بخشی از مقاله

مقدمه

با توجه به تامین بخش مهمی از نیاز کشور به کودهای فسفاتی از طریق واردات، هر گونه اقدام در افزایش اثر بخشی این کودها، اثرات مهمی در کاهش وابستگی در پی خواهد داشت. در چند سال اخیر، تحقیقات چندی گزارش شده که نشاندهنده برتری کودهای فسفاتی مایع در مزارع مناطق خشک دارای خاک آهکی، در مقایسه با کودهای مرسوم جامد دانه ای1 می باشد.

به عنوان مثال مک بث و همکاران - 2005 - 2 در یک آزمایش گلخانهای و بر روی خاکهای جنوب استرالیا، نشان دادند که عملکرد دانه گندم هنگام مصرف کودهای مایع، در 62 درصد خاکهای مورد آزمایش بیشتر از اشکال دانه ای بود. خاکهایی که در آن گیاه پاسخ بهتری به مصرف کودهای مایع می داد، از نظر غلظت کل و ظرفیت بافری فسفر تفاوتی با سایر خاکها نداشتند، اما یک همبستگی معنیدار و مثبت میان مقدار کربنات کلسیم خاک و عکس العمل گندم به کودهای فسفاتی مایع دیده شد. به گونه ای که با افزایش آهک خاک، برتری کود مایع آشکار می گردید.

با، استفاده از روش رقّت ایزوتوپی4 نشان دادند که در فواصل مشخص از یک دانه کود فسفاتی، مقدار فسفر لبایل5 کمتر از مقدار متناظر برای یک کود مایع است. این امر میتواند حاصل از رسوب مقادیر بیشتری از فسفاتهای کلسیم کم محلول - مانند اکتاکلسیم فسفات و یا هیدروکسی آپاتیت - در مجاورت دانه کود باشد. لامبی و همکاران - 2006 - بر این باور هستند که جریان آب به سمت دانههای آبدوست کود فسفاتی که بر خلاف جهت پخشیدگی فسفات از کود میباشد، در روند پخشیدگی فسفات اختلال ایجاد کرده و به این ترتیب از شدت پخشیدگی کاسته و فسفاتهای بسیار کم محلول در مجاورت دانه کود رسوب می کنند.

در پژوهش حاضر، اثر مصرف خاکی کود سوپر فسفات تریپل در دو شکل جامد - گرانولی - و مایع - سوسپانسیون - بر فسفر قابل جذب6 خاک، در یک دوره زمانی 165 روزه ارزیابی می گردد. همچنین از آنجا که حلالیت ترکیبات فسفات کلسیم همگام با کاهش پی اچ افزایش می یابد - لیندسی، - 1979، اثر افزودن اسید سولفوریک به سوسپانسیون نیز بررسی می گردد.

مواد و روشها

دو نمونه خاک از مناطق خوشنام و مشکین دشت شهرستان شهریار ، به ترتیب S1،S2 تهیه و پس از خشک شدن در جریان هوا، از الک 2 میلی متری عبور داده شدند . نحوه اجرای تیمارها از کارهای لامبی و همکاران - 2004 - اقتباس گردید و البته برای هماهنگی با اهداف کاربردی مورد نظر در این آزمایش، تغییراتی نیز داده شد. کود سوپر فسفات تریپل به سه شکل: "گرانول" - P2 - ، "سوسپانسیون" - P3 - و "سوسپانسیون اسیدی" - P4 - ، به نمونه های 20 گرمی خاک اضافه گردید. تیمار "بدون کود" - P1 - به عنوان شاهد و تیمار "محلول اسیدی" - P5 - ، برای آشکار شدن نقش اسید به تنهایی نیز در نظر گرفته شدند. تیمارها به صورت زیر اجرا شدند:

·    در تیمار "بدون کود"، با افزودن آب مقطر رطوبت خاک به ظرفیت مزرعه رسانیده شد. با اندازه گیری پیوسته وزن خاک موجود در ظروف - هر هفته یک مرتبه - ، کاهش رطوبت خاک - که به علت بسته بودن در ظروف ناچیز بود - با افزودن قطرات آب مقطر جبران گردید. رطوبت در سایر تیمارها نیز به همین ترتیب تنظیم شد.

·    در تیمار "گرانول"، دانه کود به وزن تقریبی 40 میلی گرم - وزن معمول یک دانه کود فسفاتی تجاری - ، در قسمت میانی توده خاک قرار گرفت و سپس مانند "بدون کود" رفتار شد.

·    در تیمار " سوسپانسیون"، دانه کود 40 میلی گرمی داخل ظرف قرار داده شد. سپس مقدار آب لازم برای رسانیدن نمونه خاک به ظرفیت مزرعه - بدون حضور خاک - اضافه گردید. بعد از گذشت 24 ساعت - زمان لازم برای متلاشی شدن گرانول - مخلوط هم زده شد - آماده شدن سوسپانسیون کود فسفاتی - و سپس خاک به آرامی افزوده شد. در این حالت سوسپانسیون کود فسفاتی به صورت یکنواخت جذب ذرات خاک شد.

·    در تیمار " سوسپانسیون اسیدی" مانند تیمار " سوسپانسیون" عمل شد، با این تفاوت که نیم میلی لیتر از مقدار آب مقطر کاسته و به جای آن اسید سولفوریک یک دهم نرمال اضافه گردید. مقدار اسید بر اساس تجارب میدانی انتخاب گردید.

·    تیمار "محلول اسیدی" مانند تیمار سوسپانسیون اسیدی بود با این تفاوت که کود فسفاتی افزوده نگردید.

در طول مدت آزمایش ظروف در محیط آزمایشگاه و در در دمای حدود 20 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. پس از گذشت: 14، 36 و 165 روز از زمان افزودن کودها T1 - ، T2 ، - T3، فسفر قابل جذب خاک - به روش اولسن - اندازه گیری شد.

نتایج و بحث

همان گونه که در نمودار 1 مشاهده می گردد، در نمونه خاک خوشنام و پس از افزودن کود سوسپانسیون اسیدی، در زمان اول 14 - شبانه روز - فسفر قابل جذب بیشترین مقدار می باشد. از آنجا که در تیمار محلول اسیدی - بدون کود - ، افزایش فسفر قابل جذب مشاهده نگردید، می توان نتیجه گرفت که افزایش فسفر قابل جذب خاک در تیمار سوسپانسیون اسیدی، ناشی از اثر اسید در جلوگیری از کاهش حلالیت کود فسفاتی افزوده شده به خاک - و نه تبدیل اشکال فسفر غیر قابل جذب خاک به اشکال قابل جذب - می باشد.

در زمانهای طولانی تر 36 - و 165 شبانه روز - ، کود فسفاتی گرانولی اثر قویتری در افزایش فسفر قابل جذب خاک داشت - نمودار . - 1 به عبارت دیگر اثرات باقیمانده 1 کود جامد در زمانهای طولانی بیش از کود مایع بوده و اثر بخشی بیشتری داشته است. نمودار 2 اثر تیمارها را در خاک مشکین دشت نشان می دهد. در این خاک و بر خلاف خاک خوشنام، اثر کود فسفاتی گرانولی در کوتاه مدت 14 - روز - ، تفاوتی با اشکال سوسپانسیون و یا سوسپانسیون اسیدی نداشت. اما در زمانهای دوم و سوم، همانند خاک خوشنام،شکل گرانولی موثرتر بود.

در مجموع داده های آزمایش نشان می دهد که از نظر افزایش فسفر قابل جذب خاک، کود فسفاتی دانه ای در دراز مدت موثرتر از کود سوسپانسیونی می باشد. اما در کوتاه مدت یا اثر یکسان بوده - خاک - 2 و یا آن که کود سوسپانسیونی بر اشکال گرانولی ارجحیت داشته است - خاک . - 1 نتایج کوتاه مدت آزمایش حاضر با نتایج آزمایش هالووی و همکاران - 2001 - 1، لامبی و همکاران - 2004 - و برتراند و همکاران - 2006 - همسو می باشد. اما نتایج دراز مدت - زمانهای دوم و سوم - بر خلاف یافته های محققین فوق و با قسمتی از نتایج آزمایشهای مک بث و همکاران - 2005 - هماهنگ می باشد. آزمایشهایی که موید برتری کودهای فسفاتی مایع بر جامد می باشد، در زمانهای کوتاه انجام شده اند زیرا در این تحقیقات گیاهان زراعی مد نظر بوده اند.

نمودار :1 میزان فسفر قابل جذب در خاک خوشنام در طول زمان، پس از افزودن اشکال مختلف کود فسفاتی

این گیاهان دوره رشد کوتاهی داشته و در صورتی که یک منبع کود مایع بتواند نیاز گیاه را در کوتاه مدت تامین نماید، کود خوبی محسوب می شود. بر خلاف گیاهان زراعی که در اوایل فصل رشد نیاز به جذب فسفر بیشتری از خاک دارند، درختان میوه در ابتدا، بیشتر وابسته به فسفر ذخیره شده در اندامهای خود - پوست ریشه و ساقه - بوده، ولی در اواسط فصل رشد که ماده سازی افزایش می یابد، بیشتر وابسته به فسفر جذب شده از خاک می باشند 

به همین علت و بر اساس نتایج آزمایش حاضر، بهتر است که زمان مصرف کود فسفاتی مایع در باغها، اواسط اردیبهشت باشد تا نیاز به مقادیر بیشتری از کود - در مقایسه با گرانول - نباشد. به عبارت دیگر در این حالت مقدار کود فسفاتی مایع، برابر خواهد بود با مقدار کود توصیه شده دانه ای. در غیر این صورت مقدار مصرف کود مایع بایستی بیش از کود جامد باشد. مقدار این افزایش بستگی به ویژگیهای خاک دارد و به عنوان مثال در چنین شرایطی در خاک 1 به کود مایع بیشتری - در مقایسه با خاک - 2 نیاز می باشد. البته توانائیهای گیاهان - مانند گسترش و قدرت جذب ریشه - نیز می تواند اثراتی در این زمینه داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید