بخشی از مقاله

چکیده

تغییر به عنوان یک عمل اصلاحی با هدف بهبود دادن و بهبود یافتن امور در آینده انجام میگیرد و از این رو مستلزم نگاه دقیق و پیشبینانه به آینده میباشد. تغییر و اصلاح برنامه درسی به عنوان یکی از قلمروهاي جدید حوزه مطالعات برنامهي درسی از وقتی مورد توجه قرار گرفت که کوششهایی جهت ایجاد تحول در نظام هاي آموزشی از طریق برنامه درسی مورد توجه قرار گرفت. برنامه درسی با قرارگرفتن در متن زندگی انسان، هم از فرهنگ متأثر میشود و هم بر آن تأثیر میگذارد.

فرهنگ نیز به دلیل ماهیت گسترده خود از تعاریف متنوع و متعددي برخوردار است و هر کدام از این تعاریف وامدار رویکرد و جهتگیري خاص هستند و این رویکردها براي فعالیت هاي گوناگون حوزه برنامه درسی از قبیل مدیریت برنامه درسی، تغییر برنامه درسی، پایش برنامه درسی و اجراي برنامه درسی تأکیدات متفاوتی را به ارمغان میآورند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی برخی از مهمترین تأکیدات رویکردهاي فرهنگی برنامه درسی مورد بحث و واکاوي قرار میگیرد.

مقدمه

مقولهي فرهنگ روزبهروز پیچیدهتر،حساستر و در عینحال با اهمیتتر میشود و زندگی روزمره بیشاز پیش تحت تأثیر فرهنگ و جلوههاي گوناگون آن قرار میگیرد. تحولاتاجتماعی، فرآیند پرشتاب جهانی شدن و رشد بیسابقه فناوري، گسترش و نفوذ بی-مانند ارتباطات و پدیدههاي دیگر از این دست، دگرگونیهاي بنیادین و بلا انقطاع را در فرهنگ سبب شده است. در سال هاي اخیر و بسیاري از مباحث کشور، چه در حوزه اقتصاد یا حوزه سیاست رنگی فرهنگی دارد - شهیدي و همکاران،. - 1392

فرهنگ واقعیتی ایستا نیست بلکه پویا است. در نیمه نخست قرن بیستم، انسان شناسان فرهنگ را واقعیتهایی ارگانیک در نظر میگرفتند، واقعیتی که به تکتک اعضاي یک جامعه تحمیل میشد. فرهنگ به صورت مجموعه پیچیدهاي از عادات، رفتارها، مهارتها، آگاهیها، باورها و ارزشها پدیدار میشود. فرهنگ پیوندهاي محکمی میان گذشتههاي فردي و جمعی برقرار میکند،. فرهنگ گشاینده چشم اندازهایی به سوي آینده است و در بردارنده ارزشها و افق انتظاراتی است که هرکس بر اساس برخوردها و الگو برداري از جامعه خود انتخاب میکند.

فرهنگها در اثر دست به دست شدن رفتارها، عادات، مهارتها، آگاهیها، باورها و ارزشها از فردي به فرد دیگر و از نسلی به نسل دیگر به وجود آمدهاند - کلاوال٤،. - 2001 مردم شناسان معتقدند فرهنگ مجموعه-اي پیچیده متشکل از دانش- عقیده- هنر- اخلاق، رسم وهر نوع عادت و پیچیدگی دیگري است که انسان به عنوان عضوي از جامعه کسب میکند - تایلر٥، 1967، به نقل مهرمحمدي ،. - 1389 یکی از عناصر کلیدي نظام آموزشی »برنامه درسی« است که آیینه تمام نماي کیفیت و قلب نظام آموزشی محسوب میشود.

برونر در موارد متعددي از فرهنگ به عنوان آیینه توصیف وتفسیر برنامه درسی یاد کرده است. به اعتقاد او برنامه درسی بازتابی از عقاید فرهنگی، سنت هاي عامیانه، ارزشها و سازمان هاي اخلاقی- سیاسی جامعه است. - ژوزف١، . - 40 :1389 برخی بر این باورند که طرح برنامه درسی باید بر ارزشها و سرمایه فرهنگی بنا شود، تا دانش و فناوري متناسب براي توسعه جامعه محلی و شهروندان فراهم شود - آقازاده و عصاره، . - 1388 تنوع و تکثر جامعه ایران در ابعاد مختلف قومی، نژادي و فرهنگی مستلزم آن است که کثرت گرایی به نحوي شایسته و مقتضی در برنامه هاي درسی و آموزشی مورد توجه قرار بگیرد.

وجود یک برنامه درسی چند فرهنگی حساس و پاسخگو نسبت به تفاوت هاي فرهنگی و قومیتی در نظام آموزشی ایران می تواند عامل مهم کنترل بسیاري از شکاف ها و بحران هاي اجتماعی، فرهنگی و هویتی در کشور شود - امینی، . - 12 :1391 آموزش چند فرهنگی به عنوان یک نیاز ضروري در جوامع داراي تنوع فرهنگی که افراد می خواهند به صورت مسالمت آمیز زندگی کنند تلقی می شود - بنکس٢، . - 2006 لذا براي ایجاد تغییر در برنامه درسی روشن نمودن ریشه هاي فرهنگی برنامه درسی و مطالعه عناصر فرهنگ ضروري است.

برداشت هاي گوناگون از مفهوم فرهنگ

مانند بسیاري از مفاهیم از فرهنگ نیز تعاریف متعددي به عمل آمده است. تایلر، اذعان می دارد فرهنگ، مجموعه پیچیده اي از علوم، هنرها، افکار، اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم و سنن و به طور خلاصه کلیه آموخته ها و عاداتی است که یک انسان به عنوان عضو جامعه دریافت می دارد - میرشمشیري، . - 1389 به زعم وبلدینگ - 107 :2011 - 3 فرهنگ، شیوه اي از زندگی در یک یا گروه خاصی از مردم است که شامل الگوي فکر، رفتار، مراسم، سنت ها، مناسک، پوشاك و زبان و وهمچنین قومیت هاي مختلف، هنر، موسیقی، و ادبیات می باشد. فرهنگ یک میراث اجتماعی است - ونینگرولارنو4، - 2 :2007 کارتر - 2000 - 5 فرهنگ را الگوهاي فرا گرفته از تفکر و رفتار می داند که از نسلی به نسل بعدي منتقل می شود.

فرهنگ را می توان مجموعه اي از ویژگی هاي رفتاري و عقیدتی اکتسابی اعضاي یک جامعه ي خاص تعریف کرد . هنجارهاي فرهنگی معیارهاي تثبیت شده ي فکري و رفتاري یک گروه هستند . - کوئن6، . - 39:1385 فرهنگ را » معرفت وشناخت« معرفی کرده اند که داراي ویژگی هاي »بشري«، »اکتسابی« و »مشترك« - بین یک یا چند گروه کوچک و بزرگ انسانی مثل سازمان - و نیز »تحول پذیري« و »قابلیت انتقال« از نسلی و جامعه اي به نسل و جامعه ي دیگر می باشد و با توجه به حوزه هاي گوناگون داراي جلوه ها و مؤلفه هاي متفاوت و متنوعی است - اسدي، . - 41:1389

ضروت توجه به فرهنگ در برنامهدرسی

ضرورت توجه به فرهنگ وتدوین برنامههاي درسی چند فرهنگی از جهات مختلف قابل بررسی است، بخشی از آن وجه فراملی داشته و مخصوص کشور و نظام تربیتی ما نیست، بلکه یک ضرورت عام و جهانی است و برخی دیگر ناظر بر ویژگیهاي خاص کشور ایران می باشد. ضرورتهاي فراملی را میتوان از دو منظر مهم تبیین ضرورت از منظر رویکرد برنامه درسی چند فرهنگی و تبیین ضرورت از منظر ضرروتهاي عصري مورد بررسی قرار داد.

در عصر حاضر، به دلایل گسترش و تسهیل امکان تعاملات فیزیکی و مجازي و از میان رفتن مرزهاي قراردادي سنتی، پیوندهاي گریزناپذیري بین افراد و فرهنگ ها به وجود آمده است. حضور فرهنگ ها در کنار یکدیگر وتلاقی آن ها، احتمال ایجاد چالش و تنش در میان افراد و فرهنگ ها را افزایش داده است. بدین جهت پیشبینی ساز و کار مناسب به منظور تقریب فرهنگها، ایجاد تفاهم و تعامل سازنده میان آنها در جهت همزیستی مسالمتآمیز و رفع سوءتفاهمهاي احتمالی ضرورت مضاعف مییابد. در این راستا از جمله رسالتهاي اساسی نظام تعلیم و تربیت در جوامع چند فرهنگی طراحی برنامههاي حساس به فرهنگ و پاسخگو به ویژگیهاي چند فرهنگی است.

- صادقی، - 190 : 1389 برخورداري از ظرفیتها و قابلیتهاي چند فرهنگی از طریق برنامههاي درسی در نظام آموزشی در جهان امروز ضرورتی است جهانی که، نه تنها ریشه در واقعیتهاي محیط فیزیکی دارد، بلکه میتواند مستند و معطوف به واقعیت هاي محیط مجازي نیز باشد. البته در کشورهاي داراي بافت چند فرهنگی، مانند کشورهاي مهاجرپذیر، براي اتخاذ تدابیر برنامهاي در این زمینه با توجیه مضاعف و دوجانبه مواجهاند. - مهرمحمدي، . - 1390

ضرورتهاي ملی و معطوف به ویژگیهاي خاص کشور ایران نیز از دو منظر قابل تامل است نخست ضرورت توجه به تدوین برنامههاي چند فرهنگی به عنوان یک تکلیف قانونی که در اسناد بالا دستی کشور بدان ها اشاره شده و به نوعی جزء تکالیف قانونی برنامه ریزان در این عصر محسوب می شود و نکته دوم در واقع ناظر به موقعیت خاص »سیاسی- جغرافیایی ایران« میباشد که تدوین برنامه درسی با رویکرد چند فرهنگی را بیش از هر زمان دیگري، ضروري می سازد. - صادقی،. - 1391

فرهنگ و برنامه درسی از منظر صاحب نظران

کلاین - 2003 - 1 معتقد است پژوهشگران برنامه درسی باید یاد بگیرند تا مفاهیم جدید را عملیاتی کنند، سؤالات مختلف بپرسند و به برنامه درسی از نظرگاه و دیدگاههاي مختلف بنگرند. در دوران کنونی، برنامه درسی به عنوان رشتهاي است که در آن زبان و گفتمانهاي متفاوتی به کار برده میشود. منظور از گفتمان، متن و بستري است که در آن، به یک موضوع یا رشته توجه میشود. یکی از این بسترها، مباحث نژادي است که حاوي تلاشهاي جدي گروهی از پژوهشگران در حوزه »چندفرهنگ گرایی« و رفع تبعیض در عرصه تعلیم و تربیت و برنامه درسی است. - فتحی واجارگاه، . - 34 :1386

برخی از متخصصان برنامه درسی نیز مباحثی هم چون فرهنگ، قومیت، نژاد و چند فرهنگی را زیر مجموعه مبانی جامعه شناختی برنامه درسی مطرح کرده اند - موسی پور، . - 1385 نو مفهوم گرایان بنیاد نظریه خود را تفاوتهاي دانشآموزان از نظر پیشینه فرهنگی، تاریخی، سیاسی و نژادي میدانند - مهرمحمدي، . - 616 : 1381 از نظر پاینار - 1993 - 2 طبقهبندي عقاید مارکسیستی قدیم و جدید، که شامل مباحث برتري اقتصادي بوده است، به سرعت جاي خود را با عقاید جدید قومی - نژادي - عوض کرده است.

از نظر مک لارن3 نیز سؤل اصلی و عمده که باید در پژوهشهاي معاصر برنامه درسی به آن پاسخ داد، نقش محیط هاي آموزش در شکلگیري هویت هاي گوناگون فراگیران است. وي معتقد است فرهنگ می تواند به عنوان عرصه رقابت و صداهاي گوناگون تلقی شود. تلقی فرهنگ به عنوان یک حوزه گفتمانی باید در بردارنده صداهاي مختلف باشد - مک لارن به نقل از فتحی و اجارگاه، . - 79 :1386 جیرو4 نیز با تأکید بر گروههاي جانبی به حاشیه رانده شده، ضرورت توجه به تعلیم و تربیت آن ها را پیشنهاد می کند - جیرو، به نقل از فتحی واجارگاه، . - 71 :1386 انسان شناسان و جامعه شناسان نیز بر بازنمایی موضوعاتی نظیر هویت، نژاد و قومیت و مرتبط کردن آن با تعلیم و تربیت تأکید دارند. - مک کارتی5، . - 112 : 1993

مصادیق تغییر در برنامه درسی با تاکید بر مقوله فرهنگ

دو منظر اساسی و البته متعارض براي ورود به موضوع تغییر قابل تصور است-1 شناسایی تغییرات لازم و تدوین برنامه تغییر بر اساس آن و تربیت مجریان براي به کارگیري تغییرات. -2 زمینهسازي براي ادراك و احساس نیاز به تغییر و درخواست تغییر از سوي مجریان. منظر اول یک نوع نگاه »کمال گرایانه« و مطلوب طلب را در خود دارد. در این نگاه تدوین وضعیت مطلوب و راهبري و حرکت دادن اجتماع و افراد به سوي آن مطرح است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید