بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر،بررسی رابطه بین رفتارهای حمایتی معلمان و عزت نفس دانش آموزان دخترمدارس متوسطه ، بوده است.این پژوهش، ازنظرهدف،کاربردی وازنظرروش اجرا،توصیفی ازنوع همبستگی می باشد.به منظورانجام پژوهش،براساس فرمول کوکران،نمونه ای به حجم389نفرازدانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهری وروستایی استان سیستان وبلوچستان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید.اطلاعات موردنیاز، بااستفاده ازدوپرسشنامه گردآوری شد.

ازپرسشنامه 19گویه ای محقق ساخته جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیرهای مستقل - نوع رفتارحمایتی معلم درکلاس شامل؛رفتارهای همراه باتایید،احترام به دانش آموزان دختردرکلاس،انتقادمثبت معلمان ازنظرات ورفتارهای دانش آموزان دختر - وازپرسشنامه عزت نفس آیزنگ - 30سوالی - جهت اندازه گیری میزان عزت نفس آزمودنیهااستفاده گردید.نتایج بااستفاده ازآزمون های ضریب همبستگی پیرسون ومجذورکای ،تحلیل شد.

نتایج نشان داد که بین رفتارهای همراه باتاییدمعلمان وعزت نفس دانش آموزان همبستگی مثبت وجوددارد.بین میزان احترام معلمان به دانش آموزان درکلاس وعزت دانش آموزان همبستگی مثبت ومعنادار وجوددارد.همچنین بین انتقادمثبت معلمان ازنظرات ورفتارهای دانش آموزان درکلاس وعزت نفس دانش آموزان موردمطالعه همبستگی مثبت ومعناداری مشاهده شد..درنتیجه می توان گفت که رفتارهای همراه باتاییدمعلمان برعزت نفس دانش آموزان دخترتاثیرداشته است.

مقدمه

عزت نفس،ازجمله مفاهیمی است که امروزه در جامعه شناسی، روان شناسی و علوم تربیتی به کار می رود و منظور از آن یک حالت مثبت روانی است که در نتیجه احساس ارزشمندی در نفس انسان ،پدید می آید و او را آماده می کند تا از طریق بهره گیری از لیاقت ها و توانمندی ها یی که دارد ، به انجام وظایفی که برعهده اوست،قیام کندودراین راه،ازمشکلات وموانع پیش رو،هراسی به دل راه ندهد. بعضی از نظریه پردازان،عزت نفس را به طور کلی ارزش گذاری فردنسبت به خویشتن می دانند - آلپورت 19371، راجرز2 1959 ، سالیوان19533، طارن هورنی19374، جیمز18905،مازلو. - 19706 اسمیت هارتر و روزنبرگ عزت نفس را عنصری از خود پنداره می دانند که به قضاوت ما نسبت به تواناییهای بالقوه و بالفعل دلالت دارد.

فردی که عزت نفس بالایی دارد خود پذیرا و خود ارزشمند است. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود می دانند. به طور کلی فرض می شود عزت نفس تا حدودی باثبات است. همچنین عزت نفس به عنوان یک احساس کلی از خود ارزش و کفایت شخصی یا به عنوان احساس عمومی پذیرش خود، خوبی و احترام به خود تعریف می شود - کوپر اسمیت 7، 1967، وایلی8 ،1990، شهرآرای، - 1387 سانفرد9 و فرانک - 1965 - 10عزت نفس را عبارت از مقدار ارزشی می دانند که ما به خودمان نسبت می دهیم.

این جنبه از - - خود - - 11 ،همانند سایر جنبه های دیگر آن، از طریق تعاملات با دیگران اکتساب می شود. به نظر این محققین ، عزت نفس، مقدار ارزشی است که ما فکر می کنیم دیگران برای ما بعنوان یک شخص قایل هستند - عرب، 1374؛ هارنگیتن، ترجمه توزنده جانی و کمال پور،. - 1380 کارل راجرز12 خود باوری یا عزت نفس را ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود تعریف نموده و معتقد است که این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر نیست - اسلامی نسب،. - 1374 خودباوری با اغلب سازه های برگرفته از خود - مانند خود پنداره،خودکارآمدی ، خود تنظیمی، عزت نفس و ... - همپوشی و ارتباط دارد.

