بخشی از مقاله


بررسیهاي اکولوژیکی گونه هاي مهم از جنس

H.ammodendron & H.aphyllum ( Haloxylon)

به منظورمدیریت پایدار پوشش گیاهی درمناطق خشک و نیمهخشک


چکیده

گونههاي مختلف از جنس Haloxylon ، درختان و درختچههاي مقاومی در برابر شرابط نامساعد اقلیمی و خـاك اسـت.

گونههاي شناخته شده و موجود در استان از جنس Haloxylon شامل سفید تاغ persicum) یا (H.ammodendron

و سیاه تاغ ( H.aphyllum) شناسایی شده است. این گونههاي با ارزش، نقـش بـه سـزا و مهمـی در پایـداري اکوسیـستم، حفاظت خاك و جلوگیري از فرسایش و گسترش بیابان ، تأمین منابع آبهاي زیرزمینی، ایجاد اشتغال و درآمـد اقتـصادي، منظرسازي و احداث پاركهاي شهري و جنگلی دارد. تاغ، علاوه بر ایجاد پوشش گیاهی مناسب در اراضی بیابانی، امکـان تولید چوب و علوفه را نیز دارد. با توجه به نیاز و پتانسیل بالقوه منـاطق خـشک و نیمـهخـشک بـراي ایجـاد و احیـاء پوشـش جنگلی، لزوم شناسایی خصوصیات اکولوژیکی گونههاي بومی و مناسب مانند تاغ کاملاً محسوس اسـت. پـراکنش تـاغ در ناحیه رویشی ایران و تورانی مشاهده میشود. شاخص اقلیمی این ناحیه رویشی کمی بارندگی، طولانی بودن فصل خـشک

و نوسانات حرارتی زیاد در فصول مختلف می باشد. استان سمنان نیز در این ناحیه رویشی قرار دارد. آنچـه کـه مهـم اسـت، پراکنش تاغ در سردشتها و حاشیه پلایا و پهنههاي ماسهاي استان است. با توجه به بومی بودن و مقاومت گونههاي تـاغ در برابـر شـرایط تنـشی و نیـز فـرم وشـکل درختـی و درختچـهاي آنهـا، گونـهاي بـسیار مناسـب جهـت اسـتفاده در طـرحهـاي

 

بیابان زدایی، تقویت پوشش گیاهی مناطق در معرض خطر فرسایش بادي، جنگلکاري و آبخیزداري، احـداث پـاركهـاي جنگلی و بادشکن اطراف مزارع و مناطق مسکونی، منظرسازي اطراف جادهها و پروژههاي فضاي سبز شهري میباشد.

کلمههاي کلیدي: تاغ، اکولوژي، پوشش گیاهی، مناطق خشک و نیمهخشک، استان سمنان .

مقدمه

مناسبترین شیوه براي تثبیت شنهاي روان، بهینهسازي محیط زیست وجلوگیري ازپیشروي کویر، استفاده از کاشت گونههاي مختلف و مقاوم در برابر شرایط نامساعد در مناطق بیابانی و حاشیه پلایا است. مهمترین گونهاي که تاکنون در راستاي حصول این هدف به کار گرفته شده، درختان و درختچههاي جنس تاغ (Haloxylon sp.)هستند که اغلب گونههاي آن، بومی مناطق کویر مرکزي ایران است (دفتر فنی تثبیت شن و بیابانزدایی، .(1371 در استان سمنان با توجه به وضعیت اقلیمی و مجاورت با کویر مرکزي، تاغکاري گستردهاي صورت گرفته است. از آغاز برنامه ایجاد پوشش گیاهی در مناطق بیابانی استان درسال 48 تا پایان سال 84 حدود80000 هکتارجنگلکاري تاغ و دیگر گونههاي گزروفیت به طور موفق صورت گرفته است (دفتر فنی تثبیت شن و بیابانزدایی،(1381 بنابراین براي احیاء پوشش سبز، منظرسازي و در نهایت احیاء جنگلهاي مخروبه در مناطق خشک و نیمهخشک، در گام اول، مطالعه اکولوژیکی این گونه در اولویت قرار دارد. از آنجایی که تاغزارهاي استان به دو صورت طبیعی و دست کاشت بوده و مساحت زیادي از مناطق در معرض خطر فرسایش بادي و بیابانها را در بر میگیرد، لذا جهت بررسی اکولوژیکی این گونههاي با ارزش، دو منطقه مناسب در قالب مناطق تاغزار طبیعی و دست کاشت اقدام شده است.

مواد و روشها:

1ـ بررسی منابع و جمعآوري مطالعات گذشته. 2ـ مکانیابی:

2ـ1ـ تاغزار دست کاشت: منطقه محسنآباد گرمسار به عنوان پلات تاغهاي دست کاشت انتخاب گردید. این عرصه در شمال غربی شهرستان گرمسار و در حاشیه جاده گرمسارـ تهران واقع شده است. برخی تاغهاي این منطقه زرد، پژمرده و

 

کوتاه بوده و رشد رویشی تاجپوشش آنها نامناسب و بعضی دیگر نیز سبز و شاداب بودند. پایههاي سبز، نشاندهنده مقاومت ژنتیکی و احتمالاً جدایی ژنوتیپی آنها با پایههاي زرد اطراف است. این پایهها گاهاً به صورت تودهاي با شرایط سبز یکسان دیده میشوند که در بین این تودهها، پایههاي زرد و پژمرده نیز وجود دارد.

2ـ2ـ تاغزارهاي طبیعی: منطقه چاه جام شاهرود به عنوان شاخص و ده پایه براي بررسی و ارزیابی از نظرشادابی، میزان بذردهی و خصوصیات ظاهري در منطقه مذکور انتخاب شد.

3ـ جمعآوري آمار و اطلاعات هواشناسی.

4ـ انجام مطالعات فنولوژي: این مطالعه درقالب جداولی خلاصه گردید. دراین جداول موارد ذیل 2بار در ماه و طی دو سال به ثبت رسید: شروع رویش، رشدسبزینهاي، شروع گلدهی، آغاز نمو بذر، شیري شدن بذر، رسیدن بذر، ریزش بذر، خشک شدن کامل، خواب زمستانه.

-5انجام مطالعات خاكشناسی به صورت حفر پروفیل خاك در هر منطقه و اخذ نمونه خاك از عمقهاي 0-30 ، 30-60 ، 60-90، 90-120، 120-150 سانتیمتر. پارامترهاي مورد سنجش عبارتند از : pH،EC، SAR ، CEC ، SP% ،

آنیون ها، کاتیونها، گچ، آهک، درصد ماده آلی، ازت، فسفر، پتاس، آنالیز مکانیکی و تعیین درصد رس، سیلت و سنگریزه.

6ـ تعیین وزن هزار دانه و قوه نامیه بذور تاغهاي مناطق منتخب.

نتایج:

- 1 مشخصات عمومی زمینشناسی مناطق منتخب:

-1-1 محسنآباد گرمسار (تاغزار دست کاشت): در قسمت جنوبی سلسله جبال البرز واقع شده و بیشتر از آبرفتهاي فرسایش یافته از سنگهایی همچون ماسه، ژیپس، نمک، کنگلومرا و…میباشد. سن آبرفتهاي منطقه را با توجه به تشکیلات معادل آن (مثلاً آبرفتهاي جنوب تهران که بیشتر از فرسایش سازند کهریزك حاصل شده) میتوان حدود50 هزار سال (پلیئوستوسن) و لایههاي جوانتر آن را کمتر از10 هزار سال (هولوسن) حدس زد. در شمال منطقه از نظر ساختار تکتونیکی گسلهاي فرعی و اصلی زیادي با روند عمومی شمالی ـ جنوبی و شمال شرقی، جنوب غربی همراه با

چین خوردگیهاي متعددي وجود دارد. آبرفتهاي منطقه در دامنه جنوبی کوههاي شمالی تشکیل مخروط افکنههایی را داده است.

-1-2 چاه جام شاهرود (تاغزار طبیعی): این منطقه از نظر تقسیمات زمینشناسی در ناحیه ایران مرکزي بوده و از نظر لیتولوژي بیشتر قسمتهاي شمالی آن شامل پهنههایی از رس و در قسمتهاي جنوب غربی تپههاي ماسهاي و در قسمت جنوب شرقی و غرب متشکل ازآبرفتهاي شنی است. سن تشکیلات منطقه بر اساس نقشه زمینشناسی(چهارگوش طرود به مقیاس(1/250000 عبارتست از لایههاي جوان ( مثل تپههاي ماسهاي) مربوط به هولوسن و لایههاي قدیمیتر آن مثل آبرفتهاي شنی اصلی (معکوس و عادي) با روند عمومی شمالی و جنوبی میباشد.

-2 وضعیت آب و هوایی:

-1-2 متوسط بارندگی ماهانه: بر اساس آمار موجود، میانگین بارش در منطقه محسنآباد گرمسار طی 4 سال 74) الی

111/67 (77 میلیمتر بوده است.

-2-2 میانگین درجه حرارت: با توجه به جدول میانگین درجه حرارت گرمسار، از آنجایی که درجه حرارت، نقش مهمی در تغییرات زمانی فنولوژي و وضعیت ظاهري گیاه دارد، بنابراین تأثیر زیادي در بررسی فنولوژي خواهد گذاشت.

-3 تحلیل فنولوژي :

جهت بررسی فنولوژي، محلی با پوشش غالب تاغهاي سبز و شاداب در منطقه محسنآباد گرمسار انتخاب و سه پایه در نظر گرفته شد. این پایهها کاملاً سرسبز و شاداب بوده و در منطقهاي واقع است که برخی پایههاي تاغ در اطراف آنها خشک یا پژمرده بودند. رشد سبزینهاي آنها از در اسفندماه سال قبل از آغاز و در ماه فروردین آغاز مرحله گلدهی مشاهده گردید. سرماي هوا در ماه فروردین و بارش مناسب در ماه اسفند، سبب تأخیر گلدهی و آغاز رشد سبزینهاي است. در برخی پایههاي پژمرده آغاز مرحله رشد سبزینهاي از نیمه دوم اسفند ماه بوده که تا اوایل شهریور ادامه یافته است. مرحله گلدهی از نیمه اول فروردین آغاز شده و رشد سبزینهاي نیز تا اواسط مهرماه ادامه داشت. آغاز رکود و زرد شدن سرشاخهها، از نیمه اول شهریور بوده که تا اواخر شهریور و اوایل مهر زردي غالب شد.آغاز نمو بذر از نیمه دوم شهریور تا

نیمه دوم مهرماه بوده است. بارش پاییزي مرحله آغاز نمو بذررا به تأخیر میاندازد. مدت زمان شیري شدن بذر ازمهرماه شروع شده و تا آبانماه ادامه یافت. رسیدن بذر در ماه آذر انجام شد. مرحله ریزش بذر نیز بلافاصله پس از رسیدن بذور، از اوایل ديماه و همزمان با آغاز ظهور پژمردگی، اتفاق افتاد و پس از آن از نیمه دوم ديماه مرحله خواب زمستانه آغاز گردید. درمجموع پایههاي سبز و شاداب، تغییرات فاحشی در برابر عوامل نامساعد از خود بروز نداده و یک روند ثابت را در طول 4 سال زمان مطالعه داشت. بنابراین مقاومت آنها در برابر شرایط نامساعد، بیشتر از سایر پایهها بوده است. در برخی سالها (سال(77 در پایههاي پژمرده، زمان آغاز رویش، بسیار زود شروع گردید( از نیمه دوم بهمنماه) که آن هم به دلیل وجود درجه حرارت مناسب در زمستان بوده است.

-4 نتایج تعیین قوه نامیه بذور:

به منظور مشخص کردن قدرت زادآوري تاغها طی سه سال، اقدام به تعیین درصد قوه نامیه بذور گردید. این بذور از قسمت شمالی و قسمت جنوبی هر پایه برداشت شد. در مجموع درصد جوانهزنی تاغ ضعیف است. بذور قسمت جنوبی پایهها، به طور محسوسی بیشتر از بذور قسمت شمالی پایهها، جوانهزدهاند. مهمترین دلایل آن را میتوان به شرح ذیل توضیح داد: با توجه به این که شدت نور در قسمت جنوبی بیشتر از قسمت شمالی پایه تاغ است. بنابراین میزان فعالیت و فتوسنتز نیز بالطبع بیشتر بوده و در نتیجه تکامل بذور سریعتر و بهتر انجام میگیرد. بنابراین درصد جوانهزنی این بذور بیشتر از قسمت شمالی است. بذور قسمت جنوبی کم تر در معرض سرما و باد سرد قرار دارند و در طول مدت نمو بذر، شیري شدن و رسیدن کامل بذور قسمت شمالی پایه بیشتر در معرض عوامل نامساعد همانند سرما و باد خشک یا سرد بودهاند. بنابراین میزان آسیب به جنین بذر، بیشتر بوده و در نتیجه جوانهزنی کمتر بوده است.

در سال 75 با توجه به بارش مناسب در ماههاي شهریور، مهر و آبان، مرحله رسیدن بذور با تأنی و مشکل، صورت گرفت که این مسئله منجر به کم شدن قوه نامیه آنها گردیده است.

در سال 76 مرحله رسیدن بذر از نیمه اول آذرماه آغاز گردید که بلافاصله اقدام به بذرگیري و تعیین قوه نامیه آن شد تا اثر گذشت زمان و تأثیر آن بر میزان قوه نامیه به حداقل برسد. نتیجه جالب توجه این که بذوري که در نیمه اول آذر برداشت شد تنها نیمی از آنها موفق به جوانهزنی شده که درصد قوه نامیه آنهم پایینتر از حد معمول بوده است، اما بذوري

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید