بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله با هدف تبیین جنبه های مختلف سیاسی در بحث جهانی شدن تدوین شده است. تردیدی نیست که جهانی شدن علاوه بر اینکه عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره را دگرگون نموده، در عین حال ساختار سیاسی را نیز در جوامع ملی تحت الشعاع قرار داده است. اکنون این پرسش مطرح است که تأثیرات و پیامد های جهانی شدن در عرصه سیاسی کدامند؟ همچنین جهانی شدن پروسه است یا پروژه؟ در این ارتباط، جهانی شدن یک جریان مستمر از مسیر تاریخی بین المللی شدن است که موجب افزایش وابستگی کشورهای جهان به یکدیگر شده است.

این نوشتار، با استفاده از روش تحلیل مفهومی و روش توصیفی، ضمن شناسایی پیشینه تاریخی جهانی شدن و تعریف آن، به واکاوی ابعاد و پیامد های گوناگون جهانی شدن سیاست از قبیل اقتدارزدایی و تضعیف حاکمیت دولت ها، گرایش به دموکراسی و احترام به حقوق بشر و نیز چالش های فرارو از نظر تأثیرپذیری از این فرایند می پردازد.

واژه های کلیدی: جهانی شدن، دموکراسی، تضعیف حاکمیت ملی، جهانی شدن سیاست.

مقدمه

فرایند جهانی شدن مشتمل بر مجموعه ای از بایدها و نبایدهای مرتبط با زندگی عملی جوامع انسانی است; جهانی شدن در عرصههای گوناگون زندگی برخی ارزش ها و آرمان ها را به جوامع می آموزد و مواضع آنان را در برابر حوادث و پرسشهای جاری روشن می کند و تا حدی راهنمای عمل ایشان قرار می گیرد.به عبارت دیگر، جهانی شدن مستلزم دوباره نگری در روابط انسان ها و مقتضی تجدیدنظر در فهم و درک دیگران است.

جهان در عصر جهانی شدن، متکثّر است و همچنان که به همگان تعلّق دارد، همگان در قبال آن احساس مسئولیت می کنند. در وضعیت جدید، »جهان خانه همه جهانیان است« و دفاع از تمام نقاط آن، به همان اندازه اهمیت دارد که دفاع از محل سکونت شخصی، و تهاجم به هر نقطه یا تهدید منافع حیاتی در سطح جهان، هجوم بر هر فرد و به خطر انداختن منافع اختصاصی او به شمار می آید. بنابراین، رهبری و رهروی در جهان جدید، تابع نظام وابستگی متقابل و متأثّر از داد و ستدهای طرفینی در ابعاد گوناگون است و قدرت، سیاست، اقتصاد و فرهنگ در چارچوپ این نظام تعریف می شوند.

همین وابستگی متقابل و احساس جهان وطنی، موجب می شود تا افراد و جوامع در دیدگاه ها، نظرات و آراء جزم اندیشانه و لزوماً بر حق بینانه شان تجدیدنظر کنند و زندگی شان را در قبال پرسش ها، آرمان ها و تعاملهای جدید نظم بخشند. به نظر میرسد جهانی کاملاً متفاوت از نظام وستفالی در حال شکلگیری است. در میان، یا در ذیل همه این تحولات، دگرگونیها و تلاطمها، بخشهای عمدهای از انسانها همچنان همانند گذشته ظاهراً ابدی خود گامهای ابدی برمیدارند. آنها یا جهانی شدن را نمیشناسند و یا اینکه صرفا تحت تأثیر منفی امواج آن قرار گرفتهاند.

اگر تلاش برای عرضه تصویر و تبیین جامع از فرآیند جهانی شدن نیاز و ضرورتی استراتژیک نباشد، دست کم میتوان گفت که ضرورتی اخلاقی است که از رسالت جامعهشناسی برمیخیزد. جهانی شدن در عرصه تولید به دانش، دانایی، تفکر و در حوزه قدرت به تکثر و جامعه سیاسی تاکید دارد. جهانی شدن بر اساس اهداف خود دارای تبعات مثبت و منفی در هر واحد سیاسی خواهد بود. جهانی شدن چند پیام اساسی را برای حوزه دولتمداری دارد.

که برخی از آنها عبارتند از: متکثر نمودن عرصه قدرت، تفویض اختیار و توزیع اقتدار به صورت قانونی، بسط و گسترش نهاد های رقابت آفرین و مشارکت ساز و نیز کوچک نمودن دولت ها در عرصه حاکمیتی است. بنابراین حاکمیت در فضای جهانی شدن به زیر ذره بین رفته است، در عصر جهانی شدن حکومت ها با بازیگران غیر رسمی و غیر حکومتی مواجه شده اند که تنها راه ایجاد زمینه همکاری با آنها است. زیرا دولت مجازی در کنار دولت سرزمینی تولد یافته است. بر این اساس می بایست حکومت های همه کاره و چاق خود را لاغر نموده تا بتوانند با کاروان جهانی شدن همراه گردند. جهانی شدن پروسه ای است که کشورها بر اساس الزامات جهانی، به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می بایست به آن ملحق گردند.

فرایند جهانی شدن از لحاظ سیاسی، با ظهور و گسترش اختیارات نهادهای سیاسی جهانی همچون بانک جهانی، تحوّلات چشم گیری در حوزه محدود شدن قدرت و حاکمیت دولت های ملّی رخ می نمایند. به طور کلی، در فرایند جهانی شدن، ویژگی های اصلی دولت ملّی همانند اهمیت و نقش مرزها در حال زوال قرار می گیرند. باید از ظهور جامعه مدنی جهانی سخن گفت. جنبش های فرهنگی و اجتماعی بین المللی جزیی از این جامعه هستند و به مسائل و موضوعاتی همچون رعایت حقوق بشر و دموکراسی و آزادی های مدنی از جانب دولت های ملّی نظر دارند که از حدود توانایی و دید دولت های ملی بسی فراتر می روند.

کِیت، جهانی شدن فرآیندی است که در بستر دگرگونی ها، چالش ها و ضرورت های بین المللی شکل می گیرد. جهانی شدن فرآیندی غربی است چرا که ارزش های شکل دهنده، استدلال های توجیه کننده، خاستگاه تاریخی، چارچوب های ایجادکننده و نتایج پی آمدهای متصور بر آن نشانگر این واقعیت است.

پیشینه تاریخی جهانی شدن

زمان چندانی از کاربرد واژه جهانیشدن نمیگذرد. در سال 1965 م مارشال مک لوهان، نام دهکده جهانی را بر کتابِ جنگ و صلح در دهکده جهانیِ خود گذاردبرخی. اصطلاحِ دهکده جهانی را سرآغازی بر شکل گیری اصطلاحِ جهانی شدن می دانند. با این وصف، استعمالِ واژه جهانی شدنو یا مشتقّات آن تا دهه آخر قرن بیستم محدود باقی ماندند. از این رو، جای تعجب نیست که تا سال 1994 م فهرست کتاب های موجود در کنگره امریکا، که از واژه جهانی یا  جهانی شدن  استفاده کرده باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید