اصلاح شده آن به طور گستردهتری نسبت فرم اولیه آن در تعیین گونههای معرف استفاده می شود[11]، [12]، [13]، [14]، .[15] از استفاده های دیگر روش تعلقه فی، کاربرد آن در شاخص های تشابه قطعه نمونه- گروه به منظور تخصیص قطعات نمونه جدید به جوامع گیاهی از قبل تعیین شده می باشد. اسماعیلزاده و اسدی[16]، با استفاده از مقادیر مثبت و منفی شاخص اجتماعپذیری فی و مقادیر درصد تاج پوشش گونهها، مدل مجموع شاخص تعلقه فی1 یا TPFI را توسعه داده و بر این اساس، کیفیت نتایج طبقهبندی TWINSPAN در تعیین گروه گونههای اکولوژیک را مورد ارزیابی قرار داده و نشان دادند بهرهگیری از نتایج مدل TPFI منجر به بهبود گروههای اکولوژیک میشود.

از این رو با توجه به کاربرد زیاد این شاخص، همواره استفاده درست از آن گیاهی به دلیل تاثیر بافت داده - context - بر مقادیر تعلقه این شاخص مورد توجه محققان پوشش گیاهی می باشد. در اکثر مطالعاتی که در زمینه معرفی گونه معرف و یا تخصیص قطعات نمونه جدید به گروه های از قبل تعیین شده انجام شده است بافت داده مورد توجه قرار نگرفته است. مع الوصف در تحقیق حاضر تغییر لسیت های گونه های معرف در صورت تغییر بافت داده ها مورد بررسی قرار گرفت. به بیان دیگر، هدف این تحقیق ارائه لیست های مختلف گونههای معرف با استفاده از بافت داده است. بر این اساس دو بافت داده انتخاب شد و در هر بافت اقدام به تعیین گونه معرف گردید. سپس کیفیت هر لیست گونههای معرف به دست آمده را با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی باهم مقایسه شد.

مواد و روشها

منطقه مورد بررسی و روش نمونهبرداری

در این تحقیق از اطلاعات 121 قطعه نمونه 400 - مترمربعی - مربوط به دو رویشگاه شمشاد هیرکانی شامل جنگل غرب هراز - در مختصات جغرافیاییً5 َ 36o 1تا ً5 َ36o 11عرض شمالی و ً15َ53o 8تا ً22َ 53o 27 طول شرقی و محدوده ارتفاعی 400 تا 900 متر از سطح دریا - و جنگلهای فریم سوادکوه - در مختصات جغرافیاییً54َ36o 2تا ً28َ36o 9عرض شمالی و ً54َ53o 10تا ً55َ53o 24 طول شرقیو محدوده ارتفاعی 1000 تا 1700 متر از سطح دریا - استفاده شد.
تجزیه و تحلیل گونههای معرف

تعیین گونههای معرف هر گروه گیاهی با استفاده از شاخص تعلقه[1 ]، به عمل آمد. برای این منظور جهت محاسبه شاخص تعلقه فی در گام نخست اقدام به تنظیم جدول توافقی 2×2 شده - جدول - 1 و سپس با استفاده از رابطه 1 اقدام به محاسبه ضریب فی برای یک گونه در هر گروه گیاهی شد.
کلیه محاسبات مربوط به شاخص تعلقه فی با استفاده نرمافزارJuice.7 به عمل آمد.شباهتهای فلورستیکی بین هر دو قطعه نمونه با استفاده از فاصله Hellinger محاسبه شد [17]، در ادامه با استفاده از روش تبدیل Hellinger و بهره گیری از ضریب فاصله اقلیدوسی اقدام به محاسبه فاصله Hellinger شد تبدیل هلینگر از حاصل تقسیم درصد تاج پوشش گونهها در هر قطعه نمونه به مجموع درصد تاج پوشش کلیه گونههادرآن قطعه نمونه محاسبه میشود و فاصله هلینگر همان فاصله اقلیدوسی بر اساس دادههای تبدیل هلینگر است.

لیست گونههای معرف با استفاده از دو روش زیر تهیه شد:

در روش یک تعریف زمینه داده به منظور تعیین مقادیر وفاداری گونهها به گروه هدف مقادیر فراوانی گونه مزبور در گروه هدف با مقادیر فراوانی همانگونه در سایر گروهها به تفکیک هر گروه مقایسه میشود.در روش دوم تعریف زمینه داده نخست مرکز ثقل گروه هدف بدست آمد سپس فاصله هلینگر همه قطعات نمونه - بهغیر از قطعات نمونه گروه هدف - با مرکز ثقل گروه هدف محاسبه شده و به صورت صعودی مرتب شدند در خاتمه به اندازه تعداد قطعات نمونه گروه هدف مزبور، نزدیکترین قطعات نمونه به مرکز ثقل گروه هدف انتخاب شده و در قالب گروه مقایسهای به منظور انجام آزمون اجتماعپذیری گونه-گروه مدنظر قرار گرفتند.روش طبقهبندی TWINSPAN و محاسبه شاخص اجتماعپذیری گونه –گروهبااستفادهازبستهنرمافزاریJuice ver. 7 انجام شد.[18]ارزیابی انطباق نتایج طبقهبندیگروههای براساس دو روش TWINSPAN و TPFI از طریق آزمون نیکویی برازش مربع کای بررسی شد که با استفاده از نرمافزارspss انجام شد.
مدل مجموع شاخص تعلقه فی - - TPFI

مجموع شاخص تعلقه فی یا TPFI بر اساس مقادیر ضرایب تعلقه فی و وفور یا درصد تاج پوشش گونههای گیاهی هر قطعهنمونه محاسبه میشود - رابطه . - 2 مدل TPFI، اندازه تعلقه یا وفاداری هر قطعهنمونه به یک گروه یا اجتماع گیاهی مشخص را نشان داده و از اینرو میتوان از آن بهعنوان یک روش عددی اعتبارسنجی در عضویت پذیری قطعات نمونه گروههای گیاهی بهره برد. در واقع این روش ارزیابی صحت طبقهبندی گروهها یا گروههای گیاهی را بر مبنای خصوصیات فلورستیکی آنها انجام میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید