بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله به بررسی استدلال و شواهد علیه سازمان یادگیرنده پرداخته است. این مقاله به بررسی این پارادکس عمده می پردازد که نهادهاي مدرن به نظر می رسد وعده رهایی می دهند، اما با این وجود، مکانیزم هاي سرکوب را به جاي تحقق سازمان یادگیرنده ایجاد می کنند. این مقاله از نظر مفهومی به روي دیگري از سازمان یادگیرنده پرداخته است، که در آن نظریه سرمایه انسانی به صورت افراطی مورد سوء استفاده واقع شده و روح معلمان توسط مدیران به جاي عدالت اجتماعی با وسواس در بهره وري و کارایی تسخیر شده است.
مقدمه
تجربه اروپا از افزایش شدت کار در طی20 سال گذشته به ویژه در سازمانهاي حرفهاي، باعث افزایش یک دید انتقادي به این سازمانها شده است که اینگونه سازمانها را سازمانهاي حریص1 نامیدهاند. به دلیل رقابت شدید در بازارهاي جهانی، شرکت ها بر این باور بودند که با استفاده از ترکیبی از استراتژي ها در جهت کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت، بهرهوري و عملکرد کارگران افزایش مییابد. افزایش فشار کار و کاهش رضایت شغلی به ویژه براي کارگران حرفهاي که در انجام وظایف روزانه، آزادي عمل دارند، گزارش شده است.
یک تحقق در سراسر کشور توسط دانشگاه کمبریج صورت گرفت که در آن بیش از 300 مصاحبه دقیق و عمیق با مردان و زنانی که در طیف گستردهاي از صنایع و مشاغل به کار بودند انجام شد و نتایج نشان داد که عدم امنیت شغلی به ویژه در میان کارکنان حرفهاي در دهه 1990 افزایش یافته است. بیش از 40 درصد آنها بیان کردند که "به هیچ وجه" و یا "خیلی کم" میتوانند به مدیران اعتماد کنند و 75 درصد آنها باور داشتند که مدیران و کارمندان در یک جبهه قرار ندارند. عدم امنیت شغلی و تشدید کار، با سلامت عمومی ضعیف و روابط خانوادگی متشنج همراه بوده است.
بیش از دو سوم آنها بیان کردند که "همیشه" و یا "به طور منظم" بیش از ساعت کاري معمول، کار کردهاند - بورکل3 و همکاران، . - 1999 به نظر می رسد این ترکیب تأسف بار افزایش بهره وري و کاهش رضایت شغلی ناشی از تغییرات مهم در فن آوري و سازمان باشد. گسترش ICT ، مدیران را قادر به اعمال کنترل دقیق تر بر برنامه هاي کاري؛ هماهنگ کردن گردش کاري - که به موجب آن شکاف ها و از کار افتادگی ها کاهش می یابد - ؛ و نظارت بر خروجی ها کرده است.
براي ایستگاه هاي کاري فردي، نقصان در کیفیت کار به راحتی قابل ردیابی است. سیستم هاي مدیریت ارزیابی و عملکرد، بر کارمندان بیشتر از یک دوره میان مدت، نظارت می کنند. لپ تاپ، ایمیل، اینترنت و تلفن هاي همراه، زمان موجود براي کار در قطار ها، هواپیماها و حتی در خانه را به حداکثر رسانده است. داده ها و اطلاعات به طور مداوم در هر کجا در دسترس هستند. به خصوص در بخش دولتی، مدیران می توانند از این سیستم هاي اطلاعات براي بالا بردن سرعت کار با استفاده از افزایش سرعت جریان نیاز مشتریان به خدمات، استفاده کنند - گرین، . - 2004
تغییرات فن آوري، گسترش سیاست هاي منابع انسانی طراحی شده براي درگیر کردن کارکنان در سازمان و افزایش همخوانی خود با اهداف سازمان را تقویت کرده و قدرتمند کرده است. به نظر می رسد استراتژي هاي جدید مدیریت منابع انسانی در تشجیع تلاش اضافی کارکنان موثر بوده است. در حالی که روش هاي صحیح تولید، مدیریت کیفیت جامع - TQM - و کار گروهی در سرتاسر صنایع گسترش یافته است، کارکنان از طریق طرح نظارت، شرکت در جلسات و آموزش هاي طراحی شده براي افزایش تعهد ، توانمند شده اند - گرین، . - 2004
کاربرد پذیري1
به نظر می رسد تحولات در آموزش و پرورش با روند مشخص شده در اقتصاد گسترده تر، مطابقت دارد. در واقع، تشدید کار در بریتانیا در دهه1990 تا حد زیادي در بخش آموزش و پرورش زیادتر بود، و تدریس در مدارس، شغلی فوق العاده با تلاش و زحمت زیاد همراه بود - گرین، . - iv :2008 اصلاحات در آموزش و پرورش، با آگاهی از موفقیت دیگر کشورها در بالا بردن سطح مهارت و دانش خود، تشدید شد، تا یک ساختار جدید کنترل براي منضبط و قاعده مند کردن مدارس طراحی شود.
درچارچوب مدیریت عملکرد، معلمان تشویق می شوند تا باورهاي شخصی خود را کنار گذاشته و متعهد به تولید هرچه بهتر آزمونها و نتایج امتحانات شوند. منظور از ایجاد این رژیم، اجرایی کردن تعالی و موفقیت بود، در حالی که دیگران تعارض داخلی، سردرگمی ومقاومت را احساس و تجربه می کردند - بلک مور، 1999؛ بال، . - 2003 گزارش احساس نا امنی و فرسودگی شغلی توسط برخی از معلمان، به نظر می رسد با افزایش مطالبات کاري و مسئولیت پذیري خارجی مرتبط باشد.
یک معلم ابتدایی نظر خود را چنین منعکس کرده است که: در حال حاضر من رضایت شغلی ندارم، زیرا هرگاه که با بچه هاي جوان مشغول به کار بودم و هر بار که احساس می کردم کاري شهودي انجام می می دهم، در مورد آن کار احساس گناه می کردم. "آیا این کارم درست بود؛ آیا این کار را به درستی انجام می دادم؛ آیا موضوعی را که می خواستم پوشش دهم را پوشش داده ام؛ آیا حق مطلب را ادا کرده ام؛ آیا باید کار دیگري انجام می دادم؛ آیا باید بیشتر ساختارمند باشم؟" شما به بررسی هر آنچه را که انجام داده اید می پردازید – در حال حاظر یک نوع احساس گناه در هنگام تدریس وجود دارد.
معلمی دیگر، ماریون، خودش را در تضاد با دفتر نظارت می بیند، چرا که او به ارزش هاي تحمیل شده توسط بازرسان مخالف است. او خود را ملزم به انجام کاري براي دیگران می بیند تا آنرا مطالعه کنند. حتی زمانی که او در خانه بیمار بود، تلاش می کرد پاسخگوي کاغذ بازي بازرسان باشد - ترومن3، . - 346 : 2000 به نظر می رسد معلمان و مدیران موفق براي زنده ماندن، دو مجموعه دارند: یکی از آنها بر اساس نسخه خصوصی از یک مدرسه یا کلاس خوب است، و دیگري با دقت به تنظیم برنامه هاي درسی تجویز شده، لیست خارجی و معیار هایی پرداخته که در برابر آنها مورد قضاوت قرار خواهند گرفت - بارت4، . - 1990 این زندگی دوگانه منجر به ناهماهنگی و خستگی می شود، همچون معلمانی که در تلاش هستند اولویت هاي رسمی را با تجربه خود از آنچه که براي دانش آموزان و کلاس خود مهم است، انطباق دهند.
معلمان به ندرت احساس می کنند که بر کار خود کنترل دارند و به نظر می رسد همه آنها غرق در آن هستند و یا حتی متقاضی آن هستند. معلمان گرفتار در کلاس درس و رهبران مدرسه می توانند مانند مبلغان یک رژیم سرکوبگر به نظر برسند که تنها به هدف، بهره وري و عملکرد توجه دارند. ما در حال تبدیل شدن به یک جامعه در معرض خطر هستیم که در آن اضطراب و ترس جایگزین اعتماد شده است - گیدنس، 1990؛ بال، . - 2003 این مطلبی براي ترس از سازمان یادگیرنده است که ممکن است یک "کابوس بهره کشی" ایجاد کند که در آن آرزو، عشق و شور و انرژي افراد براي رسیدن به اهداف سازمانی مورد سوء استفاده قرار می گیرد - بلک مور، 1999؛ درایور، . - 2002
سازمان ها و قدرت
شکایت اصلی در مورد توضیح پیتر سنگ از سازمان یادگیرنده این است که او اهمیت قدرت را که بر سازمان هاي ما سایه افکنده، دست کم گرفته است، در حالی که تمایل او براي تجربه هاي متحول کننده، او را به طوفان خطرناك تمرکز گرایی - استبداد - 1 نزدیک کرده است. همانگونه که سازمان ها با آشوب و تغییر مقابله می کنند، آنها با در دست داشتن اهرمهاي قدرت، خود را در یک موقعیت ممتاز می بینند که بعید است دست از آن بکشند.
