بخشی از مقاله
چکیده
مکتب حیاتبخش اسلام، بر اساس جهانبینی و نگاهی که به انسان و جهان دارد، براي مردم و حاکمان جامعه، وظایف و اهدافی در نظر گرفته است، تا بدین سان، نظام سیاسی مورد نظر اسلام، جامعه را به سمت آرمانهاي مطلوب هدایت کند.یقینا تشکیل حکومت اسلامی نیازمند به پشتوانه هاي مردمی است . پرسش اصلی این است که »حقوق متقابل مردم و دولت اسلامی کداماند؟« این مقاله با روش توصیفی درصدد تبیین اهداف و وظایف مردم و دولت اسلامی در قبال هم است.حاصل اینکه، هدف اساسی اسلام، تکامل همهجانبه انسان، برپایی عدالت و از میان برداشتن دیکتاتوران متکاثر ؛ و مردم در مقام پذیرش و تشکیل حکومت، به عنوان منبع قدرت، جایگاه اساسی دارند.
کلمات کلیدي
حاکمیت، حکومت دینی، مشروعیت، مقبولیت، مردم
.1 مقدمه
بر اساس جهانبینی و نگرش اسلام به جهان و انسان، در این مکتب حیاتبخش، حکومت به منزله ابزاري براي تکامل انسان است؛ اهداف و وظایفی که براي دولت اسلامی مقرر کرده است نیز در همین راستا میباشد. بهطور مسلم بسیاري از آنچه به عنوان اهداف یا وظایف براي دولت اسلامی بیان شد، سایر حکومتها نیز براي خود بیان میدارند، اما تعاریف و مصادیق این اهداف در نظام هاي گوناگون، متفاوت است.کمال انسانی اولین و مهمترین هدف حکومت را تشکیل میدهد و ساختن جامعهاي که در آن فضایل اخلاقی و انسانی، زیربناي روابط افراد را تشکیل دهد، وظیفه مهم این حکومت را تشکیل میدهد. نقش مردم در حکومت اسلامی از مباحث مهمی است که به رغم پیشینه و قدمت این مسأله در فقه سیاسی، این مولفه همچنان بحث روز است و گذشت زمان غبار کهنه گی بر آن ننشانده و از اهمیت آن نکاسته است. این نوشتار ضمن تعریفی اجمالی از حکومت و حاکمیت اسلامی به بیان حقوق متقابل مردم و حکومت اسلامی پرداخته است.
.2 بیان مسأله
بر اساس مبانی دینی و قرآنی و سیره پیامبر - ص - و ائمه معصوم - ع - مردم در برپایی، حفظ و تداوم حکومت اسلامی نقش محوري را دارا می باشند . حضور مردم در همه عرصه هاي فرهنگی،اجتماعی،اقتصادي ،سیاسی و ... و نقش آفرینی فعال آنان ، از ویژگی هاي حکومت اسلامی است. رابطه امام - حاکم - و امت درحکومت اسلامی و وظایف و حقوق و مسئولیت هاي متقابل آنان از ویژگی هاي منحصر بفرد نظام مردم سالاردینی است که در سایر نظام هاي مردم سالار بصورت ناقص ، بخش هایی از آن دیده می شود. هر چند در این میان ، جریان اندیشه سیاسی غرب با بهره مندي از امکانات سخت افزاري و نرم افزاري توانسته دیدگاه خود را بر سایر واحدهاي سیاسی تحمیل نماید، به گونه اي که اصطلاحات و آموزه هاي غربی در نظام هاي سیاسی مختلف به کار گرفته شده است.
.3 چارچوب و مبانی نظري
.1,3 تعریف مفاهیم
.1,1,3 حکومت
حکومت عبارت است از مجموعه نهادهاي فرمانروا، وظایف و اختیارات هر کدام از آنها و روابطی که میان اندامهاي حکومتی موجوداست.[1]درفرهنگ سیاسی آمده است:حکومت یعنی، تشکیلات سیاسی و اداري کشور و چگونگی روش اداره ي یک کشور یا واحد سیاسی .[2]
.2,1,3 حاکمیت
حاکمیت در لغت به معناي تفوق و برتري است،و اصلاحاً در بعد حقوقی آن به معناي حق صدور اوامر بلاشرط است. براین مبنا،حاکمیت مطلق،به معناي حق فرمانروایی بی چون و چرا بر تمامی افراد است.در حاکمیت نیروي خواستن،قدرت آمره و نیروي فرماندهی مستقل وجود دارد .[3]
.3,1,3 لزوم حکومت دینی
بر اساس آیه ي شریفه ي"وما اَرسلنامْنرسولٍالالیطاعبِاذْنِ ِاالله " - نساء، - 64؛ " وما هیچ پیامبري را نفرستادیم مگر به این منظور که به امر خدا فرمانش برند" ، مسأله حکومت، مسأله اساسی همه پیامبران الهی بوده و از ضروریات و لوازم زندگی بشر محسوب می شود. با کمی دقت در اهداف اصلی پیامبران الهی روشن می شود که رسیدن به اهداف بزرگی چون رهانیدن آدمی از سلطه و اسارت بیگانگان و در نتیجه اعطاي حریت و آزادي به وي ، تعلیم و تربیت فراگیر بشر، احیاي ارزشهاي انسانی، اقامه ي قسط و عدل و مردم گرایی، و اکمال و رساندن آدمیان به تعالی و رشد الهی و رستگاري، همه و همه مستلزم برپایی تشکیل حکومت است،و اجراي این برنامه ها و اصول به این آرمانها بدون ابزار حکومت امکان پذیر نیست.و در واقع، حکومت و نظام و سیاست،وسیله و اجراي اهداف پیامبران است.
.4,1,3مشروعیت
مشروعیت داراى معانی متعددى است. در اصطلاح رایج منظور از مشروعیت این است که براساس چه ملاك و با اتکا به چه منبع یا منابعی،اعمال قدرت و حاکمیت توجیه میشود. منبع مشروعیت در اسلام تنها »نصب الهی« است؛ یعنی، از ادله دینی استفاده میشود که شارع حاکم اسلامی - ائمه معصومین و ولی فقیه در زمان غیبت معصوم - را براى رهبرى جامعه اسلامی نصب کرده و مسلمانان را به اطاعت از او فراخوانده است.
.5,1,3 مقبولیت
منظور از مقبولیت »پذیرش مردمی« است. اگر مردم به فریاد گروهی براي حکومت تمایل نشان دهند و خواستار اعمال حاکمیت از طرف آن فرد یا گروه باشند و در نتیجه حکومتی بر اساس خواست و اراده مردم تشکیل گردد، گفته میشود آن حکومت داراي مقبولیت است. به طور کلی میتوان دو نقش و کارکرد را براي مقبولیت برشمرد: اول، مشارکت در ایجاد حکومت دینی و زمینهسازي جهت انتقال قدرت به ولی منصوب از سوي خداوند؛ دوم، مشارکت در جهت کارآمد سازي، حفظ و حمایت و پایایی حکومت دینی.[4] .6,1,3 مبناي مشروعیت حکومت بعد از پیامبر اسلام - صلی االله علیه وآله - بر اساس نظر شیعه
براى بیان نظر شیعه بهتر است دو دوره قائل شویم:
الف - دوران حضور امام معصوم - علیه السلام - : بر اساس اعتقاد شیعه، مقصود از »اولی الامر« در آیه اَطیعواللّهو اَطیعواالرﱠسولَو اُولی الْاَمِرمنْکُم - نساء، - 59همه حاکمان و صاحبان امر و فرمان نیستند بلکه افراد خاص و مشخصی منظور هستند. و وقتی این آیه نازل شد حضرت فرمودند »اولی الامر« دوازده نفر از اوصیا و جانشینان من هستند که اولشان علی است و بعد هم اسم همه ائمه را خود پیامبر براى مردم بیان کرد و پیامبر اکرم - صلی االله علیه وآله - هیچ نقشی در نصب آنها نداشته بلکه تنها وظیفه و نقش آن حضرت در این زمینه، ابلاغ و رساندن دستور خداوند به مردم بوده است: یااَیها الرﱠسولُبْلﱢغ ما اُنْزِلَالَیکمْنربکوْان لَم تَفْعْل فَمابلﱠغت رِسالَته - مائده، - 67؛ بنابراین ، هم مشروعیت امام معصوم - ص - و هم تعیین شخص از جانب خداست و فقط تحقق و استقرار حکومت معصوم بستگی به پذیرش مردم دارد.
ب - دوران غیبت و عدم حضور امام معصوم - علیه السلام - : اکثریت قریب به اتّفاق فقهاى شیعه نظرشان براین است که در زمان غیبت امام معصوم هم، مانند زمان پیامبر و زمان حضور امام معصوم - علیه السلام - ، مشروعیت حکومت از طرف خداست ولی تحقّق عینی و استقرار آن با پذیرش مردمی و اقبال جامعه به آن است. البته یکی دوتن از فقهاى معاصر مطرح کردهاند که مشروعیت حکومت در زمان غیبت از طرف مردم است؛ یعنی آن چه به حکومت فقیه قانونیت میبخشد و به او حقّ حاکمیت میدهد این است که مردم به او رأى میدهند و او را انتخاب میکنند و اگر رأى ندادند اصلاً حکومتش مشروع نیست.[5]
.4 حقوق متقابل مردم و حکومت
.1,4جایگاه و نقش مردم در حکومت اسلامی در باب نقش مردم در حکومت اسلامی در زمان غیبت و نظام ولایت فقیه سه نظر وجود دارد:
-1 نظرى که معتقد است اصل تشریع حکومت و حاکمیت فقیه از طرف خدا و امام زمان - علیه السلام - است؛ تعیین شخص و مصداق آن هم باید به نوعی به امام زمان - علیه السلام - انتساب پیدا کند، اما تحقّق عینی و استقرار حکومتش بستگی به قبول و پذیرش مردم دارد.
- 2 نظرى که معتقد است اصل مشروعیت حکومت و حاکمیت فقیه در زمان غیبت به نصب عام از طرف خدا و امام زمان - علیه السلام - است اما تعیین شخص آن و همچنین تحقّق و استقرار حکومتش بسته به رأى و انتخاب مردم است.
-3 نظرى که بصورت یک احتمال مطرح شده که بگوییم در زمان غیبت امام زمان - علیه السلام - حتّی اصل مشروعیت فقیه و حکومتش نیز منوط به پذیرش و قبول مردم است.[6]
.1,1,4شناخت جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام شناخت جایگاه مردم در اندیشه سیاسی اسلام از سه طریق میسر است: تأیید قولی و عملی سیره عقلا ، وظایف حاکم در دخالت دادن مردم در امور سیاسی اجتماعی جامعه ، تعیین وظایفی براي مردم در امور سیاسی.
الف - تأیید قولی و عملی سیره عقلا پیامبر صلیااللهعلیهوآله و امامان علیهمالسلام از شیوههاي مرسوم و مورد قبول مردم در امر حکومت از قبیل بیعت، شوري و ... استفاده میکردهاند. اینک به بعضی از عناوینی که در متون دینی موجود و مؤید این سیره عقلایی است اشاره میکنیم: * رضایت مردم : حکومت مطلوب، حکومتی است که مورد پذیرش و تأیید مردم باشد.[7] رضایت و پذیرش مردم به دلایلی لازم است زیرا : اولا ، حکومتی که مورد رضایت مردم نباشد از توان و قدرت کافی برخوردار نخواهد بود، » لارأي لمن لایطاع .[8]« ثانیاً: حکومتی که مورد قبول مردم نباشد، آثار منفی به بار خواهد آورد زیرا مردم آن را استبداد دانسته و دشمن خود تلقی میکنند. * پذیرش بیعت : بیعت به معناي پذیرش و نوعی تعهد در مقابل بیعت شونده است. بیعت هایی که در زمان پیامبر صلیااللهعلیهوآله صورت گرفته، گاه براي حمایت از یک مطلب و موضوع خاص و گاه براي پذیرش اصل حاکمیت بوده است.