بخشی از مقاله

ظهور منجي عالم حضرت مهدي(ع) در اديان مختلف و اسلام

مسأله ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در آخرالزمان و پايان دادن به ظلم و ستمها از مسائل اساسي اديان و اسلام است، و تمامي اديان و مذاهب گوناگوني كه در روي كره زمين حكومت مي كنند، وقوع حتمي و قطعي آن را خبر داده اند.


بر اساس تعاليم انبيا و نويدهاي كتب آسماني، عليرغم عوامل بدبيني بيشماري كه نسبت به آينده بشر در جهان ديده مي شود، اوضاع كنوني جهان قابل دوام نيست، و دير يا زود گردونه زمان به نفع محرومان خواهد چرخيد، و چهره جهان دگرگون خواهد شد، و مفاسد اجتماعي و كشمكشهاي كنوني جاي خود را به آرامش و امنيت خواهد داد. مطابق وعده هاي انبيا و نويدهاي كتب آسماني، چشم انداز آينده جهان و سرنوشت بشر روشن است.


نگاهي كوتاه به كتابهاي مذهبي اهل اديان اين امر را به خوبي نشان مي‎دهد كه وقتي جهان دچار فتنه و آشوب گردد و آتش ظلم و بيدادگري همه جهان را فراگيرد،
و جنگهاي خانمان سوز و ويرانگر مردمان جهان را به ستوه آورد و زمامداران جهان از اداره امور كشورها عاجز و ناتوان گردند و براي خاموش كردن آتش فتنه ها و جنگها راه چاره اي نيابند، در چنين موقعيت حساس و بحراني يك مصلح بزرگ جهاني، با اتكا به قدرت لايزال الهي قيام خواهد كرد ، و به يك اصلاح عمومي در تمام جهان دست خواهد زد و زورگويان، زورمداران و قدرت طلبان افسار گسيخته عالم را سر جاي خود خواهد نشاند و به همه بدبختيها و تيره روزي ها و گرفتاري هاي بشريت خاتمه خواهد داد.
خوشبختانه هنگامي كه به اديان آسماني مراجعه مي كنيم، كتب آسماني را سراسر مملو از اميد، و سرشار از نويدهاي بهروزي و وعده هاي ظهور آن «مصلح جهاني» مي بينيم، و شايد براي برخي كمي تعجب آور باشد كه در تمام اديان و مذاهب بزرگ جهان، اعم از سني، كليمي، مسيحي، يهودي و آيين مبين اسلام … از مصلحي كه در پايان جهان ظهور خواهد كرد و به جنايتها و خيانتهاي انسانها خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهاني را، بر اساس عدالت و آزادي بنيان خواهد نهاد، گفتگو شده و برتر و بالاتر از همه، نويد ظهور آن مصلح بزرگ جهان، به خصوص در اسلام و قرآن نيز، به صورتي جامع‌تر، كامل تر، عميق تر و جدي تر، مطرح شده است.


و جاي بسي خرسندي است كه اكثريت قريب به اتفاق نويدهايي كه در رابطه با ظهور «مصلح بزرگ جهاني» در كتابهاي آسماني آمده است- اگر نگوييم همه آنها- تنها با وجود مقدس مهدي موعود (عليه السلام)، آخرين بازمانده حجت الهي از امامان معصوم شيعه مطابقت دارد.
آري خواننده عزيز! نويدهاي مصلح بزرگ جهاني و بشارت ظهور مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) علاوه بر قرآن مجيد در تمام كتب مذهبي اهل اديان مانند : كتاب زند، كتاب جاماسب، كتاب شاكموني، كتاب جوك، كتاب ديد براهمه، كتاب باسك، كتاب پاتيكل، كتاب دادنگ، كتاب ضفينايدانيال نبي، انجيل متي، انجيل لوقا، انجيل مرقس، و ساير كتابها و الواح ذكر شده، و در همه اين كتابها نويدها و بشارتهاي ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) به عبارات و مضاميني كه همه اصالت و حقيقت «مهدويت» را تاييد مي كنند، و آن را يك عقيده عمومي مشترك بين همه امتها و ملتها مي دانند، به روشني بيان شده است.
اگر چه غير از قرآن مجيد، همه كتابهاي ديگر آسماني مورد دستبرد و تحريف قرار گرفته است، ولي باز هم مطالبي در آنها ديده مي‎شود كه از دستبرد دگران مصون مانده، و در آنها عبارات و جملاتي از آمدن «مصلح جهاني» به چشم مي خورد.


جالب توجه اين كه : در تمام كتابهاي مقدسي كه در ميان اهل اديان، به عنوان كتابهاي آسماني شناخته شده و آورندگان آن كتابها به عنوان پيامبر، شناخته مي شوند، تصريحات زيادي به «مهدي موعود» شده است.
هر چند كه ما اين كتابها را به عنوان «كتاب آسماني» نمي دانيم، و يقين نداريم كه آورندگان آنها پيامبر بوده اند، بلكه معتقديم كه آنها يا «پيامبر» بوده اند، يا اين مطالب را از كتابها و تعليم پيامبران گذشته اقتباس كرده اند، ولي شگفت آور است كه در برخي از اين كتابها، بعضي از القاب خاص و اسامي مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) و حتي سلسله «نسبي» آن حضرت و اين كه وي از سلاله پاك پيغمبر آخر الزمان، و از فرزندان دختر آن پيغمبر، و آخرين جانشين آن حضرت است، نيز مشخص گرديده است.


اينكه براي اثبات اين مدعا قسمتي از نويدها و بشارتهاي ظهور مهدي موعود (عليه السلام) را كه در كتب مذهبي اهل اديان آمده است، از كتب مقدسه هنديان، يهوديان، مسيحيان، زرتشتيان و ساير كتابهايي كه در ميان پيروان خود به عنوان كتاب آسماني شناخته شده، نقل مي كنيم، تا اصالت مسأله «مهدويت» و جهاني بودن اعتقاد به ظهور مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) به خوبي روشن شود.

فصل اول


مهدي موعود (عليه السلام) در كتب مقدسه هنديان

در كتابهاي مذهبي مقدسي كه در ميان هنديان به عنوان كتاب هاي آسماني شناخته شده و آورندگان اين كتاب ها به عنوان پيامبر شناخته مي شوند، تصريحات زيادي به وجود مقدس مهدي موعود (عليه السلام) و ظهور مبارك آن حضرت شده است كه قسمتي از آنها از نظر خوانندگان گرامي مي گذرد.
الف) بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در كتاب اوپانيشاد
در كتاب «اوپانيشاد» كه يكي از كتب معتبره و از منابع هندوها به شمار مي رود، بشارت ظهور مهدي موعود (عليه السلام) چنين آمده است :
«اين مظهر ويشنو (مظهر دهم) در انقضاي كلي يا عصر آهن، سوار بر اسب سفيدي، در حالي كه شمشير برهنه درخشاني به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد ظاهر مي شود، و شريران را تماماً هلاك مي سازد، و خلقت را از نو تجديد، و پاكي را رجعت خواهد داد … اين مظهر دهم در انقضاي عالم ظهور خواهد كرد.»

 


با اندك تاملي در جملات بشارت فوق، ظاهر مي‎شود كه مقصود از «مظهر ويشنو» همان وجود مقدس حجت بن الحسن العسكري (عليه السلام) است، زيرا طبق روايات متواتر اسلامي آن حضرت در آخر الزمان و در پايان جهان، ظهور خواهد نمود و با شمشير قيام خواهد كرد، و تمامي جباران و ستمگران روي زمين را از بين خواهند برد، و در دوران حكومت آن مظهر قدرت خداوندي، جهان، آفرينش نويني خواهد يافت.
در اين زمينه اخبار و احاديث بسيار زيادي در كتب شيعه و سني از پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين (عليه السلام) روايت شده است كه برخي از آنها را جهت توضيح فرازهاي بشارت مزبور، تحت چند عنوان مي آوريم.


1- مهدي (عليه السلام) در آخر الزمان ظاهر مي‎شود
در كتاب «غيبت» شيخ طوسي (رحمه الله) از ابوسعيد خدري روايت كرده است كه گفت :
از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه بر فراز منبر مي فرمود :
«مهدي از عترت و اهل بيت من است. او در آخر زمان ظهور مي‎كند. در آن هنگام آسمان بارانش را فرو مي فرستد. زمين گياهان خود را مي روياند. و او سراسر روي زمين را پر از عدل و داد مي نمايد، آن چنان كه ديگران- ستمگران- آن را پر از ظلم و جور كرده باشند» .
و در روايات اهل بيت (عليهم السلام) در ضمن روايتي از امام محمد باقر (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود :


«دولت ما آخرين دولتهاست و هيچ خانداني نيست كه حكومتي براي آن مقدر شده باشد، جز اين كه پيش از ما به حكومت مي رسد تا وقتي كه ما به حكومت رسيديم كسي نگويد: اگر ما نيز به قدرت مي رسيديم، همانند اينان رفتار مي كرديم، و اين است معناي كلام خداوند كه فرموده است: «والعاقبه للمتقين» [سرانجام از آن پرهيزكاران است] .
2- مهدي (عليه السلام) بر اسب دست و پا سفيدي سوار است.
اين عنوان كه در دومين فراز بشارت كتاب «اوپانيشاد» آمده است، در اخبار معصومين (عليهم السلام) بدان اشاره شده كه براي نمونه برخي از آنها را در اينجا مي آوريم:


در حديثي از حضرت امير مؤمنان علي (عليه السلام) روايت شده كه در مورد ظهور مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) و به هنگام حركت آن حضرت از نجف به سوي مسجد سهله فرموده است :
«گويي او را با چشم خود مي بينم كه در نزديكي نجف از وادي السلام عبور كرده، به سوي مسجد سهله پيش مي رود در حالي كه بر اسب دست و پا سفيدي سوار است كه پيشاني سفيد و درخشنده اي دارد، و همه درخشندگي آن را چون چراغ و ستاره مي بينند و او را در حال دعا مي خواند …»


امام صادق (عليه السلام) در همين زمينه مي فرمايد:
«گويي قائم (عليه السلام) را در پشت نجف به چشم خود مي بينم كه بر اسب تيره رنگي، سياه و سفيد كه متمايل به مشكي است سوار است و در ميان دو چشمش سفيدي خيره كننده اي است. سپس اسبش او را به حركت در مي‎آورد به طوري كه مردم هر شهري خيال مي كنند كه آن حضرت در ميان آنها و در شهر آنهاست.»

3- مهدي (عليه السلام) با شمشير قيام مي‎كند
بر اساس روايات فراوان، تنها كسي كه از امامان معصوم (عليهم السلام) براي تاسيس خلافت اسلامي و حكومت واحد جهاني قيام مي‎كند و شمشير مي كشد و مخالفان ستيزه جو را سركوب مي نمايد و در مبارزه حق عليه باطل پيروز مي شود، حضرت مهدي (عليه السلام) است كه او با آن هيبت و شكوه الهي و شمشير برنده اي كه در دست دارد از طرف هر كس از ستمگران و سركشان و طاغوتيان اطاعت مي‎شود، و هيچ كس هر اندازه كه قدرتمند و سركش و ياغي باشد جرأت مخالفت با او را ندارد.


در اين زمينه، روايات بسياري زيادي در منابع معتبر شيعه و سني از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و ساير پيشوايان معصوم (عليهم السلام) وارد شده كه براي اثبات مطلب برخي از آنها را در اينجا مي آوريم.


1- در كتاب «فرايئد السمطين» در ضمن حديث مفصلي از ابي بن كعب روايت كرده است كه پيامبر گرامي اسلام در توصيف قيام شكوهمند حضرت مهدي (عليه السلام) فرمود :
«او شمشيري دارد كه در غلاف است و چون هنگام ظهورش فرا رسد شمشيرش از غلاف بيرون مي‎آيد و خداي تعالي آن را به سخن مي‎آورد، و او مهدي (عليه السلام) را صدا مي زند: اي ولي خدا! قيام كن كه ديگر براي تو روا نيست كه از دشمنان خدا دست برداري.
پس او قيام مي‎كند و دشمنان خدا را در هر كجا بيابد مي كشد؛ و حدود خدا را بر پا مي دارد، و به حكم خداوند حكم مي نمايد.»


2- در كتاب «كفايه الاثر» از امام صادق (عليه السلام) از پدران بزرگوارش از اميرمؤمنان (عليه السلام) نقل كرده است كه روزي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) خطاب به وي فرمود :
«اي علي! هنگامي كه قائم (عليه السلام) خروج كند 313 نفر به تعداد مردان- جنگ- بدر، در اطراف او گرد آيند. چون زمان ظهور او فرا رسد شمشيرش كه در غلاف است او را صدا مي زند: اي ولي خدا! برخيز و دشمنان خدا را طعمه شمشير كن».


3- علامه قندوزي حنفي در كتاب «ينابيع الموده» و گروهي ديگر از محدثان علي مقام شيعه از امير مؤمنان علي (عليه السلام) نقل كرده اند كه در ضمن خطبه مفصلي در رابطه با ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) فرمود :
«صاحب پرچم محمدي (صلي الله عليه و آله و سلم) و بنيانگذار دولت احمدي ظهور مي‎كند در حالي كه شمشير در دست دارد و جز راستي بر زبان نيارد، زمين را مهد زندگي سازد، و احكام اسلام (اعم از سنت و فرض) را زنده گرداند».


4- در كتاب «غيبت نعماني» از بشر بن غالب اسدي نقل كرده است كه وي گفت: حضرت حسين بن علي (عليه السلام) به من فرمود :
« اي بشر ! چه مي ماند از قريش هنگامي كه مهدي قائم قيام كند؟ پانصد نفر از آنها را مي‎آورد و دست بسته گردن مي زند، سپس پانصد نفر ديگر مي‎آورد و گردن مي زند، آنگاه پانصد نفر ديگر مي‎آورد و همه را گردن مي زند.
بشر گويد: به حضرتش عرض كردم: خداوند حال شما را به صلاح گرداند! آيا آنها به اين مقدار مي رسند؟
فرمود : هم پيمان هر طايفه اي از آنها محسوب مي‎شود …»
4. مهدي (عليه السلام) پاكي را به جهان برمي گرداند
در حديثي از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) مي خوانيم كه حضرتش فرمود:
«خداوند به زودي- در آينده- گروهي را مي‎آورد كه آنان را دوست مي دارد و آنها نيز خدا را دوست مي دارند، كسي در بين آنان مالك جهان مي‎شود كه در بين آنان غريب است و او مهدي (عليه السلام) است كه داراي صورت و موي سرخ خواهد بود، زمين را بدون سختي از عدل و داد پر خواهد كرد، در كودكي از پدر و مادر خود جدا مي گردد، عزيز اهل خود مي‎باشد و با امنيت مالك شهرهاي مسلمين مي شود، زمان مطيع و فرمانبردار او مي گردد و سخن او را مي شنود، پيران و جوانان از او فرمانبرداري خواهند نمود، زمين را از عدل و داد پر مي‎كند آن گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.


آنگاه امامت او كامل و خلافتش ثابت و پابرجا مي گردد، خداوند آن افرادي را كه در قبرها هستند بر مي انگيزد و جز مسكن آنان چيزي ديده نخواهد شد، زمينها آباد و به وسيله وجود مقدس مهدي (عليه السلام) نوراني مي‎شود، نهرهاي زمين جاري مي‎شوند و تمام فتنه ها و غارتگريها از بين مي روند و خير و بركات فراوان خواهد شد»
ب) بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در كتاب «باسك»
در كتاب «باسك» كه از كتب مقدسه آسماني هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولي عصر (عليه السلام) چنين آمده است.
«دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلي در آخرالزمان كه پيشواي ملائكه و پريان و آدميان باشد، و حق و راستي با او باشد، و آنچه در دريا و زمين ها و كوه ها پنهان باشد همه را بدست آورد، و از آسمان ها و زمين و آنچه باشد خبر دهد، و از او بزرگتر كسي به دنيا نيايد» .


ناگفته پيداست كه منظور از آن پادشاه عادل، موعود همه ملتها، وجود مقدس ححت بن الحسن العسكري (عليه السلام) است؛ زيرا طبق روايات اسلامي و وعده هاي تمامي انبيا، تنها اوست كه به عدل و داد قيام مي‎كند و ريشه ظلم و بيداد را از بنياد بر مي‎كند، و جهان را پر از عدل و داد مي نمايد، و آنچه در دريا و زمين و كوه ها پنهان شده بدست مي‎آورد، و تنها اوست كه در آخرالزمان ظاهر مي‎شود و تحول و دگرگوني عظيمي در دنيا به وجود مي‎آورد، و زحمات همه پيامبران را كه به منظور برقرار ساختن عدالت اجتماعي آمده اند به ثمر مي رساند، و فرمانش بر همه موجودات جهان نافذ است.


به هر حال، در اين بشارت و بشارات ديگري كه در ساير كتب مقدسه مذهبي اهل اديان آمده، موضوع ظهور مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) به قدري واضح و روشن است كه هيچ گونه نيازي به توجيه و تفسير ندارد؛ ولي در عين حال، براي اين كه معلوم شود تمام مضامين بشارت مزبور در احاديث اسلامي نيز آمده است، پيرامون برخي از فرازهاي آن توضيحاتي مي‎دهيم.
منظور از پادشاه عادل مهدي موعود (عليه السلام) است.


بار دوم نظر كرد همان عطا را ديد و همان دعا را كرد و همان جواب را شنيد، براي سومين بار نظر كرد، همان عطا را ديد و همان درخواست را نمود و همان جواب را شنيد» .
ج) بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در كتاب «پاتيكل»


در كتاب «پاتيكل» كه از كتب مقدسه هنديان مي‎باشد و صاحب اين كتاب از اعاظم كفره هند است و به گمان پيروانش، صاحب كتاب آسماني است، بشارت ظهور مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) چنين آمده است:
«چون مدت روز تمام شود، دنياي كهنه نو شود و زنده گردد، و صاحب ملك تازه پيدا شود از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان كه يكي «ناموس آخر الزمان» و ديگري «صديق اكبر»
يعني وصي بزرگتر وي كه «پشن» نام دارد. و نام آن صاحب ملك تازه، «راهنما» است، به حق، پادشاه شود، و خليفه «رام» باشد ، و حكم براند، و او را معجزه بسيار باشد. هر كه پناه به او رد و دين پدران اختيار كند، سرخ روي باشد در نزد رام».
و دولت او بسيار كشيده شود، و عمر او از فرزندان «ناموس اكبر» زياده باشد، و آخر دنيا به او تمام شود. و از ساحل درياي محيط و جزاير سرانديب و قبر بابا آدم (عليه السلام) و از جبال القمر تا مشال هيكل زهره، تا سيف البحر و اقيانوس را مسخر گرداند، و بتخانه «سومنات» را خراب كند. و «جگرنات» بفرمان او به سخن آيد و به خاك افتد، پس آن را بشكند و به درياي اعظم اندازد، و هر بتي كه در هر جا باشد بشكند»


از آنجا كه در اين بشارت، الفاظ و تعابيري به كار رفته است كه امكان دارد براي بعضي از خوانندگان نامفهوم باشد بعضي از آنها را جهت روشن تر شدن مطلب توضيح مي‎دهيم:
1- مقصود از «ناموس آخر الزمان»، ناموس اعظم الهي، پيامبر خاتم حضرت محمد بن عبدالله (صلي الله عليه و آله و سلم) است.
2- پشن، نام هندي حضرت علي ابن ابي طالب (عليه السلام) است.
3- صاحب ملك تازه، آخرين حجت خداوند حضرت ولي عصر (عليه السلام) است و راهنما، نام مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) است كه بزرگترين نماينده راهنمايان الهي و نام مقدس وي نيز، هادي و مهدي و قائم به حق است.


4- كلمه «رام» به لغت «سانسكريتي» نام اقدس حضرت احديت (خدا) است.
5- اين جمله «هر كه به او پناه برد، و دين پدران او اختيار كند، در نزد رام، سرخ روي باشد» صريح است در اين كه ، حضرت مهدي (عليه السلام) جهانيان را به دين اجداد بزرگوارش، اسلام، دعوت مي‎كند.


6- سومنات- بنا به نوشته علامه دهخدا، در كتاب لغت نامه بتخانه اي بوده است در «گجرات». و گويند: سلطان محمود غزنوي آن را خراب كرد، و «منات» را كه از بتهاي مشهور است و در آن بتخانه بود، شكست. و گويند: اين لغت هندوي است كه مفرس شده و آن نام بتي بود، و معني تركيبي آن «سوم، نات» است : نمونه قمر، زيرا «سوم» به لغت هندوي قمر را گويند، و نات، تعظيم است. براي اطلاع بيشتر به لغت نامه دهخدا، ماده «سومنات» مراجعه فرماييد.


7- و اما «جگرنات» به لغت سانسكريتي، نام بتي است كه هندوها آن را مظهر خدا مي دانند.
د) بشارت ظهور حضرت بقيت الله (عليه السلام) در كتاب «وشن جوك»
در كتاب «جوك» كه رهبر جوكيان هندو است و او را پيامبر مي دانند، درباره بشارت ظهور حضرت «بقيت الله» (عليه السلام) و رجعت گروهي از اموات در دوران حكومت عدالت گستر آن حضرت، چنين آمده است:


«آخر دنيا به كسي برگردد كه خدا را دوست مي دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «خجسته» و «فرخنده» باشد. خلق را، كه در دين ها اختراع كرده و حق خدا و پيامبر را پايمال كرده اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند، و عالم را نو گرداند، و هر بدي را سزا دهد، و يك «كرور» دولت او باشد كه عبارت از چهار هزار سال است، خود او و اقوامش پادشاهي كنند»
دو كلمه «فرخنده» و «خجسته» در عربي به (محمد و محمود) ترجمه مي‎شود و اين هر دو اسم، نام مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) مي باشد، و شايد هم اشاره به «محمد» و «احمد» باشد؛ زيرا در روايات اسلامي وارد شده است كه حضرت مهدي (عليه السلام) دو نام دارد، يكي مخفي و ديگري ظاهر است، نامي كه مخفي است «احمد» و آن كه ظاهر است «محمد» مي‎باشد.
هـ) بشارت ظهور حضرت ولي عصر (عليه السلام) در كتاب «ديد»
در كتاب «ديد» كه از كتب مقدسه هنديان است بشارت ظهور مبارك حضرت ولي عصر (عليه السلام) چنين آمده است:
«پس از خرابي دنيا، پادشاهي در آخر الزمان پيدا شود كه پيشواي خلايق باشد، و نام او «منصور» باشد و تمام عالم را بگيرد، و به دين خود درآورد، و همه كس را از مؤمن و كافر بشناسد، و هر چه از خدا بخواهد برآيد»
در برخي از روايات اسلامي، ائمه معصومين (عليهم السلام) «منصور» را يكي از اسامي مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) خوانده و آيه شريفه «و من قتل مظلوما فقد جعلنا سلطانا فلايسرف في القتل انه كان منصورا» را به آن حضرت تفسير نموده اند كه آن يگانه بازمانده حجج الهي، ولي خون مظلومان و منصور و مويد من عندالله است.


ز) بشارت ظهور حضرت حجت الله (عليه السلام) در كتاب «ريگ ودا»
در كتاب «ريك ودا» كه يكي از كتب مقدسه هند است، بشارت ظهور حضرت حجت الله (عليه السلام) چنين آمده است :
«ويشنو، در ميان مردم ظاهر مي گردد … او از همه كس قوي تر و نيرومندتر است … در اين دست «ويشنو» (نجات دهنده) شمشيري به مانند ستاره دنباله دار و دست ديگر انگشتري درخشنده دارد هنگام ظهور وي، خورشيد و ماه تاريك مي‎شوند و زمين خواهد لرزيد».


در اين بشارت، از ظهور انساني ممتاز و با عظمت و برخي از نشانه هاي ظهور وي سخن رفته است كه در وقت ظهور با شمشير آتشبار كه بسان ستاره دنباله دار است، قيام مي‎كند. و اين تعبير (يعني : قيام با شمشير) تعبير دقيق و لطيفي است كه مضمون آن در رابطه با ظهور حضرت ولي عصر (عليه السلام) در احاديث اسلامي نيز آمده است.
زيرا بر اساس نصوص وارده و روايات متواتر اسلامي، ظهور مبارك آن يگانه منجي بشريت و ظهور قدرت خداوندي كه براي نجات انسانها از شرك، كفر، بت پرستي، ظلم و بيدادگري، و انحراف از جاده حق و حقيقت قيام خواهد كرد، با شمشير خواهد بود.
ح) بشارت ظهور آخرين حجت خدا (عليه السلام) در كتاب «شاكموني»:
در كتاب «شاكموني» كه از كتب مقدسه هنديان مي باشد و به اعتقاد كفره هند، پيغمبر صاحب كتاب است و مي گويند: وي بر اهل خطا و ختن مبعوث بوده است، بشارت ظهور آخرين حجت خدا حضرت ولي عصر (عليه السلام) چنين آمده است:
«پادشاهي و دولت دنيا به فرزند سيد خلايق دو جهان «گشن» بزرگوار تمام شود، و او كسي باشد كه بر كوه هاي مشرق و مغرب دنيا حكم براند و فرمان كند، و بر ابرها سوار شود، و فرشتگان كاركنان او باشند، و جن و انس در خدمت او شوند، و از «سودان» كه زير خط «استوا» است تا سرزمين «تسعين» كه زير قطب شمالي است و ماوراي بحار و ماوراي اقليم هفتم و گلستان ارم تا باغ شداد را صاحب شود، و دين خدا يك دين شود و دين خدا زنده گردد، و نام او «ايستاده» باشد ، و خداشناس باشد».


«گشن» در لغت هندي نام پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) است كه در اين بشارت فوق، فرزند برومند ولي را به نام «ايستاده» و «خدا شناس» ناميده ، چنان كه شيعيان او را «قائم (عليه السلام)» و حضرت مهدي (عليه السلام) مي خوانند.
و اما موضوع سوار شدن آن حضرت بر ابرهاي آسمان كه در اين بشارت آمده است، يكي از بزرگترين امتيازات آن موعود مسعود است كه نه تنها در بشارت فوق و مكرراً در بشارتهاي انجيل از آن سخن رفته است؛ بلكه در روايات متواتره اسلامي نيز به صورت يك امر جدي و خارق العاده مطرح گرديده است.


زيرا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام) در مواردي كه از ظهور مبارك آن ولي مطلق الهي سخن رانده اند، سير و حركت آن مصلح بزرگ جهاني را در ايام ظهور خارق العاده دانسته ، و به پيروان خود مژده داده اند كه حضرت مهدي (عليه السلام) با قدرت و جلال در حالي كه بر ابرهاي آسمان سوار است، ظهور خواهد فرمود.


فصل دوم


بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در كتب «يهود»

در كتاب تورات كه از كتب آسماني به شمار مي رود و هم اكنون در دست اهل كتاب و مورد قبول آنها است، بشارت زيادي از آمدن مهدي موعود و ظهور مصلحي جهاني در آخرالزمان آمده است كه چون مضمونهاي آن بشارات در قرآن كريم و احاديث قطعي و متواتر اسلامي به صورت گسترده اي وارد شده و نشان مي‎دهد كه مسأله «مهدويت» اختصاص به اسلام ندارد، قسمتي از آن بشارات را در اينجا مي آوريم، و برخي از نكات آنها را توضيح مي‎دهيم تا موضوع تشكيل حكومت واحد جهاني، و تبديل همه اديان و مذاهب مختلف به يك دين و آيين مستقيم، بر همگان روشن شود.
گفتني است كه چون در كتاب «عهد عتيق» (يعني: تورات و ملحقات آن) همچون كتاب انجيل، از بازگشت و رجعت حضرت عيسي (عليه السلام) سخن به ميان آمده است و اين مطلب، رابطه مستقيم با ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) دارد، نگارنده نيز در ضمن بشارات ظهور حضرت

مهدي (عليه السلام)، فرازهايي از «تورات» را آورده است تا دانسته شود كه قوم يهود نيز بر اساس آنچه در كتابهاي مذهبي خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» و بازگشت حضرت مسيح (عليه السلام) معتقدند. و در اين باره ترديد ندارند كه بالاخره روزي فرا مي رسد كه حضرت عيساي روح الله (عليه السلام) به زمين باز مي گردد و برخي از آنها را تنبيه و از برخي ديگر انتقام مي گيرد، هر چند كه بسياري از آنان بر اثر آيات و معجزاتي كه از حضرت مهدي (عليه السلام) و عيساي مسيح (عليه السلام) مي بينند ايمان آورده و تسليم مي‎شوند و در برابر حق خاضع و خاشع مي گردند.


اينك به قسمتي از بشاراتي كه در «تورات» و ملحقات آن آمده است، توجه فرماييد:
الف) بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در «زبور و داوود»
در زبور حضرت داود (عليه السلام) كه تحت عنوان «مزامير» در لابلاي كتب «عهد عتيق» آمده، نويدهايي درباره ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) به بيانهاي گوناگون داده شده است و مي‎توان گفت: در هر بخشي از «زبور» اشاره اي به ظهور مبارك آن حضرت، و نويدي از پيروزي صالحان بر شريران و تشكيل حكومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يك دين محكم و آيين جاويد و مستقيم، موجود است.


و جالب توجه اين كه ، مطالبي كه قرآن كريم درباره ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) از «زبور» نقل كرده است عيناً در زبور فعلي موجود و از دست برد تحريف و تفسير مصون مانده است.
قرآن كريم چنين مي فرمايد :
«ما علاوه بر ذكر (تورات) در «زبور» نوشتيم كه [در آينده] بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد».
مقصود از «ذكر» در اين آيه شريفه، تورات موسي (عليه السلام) است كه زبور داود (عليه السلام) پيرو شريعت تورات بوده است.


اين آيه مباركه از آينده درخشاني بشارت مي‎دهد كه شر و فساد به كلي از عالم انساني رخت بر بسته، و اشرار و ستمكاران نابود گشته اند، و وراثت زمين به افراد پاك و شايسته منتقل گرديده است. زيرا كلمه «وراثت و ميراث» در لغت، در مواردي استعمال مي‎شود كه شخص و يا گروهي منقرض شوند و مال و مقام همه هستي آنها به گروهي ديگر به وراثت منتقل شود.


به هر حال، طبق روايات متواتره اسلامي- از طريق شيعه و سني- اين آيه شريفه مربوط به ظهور مبارك حضرت مهدي (عليه السلام) مي باشد، و قرآن كريم اين مطلب را از زبور حضرت داود (عليه السلام) نقل مي كند، و عين همين عبارت در زبور موجود است. و اينك متن زبور:


«(9) زيرا كه شريران منقطع مي‎شوند. اما متوكلان به خداوند، وارث زمين خواهند شد. (10) و حال اندكست كه شرير نيست مي‎شود كه هر چند مكانش را جستجو نمايي ناپيدا خواهد بود (11) اما متواضعان وارث زمين شده از كثرت سلامتي متلذذ خواهند شد (12) شرير بخلاف صادق افكار مذمومه مي نمايد، و دندانهاي خويش را بر او مي فشارد (13) خداوند به او متبسم است چون كه مي بيند كه روز او مي‎آيد (14) شريران شمشير را كشيدند و كمان را چله كردند تا آن كه مظلوم و مسكين را بيندازند، و كمانهاي ايشان شكسته خواهد شد (16) كمي صديق از فراواني شريران بسيار بهتر است. (17) چون كه بازوهاي شريران شكسته مي‎شود و خداوند صديقان را تكيه گاه است (18).


خداوند روزهاي صالحان را مي داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود. (19) در زمان «بلا» خجل نخواهند شد، و در ايام قحطي سير خواهند بود (20) لكن شريران هلاك خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پيه بره ها فاني بلكه مثل دود تلف خواهند شد؛ (22) زيرا متبركان خداوند، وارث زمين خواهند شد، اما ملعونان وي منقطع خواهند شد (29) صديقان وارث زمين شده ، ابدا در آن ساكن خواهند شد (34) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار كه تو را به وراثت زمين بلند خواهند كرد و در وقت منقطع شدن شريران اين را خواهي ديد (38) اما عاصيان، عاقبت مستاصل، و عاقبت شريران منقطع خواهند شد».
ب) بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در كتاب «اشعياي نبي»
در كتاب «اشعياي نبي» كه يكي از پيامبران پيرو تورات است، بشارت فراواني در مورد ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) آمده است كه جهت استدلال به كتاب مزبور، نخست فرازي از آن بشارت ها را نقل نموده، و برخي از نكات آن را توضيح مي‎دهيم تا معلوم شود كه مسلمانان درباره عقيده به ظهور يك مصلح جهاني تنها نيستند، بلكه همه اهل كتاب در اين عقيده با مسلمانان اشتراك نظر دارند.


در فرازي از بشارت كتاب اشعيا چنين آمده است :
«و نهالي از تنها «يسي» بيرون آمده، شاخه اي از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. يعني روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشي او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رويت چشم خود، داوري نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهاي خويش، تنبيه نخواهد نمود؛ بلكه مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حكم خواهد نمود … كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید