بخشی از مقاله
چکیده
حاشیه نشینی از جمله مسائلی است که شهرها با آن روبرو می باشند. نابرابری در توزیع امکانات و فرصت ها از عوامل موثر در شکل گیری چنین سکونتگاه هایی است. عوامل جاذبه و دافعه متعدد اقتصادی و اجتماعی می توانند روند حاشیه گزینی را تسریع نمایند. گروه های جمعیتی که در این مناطق سکونت دارند، به طور عمده متشکل از افرادی است که به دلایل اقتصادی و از جمله کمی درآمد ناچارند سکونت در در این محلات هستند. این افراد شامل جمعیت مهاجر از روستاها و شهرهای مجاور و همچنین گروه های از شهرنشینان هستند که به دلایل گرانی زمین ناچار به سکونت در این محلات شده اند. محله موسی بن جعفر در شمال غربی شهر بیرجند قرار گرفته است. این محله جمعیتی حدود 6000 نفر را در خود جای داده است. در این پژوهش، 100 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. یافته ها نشان دهنده آن است که با وجود مدت زمان طولانی سکونت جمعیت در این بخش از شهر، ارائه عمده خدمات شهری مربوط به چندساله اخیر است. البته تخصیص امکانات زیربنایی نظیر اتصال به شبکه گازشهری، آب اشامیدنی بهداشتی، برق، اتصال به شبکه دفع آب های سطحی و فاضلاب تا حد زیادی مشکلات مردم را برطرف ساخته است اما کمبود فضاهای آموزشی-فرهنگی، بهداشتی- درمانی و رفاهی به طور چشمگیر در این محله قابل مشاهده است.
واژه های کلیدی
حاشیه نشینی، ویژگی های کمی و کیفی مسکن، شهربیرجند
مقدمه
حاشیه شهرها که در ابتدا برای پاسخ به نیاز روستاییان مهاجر برای تأمین مسکن و برخورداری از امکانات مطلوب زندگی، شکل گرفته است با هجوم سیل عظیم جمعیت، مبدل به استقرارگاه هایی می گردد که برای گسترش آنها برنامه ریزی مدونی صورت نگرفته و توسعه کالبدی آن بدون برنامه است. واحدهای مسکونی کوچک، جمعیت زیاد، مساکن کم دوام و ناهماهنگ، جمعیت جوان، برخورد گروه هایی با پایگاه اجتماعی متفاوت و در نتیجه افزایش تعارض و تضاد، هم مدیریت شهری و هم برنامه ریزی های سطوح پایین تر بخشی و محلی را با چالش مواجه می سازد. عدم وجود برنامه ریزی برای تأمین زیرساخت های یک زندگی مطلوب برای این حجم انبوه جمعیت، ناهمگونی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بین متن و حاشیه شهری سبب می شود و در نتیجه عدم احساس تعلق و انسجام شهروندی، زمینه ناپایداری های اجتماعی را در محلات حاشیه ای موجب می گردد.
پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی؛ از حیث ماهیت و روش انجام، توصیفی-تحلیلی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش های اسنادی-میدانی است.
معرفی محدوده مورد مطالعه
محله موسی بن جعفر به عنوان محدوده این مطالعه، یکی از محلات سه گانه ای است که به عنوان سکونتگاه های غیررسمی شهر بیرجند شناخته می شود و در شمال غرب شهر بیرجند واقع شده است. در سمت شرق آن محله جوادیه و در سمت غربی آن گورستان شهر واقع شده است. سمت جنوبی این محله نیز با مسیل محدود شده است.
شکل شماره - 1 - موقعیت محدوده مطالعه در شهر بیرجند
سکونتگاه های حاشیه شهر
بخشی از جمعیت شهرها را شهروندان فقیر و کم درآمد آن تشکیل می دهند که به دلیل عدم تمکن مالی مجبور به سکونت در زمین های نامناسب اطراف شهر شده اند. این افراد در مساکن کوچک و با حداقل امکانات رفاهی زندگی کرده و به این ترتیب بدمسکنی و فقدان تسهیلات مشکلاتی هستند که به عدم رشد و فقیرتر شدن این گروه کمک می کند. با افزایش جمعیت شهرها تشکیل محله های فقیرنشین در تمامی کشورها قابل مشاهده است اما در برخی از کشورهای جهان سوم نظیر هند یا برزیل، شرایط زندگی برای زندگی در محلات حاشیه نشین بسیار نامطلوب است و این گروه ها به دلیل فقر و کمی درآمد در خانه هایی که آلونک یا زاغه نامیده می شوند به سر می برند. چنین روندی ناشی از هجوم کنترل نشده و بی رویه جمعیت به شهرها بوده است. بنابراین زاغه نشینی و حاشیه نشینی از مشکلات شهرهای امروزی است. اما باید توجه داشت از آنجا که پیاده کردن برنامه های توسعه بدون در نظر گرفتن شرایط کشورهای جهان سوم، با وجود همه پیشرفت هایی که برای این کشورها باعث شد اما از سوی دیگر سبب ایجاد مشکلاتی گردید؛ بنابراین برای مسأله حاشیه نشینی نیز باید متناسب با شرایط هر منطقه، برنامه ریزی های مناسب صورت گیرد چرا که نوع و شرایط تشکیل این محلات در هر مکان متفاوت است.
سکونتگاه های غیررسمی، سکونتگاه های افراد کم درآمد، سکونتگاه های نیمه دائم و موقتی، آلونک، سکونتگاه های خودرو، سکونتگاه های غیر مجاز، سکونتگاه های برنامه ریزی نشده، سکونتگاه های کنترل نشده، سکونتگاه های حاشیه نشین و سکونتگاه های نابهنجار یا نابسامان، اصطلاحات گوناگونی است که برای محلات کم برخوردار حواشی شهرهای به کار برده شده است. در کشورهای مختلف نیز برای نامیدن آن از اسامی گوناگونی استفاده شده که هر کدام بیانگر ویژگی های خاصی می باشد. سکونتگاه های فقیرنشین در کامبوج، سکونتگاه های کثیف در هندوستان، فاولاس در برزیل، دهکده مقوایی در ژاپن، سکونتگاه های موقتی در پاکستان، سکونتگاه های افراد بی خانمان در بنگلادش. در کشورهایی مانند هند یا برزیل این محلات با شرایط فاجعه آمیزی، جمعیت انبوهی را در در خود جای داده اند. زندگی در شهرها که آرزوی این جمعیت بوده است امروز در زاغه ها و در میان انبوهی از زباله و استفاده از آب های آلوده و فاضلاب ادامه پیدا می کند. اما حاشیه نشینی در ایران دارای شرایط متفاوتی است. فقر و عدم برخورداری از خدمات و امکانات شهری بیشتر باعث ایجاد شهرک های فقیرنشین شده است و زاغه نشینی و آلونک نشینی با وسعت کمتری به خصوص در اطراف چند کلانشهر تهران، مشهد، تبریز، زاهدان، اهواز و بندرعباس قابل مشاهده است. شهرک های مناطق حاشیه ای در پاکدشت و قیامدشت در اطراف تهران، زورآباد کرج، آخماقیه، خلیل آباد، داداش آباد، مارالان، آخماقیه تبریز، شیرآباد، باباییان و کریم آباد زاهدان، خواجه ربیع مشهد، خضر، طالقانی، شاه پسند، سنگ سفید همدان برخی از این شهرک ها و محلات حاشیه نشین است.
شناخت بهتر چنین محلاتی نیاز به آشنایی با تعریف ویژگی ها و خصوصیات آن دارد که با توجه به تنوع در انواع این نوع سکونت گزینی تعاریف متنوعی برای ان ارائه شده است. برخی از این تعاریف توصیف کننده شرایط سکونتگاه و برخی به موقعیت سکونتگاه اشاره دارند. آتال در مقاله ای تحت عنوان درگیر ساختن مردم فقیر، می نویسد: فقر می تواند به یک "شیوه زندگی" و یک "فرهنگ" مبدل شود و مردمی که با این فرهنگ زندگی می کنند شاید تا زمانی که در معرض شرایط یگرید که نسبتاً توأم با رفاه باشد، قرار نگرفته باشند و شروع به مقایسه نکنند، فشار فقر را احساس نکنند >1]
در واقع شاید وجود فقر و تبدیل آن به فرهنگ در بین ساکنان یک منطقه مانند حاشیه نشینان چیزی است که از بیرون قابل مشاهده است و این امکان محتمل است که واقعیت جاری در درون این محلات، چنین موضوع را نفی کرده یا با شدت کمتری بپذیرد. بنابراین شناخت همه جانبه، اولین موضوع در برنامه ریزی سکونتگاه های حاشیه ای یا غیررسمی است. بنابراین ابعاد مختلف چنین سکونتگاه هایی را در تعاریف گوناگونی که از آن ارائه شده است می توان دریافت. سپس نتایج حاصله بر اساس معیارهایی مشخص برای هر منطقه قابل انطباق خواهد بود.
بررسی انواعی مساکنی که در این گونه محلات و شهرک ها وجود دارند در تمایز آنها و آشنایی با هدف این پژوهش موثر است. زاغه با کندن کوه یا گودی در زمین آماده می شود. آلونک را فرد با استفاده از مقوا، حصیر، حلب، پلاستیک و یا قطعات کهنه ماشین ها سرپا می کند چیزی که در محله خاک سفید تهران وجود داشت. سکونت در نزدیکی کوره پزخانه ها، حلبی آباد، خانه های ساخته شده از حصیر به نام کپر، گرگین با دیوارهای معمولی ولی سقفی حصیری و اتاق های ساخته شده با خشت و بلوک انواع مختلف خانه هایی است که برای جمعیت فقیر نشین، سرپناهی را ایجاد کرده اند. ساکنان این خانه ها یا قشر فقیر و بی درآمد و کم درآمد شهری هستند و یا مهاجرانی که از روستاها و شهرها مهاجرت کرده و موفق به یافتن سرپناهی نشده اند. برخی از این افراد ساکنان دائمی این شهرک ها و برخی نیز به طور موقت و به اجبار در آن ساکن شده اند. به نظر برخی از محققان، حاشیه نشینی عبارت است از وضع زندگی تمام کسانی که در جامعه شهری ساکن اند ولی از نظر درآمد و بهره گیری از امکانات و خدمات در شرایط نامطلوبی به سر می برند. در واقع کلیه کسانی که از حالت تولیدی گذشته خود بیرون آمده و به صورت مازاد نیروی انسانی، در حاشیه شهرها سکنی می گزینند دارای یک زندگی حاشیه ای هستند .>2]
کلینارد در تعریف حاشیه نشینی چنین می گوید: حاشیه نشینی، خرده فرهنگی با مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهاست که در محل هایی با بهداشت کم، انحرافات اجتماعی و ویژگی های دیگر از جمله انزوای اجتماعی همراه است. رئیس دانا مناطق پیرامون شهرهای بزرگ را که به طور کلی محصول رشد ناهمگون شهری و انباشت تعارض آمیز و تنش زای سرمایه و بیکاری روستایی و انهدام ارتباطات خانوادگی -سنتی می باشد، حاشیه می نامد .>3] حاشیه منطقه واحدهای مسکونی رو به ویرانی، فرسوده و با تجهیزات ناقص در حاشیه شهرها، تسلط فرهنگ فقر در منطقه، جدایی گزینی توده ای مردم روستایی از جامعه شهری، شهرک های چسبیده به شهر با مواد و مصالح کم دوام ساختمانی، گوشه گیری منطقه از زندگی شهری، مهاجرت و سکونت بخشی از مردم روستاها در حاشیه شهرها .>4] پیران معتقد است در دهه اخیر با توجه به نقدهایی که بر اصطلاح حاشیه نشینی وارد شد به کارگیری اصطلاح سکونتگاه غیررسمی در متون علمی و رسمی رواج بیشتری یافت. از این دیدگاه واژه عام اسکان غیررسمی ناظر بر محل اسکان بخشی از جمعیت شهری است که خارج از بازار رسمی زمین و مسکن و بر پایه قواعد و قول و قرارهای خاص خود، مسکن را تهیه می کنند و مسکن به دست خود ساکنان این گونه مکان ها ساخته شده است .>5]
فضاهای زندگی غیررسمی و نامتعارف شهری که بازتاب فضایی بیمارگونه از اقتصاد و مدیریت ضعیف و برنامه ریزی فضایی-منطقه ای و معلول بی عدالتی های اجتماعی-اقتصادی در سطوح ملی-استانی و محلی است. در واقع سکونتگاه های غیررسمی و نابسامان شهری، در واقع شکل بی ضابطه ای از تجمع مکانی گروه های کم درآمد اغلب مهاجر در نقاط آسیب پذیر شهر می باشد که به صورت کاملاً خودرو و فاقد مجوز رسمی از نهادهای قانونی شهر ایجاد میشود.
این نواحی به دلیل سرعت پیدایش و عدم نظارت دستگاه های اجرایی از استانداردهای قابل قبول زیستی بی بهره بوده و عمدتاً فاقد نظام شکل یافته و مطلوب سکونتی هستند که در پاسخگویی به نیز سرپناه به وجود می آیند .>6] برودر1 در تعریفی از حاشیه که محدوده آن را مشخص می کند این طور بیان می کند: مرز بیرونی حاشیه شهری به عنوان حد نهایی ناحیه ساخته شده مرکز کلان شهری تعریف شده بود. حاشیه آن طور که ما آن را تعریف می کینم، شامل نواحی مسکونی همگن با عمری نه بیش از 15 سال خواهد بود. وی تشخیص منظر حاشیه کلان شهرها را نیز با تفاوت کاربری های اراضی ممکن می داند .>1] سکونتگاه های غیررسمی بخشی از بافت شهری هستند که عمدتاً مهاجرین روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده اند و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعه شهری - طرح های جامع و تفصیلی - در درون و خارج از محدوده قانونی شهرها به صورت خودرو به وجود آمده اند. عمدتاً فاقد سند مالکیت هستند و از نظر ویژگی های کالبدی و برخورداری از خدمات و زیرساخت های شهری به شدت دچار کمبود هستند .>7]
تحقیقی که در سال 1372 تحت عنوان حاشیه نشینی در ایران توسط مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران انجام شد، عنوان حاشیه نشین را نامی توأم با تحقیر قلمداد می کند و خصوصیات زیر را برای ساکنین سکونتگاه های خودرو قائل می شود حاشیه نشینان و مکان حاشیه نشینی ثابت نیست، حاشیه نشین در طول زمان با اجتماع شهری پیوند می خورد. از نظر اقتصادی دارای مهارت و درآمد و شغل ثابت می شود. پیوندهای اقتصادی اشت با روستا کم رنگ و عادات زیستی اش منطبق بر جامعه شهری می شود .> 1] حاشیه نشینان کسانی هستند که در سکونتگاه های غیرمتعارف با ساکنین بافت اصلی - شهر - زندگی می کنند. گروه های مزبور بیشتر بر اثر نیروی دافع خاستگاه چون فقر و بیکاری و کمتر عوامل جاذب شهری، از زادگاه خود-روستا، ایل یا شهر- رانده شده و به شهرها روی آورده اند. از آنجا که اکثریت این گروه ها بی سواد بوده و مهارت لازم را جهت جذب در بازار کار شهر ندارند، عامل پس ران شهری نیز آنها را از شهر رانده و به حاشیه کشانده است .>8] حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می کنند و جذب نظام اجتماعیاقتصادی شهر نشده اند .>8]
به طور کلی حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی آن نشده اند. حاشیه نشینان به دلیل بضاعت کم مالی با توجه به توان اقتصادی نتوانسته اند خود را با ساکنین متن حاشیه تطبیق دهند. این عدم سازگاری اجتماعی سبب نفی آنها به مناطقی است که بتوانند زمینه جذب آنها را فراهم کند .>9] مساکن آنها با مصالح ارزان قیمت و گاه دست دوم، عمدتاً یک طبقه، به وسیله خود ساکنان در بافتی فشرده با دسترسی نامناسب ساخته شده اند.
ساخت و ساز، تملک و تصرف زمین و تأمین خدمات زیربنایی در آنها خارج از چارچوب های معمول و متعارف رسمی صورت می گیرد .>10@ جامعه شناسان در تعریف افرادی که در حریم شهرها سکونت دارند چنین می گویند: معمولاً حاشیه نشینان را کسانی تشکیل می دهند که در شهرها زندگی می کنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمی برند. این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند در عین حالی که فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کرده اند اما خود را شهری می دانند - ربانی، . - 282:1385 به طور کلی ویژگی های مشترک تعاریفی که برای حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی یا خودرو بیان شد، فقر، دستمزدهای پایین، سطح سواد پایین، عدم مهارت و تخصص است.
سابقه حاشیه نشینی در ایران
گرایش به شهرنشینی و آغاز مهاجرت ها با حجم زیاد از روستا، مربوط از دهه 1340 است اگرچه پیش از آن یعنی از اوایل سال 1300 چنین رونی آغاز شده بود اما بسیار کند و بطئی بود و از 1341 است که اصلاحات ارضی به عنوان موتور محرکه، این جابه جایی ها را شدت بخشید.
در ایران بیشترین نرخ رشد جمعیت شهری مربوط به سال های1345-65 است. در این دوره، وقوع تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران، اصلاحات ارضی در دهه 40 و از بین رفتن نظام متعادل اقتصادی کشور تحت تأثیر وقع انقلاب اسلامی ایران و جنگ ایران و عراق در دهه 60، به مهاجرت های روستایی-شهری دامن زده و رشد شهرنشینی را تسریع نمود. دولت به دلیل مشکلات اقتصادی قادر به ارایه امکانات به تازه واردان شهرها نبود و در نتیجه جمعیت مهاجر وارد شده به شهرها، به مناطق حاشیه ای رانده شده و از نظر برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی نیز با محرومیت روبرو شدند. بنابراین آغاز پدیده حاشیه نشینی در ایران و رشد آن عمدتاً از سال 1320 به بعد، به ویژه دهه 1340 است .>11] یعنی این مناطق پس از ورود و استقرار سرمایه داری وابسته و رشد شهری به ویژه از اوایل قرن حاضر 1320 - ه.ش - به بعد شکل گرفت. .>12]