خود باوری با خود ارزشی ترکیب شده و عزت نفس را تشکیل می دهند - مور13، - 1998 و عزت نفس همانند خودکارآمدی از مولفه های خود پنداره است - روز نبرگ1986 14، به نقل از احمدی و همکاران،. - 1385 روز نبرگ - - 1979بین عزت نفس و اعتماد به نفس نیز تفاوت قایل است. اعتماد به نفس اساساً به انتظار غلبه موفقیت آمیز بر چالشها و رفع موانع اطلاق می شود و به مقدار زیادی شبیه اصطلاح خود اثر بخشی آلبرت باندورا - - 1977 است . اعتماد به نفس، اعتقاد فرد به توانایی انجام کار یا رفتاری مطلوب است.اما عزت نفس ، قضاوت فرد از احساس ارزشمند بودن است - استادی،. - 1375 البته میان اعتماد به نفس و عزت نفس رابطه مستقیم وجود دارد.

کوپراسمیت - 1976 - 1 در پژوهشی به این نتیجه رسید که کودکان برخوردار از عزت نفس بالا، افرادی هستند که با احساس اعتماد به نفس و بهره گیری از استعداد و خلاقیت خود به ابرار وجود می پرد ازند و به راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند - بیابانگرد،1373،ص . - 12 عزت نفس از مجموع افکار ، احساسات، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می شود - کلمز و کلارک، - 1375 .ویلیام جیمز - 1980 - 2 در کتاب اصول روان شناسی خود، برای اولین بار به ضرورت عزت نفس تاکید کرده و معتقد است که عزت نفس حاصل تقسیم موفقیتها بر انتظارات است - کوپر اسمیت،1967به نقل از عرب ، - 1374 .جیمز،به »خوداجتماعی«3توجه زیادی داشته وبرتاثیرعواملی ماننددوستان،اجتماع وبخصوص خانواده درشکل گیری وتحول عزت نفس وخودباوری اهمیت زیادی قایل است.

 ماسن4 و همکاران - 1378 - نیز بین خود پنداره و عزت نفس تفاوت قایل شده و بیان می کنند که خودپنداره مجموعه ای از عقاید فرد درباره خود است که بیشتر جنبه توصیفی دارد تا قضاوت، در حالیکه در عزت نفس مسئله ارزیابی مطرح می شود.خودپنداره،همان خودواقعی یاخودادراک شده است.»خودایده آل«عبارت است ازتصوری که هرفرددوست داردازخودداشته باشد.عزت نفس ازتفاوت بین این دوخود،به وجودمی آید.زمانی که فاصله میان خودواقعی وخودایده آل فرد،کم می شود،شخص ازعزت نفس بالایی برخوردارمی گردد - امامی وفاتحی زاده،. - 1379از طرف دیگر یانگ و کلارک - - 1999 بین دو سازه خودکارآمدی و خودپنداره تفاوتی قایل نیستند.

از طرفی برخی تحقیقات - از جمله ،فتحی آشتیانی ،1374؛کراون،1996 و مور ، - 1998 نیز نشان داده اند که بین خود پنداره ، عزت نفس و خودکارآمدی رابطه وجود دارد. با توجه به مباحث مطرح شده شاید بتوان گفت که خود پنداره دارای ابعاد مختلفی بود که یکی از آنها عزت نفس است و مفهوم عزت نفس نیز با مفهوم خودباوری واحترام به خود نزدیک است - احمدی،. - 1385برخی از محققین - از جمله بیت سعید و همکاران ، - 1392 خودباوری را مترادف با عزت نفس به کار برده اند .

عزت نفس برهمه سطوح زندگی انسان اثرمی گذارد.افرادی که دارای عزت نفس بالاهستند،خیلی موثرترمی آموزند،روابط سودمندتری برقرارمی کنند،بهترمی توانندازفرصت هااستفاده کنندومولدوخودکفاهستند.افراددارای عزت نفس بالادرمقایسه باافرادی که عزت نفس پایین تری دارند،دیدگاه روشن تری نسبت به زندگی دارند - علی پور،. - 1373 به اعتقادمزلو،مابرای سلامت روانی خود،نیازبه احساس عزت نفس مثبت وقوی داریم.درتحقیقاتی که درخصوص عزت نفس انجام شده،این نتیجه بدست آمده که بین عزت نفس وعملکرد،همبستگی مثبت وجوددارد. - رویگریان،به نقل ازمزلو، - 1367مطالعه کورمن - - 1962نشان دادکه بین موفقیت دروظیفه وعزت نفس رابطه وجودداردبه طوری که افراددارای عزت نفس بالادرانجام وظایف موفق تربوده وبه انجام وظایف خودتمایل بیشتری دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید