بخشی از مقاله

چکیده:

باتوجه به بحران خیز بودن ایران و ووقوع حوادث طبیعی و انسان ساز در طول سالهای اخیر در کشورمان که به جرات می توان گفت انواع و اقسام آن در سالهای اخیر اتفاق افتاده است در نتیجه با توجه به آنکه ممکن است از حوادث تهدیدات امنیتی توسط دشمنان قسم خورده این مرز و بوم تدارک شود لزوم بحث از تهدیدات امنیتی ناشی از بحرانهای طبیعی و انسان ساخت اجتناب ناپذیر خواهد بود.بنابراین موضوع مورد بحث در خصوص تهدیدات امنیتی بحرانهای طبیعی و انسان ساخت خواهد بود.هدف عمده این تحقیق نیز پیشگیری از بروز حوادث امنیتی با سوء استفاده از حوادث طبیعی یا ایجاد بحرانهای گوناگون برای نا امن کردن فضا است.

روش تحقیق نیز عمدتا کتابخانه ای و در موارد محدودی براساس بررسی میدانی خواهد بود؛ و راهکارهای مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از بحران های طبیعی وانسان ساخت بیان شده است.این راهکارها عبارتند از:-1 لزوم مدیریت بحران.-2پدافند غیر عامل یا دفاع شهری.- 3لزوم نگاه انسانی و اجتماعی به امنیت اجتماعی.-4لزوم توجه به امنیت محیط زیستی -5 لزوم توجه به امنیت غذایی.-6قاعده هشدار -7.توجه به کارکرد نیروهای انتظامی.استفاده از این راهکارها باعث خواهند شد تا تهدیدات امنیتی به حداقل خود رسیده و زمینه ای برای نفوذ دشمنان این مرز وبوم فراهم نشود.

کلمات کلیدی: تهدید امنیتی،بحران های طبیعی،حوادث غیر مترقبه-،حرانهای انسان ساخت،پدافند غیر عامل یا دفاع شهری

مقدمه:

عصر مدیریت و آموزش ارتباطات سریع،ما انسانها را به یک دهکده جهانی تبدیل کرده ودر این دنیای پیچیده،شمار فرصتها،تهدیدات محیطی و در واحد زمان افزایش یافته است،به طوری که ما شاهد معضلات و بحرانهای شدیدی هستیم که حل آن نیاز به آگاهی و آمادگی قبل از وقوع حادثه یا بحران را طلب می کند.تجربه نشان داده است یکی از اصول اساسی مقابله با سوانح،آمادگی در مقابل حوادث غیرمترقبه می باشد که شرط اولیه آن را ارتقا آگاهی های عمومی،ایجاد شناخت،احساس مسئولیت و مشارکت عامه در کسب آمادگی با سوانح،ایجاد پتانسیل خود امدادی و ارتقاء دانسته های افراد با هدف کاهش آسیب پذیری می باشد.در کنار آمادگی های روانی و فنی باید مراقب ناامنی های ناشی از حوادث غیر مترقبه و بحرانهای انسان ساخت بود.

در واقع استراتژی حمایتی که هدف آن مقابله با تهدیدات و مخاطرات است ودر اینجا امنیت انسانی شکلی حمایتی و محافظتی دارد زیرا بنیان آن بر این تصور است که افراد و جوامع در معرض تهدیداتی نظیر سوانح غیر مترقبه قرار دارند.گزارش حوادث جهانی نشان می دهد که نحوه تعامل و حل بحران با سطح توسعه یافتگی ووجود زیرساختهای اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و سیاسی هر کشور رابطه مستقیم دارد.موضوع نوشتار زیر در خصوص تهدیدات امنیتی ناشی از بحرانهای طبیعی و انسان ساخت است.برای نیل به مقصود ابتدا در مبحث اول کلیاتی در خصوص موضوع مذکور بیان خواهد شد.در مبحث دوم اقسام تهدیدات امنیتی ناشی از بحرانهای طبیعی و انسان ساخت بیان خواهد شد.و در مبحث نهایی راه حل مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از بحرانهای طبیعی و انسان ساخت بیان شده است ودر پایان مطابق تحقیقات علمی به نتیجه گیری از مباحث مطروحه خواهیم پرداخت.

مبحث اول:کلیات و مفاهیم:

گفتار اول:تهدید و امنیت وامنیت ملی:

الف:تهدید: :تهدید خطری بالقوه و بالفعل است به عبارت دیگر تهدید مفهومی به کلی انتزاعی است به صورتی که تعیین زمان و چگونگی مورد تهدید واقع شدن به سادگی امکان پذیر نمی باشد.

ب:امنیت: امنیت به مفهوم رهایی از ترس و خطر و احساس دوری از هرگونه تعهد ودر واقع عبارت است از:جلوگیری از نقض و تعرض بالفعل.[1]نیاز به امنیت یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسانها از آغاز زندگی بوده و از جمله موضوعاتی است که از آغاز تشکیل جوامع ذهن بشر را به خود معطوف نموده،امنیت به این معنا پیوند عمیقی با ساختارهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد و همان گونه که مازلو بیان می کند یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان بعد از نیاز به فیزیولوژیک است..[2]

دانش جامعه شناسی،امنیت را در بستر روابط و مناسبات سیاسی،اجتماعی در سطح جامعه ودر میان شهروندان مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد.همچنین سه رکن اساسی این حوزه را باید امنیت اجتماعی-سرمایه اجتماعی و جنبش های اجتماعی دانست،که ترسیم جامعه شناسی امنیت بدون این سه مولفه میسر نیست.زیرا با ترسیم این سه شاخص می توان به مکانیسم ایجاد و گسترش امنیت در زمینه اجتماعی متمرکز شد.بنابراین در جامعه شناسی امنیت متغیرهایی مانند وفاق اجتماعی،همکاری گروهی،احساس تعلق خاطر به ارزشهای اجتماعی،سرمایه و ظرفیت اجتماعی،گروه اندیشی،اعتماد اجتماعی،تشکل ها و جنبش های اجتماعی و به طور کل مرجعیت گروه به مثابه شکل دهنده امنیت و احساس ایمنی مورد بحث قرار می گیرد. براساس مطالعه چنین شاخص هایی است که شکنندگی یا استحکام اجتماعی واحدهای سیاسی مشخص می شود.[3]

سیاست های فرا ملی در رابطه با امنیت انسانی یا اصولی فراگیر هستند که به عنوان محورهای کلیدی در کنار در گیر سیاست ها به تحقق توسعه متوازن و پایدار یاری می رسانند و باعث جایگاه عدالت اجتماعی به عنوان ابزار ارتقای رشد و توسعه خواهند بود.امنیت و میزان آن برای تمام نظامهای سیاسی و شهروندان صرفنظر از سطح توسعه اقتصادی،اجتماعی و نوع ایده لوژی،از مهمترین و با اولویت ترین مسائل به شمار می آید.ارضای نیازهای ایمنی،یک احساس ذهنی مثبت به دنبال دارد که به موجب آن انسان،احساس جسارت و شجاعت بیشتری می کند.[4]همچنین ارضای نیاز ایمنی،حرکت به سمت ارضای نیازهای بالاتر را امکان پذیر می سازد و فرد را به ظاهر شدن و کسب مهارتها و تسلط برمی انگیزد.

امنیت یعنی رفع خطر و رفع خطر یعنی استفاده بهینه از فرصت.بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که امنیت دارای دو عنصر اساسی تهدید و فرصت است و برقراری امنیت منوط به رهائی نسبی از تهدید و بهره گیری بهینه از فرصتهاست.[5]به این ترتیب،امنیت شامل دو وجه است،در وجهی تحقق امنیت در گرو نبود خطرست و در وجه دیگر کسب فرصتها و تضمین منافع وارزشها.یکی از حوزه هایی که باید به آن توجه کرد جامعه شناسی امنیت است که باید به آن توجه کرد.امنیت اجتماعی،اقتصادی و سایر امنیت ها کاملا بستگی به امنیت انسانی دارد و بدون امنیت انسانی،امنیت در جامعه ایجاد نخواهد شد،برای ایجاد امنیت باید اختلافات موجود در جامعه حل و فصل گردد.

اگر مرجع یا مراجعی که به اختلافات رسیدگی می کنند بتوانند در مقام حل و فصل اختلافات کارکرد مقتدرانه ای داشته باشند،احساس امنیت در جامعه ایجاد خواهد شد.چنانچه امنیت انسانی در جامعه تحقق نیابد،صحبت از توسعه و ترقی و تکامل ودر آن جامعه حرفی عبث و بیهوده خواهد بود.بحث امنیت در ابعاد مختلف به یکی از مهمترین موضوعات برای علوم انسانی شده است.طرح صحیح مساله اجتماعی امنیت و ابعاد آن امری تخصصی است،لذا باید اصحاب تخصص آن را انجام دهند.زیرا در صورتی که عامه مردم به طور صحیحی درک ناتوانی در تشخیص و شناخت وضیعت موجود دارند،همچنین مردم وضیعت روشن آینده و عدم ارزیابی دقیق مقدرات و محدودیت های گذار از وضیعت را برای رسیدن به حد مطلوب ندارند،به همین دلیل قادر به حل مساله نیستند.

شارون بر این باور است که»جامعه شناسی همواره محققان و اندیشمندانی را به خود جلب کرده است که آرزوی فهم علل و عوامل تیره بختی و برقراری عدالت اجتماعی در جهان را در سر پرورانده اند.[6]امنیت انسانی یکی از فراگیر ترین ابعاد امنیت است که با آسایش،رفاه و ایمنی شهروندان جامعه در ارتباط است.در سالهای اخیر وقوع چندین رخداد از جمله سیل در استانهای کشور به خصوص استانهای تهران و البرز،آتش سوزی در جنگل های مختلف و پالایشگاهها و مراکز پتروشیمی،آلودگی محیط زیست و ...ضرورت توجه به مسائل مرتبط با امنیت انسانی را بیش از بیش آشکار ساخت.

ج:امنیت ملی: امنیت ملی حالتی است که ملتی فارغ از تهدید از دست دادن تمام یا بخشی از جمعیت،دارایی و یا خاک خود به سر می برد.[7] منافع ملی،منافع مردم نیست،بلکه همواره همان منافع نخبگان سیاسی و اقتصادی حاکم است.سرمایه داری جهانی نشات گرفته از شرکتها،به دنبال سود و منفعت است و به دنبال ارضاء نیازهای انسان یا تحقق استقلال نیست.ساختارها،نهادها و رویه هایی که ژئو پلتیک حاکم و سرمایه داری جهانی را به وجود آورده اند،موانع اصلی تحقق امنیت انسانی هستند.[8]رهیافت های رئالیسم و لیبرالیسم با محور قراردادن روابط بین دولتی و امنیت دولت،حضور دولت را جهت ایجاد نظم و امنیت لازم دانسته اند.از سوی دیگر منفعت گرایان نیز با تاکید بر منافع ملی - مرکانتلیسم - دولت و شرکتهای خصوصی ووابسته به دولت را سامان ده هر گونه نظم اجتماعی می دانند.در این میان مکتب نئولیبرالیسم با تاکید بر چهار اصل آزاد سازی،خصوصی سازی،حذف نظارت دولت و در عرصه ارتباطات و فن آوری اطلاعات-کالا سازی اطلاعات،مشکلات و مخاطراتی را برای امنیت انسانی به دنبال داشته است.[9]

گفتار دوم: بحران وسانحه:
الف:بحران::بحران، یک حادثه، واقعه و یا جریانی است که رخ داده و سیستم را از کارکرد منظم خود باز می دارد. یعنی حرکت منظم سازمان، مجموعه، شهر یا امثالهم را از کار می اندازد یا فلج می کند و یا باعث تأخیر در روند اجرای فعالیت ها، مأموریت ها و اهداف سیستم می شود.به عبارتی دیگر؛ بحران، بروز ناگهانی نیرو یا مجموعه ای از نیروهای مخالف و غیرقابل پیش بینی است که بنیاد و محوریت یک حرکت هدفمند را تحت تأثیر مخرب خود قرار می دهد و در صورت عبور نکردن از آن، صدمات جبران ناپذیری به اساس حرکت منطقی و روند جامعه وارد می آورد. برخی از دانش پژوهان،بحران را در معنای فشار،اضطراب،فاجعه،خشونت،فرصت خطرناک یا خشونت احتمالی به کار می برند.

علوم اجتماعی،بحران را اختلال شدید جمعی در به هم ریختگی تعادل گروهی می بیند،که در آن عناصر جامعه هماهنگی خود را از دست می دهد.[10]براساس قانون تاسیس سازمان مدیریت بحران:»شرایطی است که در اثر حوادث،رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی به طور ناگهانی یا غیر قابل کنترل به وجود می آید.« دبیرخانه راهبرد بین الملل برای کاهش خطر بلایا وابسته به سازمان ملل متحد،در جدیدترین بیانیه خود بحران را از هم گسیختگی جدی درعملکردهای یک جامعه که منجر به ایجاد خسارات انسانی،سرمایه ای و یا زیست محیطی برمی گردد تعریف کرده است.براساس تعریف بانک داده های پایه بحرانها و فوریت ها،بحران عبارت است از موقعیت یا حادثه ای که پاسخگویی به آن فراتر از ظرفیت های موجود بوده و برای مدیریت و کنترل آن به درخواست کمک از محل خارج از وقوع بحران نیاز است.

بحران به مثابه نقطه چرخش در رویدادها و جریان امور است که با پیامدهای غیر منتظره ای نیز همراه بوده،کارکرد یک نظام را با عدم تعادل و چالش مواجه می کند و شرایط و الزام هایی را بر روابط و تعامل های درونی و اولویت های نظام وارد و فرایندهای مدیریت از جمله حوزه تصمیم گیری را وادار به واکنش در شرایط عدم تعادل و فشار روانی می کند.مدیریت بحران چهارچوب مناسبی برای فرماندهی،کنترل،هماهنگ سازی و به کار گرفتن راهبردهای تحدید بحران است که از رهگذر آن نوعی فرایند سازی پیشگیری و کنترل بحران در ساختار ماموریت ووظایف بخش های مقابله با بحران شکل گرفته و نهادینه می شود.

ب سانحه: به وقوع ناگهانی یک واقعه که سبب اختلال در عملکرد معمول یک جامعه می شود و موجب خسارات به جان ومال،زیر ساختها،خدمات اساسی یا سیستم دامپروری و کشاورزی گردد،به حدی که از ظرفیت پاسخ یا مقابله منابع خود جامعه سانحه دیده با شرایط جدید فراتر بوده و نیازمند کمک نیروهای خارج از جامعه می باشد،می گویند.

مبحث دوم:اقسام تهدیدات امنیتی ناشی از بحرانهای طبیعی و انسان ساخت:

گفتار اول:طرح بحث:بحرانها و تهدیدات طبیعی و بحرانهای انسان ساخت،تحولات گسترده ای پیدا کرده است ودر نتیجه ممکن است باعث تهدیدات امنیتی شود.

بحرانها به دو دسته کلی تقسیم بندی می شود:بحرانهای انسان ساخت و بحرانهای طبیعی.

-1بحرانهای انسان ساخت:بحرانهای انسان ساخت بحرانهایی هستند که ناشی از عملکرد و یا طرح و نقشه قبلی انسانها و فراگیر باشند.این بحرانها انواع متعددی دارند و بسیار پیچیده تر از بحرانهای طبیعی هستند:مثل بحرانهای اجتماعی یا اقتصادی که ناشی از عملکرد نادرست و یا طرح و نقشه دشمنان است که گریبانگیر جامعه می شود.بحرانهای انسان ساخت گاهی با انگیزه های بسیار مشخص،قوی،خصمانه و سود جویانه طرح ریزی می شود مثل:بحران جنگ.بحران جنگ بزرگترین و سخت ترین بحرانی است که در طول تاریخ تمدن بشری وجود داشته است.بحران جنگ خود عامل بحرانهای مهم دیگری همچون بحران اقتصادی،امنیتی و بحرانهای انسانی چون کمبود منابع غذایی و شیوع بیماریهای مختلف و بحرانهای دیگر می شود.بنا بر گزارش سازمان بحران جهانی در سال2011 بحرانهای ساخت بشرتقریباً %43 بیشتراز بحرانهای دهه 1991بوده است . سیل، باران سیل آسا،زلزله و بیماریهای عفونی به ترتیب %19، %17 ، %5 ، %7 بوده است .بحرانهای دست بشر همانند تصادفات، جنگ، اعمال تروریستی عامل بزرگ تهدید سلامتی بشر بوده است و بیشترین بحران در آسیا بوده است.[11]

-2بحرانهای طبیعی:منشاء حوادث طبیعی خدا است و علت حوادث طبیعی قوانین حاکم بر طبیعت است.سوانح طبیعی و انسان ساخت - حادثه فناورانه یا منازعه های مسلحانه - دارای ویژگی های مشترک زیر است:

-1قطع روند طبیعی زندگی به شکل بسیار سخت و ناگهانی.

-2آثار ناگوار انسانی،شامل مرگ و میر،آسیب دیدگی جسمی،روانی و بیماری.

-3صدمات جدی به ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و زیر بنایی ملی،

-4رشد سریع و ناگهانی نیاز به تامین احتیاجات اولیه.[12]

جنگ،اغتشاش،تجاوز،نسل کشی و...از بزرگترین و مهمترین نگرانی بشر در طول تاریخ به شمار می رود.جنگ،ناامنی،نابسامانی و هرج و مرج خساراتهای مادی و معنوی بی حسابی را بر حیات فردی و جمعی بشر تحمیل نموده اند و چالش های عمده ای را در مسیر ترقی و تکامل و هم زیستی و هم رنگی انسانها به وجود آورده اند،به این خاطر دسترسی به امنیت یکی از آرمانها و آرزوهای دست نیافتنی انسان در گذشته و حال به حساب می آید.[13]

گفتار اول:تهدیدات امنیتی ناشی از بحرانهای انسان ساخت:

الف:آلودگی محصولات غذایی و تغییرات اقلیمی:استفاده نادرست و بیش از حد کودها و سموم سبب می شود تا محصولات کشاورزی دارای ترکیبات مخاطره آمیزی گردند که خود دارای دو اثر نامطلوب مهم می باشد:-1محصولات کشاورزی یا به طور مستقیم توسط انسان مورد استفاده قرار می گیرند در نتیجه ورود این ترکیبات باعث می شود سلامتی مردم به مخاطره بیافتد.

-2این سموم تنها آفات را در بر نمی گیرد بلکه چرخه اکولوژی طبیعت را بهم می زند. سدها در صورت عدم برنامه ریزی صحیح،برای امنیت ملی کشور خطرناک می باشد.

طی یک و نیم دهه اخیر،آب و هوای ایران دچار تغییرات فزاینده ای شده است که پیامد آن در قالب افزایش دما،تغییر الگوی بارش و کاهش بارش نمود یافته است.افزایش آسیب های طبیعی و انسانی برخاسته از تغییرات یاد شده در کشور گویای ناکارآمدی مدیریت کنونی در رویارویی با چنین بحران هایی است.از جمله این بحرانها،خشکیدن دریاچه ها،پیدایش و افزایش کانون های ریزگرد ساز داخلی،افزایش سیلابها،فزایندگی نابودی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید