بخشی از مقاله
چکیده:
محوریت این مقاله با ابتناء بر چیستی رمز و ویژگی هاي آن در فرهنگ اسلامی تدوین یافته است و هدف آن مشخص ساختن جایگاه رمز در قرآن و نحوه کیفیت ادراك رمزي بوده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام و با شیوه هاي قیاسی و استقراري به تجزیه و تحلیل مطالب پرداخته است. مهمترین نکته ها و یافته هاي این نوشتار عبارتند از: رمز در مفهوم خاص بیانگر قابلیت روح به صورت مکاشفات عرفانی، اساطیر، شعر و هنر ناب است .
-1 مقدمه
هرآنچه انسان را متذکر می سازد و از پی آن نسبت میان او و حقیقت هستی را بشارت می دهد به قلمرو رمز تعلق دارد. این بیان رمز را تا تجربه حضور در قلمرو سّر وسعت می بخشد. آنچه که در آیینها و مراسم مذهبی به مثابه جلوه نمایشی رمز تجربه می شود، تجربه حضوري است که انسان را تا خویشتن خویش و تا مرز حقیقت رهنمون می سازد. تجربه حضوري با قلمروي به وسعت جهان و همه ادوار تاریخ، با جهشی تا عالم مثال و تجربه زیست تا مرز عالم کبیر. حضور، تحقق گفتمان میان انسان و خدا و عرصه ظهور خداوند در عالم است. سّر حضور، ظهور حق و پدیداري عالم است.
با نگاهی به پیشینه پژوهشهاي انجام یافته، رمز از منظرهاي گوناگون جامعه شناسی، روانشناسی، اسطوره شناسی، ریاضیات، حکمت الهی، آداب مذهبی، هنرهاي زیبا و شعر در فرهنگ هاي مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. در این آثار دلالت هاي معنایی رمز از نشانه تا نماد متغیر بوده است. ویژگی این نوشتار ارائه نگاهی نو نسبت به رمز تا مقام سّر ، حیثیت هستی هر شیء و کیفیت تفکر و ادراك مخاطب با ابتناء بر قرآن کریم است .
از ویژگیهاي مهم فرهنگ و هنر اسلامی جنبه رمزي آن است که در ساحات گوناگون صورت آن تجلی یافته است و ضرورت تبیین جایگاه رمز در شناخت حقیقی آثار و مظاهر فرهنگی – هنري تمدن اسلامی قرار یافته است . هدف از نگارش این مقاله، دستیابی به حقیقت رمز در فرهنگ اسلامی با ابتناء بر منابع قرآنی بوده است. متن حاضر به اساسی ترین مبحث رمز، نسبت میان انسان و عالم و از آنجا تحقق همه مظاهر فرهنگی بویژه آثار هنري اشاره دارد.
رمز در مفهوم عام معادل هر نوع علامتی؛ کلمه، شکل، قول، اشاره و روایت در جلوه هاي گوناگون فرهنگ انسانی است و به مفهومی ویژه در وراي ظاهر نمایشی خود دلالت دارد . از این منظر رمز مترادف با نماد ، تمثیل، نشانه و نمایه است. رمز در مفهوم خاص با احوال و عوالم و تجارب و حقایقی ارتباط پیدا میکند که از نوع تجربه هاي واقعی و مادي و معمولی و مشترك میان افراد نیست و نشانگر قابلیت روح است که در وحی، الهام، رویا، احوال و عوالم روحانی فعلیت یافته و جلوه هاي متنوع آن به صورت واقعه ها و مکاشفات عرفانی، اساطیر ، رؤیا، شعر و هنر ناب تجلی صوري می یابد. - پورنامداریان ، 1375 ، - 30
در آراء بقلی شیرازي، صفت ذاتی و ماهوي رمز آن است که رمز معناي مستور و پوشیدهاي است که جز به زبان رمز بیان شدنی نیست: »رمز عبارتست از معنی باطنی که مخزون است تحت کلام ظاهري که غیر از اهل آن بدان دست نیابند.« - بقلیشیرازي، 1344، - 338 رمز در این تعریف به معنی پوشیده در زیر کلام ظاهر دلالت دارد. هم چنانکه در تمامی معانی لغوي و اصطلاحی رمز نیز صفت مشترك پوشیدگی و عدم صراحت معنا به چشم میخورد.
-2 رمز در ساحت عالم کبیر
رمز در مفهوم خاص معناي باطنی و پوشیدهاي است که جز به زبان رمز بیان شدنی نیست و در تناظر با عوالم سه گانه عالم کبیر؛ عالم عقول – عالم مثال– عالم حس به حقایق تمثل یافته »اعیان ثابته« در صور رمزي اشاره دارد: عالم عقول، دربردارندة »اعیان ثابته1«؛ حقایق اشیاء در علم حق است. اعیان ثابته، جوهر مجرّد هستی معقول، ماهیت، ذات و طبیعت هر شیء است و به سرّ قدر اشاره دارد.
عالم مثال، در مرتبه میان عالم عقول و عالم حس قرار دارد و جایگاه صور رمزي است . صور رمزي در نسبت با عالم عقول، در بردارندة حقایق اعیان ثابته و در نسبت با عالم حس دربردارندة شکل و قالب اشیاء است. به عبارتی رمز صورت خود را از عالم رمز در ساحت خیال انسان قوه خیال انسان در مقام عالم صغیر، در تناظر با مرتبه مثال عالم کبیر قرار دارد. خیال انسان داراي دو شأن وجودي و معرفتی است که از آنها به خیال منفصل و خیال متصل نام برده میشود. خیال منفصل همان مرتبه مثال در عالم کبیر است.