بخشی از مقاله

چکیده :

در میان تمامی مخلوقات ، انسان داراي مقام ویژه اي است به گونه اي که پس از خلق او خداوند به خود تبریک گفتند و چنین خلقتی را ستوده است . بنابراین زن نیز به مقتضاي آفرینش خود از جایگاه ممتاز و ویژه اي برخوردار است که مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد و هر دو براي رسیدن به کمال خویش خلق شده اند و هر دو در کمال یکدیگر نقش مؤثري ایفا می کنند و در واقع مکمل یکدیگرند . در تمدن هاي گذشته ارزش و منزلت زن در ردیف حیوانات اهلی قرار داشت به طوري که فقط وسیله اي براي اطفاي شهوات از او استفاده می شده است و او شریک زندگی مرد محسوب نمی شد و او را داراي ارزش انسانی و حقوق انسانی قلمداد نمی کردند و در ادیان الهی و غیر الهی او را مظهر و زاییده ي شیطان می دانستند و ... .

در دوران باستان - جاهلیت - داشتن دختر را ننگ و عار می دانستند به همین جهت او را زنده به گور می کردند که این پست ترین دیدگاه در گستره ي تاریخ ، درباره ي زن در عصر جاهلیت بود . اما در دوران کنونی به بهانه ي دفاع از زن و دفاع از حقوق زن جنبش فمینیسم را در غرب مطرح کردند که این جنبش نه تنها هیچ گونه حقوق و ارزشی را براي زن در بر نداشت بلکه او را به موجودي تبدیل کرد که فقط براي برطرف کردن غرائز و نیازهاي جنسی مردان مورد بهره برداري قرار می گرفت که پیامدهاي این جنبش تضعیف نهاد خانواده – تقابل زن و مرد – تشابه حقوق زن و مرد – ترویج الگوهاي غیر اخلاقی در روابط جنسی و ... می باشد . این بلایی است که با کارهاي غلط ، با حرکت افراطی و تفریطی درباره ي زن انجام گرفت ، بر سر جامعه ي بشري آمد ، و بیشتر از همه بر سر زن غربی آمد .

مقدمه :

» زن « نیمی از پیکره ي اجتماع انسانی است . شخصیت ، رفتار ، فرهنگ و اندیشه ي او بی گمان در شکل گیري جامعه ي انسانی نقش مهمی را ایفا می کند . در تاریخ بشر » وجود زن « شأن و شخصیت او ، حدود اختیار وي در حیات بشري و پیوند او با مرد و مکانش در سنجش با مرد همواره مورد گفتگو بوده است . در بستر فرهنگی و اعتقادي که اسلام ظهور کرد ، شخصیت و حقوق و جایگاه زن به گونه اي خاص تفسیر می شد . مسائل مربوط به » زن « در قرن چهاردهم ، از مهمترین دل مشغولیهاي متفکران بوده است و این واقعیت را می توان از سوئی ، در نهضت » آزادي زنان « و از جانب دیگر ، در واقع نگري برخی مسلمانان نو اندیش ، ریشه یابی کرد .

آنچه در عصر حاضر ، طرح » مسئله ي زن « را حساس تر و پر جاذبه تر ساخته است ، برخورد دوگانه ي نظام سرمایه داري غرب در برابر این پدیده ي فرهنگی – اجتماعی است . غرب از یک طرف ، با طرح شعارهاي فریبنده » آزادي زن « و » دفاع از حقوق زن « در میان ملتهاي جهان داعیه ي عدالت خواهی و ظلم ستیزي دارد ، از سوي دیگر ، سخت ترین و بیشترین ستمها را بر پیکره اش وارد می سازد . مروري بر نگرشهاي مختلف ، ما را به برتري موضع اسلام رهنمون می شود . بدین ترتیب ، اگر معارف عالی اسلام درست ترسیم شود ، تبلیغات سوء بدخواهان در جامعه ي اسلامی ، کم رنگ خواهد شد . بنابراین در این پژوهش کوشیده ایم با جامع نگري جایگاه و شخصیت و ارزش زن را در فرهنگ غرب ترسیم کنیم . موضوع پژوهش بنده » زن از دیدگاه غرب « است که شامل سه بخش است :

بخش اول پژوهش که انسان و نظام آفرینش را مورد بحث قرار داده است .

بخش دوم پژوهش زن در تمدن غرب - اروپا - می باشد که در این قسمت نظر اروپائیان را در مورد زن در سه دوره ي باستان – قرون وسطی و دوران کنونی مورد بحث و ارزیابی قرار داده ایم .

بخش سوم که شامل فمینیسم و اروپا - غرب - می باشد که ابتدا تعریف فمینیسم و ثانیاً تقسیمات فمینیسم و ثالثاً علل پیدایش فمینیسم را در اروپا مورد بحث و گفتگو قرار داده ایم . در پایان ؛ به امید روزي که همه ي جوامع و نیز خود بانوان به ارزش حقیقی زن واقف گردند .

تعریف و تبیین موضوع :

موضوعی که براي پژوهش در نظر گرفتیم با عنوان زن از دیدگاه غرب می باشد . در این پژوهش نظرات و عقاید کشورهاي غربی و اروپایی را درباره ي وجود زن ، شخصیت زن و ارزش زن مورد بحث و بررسی قرار دادیم و دیدگاه اروپائیان را درباره ي زن در دوره هاي باستان و وسطی و دوره ي کنونی بررسی کردیم و این که اروپائیان چه دیدگاهی نسبت به زن و ارزش و جایگاه او دارند را مورد تبیین و تعریف قرار دادیم .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید